صدیقه خراسانی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
نادیده انگاشته شدن جماعت های اقلیت در جوامع چند پارچه، نقطه آغاز بسیاری از تحرکات سیاسی و اجتماعی از سوی آنان است. نکته ای که سیاستمداران و مستشاران امریکایی در جنگ های نیابتی در سوریه از آن غافل ماندند. دروزیان به عنوان یک نحله مذهبی، با نگرشهایی خاص متأثر از آمیزههای دینی شان، رازآلود در درون جوامعی چون سوریه، لبنان و بخشی از فلسطین اشغالی ساکن هستند. تعالیم دینی دروزیان، آنان را از هرگونه اظهارنظر و توضیحی درباره عقایدشان بازمیدارد؛ به گونهای که هرگونه تبلیغ دینی میان دروزیان ممنوع و هر دروزی متولد شده درون این جوامع، محکوم به داشتن این مذهب بوده و حق خروج از آن را ندارد.
واژگان کلیدی: دروزیان، سوری، دروزیان سوری، سوریه
همین ویژگی بر دیگر ارکان زندگی جماعت دروزی تأثیرگذار بوده و سبک و سیاق خاصی را در مناسبات سیاسی، اجتماعی و دینی آنان ایجاد کرده است. ممنوعیت تبلیغ عقایدشان منجر به در پیش گرفتن نوعی مسالمت مذهبی با دیگر عقاید و ادیان شده است. شیوخ و بزرگان دروزی همواره بر پذیرش سایر ادیان و مذاهب، بر حفظ صلح تأکید دارند.
شروع درگیریهای سوریه در ژانویه 2011، که به سرعت تبدیل به یک بحران منطقهای شد، آغازی است بر شکلگیری دور جدیدی از مناسبات و نقشآفرینی دروزیان انزواپیشه در جامعه سوری و لبنانی. از این جهت انزوا پیشه که معمولا به دلایل مذهبی ذکر شده، دامن خود را به آتش منازعات کمتر آلوده و بر نقشی مسالمت جویانه و بعضا محافظه کارانه اکتفا میکردند.
مواجهه ابتدایی دروزیان با بحران سوریه، با همان رویکرد سابق به مسائل بود؛ چه بسا منتظر بوده تا با رصد شرایط طرفین مخاصمه، در میانه اتفاقات باشند؛ چنین موضعگیری نسبت به دروزیان از سوی حکومت مرکزی سوریه نیز در پیش گرفته شد. با گذشت زمان، شفافیت بیشتری در روابط دروزیان و حکومت مرکزی ایجاد شد. علیرغم اتخاذ مخالفت با دولت از سوی برخی دروزیان، عمده مردم و شیوخ دروزی بر حمایت همه جانبه از دولت و ارتش سوریه تاکید داشتند. حتی اظهارنظر عجولانه ولید جنبلاط رئیس حزب «سوسیالیست ترقی خواه» و از رهبران دروزی لبنان بر ضد بشار اسد و توصیهاش به خروج از ارتش سوریه و پیوستن به جبهه النصره، تغییری در سیاست اتخاذ شده اکثریت جمعیت دروزی سوری ایجاد نکرد.
با تداوم جنگ سوریه و حمایت ائتلاف امریکایی از جبهه النصره، دوران کناره گیری دروزیان به سر آمده و جنگ به السویدا از مراکز اصلی سکونت آنان کشیده شد. اقدامات رادیکال جبهه النصره در پاکسازیهای قومی مذهبی که حتی شامل دروزیان پیوسته به آنان هم شد، بدبینی نسبت به النصره را بیشتر کرده و موجب تحکیم رابطه دولت و دروزیها شد. حمایت بشار اسد از دروزیها در مقابل حملات گسترده جبهه النصره شایان توجه است؛ نکته قابل توجهی که از چشم دروزیان که معروف به وفاداریاند به دور نمانده است.
جنایات النصره در این منطقه، مقاومت دروزیان را به دنبال داشت. وئام وهاب رییس دروزی حزب توحید عربی لبنان در واکنش به کشتار دسته جمعی دروزی های سوریه در استان ادلب تاکید کرد که دروزی ها برای جنگ با تروریست های تکفیری جبهه النصره در سوریه آماده تشکیل لشکری 200 هزار نفری هستند. وی اعلام کرد: « به بشاراسد رییس جمهوری سوریه می گویم که ما دروزی ها در استان السویداء برای دفاع از خود و جنگ با تروریست های تکفیری در کنار دولت و ارتش عربی سوریه فقط به سلاح نیاز داریم».
کشتار دروزیها توسط جبهه النصره، لزوم دفاع از میهن و جلوگیری از تسلط مهاجمان که اینک پایشان به مناطق دروزینشین سوریه باز شده بود، را ضروری ساخت. تشکیل یگان « لبیک یا سلمان » دروزیان پاسخی بود به این حملات و آمادگی دفاعی دروزیان؛ هرچند این اقدام از سوی دروزیان لبنانی مخالف بشار اسد، منتسب به ایران و حزبالله شد، اما در حقیقت امر، این یگان به منظور دفاع از سرزمین و نه حمایت صرف از بشار اسد تشکیل شد.
دیگر میلیشیاهای شکل گرفته همچون جیشالموحدان، دیرالوطن و تیپ 104 به فرماندهی سرلشکر عصام زهرالدین، فرمانده کاریزمای دروزی، نقشی مؤثر در دفع حملات داعش در کنار ارتش سوریه داشت که در برخی موارد مانع سقوط قنیطره، درعا و سویدا شده که راه نفوذ به دمشق بود. این دفاع همه جانبه دروزیان در حالی صورت گرفت که گروهی از دروزیان لبنان و اسرائیل نیز، حمایت قاطع خود را از همکیشان دروزی خود در مقابل تکفیریها اعلام کردند.
برخی از دروزیان ساکن فلسطین اشغالی که حتی سابقه خدمت در ارتش این کشور را داشتهاند، داوطلب حضور در ارتشهای دروزی سوریه شده و در کنار دروزیان به دفاع از همکیشان خود مشغول شدهاند. دروزیان ساکن بلندیهای جولان نیز از پذیرش حمایت اسراییل در برابر جبهه النصره سر باز زده و همچون مواردی از قبیل عدم پذیرش تابعیت اسراییلی پس از تصرف جولان، بر تابعیت سوری و انتظارات خود از دولت مرکزی سوریه صحه گذاشتند. تبعیضهای روا شده بر دروزیان ساکن اسراییل، علیرغم تمام تلاش دولت اسراییل در جدا کردن جامعه دروزی از اعراب، روحیه بدبینی به اسراییل را هر چه بیشتر تقویت کرده و دروزیان سعی بسیار در کنار ماندن از منازعه عربی- یهودی داشته اند.
ایالات متحده امریکا به عنوان کشوری که از شروع منازعات سوری در مقابل حکومت مرکزی دمشق اعلام موضع کرده و مخالفت خود را با بشاراسد علنی نمود، در کنار مخالفان سوری قرار گرفت. در حالی که امریکاییها در میان سایر اقلیتهای سوری مخالف دولت، متمایل به کردها بوده اند، با بیتفاوتی از کنار دروزیان سوریه عبور کرده و در معادلات خود این وزنه را به حساب نیاوردند. این مسئله باعث شد تا دروزیان ماندن در کنار اسد را به احتمالات مزایای جبهه ائتلاف با امریکا ترجیح دهند.
رفتار امریکاییها، حاوی پیامی قابل تأمل برای جامعه دروزیان به عنوان یک اقلیت است که موقعیت شکننده خود را به دست تندباد حوادث تحمیلی بیرون از قاعده حاکمیت ملی نسپارند. البته از وجهی دیگر، این نادیده انگاری از سوی مقامات امریکایی که به عدم شناخت درست آنان از جامعه موزاییکی سوریه و نقش هریک از اقلیتهای تأثیرگذار بر جریانات سوریه باز میگردد، سبب از دست دادن جمعیت قابل توجه دروزیان و رویگردانی شان از امریکا شده است؛ که تأثیرات این بیاعتمادی در تحولات بعدی خود را نشان خواهند داد.
توانایی بالای جمعیت 3 درصدی دروزیان در بسیج نیروهای مردمیشان حاکی از توان بالای آنان علیرغم مشی مذهبی حاشیه طلب و انزواپیشهشان است که به آنها قدرت عملی همپای جمعیت 18 درصدی کردهای سوری داده است. دفاع حداکثری دروزیها در مقابل مخالفان دولت سوریه و وفادار ماندن به حکومت مرکزی، توانایی تأثیرگذاری آنان بر تحولات حال و آتی سوریه را دو چندان کرده است.
پوستاندازی اقلیت دروزی و خروج از انزوا در رویدادهای اخیر سوریه، خوانش جدیدی از رویکردهای پیشین دروزیان در برخورد با تحولات سیاسی اجتماعی پیرامونشان است؛ پیروزیهای به دست آمده در خلال حملات بیوقفه تروریستهای تکفیری، بر تداوم این رویکرد صحه میگذارد.
در این دور جدید، اقبال دولت سوریه در همسو کردن دروزیان به سمت خود بیش از سایر بازیگران در سوریه است. تجربه جنگیدن با دشمن مشترک در این سالها، به همافزایی این دو نیرو کمک شایانی کرده است. بیتوجهی امریکاییها به دروزیان، آنان را هر چه بیشتر از جبهه امریکا و متحدانش دورتر و به دولت سوریه نزدیکتر کرده است.
نظر به اینکه دروزیها موافق به همزیستی مسالمتآمیز با دیگر ادیان و مذاهب هستند، شبهه هرگونه جداییطلبی و ایجاد اقلیمی مستقل از آنان را دور کرده و راه را برای شریک شدن آنان در تحولات آتی سوریه نسبت به سایر مدعیان همچون کردها، هموارتر خواهد کرد. تجربه دروزیان لبنان و نقش پیشرو آنان در تحولات سیاسی اجتماعی لبنان، همچنین همسویی آنان با دروزیان سوریه و در کنار آنان بودن، میتواند نقش مؤثری بر این گمانهزنیها داشته باشد.