فاطمه خادم شیرازی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
تفکر ماکرون برای نقش و حضور فرانسه در صحنه های بین المللی و خصوصا منطقه خاورمیانه ، رخ داد یک دگردیسی و تغییر آرایش ژئوپولیتیک و استراتژیک در جهان و پایان دوران هژمونی غرب بر جهان است. اونتیجه نظم جهانی سده هجدهم که بر مبنای هژمونی غرب با برتری فرانسه و انگلستان شکل گرفته بود را به سبب دو منازعه بزرگ که منجر به برتری ایالات متحده شده را ناشی از اشتباهات غربیها در برخورد با پارهای از بحرانها توصیف می کند. اوغرب را ناگزیر میکند که درباره پیامدهای منازعات خاورمیانه و یک استراتژی عمیق دیپلماتیک- نظامی ، بازاندیشی کند.
چیزی که امروز جهان غرب با آن روبرو شده ظهور قدرتهای نوین است که نمی توان به سادگی از آن عبور کرد. چین ، روسیه و هند علاوه بر اقتصاد نوین به قدرت ودرک سیاسی نیرومندتر از اروپاییهای رسیده اند. خطر این چرخش بزرگ با یک چرخش ژئوپولیتیک و نظامی دو برابرشده است.
دو خطر اصلی در منازعات جهانی که قابل بررسی است: نخست سرشت این منازعات تغییر کرده و هدف آن قربانیهای غیر نظامی است. دوم وحشی گری مقابل نظم و سازماندهی قرار گرفته است. ماکرون ضعف کشورهای غربی را در نا معتبر بودن دادههای گذشته و عدم اندیشیدن در استراتژی می داند. دو قدرت واقعی جهان آمریکا و چین ، دو گزینش در برابر اروپا هستند. اروپا ملزم به انتخاب متحد شدن و زیردست یکی از این دو قدرت ، و یا ارتباط کم؛ و داشتن سهم در بازی قدرت است.
اروپا امروز با یک بحران بیسابقه اقتصادی روبروست ، به گفته برخی اقتصاددانان بازار اجتماعی به یک اقتصاد انباشتی تبدیل شده و نابرابریهای بی سابقهای را به وجود آورده که به نوبه خود نظم سیاسی را تحت تاثیر قرار داده است. سیستم توازن امروز فقط فرانسوی نیست، بلکه اروپایی و جهانی است. اروپا به سمتی در حال حرکت است که در آینده مقابل دو قطب آمریکا و چین ساماندهی خواهد شد.
از طرفی اروپایی صحنه مبارزه استراتژیک میان امریکا و روسیه خواهد بود. اروپا در موضع گیری نسبت به روسیه چند گزینه خواهد داشت :اگر اروپا روسیه را طرد کند،روسیه را به سمت چین سوق خواهد داد که به سود اروپا نیست. اگر اروپا به بازسازیی از اعتماد و امنیت نپردازد ، با عدم ثبات روبرو خواهد شد. شاید تنها راه جلوگیری از دوقطبی شدن جهان اتحاد میان اروپا و روسیه است. علاوه بر آن مساله استراتژی فضایی است. که اروپا می توان با روسیه به یک استراتژی درباره فضای سایبری تبادل نظر کند . روسیه به دلیل ضعف اروپا یک چرخش دوباره به سوریه ، لیبی و آفریقا داشته است.
امریکا با تغییر تمرکز ژئواستراتژیک خود از خاورمیانه به شرق آسیا ،و انگلستان در صدد تقویت مشکلات داخلی کشورش و خارج شدن از اتحادیه اروپا ،و آلمان با حفظ مقام ابرقدرت اقتصادی و مالی اروپا ، فرانسه را بدون رقیب در صحنه بین المللی قرار داده است .
یکی از راهکار اجرایی نفوذ اروپا در خاورمیانه، ایجاد اتحادیه مدیترانه با حضور کشورهایی چون سوریه، لبنان، فلسطین و اسرائیل بود. فرانسه در گذشته نیز با تشکیل اتحادیه کشورهای حوزه دریاي مدیترانه در راستاي سیاست هاي اروپایی سعی داشت یک بازگشت دوباره به دوران نفوذ خود در خاورمیانه دست یابد.
در راستای اهداف فرانسه ، مانع سازی برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا با عضویت این کشور در اتحادیه مدیترانه بود.
هدف دیگر فرانسه حضور اسرائیل در اتحادیه مدیترانه بود تا با مشروعیت بخشی اسرائیل روابط او را با كشورهاي عرب منطقه عادي سازي کند. فرانسه با این استراتژي و تشکیل این اتحادیه در پی آن بود تا میزان نفوذ خود در شرق را افزایش دهد و به دلیل مجاورت مدیترانه با خاورمیانه و همپوشانی بخشی از این دو منطقه با یکدیگر، فرانسه بتواند با تشکیل این اتحادیه، بازیگردان اصلی خاورمیانه شود.اما فرانسه به دلیل عدم استقبال و موازی کاری با اتحادیه اروپا مجبور به واگذاری این اتحادیه به اتحادیه اروپا شد.
همچنین فرانسه با نقش های متعارض در منطقه خاورمیانه ،و توجه به عدم تمایل مداخله مستقیم امریکا در خاورمیانه ، تمایل دارد از نقش مداخله گری به نقش یک قدرت بزرگ در منطقه خاورمیانه تبدیل شود.
چون فرانسه یکی از بزرگترین صادرکنندگان سلاح ، و وارد کننده بخش بزرگی از نفت خاورمیانه است، از طرفی وجود موشک های هسته ای ، تهدیدی مستقیمی برای فرانسه محسوب می شود. جغرافیای نزدیک فرانسه به خاورمیانه سبب هجوم پناهندگان خاورمیانه ای، وبی ثباتی سیاسی در این منطقه خواهد شد.
لبنان یکی از مهمترین کشورهای فرانکفونی می باشد، لذا لبنانیها از بعد اقتصادی در ارتباط با فرانسه می باشند ، و ده ها هزار لبنانی حتی مقامات عالی رتبه دارای تابعیت فرانسوی هستند، که شامل همه طوایف مذهبی و سهیم در قدرت سیاسی می باشد. همین مولفه ها باعث شده فرانسه با یک ظرفیت بین المللی و هویتی در لبنان حضور پیدا کند.
انفجار اخیر بندر بیروت و آن چه فرانسه را به سمت لبنان کشانده است، دغدغة موج مهاجرت به دلیل ارتباط های سنتی ، به سوی فرانسه ،و تهدیدی برای امنیت و در بلند مدت هویت این کشور خواهد بود. سفر مکرون به لبنان و مداخله گری در امور سیاسی این کشور، با توجه به مشکلات داخلی فرانسه و هزینه بالای بازسازی این کشور نمی تواند کمک چندانی به ورشکستگی اقتصاد لبنان کند.
گرچه در بازدید از ویرانههای بیروت و درخواست تعدادی از لبنانی ها به بازگشت دوران قیمومت فرانسه بر لبنان در فاصلۀ بین دو جنگ جهانی بودند، اما فرانسه می داند که بازگشت به دوران قیمومیت عملا امکان پذیر نیست .او خواهان تغییرات عمیق در لبنان است و در واقع به دنبال بازگشت قیمومیت به شکلی نوین است. از نگاه او بازسازی اقتصادی لبنان بدون اصلاحات عمیق سیاسی ممکن نیست.
از سوی دیگر، بحران های اقتصادی در اروپا سبب شده که کشور فرانسه که دارای شرکت های تجاری و تولیدی در حوزه تجهیزات نفتی، سلاح و تجهیزات نظامی ، لوازم مصرفی ، تجهیزات صنعتی و… است به دنبال بازارهای جدیدی در منطقه خاورمیانه می باشد. اگر فرانسه در امور مداخله گری در لبنان موفق شود از تمام امور اقتصادی در منطقه خاورمیانه بهره خواهد برد.
واژگان کلیدی: چرخش, نوین, فرانسه , خاورمیانه, فاطمه خادم شیرازی