مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

گزارش ویکی لیکس، آیا حزب دمکرات اولین قربانی خواهد بود؟

اشتراک

گزارش ويكي ليكس، آيا حزب دمكرات اولين قرباني خواهد بود؟

عطا بهرامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org


اقدام ويكي ليكس1 در انتشار بيش از 90 هزار صفحه اطلاعات محرمانه مربوط به جنگ افغانستان در 25 ژوئيه به بحث روز محافل سياسي بين المللي و داخلي آمريكا تبديل شده است. اگرچه محتواي اين افشاگري جديد نبود و در باره آن از مدت ها پيش بحث هاي زيادي در جريان بود اما مستند شدن آنها به اسناد ارتش آمريكا مقامات كاخ سفيد را شوكه كرد. اين اولين بار نيست كه مقامات كاخ سفيد در برابر يك درز اطلاعاتي قابل توجه قرار مي گيرند. آنها بارها در موقعيت هاي مشايهي قرار گرفته اند و جالب اينكه هر بار توانسته اند با خلق ماجرايي متفاوت همه چيز را به فراموشي بسپارند اگرچه افكار عمومي نسبت به گذشته حساس تر و ديرباورپذيرتر شده است.

جوليان اسانژ” در لندن به خبرنگاران گفت كه اين اسناد داستان ادامه دار کشتار را در جنگ افغانستان بيان مي کند. اين اسناد داستان جنگ افغانستان را در فاصله سال هاي 2004 تا 2009 بر اساس حوادث و اتفاقات روزانه روايت مي کند. اين ها اسنادي درباره يک حادثه خاص نيست بلکه راجع به يک روند است كه بالاترين ميزان تلفات جنگ نيز در نتيجه همين حوادث و آشفتگي هاي روزانه جنگ افغانستان روي مي دهد. ما قبل از انتشار اسناد از صحت آنها اطمينان حاصل کرده ايم، اگرچه ممکن است واحدهاي نظامي تهيه كننده اين گزارش ها محتواي گزارش شان داراي اشکالاتي باشد که طبيعتا به ما مربوط نيست.

ذكر نمونه هايي از رسوايي هاي گذشته آمريكا در سياست خارجي به خوبي توضيح دهنده قسمت عمده از واقعيت عريان جنگ در كشورهاي ديگر است. در سال 1954 کمک آمریکا به فرانسه به دليل تشويق اين كشور به تداوم جنگ ويتنام 1.4 میلیارد دلار بود که 78 درصد از كل مخارج نظامي اين كشور را تشكيل مي داد. در حاليكه مقامات آمريكايي خود را از جنگ بيزار نشان مي دادند براي ورود به جنگ ويتنام بي تاب بودند. هوشی مینه در سال 1919 و همچنین در سالهای 1945 و 46 ده ها بار با ارسال نامه هايي رسمي از آمریکا خواسته بود که جلوی دخالت فرانسه در هندوچين را گرفته و به حل منصفانه موضوع كمك کند؛ اما آمریکاي مشتاق به جنگ حادثه ساختگي خلیج تونکن را ترتيب داد و به بهانه آن وارد جنگ شد. تنها در دهه هفتاد و در روزهاي غمبار نيكسون بود كه مردم آمريكا مطلع شدند چگونه فريب صحنه سازي ها را خورده اند و چگونه مقامات كشورشان آنها را با دروغ به يك جنگ پرتلفات وارد ساخته اند. نتيجه آن فريبكاري ها شكست قاطع جمهوري خواهان در انتخابات رياست جمهوري؛ استعفاي نيكسون و شكست جرالد فورد يود.

مورد ديگر اين رسوايي ها به حمله ارتش ايالات متحده به كشور 110 هزار نفری گرانادا که تنها 133 کیلومتر مربع مساحت دارد باز مي گردد. اين جنگ با استناد عجیب به منشور ملل متحد و مفاد اساسنامه سازمان OECS2 انجام شد كه با هيچ تفسيري اقدام به جنگ از آنها بر نمي آمد. در آن دوره مردم آمريكا واقعا گمان مي كردند كه گرانادا كشوري پرقدرت است كه توسط جنگجويان كوبايي براي نبرد با آن ها آماده مي شود؛ در حاليكه سال ها بعد فهميدند كه هيچ تناسبي بين قدرت دو كشور وجود نداشته و سربازان جنگحوي كوبايي مستقر در گرانادا تنها در كلام سياستمداران بوده است و بس.

حمله به لیبی در 14 آوریل 1986 به بهانه بمب گذاری در یک کلوپ شبانه سربازان آمریکایی در برلین مورد ديگري از يكجانبه گرايي آمريكا در جهان است. در آن حمله از بين بيش از 100 كشته تنها يك نظامي وجود داشت در حاليكه آمريكايي ها طوري سخن مي گفتند كه گويي دشمني پرقدرت را شكست داده اند. ادبيات سياسي آمريكا در آن دوره به گونه اي بود كه بسياري از مردم اين كشور گمان مي كردند قذافي در پس تمام حمله هاي تروريستي دنيا قرار دارد. هنگامي كه سرهنگ تصميم گرفت ادوات هسته اي اش را بار كشتي كرده و تحويل مقامات آمريكايي دهد ديگر از آن لفاظي هاي خبري نشد.

حمله به عراق پس از تهاجم اين كشور به كويت يكي ديگر از موارد فريبكاري است. لی هامیلتون جمهوری خواه در کنگره از جان کلی معاون خاورمیانه و آسیای جنوبی وزارت خارجه پرسید که آیا صحیح است بگوئیم چنانچه عراق به کویت یورش ببرد ایالات متحده تعهدی ندارد که ما را مجبور به درگیری نیروهای ایالات متحده در آنجا کند؟ کلی پاسخ داد: صحیح است. روز پس از اين پاسخ مثبت عراق به كويت حمله كرد و آمريكا نيز با تمام توان وارد جنگ با عراق شد. موارد بسيار بيشتري براي توضيح اين مطلب قابل طرح است.

بنابراين اين براي بار نخست نيست كه آمريكايي يك نوع سخن گفته و در عمل به گونه ديگري رفتار مي كنند. گزارش ويكي ليكس آخرين نمونه اين تناقض گويي است. درحاليكه اين كشور خود را مامور نجات مردم اين كشور از زير يوغ طالبان و فرصتي براي دولت-ملت سازي معرفي كرده بود هم اكنون با اسناد غيرقابل انكاري در باره قتل عام غير نظاميان مواجه شده است. رابرت گيتس در مصاحبه با شبکه تلويزيوني “اي.بي.سي نيوز” در برنامه اين هفته(1 اگوست) ويکي ليکس را از لحاظ اخلاقي در انتشار 92 هزار سند اطلاعات محرمانه ارتش آمريکا در جنگ افغانستان، بطور اخلاقي گناهکار دانست؛ كه نشان مي دهد گيتس علاقه اي به صحبت درباره محتواي اين گزارش ندارد. گيتس به شبکه تلويزيوني “اي.بي.سي. نيوز” گفت كه به نظر من دو تقصير در اين زمينه اتفاق افتاده است. يکي قصور قانوني است و رسيدگي به آن برعهده وزارت دادگستري و سايرين است اما يک تقصير اخلاقي نيز وجود دارد. ويکي ليکس اين اسناد را بدون توجه به پيامدهاي آن منتشر کرده است.

دريادار مايكل مولن نيز به ان.بي.سي” گفت که افشاي اين مدارک در اين گستردگي بي سابقه بوده است. رابرت گيبز سخنگوي اوباما هم از جوليان آسانژ ملتمسانه درخواست کرد که به انتشار همان 92 هزار سند اکتفا كرده و 15 هزار سند اضافي را منتشر نسازد كه البته پاسخ موسس و مدير سايت اينترنتي ويکي ليکس به اين درخواست منفي بود.

واكنش ها به اسناد ويكي ليكس ادامه دار خواهد بود و چيزي نيست كه بتوان آنرا به راحتي خنثي نمود. قسمت مهم اين اهميت به شرايط خاص افغانستان در وضعيت انتشار اين گزارش باز مي گردد. درحاليكه اوضاع افغانستان و قدرت گيري طالبان به عاملي براي سرزنش ايالات متحده تبديل شده بود انتشار اسنادي در باره كشتار غيرنظاميان در اين كشور و نقش اطلاعات پاكستان به عنوان همكار طالبان باعث شد كه ضربه اي شديد به وضعيت آمريكا در اين كشور وارد شود. در قسمتي از اين اسناد محرمانه آمده است که واحدي از نيروهاي ويژه به نام “يگان سياه” تشکيل شده است تا سران طالبان را بدون محاکمه به قتل برساند. ايالات متحده همچنين مدارکي را که اثبات مي کرد طالبان به موشک هاي مرگبار زمين به هوا دست پيدا کرده است، مخفي نگاه داشته بود.

اعلام آلمان ها مبني بر اينكه اين گزارش را بررسي خواهند كرد و تاكيد بر خطرناك بودن آن براي جان نظاميان خارجي باعث مي شود كه در برنامه افزايش نيروها در افغانستان خلل ايجاد شود. آلمان سومين کشور دارنده نيروهاي نظامي در افغانستان با حدود 4500 نفر است. هلند در يك آگوست افغانستان را ترك كرد.

ماهيت گزارش ويكي ليكس

زمانيكه آمريكا به افغانستان حمله كرد عده زيادي از افغان ها از آن استقبال كردند و در اجتماعات پس از سقوط طالبان سخن از ژاپن دوم شدن مطرح بود. در آن دوره تلفات جنگ بسيار پايين و ناچيز بود. اين شرايط رفته رفته تغيير كرد و عدم بازسازي افغانستان باعث شد كه شرايط زندگي مردم نه تنها بهبود نيابد بلكه با 400 برابر شدن كشت موارد مخدر و در نتيجه افزايش ناامني بدتر نيز شود. اميدواري ها به نااميدي تبديل شده و به دنبال آن طرفداران پايان دادن به حضور خارجي ها قدرت گرفتند. در چنين شرايطي ديگر خبر از دسته گل بردن براي سربازان آمريكايي نيست و به جاي آن تقويت گروه هاي مسلح و تشديد تنش ها روي داده است. ناكامي در مبارزه با اين شرايط باعث مي شود كه ارتش به اقدامات خودسرانه و يا هدايت شده شديدتر سوق داده شود كه بالطبع با كشتارهاي بيشتر توام شده و دور تسلسلي از شدت خشونت و افزايش نفرت عمومي از نيروهاي خارجي به وجود مي آيد.

با توجه به اين شرايط بايد گزارش ويكي ليكس و به طور كلي درز اطلاعات محرمانه ناكامي ها و تخلفات گسترده آمريكا را امري عادي دانست كه بالاخره به وقوع مي پيوست. پاسخ آسانژ” به “جميز جونز” مشاور امنيت ملي کاخ سفيد که گفته بود اين اقدام “ويکي ليکس” بسياري از افراد را به مخاطره انداخته است، دلايل نگراني مقامات كاخ سفيد را نشان مي دهد. مدير اين سايت پاسخ داد كه مطمئنا عده زيادي دادگاهي مي شوند و عده اي نيز نتيجه انتخابات آينده آمريکا را خواهند باخت. ادامه پس لرزه هاي اين گزارش تا انتخابات آتي چندان دور از ذهن نيست و ترديدي وجود ندارد كه با چند جنگ و دعواي رسانه اي حل و فصل نخواهد شد.

مطالب مرتبط