مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

کم رنگ شدن نهروئیسم و رشد ناسيوناليزم در هند- گفتگو با دكتر قدرت اله بهبودي نژاد- بخش پاياني

اشتراک

کارشناس مسائل هند

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

پر رنگ شدن ملي گرايي و کم رنگ شدن آنچه در جامعه هندوستان  مکتب نهروئیسم نامیده شده است سالها است مد نظر بسياري از پژوهشگران اين كشور است. در همين راستا براي بررسي بيشتر کم رنگ شدن نهروئیسم و رشد ناسيوناليزم در این کشور با آقای دکتر بهبودی  کارشناس مسایل هند به بحث و گفتگو پرداخته ایم :

واژگان کلیدی: کم رنگ شدن, نهروئیسم , رشد, ناسيوناليزم , هند , دكتر قدرت اله بهبودي نژاد,هندوستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح : پيامدهاي داخلي ، اجتماعي، فرهنگي ، اقتصادي، امنيتي و.. رشد ناسيوناليزم در هند چيست؟

در هند در سال های اخیر ناسیونالیسم فرهنگی بیشتر افزایش یافته است ،اصلا  دستور کار انتخاباتی حزب حاکم از ابتدا  روی کار آمدن هم تاکید بر  ناسیونالیسم فرهنگی می باشد. واین حزب برای پیشبرد ناسیونالیسم  فرهنگی آموزش زبان سانسکریت ،  یوگا ،و آیورودا (علم زندگی ) را آغاز کرد .این حزب تصمیم برای لغو خودمختاری کشمیر و ساخت معابد رام در جام و کشمیر را نیز  جزیی از برنامه های ناسیونالیسم فرهنگی می دانند که  از آموزه های مطرح شده در  آیورودا بدست آمده است  . مثال بعدی برای پیشبرد  ملی گرایی فرهنگی این دولت لایحه اصلاحیه شهروندان به تصویب رساند و بحث در مورد قوانین جدید شهروندی هند برای آینده  هنوز در جریان است. از سوی دیگر گسترش  ناسیونالیسم فرهنگی ، برای ملی گرایی در بعد  نظامی  گری هم تاثیر گذاشته و ملی گرایی در بعد نظامی هم  افزایش یافته است .  به عنوان مثال شاهد افزایش  بودجه نظامی در بودجه سالیانه این کشور هستیم که بیشتر در بخش خرید تجهیزات جدید برای ارتش خود را نشان میدهد .اثرات این ناسیونالیسم در بخش اقتصادی نیز ت رشد خود را نشان میدهد  .  اخیرا دولت هند کمپینی تحت عنوان  ” کالای ساخت هند ” را مصرف کنید . راه اندازی کرده است   تلاش دارد وابستگی  به خارج را کم و خودکفایی را تقویت کند . هر چند اعمال سیاست ناسیونالیسم در جامعه  هندوستان از دیدگاه هندوها باعث شده ، اختلافات هندوها  و مسلمان بیشتر افزایش یابد اما در عوض در سایه اتخاذ این سیاست ناسیونالیسم نظامی  در بین نظامیان این کشور افزایش یافته و به باور آنها باعث شده ارتش هند روز به روز منسجم تر  و قوی تر شده است. و به دلیل ناسیونالیسم اقتصادی ،  اقتصاد هند بزرگتر  شده است .  در سایه این ناسیونالیسم فرهنگی  ، آینده اقتصادی و نظامی و امنیتی  هند درخشان تر خواهد بود.

 

 

مرکز بین المللی مطالعات  صلح : در این سالها از یک سو شاهد کم رنگ شدن آنچه در جامعه هندوستان  مکتب نهروئیسم نامیده میشود هستیم و از سوی دیگر همزمان شاهد رشد ملی گرایی افراطی در این کشور می باشیم ،  آیا واقعا مکتب نهروییسم به پایان خود نزدیک میشود؟

هندوستان از ابتدای استقلال خود تا قبل از روی کار آمدن حزب بی .جی .پی به رهبری نارندرا مودی همچنان  تحت تأثیر عقاید جواهر لعل نهرو اولین نخست وزیر این کشور اداره می‌شد. مکتبی  که امروزه از آن به عنوان  مکتب نهرووین یا نهروئیسم از آن یاد می‌شود.اساس مکتب نهروئیسم  ،در بعد داخلی هند به دنبال خودکفایی کامل بر مبنای نگاه سوسیالیستی به اقتصاد و ایجاد یک جامعه برابر بود. همچنین بر این اساس کشور هند بدون خط کشی‌های مرسوم این کشور از جمله نظام مرسوم طبقه بندی کاستی در مذهب هندوئیسم اداره می‌شد.اما با روی کار آمدن حزب هندو گرای حاکم تلاش فراوان شده است که از نقش رهبران هند از جمله نهرو و گاندی کاسته شود  در قدم اول این حزب تلاش کرده است که بی کفایتی  گاندی و نهرو را عامل اصلی  از دست رفتن پاکستان بداند ، در نتیجه سمبل  حزب بی جی پی شخصی به نام ناتورام گودسه می باشد که قاتل گاندی می باشد و هر ساله هندوهای افراطی  سالگرد مرگ او را گرامی میدارند  و از سوی دیگر حزب حاکم به حذف نمادهایی می پردازد که به نحوی این دو شخصیت را برجسته می سازند از جمله به عنوان مثال می توان به  تغییرشکل اسکناس های و حذف تصویر گاندی از روی اسکناس ها اشاره نمود که به جای آن تصاویری از معابد هندو قرار داده شد . و در مورد شخص نهرو هم تلاش شده است که حزب کنگره را حزب خانوادگی نهرو معرفی کنند و و این حزب را سمبل  فاسد در این کشور معرفی نمایند که از قضا خیلی هم موفق بوده اند و همچنین  اقدام این حزب برای حذف نام جواهر لعل نهرو از روی دانشگاه معرف این کشور در شهردلهی نو را می توان اشاره کرد.                                           

 

مرکز بین المللی مطالعات صلحآیا واقعا اعمال این سیاست های افراطی در مسائل داخلی این کشور تاثیرگذار بوده است و آیا واقعا  نمونه های روشنی از اثرات  سیاست در جامعه هندوستان  مشاهده  می شود  ؟

 بله به طور مشخص،  نمونه های روشنی از آثار این سیاست مشاهده میشود به عنوان مثال می توان به وضعیت ایالت کرالای این کشور اشاره نمود : ایالت کرالای هند یکی از ایالتهای های پیشتاز هند از نقطه نظر میزان سواد و همزیستی مسالمت آمیز میان ادیان محسوب میشود. آنجا مسلمان، هندو و مسیحی سالیان طولانی را به آرامی در‌ کنار هم زیست نموده اند. معبد و مسجد و‌کلیسا در‌کنار هم جا خوش کرده اند. خوردن گوشت خوک توسط مسیحیان، خشم مسلمانی را بر نمی انگیزد و ذبح گاو  توسط مسلمانان، هندویی را خشمگین نمیکند. از زمان استقلال تاکنون جریان سیاسی چپ و حزب کمونیست، حکومت ایالتی را در اختیار دارد و بر سیاست سکولار تاکید میکند. همه اهالی کرالا به جای ناسیونالیسم مذهبی و دینی بر ناسیونالیسم قومی-زبانی تاکید میکنند و به فرهنگ و زبان کرالایی خود می بالند و همین عنصر وحدت بخشی میان آنان را تشکیل میدهد. از چندی بدینسو و با گسترش فعالیت های حزب راستگرای هندو خواه بی جی  پی و تاکید بر سیاست فرقه ای-مذهبی  ، در حال حاضر هم کرالایی هندو هندو تر شده است و هم مسلمانان کرالایی، افراطی تر گردیده اند.                                                                                                                               

مرکز بین المللی مطالعات صلح : سیاست حزب حاکم با مسلمانان  این کشور چگونه هست ؟

 حزب بی جی پی ( بهاراتیا جاناتا پارتی )  بیشتر نگاه امنیتی به داخل دارد و شالوده اصلی این حزب امنیت محور می باشد این حزب اعتقاد دارد که سیاست های حزب کانگرس در طی سال های گذشته  به امنیت داخلی این کشور لطمه وارد کرده و این کشور را به سمت واگرایی داخلی سوق داده است در نتیجه برای غلبه بر این مشکل تلاش دارد که  از هند جامعه ای یک دست بسازد و برای رسیدن به این خواسته تلاش میکند که  زبان هندی را هم در کنار زبان انگلیسی در سراسر مدارس و دانشگاههای این کشور جاری کند و همینطور حمایت  گسترده مالی و سیاسی از مذهب هندو در این کشور و معرفی آن به عنوان مذهب اصلی کشور، و در راه  نیل به این هدف  به اختصاص بودجه های فراوان برای معابد هندو و نیز ساخت معابد جدید پرداخته است . از نقطه نظر اجرای  این سیاست مسلمانان این کشور مانع بزرگی بر سر راه رسیدن به این هدف محسوب می شوند ، مانعی که باید از سر راه برداشته شود در نتیجه مسلمانان این کشور شهروندانی وابسته به پاکستان و خاین به هندوستان و همچنین شهروندانی درجه دو محسوب می شوند که باید بعد از جدایی پاکستان خاک هندوستان را ترک می کردند و حالا که مانده اند یا باید به پاکستان برگردند یا اینکه تغییر دین بدهند و مذهب هندو را پذیرا شوند . در حال حاضر هم هندوهای افراطی توانسته‌اند در درون دولت آقای ناراندرا مودی از جمله دستگاه‌های امنیتی و پلیس نفوذ کنند و در همین چارچوب می‌بینیم که وقتی گروه‌های افراطی به مسلمانان حمله می‌کنند نیروهای امنیتی واکنشی به این حملات نشان نمی‌دهند و بعضا از آن حمایت می‌کنند. همچنین  می توان به تصویب قانون جدید اعطای شهروندی هند به اقلیت‌های غیر مسلمانان در این کشور و نادیده گرفتن حقوق مسلمانان در این زمینه  اشاره کرد ،این قانون باعث بلاتکلیفی جمعیت زیادی از مسلمانان در مناطقی چون بنگال هند و همچنین در منطقه کشمیرشده است  و با توجه به این موضوع اکنون مشخص نیست که بحث تابعیت آنها که سال‌هااست در هند زندگی می‌کنند و به کشورهای چون بنگلادش و پاکستان مهاجرت نکرده‌اند چه می‌شود.                            

مرکز بین المللی مطالعات صلحرفتار حزب حاکم با شیعیان این کشور چگونه است ؟

جمعیت مسلمانان در هند در حدود  200 میلیون نفر برآورده میشود ولی آمار حزب حاکم جمعیت  مسلمانان را در حدود 100 میلیون نفر ذکر  می کند . باید اشاره نمود که  مسلمانان در هند شاخه های گوناگونی  از مذاهب اسلامی را تشکیل می دهند از سنی های بیشتر حنفی مذهب  گرفته تا  شاخه های  صوفی گری  مثل چیشتیه  یا احمدیه و یا  شیعیان اسماعیلی موسوم به ” بهره “Bohreh      ، که به بهره های طیبی یا  داودیه  هم معروف هستند  و همچنین شیعیان نوربخشی که در مناطق  کشمیر مثل له داغ  سکونت دارند و همچنین شعیان دوازده امامی  که بیشتر در لکنو و کشمیر و دلهی ساکن می باشند .  باید اشاره داشت که حزب حاکم هند به شیعیان این کشور نگاه چندان منفی ندارد و اجازه میدهد که آنها تا رده های میانی  کشوری و لشکری  بالا بیایند .زیرا از نگاه این حزب شیعیان وابستگی به پاکستان ندارند و خواهان استقلال از هند نیز نمی باشند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح : آينده ناسيوناليزم در هند چگونه است؟

 همانطور که قبلا اشاره کردیم سه نوع از ملی‌گرایی یا ناسیونالیزم  در شبه قاره هند در قرن نوزده و بیست بوجود امد. ملی‌گرایی هندو، ملی‌گرایی مدنی و سکولار و ملی‌گرایی اسلامی. نتیجه تقابل ملی‌گرایی اسلامی و هندو باعث تقسیم این شبه قاره به دو کشور ( پاکستان و هند) شد. در این تجزیه، چندین میلیون انسان کشته، صد‌ها هزار انسان خانه و کاشانه خود  را از دست داد. این تجزیه یکی از سیاهترین جرایم انسانی در تاریخ بشریت را در خود داشت. از این تجزیه فقط یک گروه محدود منفعت بردند. در پاکستان آی‌اس‌آی و نظامیان آن و در هند سیاست‌مداران که بنام دین هندو سیاست  و حکومت می‌کنند. یکی از عواقب و نتایج این تجزیه ظهور و قدرت مند شدن هندوهای افراطی و اسلامی شد. اگر هند تجزیه نمی‌شد، امروز بنگله‌دیش و پاکستان جز از هند می‌بودند، ما شاهد نیم میلیارد مسلمان در این کشور می بودیم. حضور نیم میلیاردی مسلمانان با جمعی از ادیان دیگر، مانع می‌شد که هندو‌ها نتوانند اکثریت مطلق در این کشور شوند. در این صورت ما شاهد حکومت کثرت‌گرا در هند می‌بودیم. حالا هندو‌ها رادیکال بنام دین به آسانی می‌توانند حکومت هند را به دست بگیرند و بعد هر رفتاری  با اقلیت‌ها بخواهند بکنند. در نهایت اینکه ملی‌گرایی دینی و تجزیه و تقسیم  انسان‌ها به بهانه آن، در جنوب آسیا  به ویژه در هند همانند  هفتاد سال اخیر،  در آینده نیز به جز نفرت، بحران، جنگ و آماده کردند فرصت‌ها برای حکومت‌های فاشیستی دیگر هیچ چیزی به ارمغان نخواهد آورد.

با سپاس از وقتی که به این گفتگو اختصاص دادید. 

مطالب مرتبط