مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

راهکارهای تقویت جایگاه و نقش زبان فارسی در آسیای مرکزی – گفتگو با دکتر محمد حسن صنعتی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

واژگان کلیدی: جایگاه، زبان فارسی، آسیای مرکزی، راهکار، چالش

زبان فارسی در آسیای مرکزی یا فرارورد به عنوان بخشی از حوزه تمدنی فرهنگ ایرانی پیشینه ای قدرتمند داشته است. در این میان در یک سده گذشته هر چند جایگاه زبان فارسی در این منطقه با تحولاتی روبرو شده است اما همچنان دارای اهمیت است.  گفتگوی زیر با دکتر محمد حسن صنعتی رایزن فرهنگی سابق جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان و سرپرست سابق معاونت برون مرزی صداو سیمای خراسان رضوی به بررسی چالش های موجود و بررسی راهکارهای تقویت جایگاه و نقش زبان فارسی در آسیای مرکزی پرداخته است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه چالش هایی فراروی زبان فارسی در آسیای مرکزی قرار دارد؟

التفات ملت های این جمهوری ها به دلیل شرایط خاص اقتصادی به وجود بازار صنعت و بازار کارگری در روسیه (که ناشی از نیاز اقتصادی) است. این کشورها به فرصت های شغلی با توجه به رکودی که دراین  کشورها متوجه روسیه هستند و باید زبان روسی را بیش از گذشته فراگرفته و به کار ببرند تا بتوانند در این جمهوری فعالیت کنند. به طور طبیعی با اقامت های طولانی مدت (که ناشی از به صرفه نبودن رفتن به کشور خود است) باعث تغییر رویکرد زبان می شود. مثلا در جمهوری تاجیکستان ( در بقیه کشورها هم با تفاوت هایی وضع به همین ترتیب است) یک چهارم ملت تاجیکستان برای استفاده از فرصت های شغلی یا مقیم روسیه یا در حال رفت و آمد به این کشورهستند. نکته دیگر توجهی است که به روسیه وجود دارد، به دلیل وجود این ذهنیت که دوران حاکمیت شوروی از نظر اقتصادی یا علمی مطلوب تری بوده و از زمان استقلال با مشکلات متفاوتی مواجه شدند. بخشی از این التفات ناشی از دلدادگی های فرهنگی روشنفکران این کشورها به روسیه و فرهنگ روس است. همچنین نقش سایت های روس زبان را نادیده گرفت. این سایت ها بیشتر در حوزه ی مخاطب موفق بودند و روز به روز بر میزان مراجعانشان افزوده می شود. رواج خط کریل یا خط روسی و بیگانگی این خط با الفبای فارسی (به دلیل آموزش در دوره ای آموزشی) بستری است برای این که عمدتا زبان روسی اشاعه پیدا کند و زبان فارسی جز در بین عامه مردم رواج پیدا نکند. در میان کسانی که در رشته های فنی و تکنولوژی تحصیل می کنند، زبان روسی مورد توجه بیشتری قرار دارد. همچنین نیاز علمی تاجیکستان، (با توجه به این که مردم این کشور مایلند در شرایط علمی و رشد و توسعه و پیشرفت قرر بگیرند،) باعث شده است که خصوصا در رشته های فنی با زبان روسی آشنا تر شوند. این وضعیت در خیلی از این کشورها وجود دارد، البته در بعضی از جمهوری ها ایده ای شکل گرفته است از جمله در جمهوری ازبکستان چون آذربایجان (که اقبال به خط لاتین و دوباره مستقر شدن خط لاتین به جای خط کریل پدید می آید)

 یکی از نکته هایی که به عنوان چالش مورد اشاره قرار می گیرد، کم شدن علائق ادبی خصوصا در بین جوان ها به متون ادبی و علوم انسانی است و به جای آن گرایش یافتن جامعه به رشته های فنی (که عمدتا منابع آموزیشان به خط روسی ، زبان روسی بعضا حتی به زبان انگلیسی منتشر می شود). در این زمینه ما فارس زبان ها در تولید متون آموزشی مورد نیاز این کشورها غائب بوده ایم. در تجربه خدمات فرهنگی بنده در تاجیکستان این نکته مشهود بود که بسیاری از نهادهای مهم و ذی نفوذ تاجیکستان مایل هستند که ما تجربه های فرهنگستانی خود را در تدوین اصطلاح نامه های مربوطه در اختیار آنها قرار دهیم تا بتوانند واژه های پخته و سخته زبان فارسی واژه های مناسب و سنجیده متداول در ایران در آنجا معرفی کنیم و بتوانند برای محیط های اجرائی، علمی خود از این اصطلاحات بهره برداری کنند. این ها عمده چالش هایی است که در جمهوری های مشترک المنافع وجود دارد و فکر می کنیم که حتما افرادی برسر شکل گیری یک زبان رایج و کارآمد به عنوان زبان مشترک فارسی مطالعات لازم را صورت دهند.

واقعیت این است که دشمنی ها با اسلام برای  جلوگیری از کاربرد زبان فارسی در همه زمینه ها موثر است، خصوصا از طرف کسانی به دنبال تخریب روابط ایران با کشورهای آسیای میانه چه با تاجیکستان (که سال ها با این کشور رابطه حسنه ای داشتیم و چه کشورهای دیگر ) هستند. بعضا در این شیطنت ها ذهنیت شکل گیری ایران بزرگ و القائاتی (که باعث نگران کردن ظرفیت های قدرت در این کشورها می شود) بستری برای شیطنت در عصر روابط و محدود کردن فارس ها ، فارس زبان ها و به تبع آن محدود کردن آثار منتشر شده به خط فارسی است.

در بسیاری از کشورها ملت ها باید خود را یا روس، قزاق یا ازبک معرفی می کردند، ابتدا تصور می شد که با خاتمه یافتن دوران حاکمیت رسمی کمونیست ها در این جمهوری ها این وضعیت کنار گذاشته شود و وضعیت بهتری حاکم شود، اما در عمل چه به تصریح و چه در تلویح سیاست ها به گونه ای است که مانع از توسعه زبان فارسی است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه عوامل و متغیرهایی در آینده نقش و جایگاه زبان فارسی در آسیای مرکزی اثر گذارند؟

اگر به طور مختصر به چند نکته اشاره کنم. یک نکته این واقعیت است که اگر زمانی تجارت، زبان و خط فارسی را به چین و ماچین برد و امروز هنوز باقیمانده اثرات این حضور را در ترکستان شرقی و در زبان و الفبا شاهد هستیم، در ابتدای سده اخیر بازاری روس ها در کشورهای مشترک المنافع زبان و خط روسی را در این کشورها وارد کرد. یکی از عوامل و متغیرهای حوزه ی تجارت، اقتصاد و مراوده ملت ها با یکدیگر است. از سوی دیگر رسانه های دیداری و فضاهای مجازی قدرت های جدید روز به روز توانمندی ها و پتانسیل خود را بیشتر نشان می دهند. به طور طبیعی بایستی در تدبیر کسانی باشد که می دانند زبان فارسی زبان نغزی است که آشنایی با آن ملت ها را با ادبیات پرمایه فارسی پیوند خواهد داد. بنابراین بایستی تلاش کرد تمام گویشورانی که به صورت مادرزاد و اصیل و ملی با این زبان آشنا هستند، آشنایی خود را با این زبان محفوظ نگه دارند. همچنین در سیاست خارجی و دیپلماسی بهتر است که پایه گذاران دیپلماسی کشور در مباحث یگانگی های فرهنگی ما و کارکرد این یگانگی ها در پیوند های دو ملت و تحکیم مشترکات ایران و کشوهای منطقه آشنا شوند. در این صورت طبیعتا تلاش های هدفمند و موثری برای حفظ نشر زبان فارسی در این کشور ها شکل خواهد گرفت.

 ما بایستی مراقب باشیم که در حفظ آشنایی و تسلط ملت های این کشورها به زبان فارسی، آنها را با تصاویر واقعی از خود و موفقیت هایی به دست آوردیم و نفعی که در بازگشت به زبان ملی و مادری وجود دارد، آشنا کنیم. اگر امروز زبان انگلیسی در کشورها رواج پیدا کرده و به عنوان یک زبان بین المللی به ثبت رسیده است، عمدتا ناشی از این امر است که ابتدا توانسته است به عنوان زبان علم خود را مطرح کند. چنانچه در دوره هایی زبان فارسی همین جایگاه را در بسیاری از کشورهای عالم داشته اند که تدریجا در طول سده های بعد، این نقش کمرنگ شده است و ما امروز با رواج زبان انگلیسی یا فرانسوی یا بعضا زبان آلمانی به عنوان زبان های بین المللی مواجه هستیم. بنابراین زبان فارسی باید بکوشد به عنوان زبان علم لااقل در حوزه ی کشورهایی ( که ما بعضا آنها را به عنوان کشورهای نوروز می شناسیم و با ما دارای فرهنگ مشترک هستند) بازخوانی و بازنشر شوند و منابع مورد استفاده به این زبان باید بیشتر منتشر گردد. شعر و رمان فارسی از جمله محصولاتی است که در کشورهای مشترک المنافع طرفداران فراوانی دارد. انجمن های ادبی فعال در تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و تا حدودی کشورهایی مثل ترکمنستان ظرفیت و بستری است که می توان که برای ذائقه های گوناگون تولید محصول کرد، تا زبان فارسی گستره خود را نه تنها حفظ بلکه افزایش دهد.

البته به این نکته اشاره کنم که ما در رشته های مختلف فرهنگستان های فعالی از هنر تا علوم و فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مطالعاتی در حوزه های حقوقی و زبان شناختی و… داریم. اما مهم این است که به تناسب سوال هایی که در این کشورها وجود دارد، نیازهایی که در این کشورها برای واژه سازی وجود دارد، بایستی محصولات به طور مقتضی در اختیار مردم قرار بگیرد و راهنماهای مفید که بتوانند بیشتر از کارکردهای زبان زیبای فارسی و واژه های زیبای این زبان استفاده کنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه راهکارهای برای تقویت جایگاه و نقش زبان فارسی در آسیای مرکزی وجود دارد؟

شاید اولین اقدام تدوین فرهنگ فارسی و نشر آن در این کشورهاست. با توجه به معادل های هر مفهوم در این کشورها، شاید بتوان فرهنگی تدوین کرد که یک واژه پرکاربرد وپر بسامد را که اولین واژه ی مشترک در همه کشورهای فارس زبان شناخته می شود، در یک فرهنگ می تواند اصل باشد و معادل های آن در زبان فارسی های مختلف رایج (در کشورهای مختلف) در مقابل این واژه قرار بگیرد. چنین فرهنگی ضمن ایجاد آشنایی با نوع تکلم و گویش فارس زبان ها در کشورهای مختلف، کارکرد علمی هم خواهد داشت. غیر از این فرهنگ مشترک حتی هنرهای امروز می تواند یکی از ظرفیت های توسعه زبان فارسی باشد. ما می بایست بتوانیم محصولات هنری جمهوری اسلامی ایران را در عرصه فیلم یا ترانه مطابق با نوع انتظار مخاطبان در کشورهای مختلف تولید و تدوین کنیم تا بتوانند به راحتی با زبان فارسی این محصول را ببینند، بشنوند و از آن برخوردار شوند. یکی دیگر از کارهایی طراحی تورهای متقابل گردشی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری های همسود است. این مراوده ها باعث می شود که به زبان فارسی مرتبا تکلم شود، همه کسانی که با نام گردشگر، کشور ما را می بینند با آن آشنایی پیدا می کنند و متقابلا ایرانیانی که به این کشورها سفر می کنند با برادران هم کیش و هم آیین خود آشنا می شوند. این آشنایی متقابل باعث حیات مضاعف زبان فارسی می شود. به علاوه حرکتی که حتما می بایست در آن سرمایه گذاری شود؛ این است که زبان فارسی باید زبان علم و اجتماع و زبان فرهنگ و هنر باشد. در این عرصه ها دل های ملت ها با هم پیوند می خورد. به عبارتی علوم انسانی حوزه ای است که تعلق خاطر و دل نمودگی ملت ها را تقویت می کند. در این تقویت و انس و ارتباط هایی که حاصل آن انس مضاعف ملت ها است، اگر زبان فارسی مورد استفاده قرار بگیرد طبیعتا به نشر زبان فارسی منجر می شود. با توجه به وضعیتی امروز در این کشورها (یعنی علاقه زاید الوصف مردم به متون ادبی) گمان می کنیم، اگر دلبستگی های ادبی مردم منطقه اگر به طور مختلف تکریم و تقویت شود، خود بستری برای نشر زبان فارسی است. نکته دیگر شناساندن مفاخر زبان و ادبیات کهن و معاصر فارسی است. من در تاجیکستان با محققانی برخورد کرده ام که با وجود شاعران نه چندان مشهور  اما شعر معاصر فارسی را به نیکی می شناسند. این نشان از جستجوی مطالعه کنندگان و کسانی است که به حوزه ی ادب و شعر علاقمند هستند. در ازبکستان و قرقزیستان هم با تفاوت هایی  با همین وضعیت مواجه هستیم. شعرایی شعر مثنوی مولوی را به زیبایی می خوانند، می نوازند و هم شرح می کنند. از نکته های آموزنده و ارزنده متون ادب فارسی در محافل مختلف خود استفاده می کنند. شاهد بوده ایم که در مجالس عروسی از ابیات حافظ، فردوسی و نظامی استفاده می کنند. طبیعتا بایستی فرصت ها را شناخت و از این فرصت ها برای قوی نگه داشتن زبان فارسی و شایع نگه داشتن زبان فارسی استفاده کنیم. در بعد دیگر ما باید با الفبای فارسی و یا حتی الفبای کریلیک زبان زیبای فارسی را اشاعه دهیم. مهم این است که مردم دوست داشته و افتخار کنند که به زبان فارسی سخن بگویند. اما در مرحله ای این علاقه به سمت خواندن متون به خط و الفبای اصلی سوق داده شود؛ این پیش بینی و تدبیر موثری برای نشر زبان فارسی خواهد بود.

 

مطالب مرتبط