ابزارهای هژمونی و قدرت نرم امریکا در جهان
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC مقدمه در دنیای پیچیده و بهسرعت در حال تغییر امروز، مفهوم «هژمونی فرهنگی» و «قدرت نرم» بهویژه در عرصه روابط بینالملل و سیاست جهانی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. در این میان، ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت جهانی، از ابزارهای مختلف فرهنگی برای گسترش نفوذ خود در سطح جهانی استفاده کرده و توانسته است تا ارزشها، هنجارها و سبکهای زندگی خود را در دیگر کشورها ترویج دهد. این ابزارها که از دیرباز در قالب رسانهها، موسیقی، سینما، دانشگاهها، فناوری و حتی برندهای تجاری مورد استفاده قرار گرفتهاند، به شکلی گسترده به تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ساختارهای اجتماعی و سیاسی در کشورهای مختلف پرداختهاند. قدرت نرم، مفهومی است که نخستین بار توسط جوزف نای مطرح شد و این مفهوم در تحلیل سیاستهای خارجی و استراتژیک ایالات متحده به یکی از مهمترین ابزارها برای درک
توافق نامه ترامپ با زلنسکی؛ فراز یا فرود از جایگاه نظم لیبرال
دکتر سیده مسعوده میرمسعودی تحلیلگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC با روی کار آمدن مجدد ترامپ ،مذاکرات اوکراین و آمریکا وارد روند جدیدی با گفتگوی های سینوسی آشکار و نهان شد. این افت و خیز، از فرستادن ژنرال بازنشسته کیث کلوگ به کیف برای متقاعد کردن زلنسکی تا نشست با روسیه بدون اوکراین و دیکتاتور خواندن زلنسکی را شامل می شود که مسیر پر تلاطمی از دیپلماسی پنهان و آشکاری را بوجود آورده است.این رفتار در بطن خود سیاست های متفاوتی از آنچه ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوری از خود به نمایش گذاشته بود را آشکار ساخت. اگر توافق نامه پیشنهادی ترامپ به کرسی بنشیند تاوان سنگینی را برای اوکراین به بار خواهد آورد وهم چنین متحدان اوکراین که اکثر کشورهای اتحادیه اروپا و کانادا و بریتانیا بودند را عصبانی کرده و آمریکا نیز با این توافق بر زلنسکی عملا ارتباط با متحدان سنتی
شطرنج پوتین با ترامپ با تمرکز بر زلنسکی و جولانی
علی بمان اقبالی زارچ پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC استقرار ترامپ عرصه بین المللی را با شرایط عجیب و غریب و شوکه کننده حداقل برای رهبران قاره سبز و زلسنکی و دیگر سیاستمداران جهانی و مجامع بین المللی مواجه نموده است و در این فرایند آقای پوتین سوار بر جریان و تحول جدید شده و در یک پروژه تعریف و سنجیده شده برای رهایی از جنگ اوکراین تلاش می نماید. در همین راستا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه قبل از گفتگوی تلفنی شورای امنیت کشور را تشکیل داد تا در مورد تماس اش با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بررسی جامع صورت پذیرد و در نتیجه تماس تلفنی 90 دقیقه ای هفته پیش دو طرف توافق کردند که مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را آغاز کنند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین ضمن تایید موضوع گفت البته در مورد آن بحث شد.. به گفته
صلح سازی و بازیافت قدرت منطقه ای مصر
داود احمدزاده کارشناس مسائل مصر مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC مصر به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک موقعیتی ویژه دارد و همین موقعیت باعث شده تا در منطقۀ خاورمیانه نقش مهمی ایفا کند. مصر در تقاطع سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا قرار دارد. موقعیت منحصر به فرد مصر نه تنها ناشی از این حقیقت است که سه قاره در اطراف مرزهاي آن با هم تلاقی میکنند، بلکه سواحل طولانی این کشور با دو دریاي مدیترانه و سرخ نیز به آن اهمیت ویژه ای می بخشد. کشور مصر همچنین به عنوان پلی براي انتقال تمدنها و فرهنگها به نقاط دوردست عمل کرده است. در این میان ،مسئلۀ فلسطین یکی از موضوعات چالش برانگیز در سیاست خارجی سرزمین فراعنه بوده واست که در تعیین آن مولفه داخلی و خارجی همواره اثر گذار ی خاص خود را داشته و به طور کلی، رفتار سیاست خارجی مصر در حوزة مسئلۀ فلسطین و
تأثیرات انقلاب های جهانی
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC مقدمه در طول تاریخ، انقلاب ها همواره نیروی محرکه ای برای تغییرات اجتماعی و سیاسی عمده بوده اند و ساختارهای قدرت را به چالش کشیده اند. با پیشرفت های سریع در حوزه فناوری های ارتباطی و گسترش فرآیندهای جهانی شدن، مفهوم انقلاب در دهه های اخیر به مرزهای تازه ای رسیده است. امروز، انقلاب ها دیگر تنها محدود به مرزهای جغرافیایی خاص نیستند، بلکه ماهیت جهانی پیدا کرده اند و تاثیرات آن ها فراتر از مناطق محلی، تمامی کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. تحولات سیاسی و اجتماعی ناشی از انقلاب های جهانی، بسیاری از اصول و نهادهای سنتی را به چالش می کشند و باعث تغییرات عمده در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شوند. در این میان، ابزارهای ارتباطی و شبکه های اجتماعی نقشی کلیدی در افزایش آگاهی عمومی و شکل
پان ترکیسم و ابزارهای نفوذ ترکیه در قزاقستان
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC نزدیکی ترکیه به قزاقستان را میتوان در چارچوب استراتژی کلان ترکیه در آسیای مرکزی و تحولات منطقهای و بینالمللی تحلیل کرد. ترکیه با استفاده از اشتراکات فرهنگی، اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی، سعی دارد روابط خود با قزاقستان را تقویت، و نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. از سوی دیگر، قزاقستان نیز به دنبال تنوع بخشیدن به شرکای خارجی خود و کاهش وابستگی به روسیه و چین است. این موضوع به ترکیه فرصت داده است تا جایگاه و نفوذ خود را در قزاقستان تقویت کند.اما این که ترکیه برای نفوذ در قزاقستان از چه ابزار و استراتژی استفاده می کند؟ اهمیت و جایگاه قزاقستان به لحاظ ژئوپلتیکی برای ترکیه چیست؟ بحث این مقاله می باشد. – اهداف سیاسی و دیپلماتیک سیاست خارجی قزاقستان در سال 2024 شاهد تغییر کیفی به سمت دیپلماسی مستقل و چند
در پس بلوفهای بزرگ ترامپ
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC با روی کار آمدن ترامپ در 20 ژانویه 2025، بار دیگر گفتمان زورگویی، خودخواهی و خودشیفتگی آمریکایی به عرصه بین الملل بازگشت و همه کشورهای جهان از غربی و شرقی به این جمع بندی رسیدند که باید تحولاتی را در عرصه سیاست خارجی خویش ایجاد کنند. همچون دوره اول، سیاستهای قلدرمآب و زیاده خواه ترامپ تنها دامن کشورهای ناهمسو با آمریکا را نگرفت؛ بلکه گریبانگیر کشورهای اروپایی به ویژه دانمارک و همچنین کانادا، چین، مکزیک، پاناما و بسیاری از دیگر کشورها نیز شده است. تحلیل جامعه شناسانه این مسأله که چرا مردم آمریکا مجدداً به چنین فرد خودشیفته و بی اعتنا به قوانین بین المللی رأی دادند، بسیار جالب است و انتظار می رود از سوی متخصصان این حوزه انجام شود، اما از منظر سیاسی و بین المللی آنچه در مورد اقدامات ترامپ در دوره دوم
رویکرد روسیه در قبال کردهای سوریه: فرصتها، منافع، تهدیدها و چشمانداز آینده
دکتر معصومه محمدی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC سوریه از سال ۲۰۱۱ به صحنه یکی از پیچیدهترین و خونبارترین بحرانهای خاورمیانه تبدیل شد. در این بحران، بازیگران بینالمللی و منطقهای ازجمله روسیه، ایالاتمتحده، ترکیه، ایران؛ عربستان و قطر و گروههای غیردولتی همچون نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) نقشآفرینی کردهاند. یکی از سناریوهای مهم که پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای داشته است، سقوط بشار اسد و تأثیر آن بر معادلات قدرت در سوریه است. این یادداشت به بررسی رویکرد روسیه در قبال کردهای سوریه پس از سقوط بشار اسد، فرصتها، منافع، تهدیدها و چشماندازهای احتمالی این رویداد میپردازد. ۱. منافع و فرصتهای روسیه در کردهای سوریه پس از سقوط اسد پس از سقوط بشار اسد، سوریه وارد مرحله جدیدی از بیثباتی شده است که ممکن است منجر به تجزیه کشور، روی کار آمدن دولتهای محلی و یا حتی مداخله بیشتر قدرتهای بینالمللی شود. روسیه که از سال ۲۰۱۵
انقلاب اسلامی ایران الگوی استقلال در آوردگاه بین المللی
دکتر علی بمان اقبالی زارچ کارشناس ارشد اورآسیا مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC ایام دهه فجر به عنوان دهه پیروزی انقلاب اسلامی برای ملت ایران ماندگار و فراموش نشدنی در تاریخ چند هزاره ای است، اکنون بیش از ۴۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد ؛ انقلابی که رساترین فریاد تاریخ ، به رهبری امام خمینی (ره) به فرجام رساند و برای حفظ آن، با تمام وجود تلاش کرد. انقلابی که مبتنی بر بینش عمیق توحیدی و الهام گرفته از انقلاب حسینی بود، که در آن عده ای قلیل، با اعتقادی وسیع و راسخ، حاکمیت طاغوتی را شکست دادند و چشم قدرتمندان را خیره ساختند. انقلابی که نماد اصلی آن طلوع روشنایی و رستگاری است . بدون شک سه عامل رهبری ؛ اتحاد و تمسک به اصول اسلامی نقش اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. اساتید علوم سیاسی بر این باورند که انقلاب به مفهوم تغييرات
راهبرد سعودی در سوریه پسا بشار اسد
داود احمدزاده کارشناس مسائل غرب آسیا مرکز بین الملی مطالعات صلح-ipsc عربستان سعودی بعد از تحولات منطقه ای موسوم به بهار عربی و خیزش های مردمی در جهان عرب، با احساس تهدید از تحولات نوین، ایجاد تغییراتی در راهبرد منطقه ای خود را آغاز کرد؛ بخش بزرگی از تغییرات ایجادشده در رویکرد منطقه ای عربستان با پادشاهی ملک سلمان و به خصوص قدرت گرفتن محمد بن سلمان در ارتباط بوده است. در این میان,عربستان سعودی پس از بهار عربی 2011وجابجایی سیاسی در حکمرانی های نزدیک به ریاض نظیر تونس و مصر روند ائتلاف سازی منطقه ای برای جلوگیری از رشد ونمو انقلاب ها ناکام وناتمام در منطقه در پیش گرفت . بنابراین ائتلاف سازی بین المللی به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی عربستان، به معنای ایجاد شراکت با قدرت های بزرگ و در هم تنیدن منافع و امنیت ملی این کشور با منافع و سیاست قدرت های
فرصتهای روابط ایران و بالکان: شرایط موجود و چشمانداز
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین الملی مطالعات صلح-ipsc مقدمه منطقه بالکان با موقعیت ژئوپلیتیکی مهم خود در جنوب شرقی اروپا همواره به عنوان پلی میان شرق و غرب جهان مطرح بوده و به دلیل اهمیت راهبردی، توجه قدرتهای جهانی و منطقهای را به خود جلب کرده است. این منطقه که شامل کشورهایی نظیر صربستان، بوسنی و هرزگوین، آلبانی، کرواسی، مقدونیه شمالی و مونتهنگرو است، از جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اهمیت ویژهای دارد. بالکان علاوه بر نقشی که در امنیت انرژی اروپا ایفا میکند، به عنوان گذرگاه ترانزیتی و مرکز مبادلات اقتصادی نیز مطرح است. ایران با تاریخ طولانی تعاملات فرهنگی و تجاری با این منطقه، همواره به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای بالکان بوده است. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به عنوان نقطه اتصال خاورمیانه، آسیای مرکزی و دریای عمان و دسترسی به مسیرهای انرژی جهانی، فرصتی ویژه برای همکاری با کشورهای این منطقه
انتقال پایتخت به ساحل مکران، تاکتیک اشتباه یا راهبرد زیستی و ژئوپلیتیکی
اسلام ذوالقدر پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC انتخاب تاکتیکهای مطلوب، کارآمد و اثربخش برای یک راهبرد سیاستگذاری، چنان پیچیده و مهم است که گاه این تاکتیکها به جای راهبرد پنداشته شده و سبب سرگردانی حکمرانی میگردد. تعریف تاکتیک به جای استراتژی، فرآیندی است که بیشتر در دولتهای شکننده و برای اقناع یا انحراف افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرد. البته برخی سیاستمداران که به ناگاه نقش سیاستگذار ارشد را کسب نموده خویش را شایسته اداره امور عمومی یک سرزمین میبینند نیز در شناسایی راهبرد از تاکتیک دچار خطای علمی شده، راهبرد و تاکتیک را جابهجا تفسیر میکنند. دانش سیاستگذاری، تفاوتهای راهبرد ( استراتژی ) با تاکتیک را به خوبی مشخص نموده است. اشتباه پنداشتن راهبرد با تاکتیک بهخصوص بر ژئوپلیتیک اثرگذاری فراوانی داشته و ژئوپلیتیک که میبایست رویکردی راهبردی داشته باشد را به روندی تاکتیکی و مبهم تبدیل میکند. پیشینه جابهجایی راهبرد و تاکتیک
از واگنر تا سپاه آفریقا: تداوم یا تغییر در سیاست نظامی روسیه در آفریقا؟
دکتر معصومه محمدی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC پس از مرگ یوگنی پریگوژین، بنیانگذار گروه واگنر، در اوت ۲۰۲۳، وزارت دفاع روسیه تصمیم به بازسازی و سازماندهی مجدد این گروه گرفت. در این راستا، “سپاه آفریقا” تحت نظارت مستقیم وزارت دفاع تشکیل شد. این تغییر نشاندهنده انتقال از یک ساختار نیمهخصوصی به یک ساختار رسمی و دولتی است. هدف اصلی این تغییر، افزایش کنترل و هماهنگی در عملیاتهای نظامی روسیه در آفریقا و کاهش وابستگی به نهادهای خصوصی مانند واگنر بوده است. این تحول میتواند به بهبود کارآمدی و انسجام در مأموریتهای نظامی منجر شود و همچنین پاسخگویی به انتقادات بینالمللی درباره فعالیتهای گروههای نظامی خصوصی را تسهیل کند. روسیه با استفاده از گروه واگنر، بهعنوان ابزاری برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود در آفریقا، به دولتهای محلی در مقابله با شورشیان و تأمین امنیت کمک کرده است. در ازای این حمایتها، مسکو
فرصت ها و چالش های تجارت خارجی ایران با آسیای مرکزی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC تجارت خارجی ایران با کشورهای آسیای مرکزی همواره با فرصتها و چالشهای متعددی روبرو بوده است. از جمله فرصتها میتوان به پتانسیل بالای صادراتی ایران ، اشاره کرد. همچنین، این منطقه به عنوان پلی استراتژیک برای دسترسی به بازارهای دیگر نیز به شمار میرود.با این حال، چالشهای مختلفی نیز وجود دارد، که شامل موانع اقتصادی، سیاسی و زیرساختی میشود. یکی از مسائلی که ایران با آن مواجه است، انزوای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی و بنبستهای مذاکرات هستهای است. همچنین، نیاز به توسعه زیرساختهای حمل و نقل و ترانزیت در این منطقه، ضعف در توافقات با کشورهای همسایه، و رقابت با سایر کشورها نیز از دیگر چالشها محسوب میشوند. این چالشها میتواند بر روی توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری تاثیر بگذارد. بنابراین لازم است بررسی شود که ،کشورهای آسیای مرکزی چه فرصتی برای ایران در
حوزههای مختلف روابط ایران و گرجستان
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC با توجه به موقعیت استراتژیک گرجستان در قفقاز جنوبی و اهمیت ایران در خاورمیانه، تعاملات میان دو کشور از جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اهمیت ویژهای دارند. مطالعه حاضر نشان میدهد که روابط دوجانبه با وجود چالشهایی نظیر نفوذ بازیگران خارجی، موانع ساختاری و تغییرات ژئوپلیتیکی، همچنان از پتانسیل قابلتوجهی برای توسعه برخوردار است. افزایش تعاملات اقتصادی در زمینههایی همچون انرژی، ترانزیت و گردشگری میتواند بستری مناسب برای تقویت روابط سیاسی ایجاد کند. همچنین همکاریهای فرهنگی و علمی، نقش مهمی در کاهش تنشها و ارتقای درک متقابل دارند. این تحقیق بر اهمیت بهرهگیری از مشترکات تاریخی و فرهنگی تأکید دارد و توسعه روابط دوجانبه را بهعنوان عاملی کلیدی در ثبات و پیشرفت منطقه معرفی میکند. مقدمه ایران و گرجستان بهعنوان دو کشور مهم و استراتژیک در منطقه قفقاز جنوبی و خاورمیانه، روابط