قطر و ديپلماسي ميانجي گرايانه
گفتگو با دكتر پيروز مجتهد زاده كارشناس مسائل خليج فارس
علي رمضاني بونش
International Peace Studies Centre
(IPSC)
قطر به عنوان شيخ نشيني كوچك اما ثروتمند در منطقه خليج فارس همواره كوشيده است تا با پيگيري سياست خارجي فعالي نقشي ميانجيگرانه در حل مسائل منطقه اي و حتي آفريقاي(بحران دارفور سودان و..) برعهده گيرد .اين نقش فعال دوحه باعث شد تا در گفتگويي با دكتر مجتهدزاده يه سياست خارجي قطر بپردازيم:
شيخ نشين قطر به عنوان دولت كوچك در منطقه خليج فارس در چند سال گذشته كوشيده تا با اتخاذ ديپلماسي ميانجي گرايي نقش خود را برجسته كند در اين راستا در سياست خارجي اين كشور به چه نكات مهمي ميتوان اشاره كرد؟
سياست هاي شيخ نشين قطر در واقع يكسره بازتابي است از ديدگاه هاي ويژه شيخ حمد بن خليفه حاكم اين امارت .در دوران قبل از روي كار آمدن وي (1995) سياست شيخ نشين قطر سياستي كاملا محلي ومنطقه اي و بر مبناي توسعه اقتصادي بود در دوران شيخ احمد و شيخ خليفه سياست اين كشور سياست صلح ، آرامش وهمزيستي با همسايگان بود . با كودتاي شيخ حمد در 1995كه جواني بسيار پر شور از نظر سياسي بود از اين زمان وي قدرت عظيم مالي اين كشور را در اختيار ديدگاه هاي ويژه خود قرارداد اين ديدگاه ها امروزه در سياست خارجي قطر منعكس است و عبارت است از يك سلسله اميال و بلند پروازي ها در ايفاي نقش بسيار پر رنگ در مسائل محلي ،منطقه اي و بين المللي نقشي كه به مراتب از ظرفيت نقش آفريني اين امارت بيشتر است .در واقع با مقايسه وضعيت جغرافيايي با توان مالي فوق العاده اين كشور ميتوان پي به تناقض هاي فاحشي برد .قطر در واقع از زمان شيخ خليفه به تدريج در حال افزايش نقش خويش در خليج فارس بود
آيا قطر در پيگيري سياست خارجي ميانجيگرانه به نوعي به رقابت با عربستان در منطقه مي انديشد؟
قطر درگير رقابت ها خفته با عربستان است وقطر در واقع تنها دولت وهابي به جز عربستان است و تعجب دنيا در اين است كه اين دو دشمن يكديگر(برخي اختلافات آنها مرزي و سرزميني است) ميباشند و مقدار زيادي از رقابت در نقش آفريني قطر يك نوع رقابت با عربستان بود( مثلا براي اعمال نفوذ در بحرين و كويت اين دوكشور دچار رقابت بودند كه البته عربستان به دليل توانايي بيشتر پيروز بود) به علاوه در روابط با ايران نيز هر دو دچار رقابت بودند و متاسفانه پس از دولت آقاي رفسنجاني قطري ها توانستند در اين رقابت از عربستان پيشي گيرند كه اشتباهي بزرگي در سياست خليج فارسي ايران بود .(چون وزنه سياسي در مقابل ايران عربستان است نه قطر و ايران ميبايد با بزرگترين قدرت رقيب موازنه ايجاد ميكرد).در اين راستا قطر تلاش كرده از توان مالي خود استفاده كند و دامنه نفوذ خودرا در منطقه و خارج از منطقه افزايش دهد در اين راستا قطر سياست هايي عجيبي را طراحي و بيشتر مربوط به راهبرد ميانجي گري و ريش سپيدي در دعوا ها واختلافات است چنانچه ما شاهديم كه اين كشوردر نهايت تعحب بدون داشتن روابط رسمي با اسرائيل روابط تنگاتنگ و عملي خوبي با اسرائيل دارد و تنها كشوري است كه پاي اسرائيل را به خليج فارس باز ميكند به نام ميانجي گري در مشكلات اعراب با اسرائيل در اين حال استدلال اين كشور برقراري صلح است .
در واقع ديپلملسي رسانه اي قطر با توجه به شبكه هايي همانند الجزيره در همين راستا قرار دارد؟
دقيقا در همين راستا قرار دارد الجزيره در واقع ابتدا ادعا در بيطرفي در مسائل بين الملل داشت پيدايش الجزيره همزمان شد با درگيري ها در عراق و افغانستان و تبليغات براي گروه هايي همانند القاعده در حال كه ماموريت اصلي تبليغ غرب بود ووقتي كه امريكا به جهت گيري هاي الجزيره اعتراض كرد. شخص شيخ حمد با ميانجيگري به امريكايي ها گفت كه آنان نياز به داشتن پيامهاي گروه هايي همانند القاعده دارند البته نقش الجزيره تا حد زيادي اكنون تعديل شده است
در كنار ديپلماسي رسانه اي وميانجيگرانه خيلي ها بر اين نظرند كه قطر ميكوشد وزنه متعادل كننده اي بين عربستان وايران باشد نظر شما در اين مورد چيست؟
در واقع اكنون عربستان اختلاف دارنده اصلي با ايران نيست بلكه امارات داراي مشكلات زيادي با ايران است در اين حال قطر ميكوشد در واقع وزنه تعادلي بين تمام دنياي عرب(اتحاديه عرب ،مصر، عربستان و ديگران) با ايران باشد مشابه نقشي كه اين شيخ نشين در ميانجي گري بين اعراب واسرائيل دارد .در اين سياست ايران متاسفانه اجازه تاخت و تاز زيادي به قطر داده است و شيخ قطر توانست در سياست هاي خليج فارسي ايران نفوذ پيداكند نفوذي كه در جهت ميانجي گري بود. این نقش قطر به ایران وانمود می کند که حامی ایران است و با این کار از ایران به سود اعراب (امارات) امتیاز دریافت می کند. من نقش قطر را تزویر آمیز و مخرب ميدانم و از دولت ایران می خواهم در همه موارد مربوط به نام و هویت خلیج فارس و مالکیت ها و حقوق دیگر مانند جزایر سه گانه مراقب ومواظب باشد و از تماميت سرزميني و سياست خارجي خود با تمام قوا دفاع كند تا پا در تله آن شیح جاه طلب و عواملي همچون العطيه و ديگران نگذارد. در اين عين بايد بايد دانست كه نقش ميانجي گرانه قطر ارزشي نداشته و فاقد وزنه اي تاثير گذار و نفوذ در دنياي عرب است .
آيا با توجه به نوع نگرش شوراي همكاري خليج فارس نسبت به ايران آيا قطر در آينده اين نقش ميانجي گرانه را در قبال ايران پيگيري ميكند؟
بله در واقع اين نقش نقشي دائمي از سوي اين كشور در 15 سال گذشته بوده است و تداوم خواهد يافت