دکترابراهیم متقی
استاد دانشگاه تهران
از اوایل سال 2009 میزان کنفرانسهای بینالمللی در ارتباط با ایران افزایش یافته است. بخشی از این کنفرانسها در آمریکا برگزار میشود. تمامی مراکز مطالعات استراتژیک آمریکا نسبت به تحولات سیاسی ایران حساسیت ویژهای نشان میدهند. هزینههای پژوهش در رابطه با ایران را افزایش دادهاند. تمامی این مولفهها نشان میدهد که ایران بیش از گذشته در «هسته مرکزی سیاست امنیتی آمریکا» قرار گرفته است. الگوی رفتار استراتژیک آمریکا نشان میدهد که فرآیندهای شناختی- ادراکی نسبت به سوژه مقدم بر هرگونه «اقدام سیاسی» و «کنش عملیاتی» خواهد بود.
1- ایران در کنفرانسهای بینالمللی: دلایل و نشانهها
اگرچه کشورهای اروپایی در مقایسه با آمریکا دارای هزینههای پژوهشی کمتری میباشند، اما آنان نیز نسبت به ضرورت کسب اطلاعات تحلیلی و استراتژیک در رابطه با ایران وقوف بیشتری پیدا نمودهاند. کشورهایی همانند انگلیس، فرانسه و آلمان را میتوان در زمره واحدهای اروپایی دانست که نسبت به «فعالیتهای هستهای» ایران حساسیت ویژه داشته و از سوی دیگر در زمره کشورهای گروه 1+5 قرار دارند. کنفرانسهایی که در اروپا برگزار میشود، ماهیت استراتژیک دارد. فعالیت هستهای ایران و تحولات سیاسی- امنیتی افغانستان برای آنان ضرورت بیشتری داشته است. مراکز محدودتری در این کشورها نسبت به ساختار و فرآیند سیاسی ایران حساسیت نشان میدهند.
سمینارهای برگزار شده توسط کشورهای منطقهای در خلیجفارس و خاورمیانه بر موضوعات «امنیت منطقهای» تاکید دارند. طی سالهای گذشته این کشورها تلاش نمودند تا روند چندجانبهگرایی استراتژیک را در سمینارهای خود پیگیری نمایند. در این گونه کنفرانسها، به موازات تحلیلگران آکادمیک زمینه برای حضور مقامات اجرایی کشورهای مختلف فراهم میشود. کشورهایی که نسبت به امنیت منطقهای در خاورمیانه و خلیجفارس حساسیت داشته و آن را بخشی از ضرورت استراتژیک خود میپندارند.
این روند نشان میدهد که بسیاری از کشورهای منطقهای و بینالمللی موضوع ایران را به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای ادراکی- شناختی از طریق برگزاری کنفرانسهای بینالمللی قرار دادهاند. هر یک از کشورها چنین اقدامی را براساس انگیزه و رویکرد خاصی به انجام میرساند. اگرچه انگیزه واحدهای سیاسی برگزارکننده همایشهای مختلف با یکدیگر متفاوت است، اما آنان دارای اهداف نسبتا مشترک میباشند. تمامی آنان درصددند تا ارزیابی دقیقتری نسبت به «قابلیت ساختاری» ایران داشته باشند. از سوی دیگر، در کنفرانسهای برگزار شده این موضوع مورد توجه قرار میگیرد که «رهیافتهای امنیتی و استراتژیک ایران» در برخورد با موضوعات بحرانی چه خواهد بود؟
2- نشانههای رویارویی در کنفرانسهای بینالمللی
هرگاه کشوری در معرض توجه گروههای مختلف قرار میگیرد، نشاندهنده حساسیت واحدهای منطقهای و قدرتهای بزرگ نسبت به فرآیندهای سیاسی و اقتدار منطقهای آن کشور است. به طور کلی، معادله امنیت ماهیت دوگانه دارد. آن را «معمای امنیتی» مینامند. معمای امنیتی به معنای آن است که هرگونه اقدام سیاسی و نظامی کشورها دارای دو نتیجه کاملا متفاوت خواهد بود.
به عبارت دیگر، در شرایط معمای امنیتی، جلوههایی از «پارادوکس قدرت و امنیت» به وجود میآید. کشوری که محور اصلی توجه بازیگران منطقهای و قدرتهای بزرگ است، در معرض ارزیابیهای امنیتی مختلفی قرار میگیرد. نتایج حاصل از فعالیت پژوهشی گروههای مختلف میتواند نشاندهنده قدرت و یا تهدید باشد. مرز بین تهدید، قدرت و امنیت در معادله رفتار استراتژیک بسیار محدود و کوتاه است.
اگر فرآیند ارزیابی تحلیلی کشورهای مختلف نسبت به فرآیندهای ایران را ناشی از ضرورتهای امنیتی آنان بدانیم، طبعا میتوان به این جمعبندی رسید که حوزه جغرافیایی و استراتژیک ایران در معرض ارزیابیهای آسیبشناسانه قرار گرفته است. مخاطرات چنین وضعیتی برای امنیت ملی ایران صرفا در شرایطی برطرف خواهد شد که امکان کنترل نقاط آسیبپذیر در فرآیند قدرتسازی و سیاستگذاری امنیتی شناسایی و برطرف گردد.
3- برگزارکنندگان کنفرانس بحران ایران: پویاییهای منطقهای و داخلی
در تاریخ 13 دسامبر 2010 (دوشنبه 22/9/89) کنفرانسی در لندن توسط «انجمن هنری جکسون» برگزار میشود. یکی از پروژههای تحقیقاتی و مطالعاتی این انجمن مربوط به ژئوپلتیک دموکراتیک در خاورمیانه میباشد. طبعا ایران نقش محوری در چنین مطالعاتی خواهد داشت. پویاییهای ساختار سیاسی و نظام اجتماعی ایران نشان میدهد که این کشور در مرکز سیاسی ژئوپلتیک دموکراتیک خاورمیانه قرار دارد. کشورهای مختلف درصددند تا این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهند که آینده سیاسی ایران چه خواهد شد؟ موجهای تغییر در ساختار و فرآیند سیاسی ایران به چه میزان خواهد بود؟ آینده سیاسی ایران بعد از چنین تغییراتی دارای چه نشانه و جهتگیری میباشد؟
طبعا در کنفرانس انجمن هنری جکسون تلاش میشود تا طیف گستردهتری از تحلیلگران و کارشناسانی دعوت گردند که نسبت به فرآیندهای سیاسی ایران وقوف داشته باشند. براساس برنامه منتشر شده توسط این مرکز، موضوعاتی همانند «حقوق بشر در ایران» و «آینده جنبش اجتماعی ایران» مورد توجه و ارزیابی تحلیلگران مختلف قرار خواهد گرفت. نکته قابل توجه آن است که عنوان این همایش تا حد زیادی حساسیتبرانگیز میباشد. بهکارگیری واژههای حساسیتبرانگیز شاید نتایج بهتری در جلب افکار عمومی داشته باشد. برگزارکنندگان همایش، عنوان این کنفرانس را «بحران ایران: ارزیابی پویاییهای داخلی و منطقهای» نامگذاری نمودهاند.
لازم به توضیح است که محور اصلی برگزارکننده این کنفرانس کاسپین ماکان (Caspian Makan) میباشد. نامبرده در زمره روزنامهنگارانی محسوب میشود که طی یک دهه گذشته از فعالیت رسانهای قابل توجهی در انگلیس برخوردار بوده است. نامبرده نامزد ندا آقاسلطان بوده و از سوی مقامات امنیتی ایران به عنوان اصلیترین متهم قتل وی تحت تعقیب قضایی قرار دارد. به این ترتیب، جهتگیری کنفرانس برای تمامی مدعوین و سایر تحلیلگران موضوعات ایران مشخص خواهد بود. وی طی سالهای 2010-2009 تلاش زیادی برای بهرهگیری از فضای رسانهای برای محدودسازی مشروعیت سیاسی ایران به عمل آورده است.
از سوی دیگر، سخنران افتتاحیه این کنفرانس مودار زهران (Mudar Zahran) خواهد بود. وی در زمره مفسرین مسائل خاورمیانه است. نامبرده در گذشته به عنوان مشاور سفارت آمریکا در عراق و اردن فعالیت داشته است. دارای رویکرد ضدایرانی بوده و همواره تلاش نموده تا جلوههایی از تعارض سیاسی و امنیتی با ایران را برجسته نماید. آثار منتشر شده از سوی زهران، نشان میدهد که وی ایران را به عنوان تهدید امنیت ملی کشورهای خاورمیانه تلقی میکند.
جمعبندی و ارزیابی تحلیلی
برگزاری چنین کنفرانسهایی نشان میدهد که موجهای ضدایرانی ماهیت سازمانیافته پیدا کرده است. در دهه 1980 چنین گروههایی در چارچوب سازمانهای ضدحکومتی فعالیت میکردند. اقدامات آنان ماهیت سیاسی داشت. در حالی که فرآیند موجود، ماهیت کنش چنین افرادی را تغییر داده است. به این ترتیب افرادی همانند ماکان در کسوت گروههای مطالعاتی- پژوهشی به نقد ساختار و فرآیند سیاسی ایران مبادرت مینمایند. همکاری ماکان با زهران نشان میدهد که موج جدید ضدایرانی که در اروپا فعالیت دارد، تحت تاثیر برخی از کشورهای عربی منطقه میباشد.
زهران که دانشآموخته دانشگاه نیوهمشایر آمریکا میباشد، دارای تابعیت اردنی است. اردن را میتوان خط مقدم رویارویی نرمافزاری با ساختار و فرآیندهای سیاسی ایران دانست. از سوی دیگر ماکان نیز فعالیتهای خود را به عنوان روزنامهنگار و پژوهشگر در کشورهای مختلفی از جمله ایتالیا، سوئد، کانادا و اسرائیل به انجام رسانده است. نامبرده حتی برای یک سال به عنوان استاد مهمان در دانشگاه اورشلیم فعالیت داشته است.
مشارکت زهران و ماکان نشان میدهد که موجهای ضدایرانی طیفهای مختلف سیاسی را با یکدیگر هماهنگ نموده است. به عبارت دیگر، میتوان نشانههایی را مورد ملاحظه قرار داد که به موجب آن بسیاری از فرآیندهای سیاسی ایران توسط چنین افرادی مورد ارزیابی واقع شده و به عنوان محور اصلی اطلاعات امنیتی در اختیار سازمانهای اطلاعاتی مختلف قرار میگیرد. طبعا در این کنفرانس افرادی شرکت خواهند کرد که انعکاس رویکرد ضدایرانی براساس جهتگیری جدیدی است که از سوی برخی از کشورهای عربی در ارتباط با اسرائیل به وجود آمده است.
در این همایش موضوعاتی از جمله حقوق بشر، جنبش سبز در ایران، حماسه آقاسلطان و بمب ایرانی مورد بررسی قرار میگیرد. مولفههای یاد شده نشان میدهد که جهتگیری اصلی چنین کنفرانسهایی آن است که زمینه مشروعیتزدایی سیاسی در ایران را به وجود آورند. در شرایطی که موجهای رویارویی سیاسی ماهیت پژوهشی پیدا میکند، طبیعی است که افرادی همانند ماکان و زهران برگزارکننده چنین کنفرانسهایی در اروپا خواهند بود. طبعا مرکز اصلی حمایت چنین افرادی فراتر از فضای جغرافیایی اروپا خواهد بود. موجهای ضدایرانی جدیدی از سوی گروههای ناهمگون شکل گرفته است. این امر نشان میدهد که ادراک مشترک از تهدید توسط کشورهای عربی و اسرائیل، امکان همکاری آنان برای مقابله سیاسی با ایران را فراهم میسازد.