مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چگونگی روابط سودان با ايران و عربستان در جهان اسلام – گفتگو با جعفر قناد باشي

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

رويكرد سودان در نگاه به قطب هاي اصلي جهان اسلام داراي اهميت است در اين راستا با توجه به سخنان و رویکردهای اخیر البشیر در رابطه با ایران و عربستان براي بررسي بيشتر اين امر گفتگويي با جعفر قناد باشي داشته ايم:

واژگان کلیدی: روابط سودان با ايران ، روابط سودان با عربستان، سودان ، ايران ، عربستان

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: سودان بعد از بیداری اسلام دارای چه تحولاتی بوده است ؟

کشورهای غربی سعی زیادی کردند تا آنچه در شمال آفریقا به اسم بیدار اسلامی بود را در سودان هم تکرار کنند ، آنان گروههای لائیک و احزاب مخالف آقای عمر حسن البشیر وبه خصوص احزاب مخالف ایران وفلسطین را تحریک کردند تا تظاهراتی علیه آقای عمر البشیر راه بیندازند و حکومت سودان را سرنگون كنند. از طرف دیگر در سودان در سالهای اخیر ما مواجه شدیم با جدایی جنوب سودان که آقای عمر البشیر تضعیف کرد، ولی با وجودهمه اینها آقای عمر البشير با اتخاذ سیاست های درست و یک سلسله مانورهای سیاسی خوب از کنار این امواج مصنوعی بیداری اسلامی دروغینی که در سودان عبور کرد. زیرا قرابت آقای عمر البشیر با خیزش های مردمی در شمال آفریقا بیشتر بود تا حکومت های دیکتاتور، و با مردم مصر و اخوان نزدیک تر بود تا آقای مبارک ؛ همچنين با مخالفین در تونس بیشتر همکاری می کرد و همراه بود تا بن علی و لذا دولت سودان از این مسئله رهایی پیدا کرد و حکومت را تثبیت کرد ولیکن همواره دولت سودان در معرض امواج مخالفت هایی بود که در خارج این کشور صورت می گرفت و به داخل این کشور کشیده می شد. مثل انواع اتهام های سیاسی، انواع تحریم ها وجنگ افروزی های داخلی ، ولی سودان به خوبی از این هم عبور کرد.

مسئله دیگری که اتفاق افتاد روی کار آمدن اخوان در مصر ، حزب النهضت در تونس و تقویت حماس در غزه بود که همگی عمر البشیر را بسیار کمک کرد ، تا دولتش قوام و دوام پیدا کند .اما به محض شکست خوردن اخوان و زندانی شدن رییس آن و کاهش قدرت النهضت در تونس و کم شدن حمایت قطر از گروههای اخوانی بعد از روی کار آمدن امیر جدید ، قدرت سودان هم افول کرد. الان دولت سودان در معرض یک سلسله امواج تازه ضد اخوانی هست و همه کسانی که ضد اخوانی اند به نوعی در منطقه منتظر ند دولت سودان که شاخه ای از اخوان است سقوط کند . يعني امواجی که در یک سال گذشته سودان تحمل می کند امواج تازه ای است ، امواجی که ناشی از گرایش اینان به اخوان و در ادامه شکستهای اخوان در کشورهای همسایه است .

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در یک سال اخیر روابط ایران و سودان دارای چه تحولاتی بوده است ؟

ایران و سودان روابط بسیار خوبی در گذشته داشتند ، تا یک سال گذشته که بحث بر سر مسئله دفتر فرهنگی ایران و رایزنی فرهنگی ایران در سودان به میان امد و تعطیلی این دفتر باعث شد یک سلسله تنشهای تازه ای بین این دو کشور پیدا شود. این امر ناشی از این بود که عربستان و امارات متحده عربی و کویت (که حامی کودتاچیان مصری و علاقمند به شکست همه شاخه های اخوان از جمله شاخه های اخوان داخل کشورهای خودشان هستند ؛) خواستار آن شدند امواج ضد اخوانی که منطقه را در بر گرفته به سودان هم برسد. لذا اتهامات زیادی مبنی بر ترویج مکتب شیعی توسط ایران در سودان راه انداختند تا در داخل سودان حرکت هایی ضد عمر البشیر راه اندازند. البته در این راستا موفق هم شدند و توانستند بخشی از افکار عمومی و سنی مذهب ها را توسط اتهاماتی مبنی بر شیعه پروری توسط ایران در منطقه فريب دهند. اینان خواستند روابط ایران و سودان را با اتهاماتی از طریق مطبوعات اسلامی تخریب کنند و در واقع خواستند امواجی ضد آقای عمر البشیر بسازند. در اين حال آقای عمر البشیر سعی کرد با بستن دفتر فرهنگی ایران این اتهامات را کنار بزند و به عادی بودن روابط ما تاکید کند به خصوص که اکنون آقای عمرالبشیر دراستانه یک انتخابات قرار دارد و آرای عمومی برای تثبیت ایشان بسیار اهمیت دارد. در واقع آقای عمرالبشیر برای کاهش امواج مخالفت ها و فائق آمدن بر این امواج ؛ دفتر فرهنگی ایران در سودان را بست و در مقابل هم ایران متوجه مشکل آقای عمرالبشیر شد و عاقلانه با مسئله برخورد کرد . در حالی که هم دنیای غرب و هم منطقه درصدند سرنوشتی مشابه آقای مرسی برای آقای عمرالبشیر رقم بزنند تا با دست آویز دوستی با ایران و ترویج شیعه ، موج مخالفت های گسترده با ایشان در سودان به وجود آورند. ایشان با بستن دفتر فرهنگی ایران و سفر به عربستان مانوری داد و از این مسئله به خوبی گذشت و سعی کرد که جمهوری اسلامی از مرکزاین اتهامات کنار رود و فضای خوب و مساعدی برای انتخابات پیشروی سودان به وجود آورد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به سفر آقای عمرالبشیر به عربستان و مصر و ایراد سخنانشان درمورد رابطه اش با ایران و بستن دفتر فرهنگی این کشور در سودان ، بفرمایید نقش عربستان و مصر در روابط کنونی ایران و سودان چیست؟

مسئله اول اینکه عربستان علاقمند نیست هیچ مردم سالاری دینی به صورت الگو در جهان عرب ایجاد شود، چون هرگاه یک مردم سالاری در همسایگی اینان ولو دوراز مرزهایشان به وجود بیاید طبیعتا اثر بسیار بدی روی کشور ارتجاعی خودشان می گذارد. لذا اینان هیچ گونه مردم سالاری را در منطقه تحمل نمی کنند. مثلا در یمن ، عراق، سوریه و یا هر جای دیگر.مسئله دوم اخوانی هاست ، اینها میدانند که اگر اخوانی ها تقویت شوند ، طبیعتا در داخل عربستان هم قوی می شوند و بعد جریان انقلاب در عربستان هم گسترش پیدا می کند زیرا اخوانی ها بسیار تشکیلاتی عمل می کنند . اینان خواستار این نیستند که اخوان در سودان سرکار باشد ، و خواستار مردم سالاری دینی هم نیستند ، آنان خواستار حکومتی شبیه خود یعنی دیکتاتوری و وابسته در سودان هستند. لذا کوشش   می کردند و می کنند تا عمرالبشیر از صحنه کنار رود.اکنون که موفقیت هایی در عرصه مصر به دست آوردند و سعی کردند اخوانی ها و مخصوصا قطر حامی آنان را وادارند تا دست از حمایت آنان بردارد ، میخواهند از فرصت استفاده کنند تا عمر البشیر را از میان بردارند .سفر آقای عمر البشیر به عربستان هم یک مانور سیاسی خاصی بود ، آن هم در شرایط خاص قبل از انتخابات.هیچ کدام از تحلیل گران سیاسی ، این سفر را به عنوان پیوند های سیاسی با عربستان سعودی تلقی نکرد ، عربستان هم به سفر آقای عمرالبشیر به این کشور به عنوان یک سفر استراتژیک نگاه نکرد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: سفر قبلی البشير به عربستان و اخیرا مصر با چه هدفي بوده است ؟

آقای مرسی وقتی در مصر موفق شد و حکومت را در دست گرفت سفری به عربستان رفت ، در آنجا رسانه های گروهی عربی وابسته، برای اینکه پایه های مردمی مرسی را سست کنند او را سرسپرده عربستان معرفی کردند چون مردم مصر از عربستان متنفر هستند. ولیکن این طور نبود چنانچه بعدها عربستان میلیاردها دلار هزینه کرد تا کودتا علیه آقای مرسی موفق شود.حالا هم ما نباید سفر آقای عمرالبشیر را یک سفر برای پیوندهای استراتژیک بدانیم در حالی که رسانه های غربی چنین سیاستی را دنبال می کنند ، سفر آقای عمرالبشیر به عرستان شبیه سفر آقای مرسی است .آقای مرسی علاقمند مانورهای سیاسی بود تا بتواند اخوان را پیش ببرد و آقای عمرالبشیر هم دقیقا همین سیاست را اتخاذ کرده است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: موافقان و مخالفان سودانی در داخل این کشور؛ در مورد رابطه سودان با ایران چه کسانی هستند ؟

افکار عمومی سودان با وهابیون وعربستان نیست ،افکار عمومی با گرایشاتی که ایران در حمایت از فلسطینی ها دارد عمدتا موافق ایران است. اما متاسفانه افکار عمومی در اثر جنجال های تبلیغاتی ممکن است فریب خورد و موقتا به حرکتی علیه ایران تبدیل شود، اینگونه که این باور دروغ در میان افکار عمومی و بین مردم سودان رواج یابد که ایران در پی ترویج شیعه و از بین بردن مکتب اهل سنت در سودان است. این امر موقتی است و این حقیقت بالاخره اشکار می شود ، آنان طبیعتا میدانند که ایران حتی در داخل کشور هم با اهل سنت کاری ندارد و اهل سنت در داخل ایران زندگی می کنند. بنابرین آنچه در مخالف با ما است مقطعی و کوتاه مدت است و ممکن است روی انتخابات اثر بگذارد . اگر آقای عمرالبشیر انتخابات را در پیش نداشت طبیعتا هم این مانورهای سیاسی را انجام نمی داد. آقای عمرالبشر ناگزیر است برای جلوگیری از فریب افکار عمومی و کاهش امواج مخالفت ها که ممکن است پدید بیاید این گونه رفتار کند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: رویکرد احزاب و گروههای تکفیری و مذهبی سودانی در رابطه به ایران چیست؟

در سودان گروه تکفیری به معنی واقعی تکفیری نداریم ،سودان مردمی بسیار متعادل داشته است و در مقایسه با سایر کشورهای عربی سالهاست که دموکراسی در این کشور نهادینه شده است. حتی قبل از آقای عمرالبشیر سودان پارلمان داشته است و احزاب سیاسی و نیز کار حزبی و اخلاق سیاسی در سودان بوده است ،لذا سلفی و تکفیری به معنی جاهايی دیگر وجود ندارد، سلفی به ان معنای بد در سودان وجود ندارد. بعضی گروههای ختمیه در سودان، که تحصیلات شان در عربستان و یا محافل مذهبی بوده ، ممکن است نگران از رشد شیعه باشند و شیعه را مشرک بپندارند وگرنه به معنی اینکه تکفیری ها و این گروهها نمودهایی تاثیر گذار در سطح سیاسی داشته باشند وجود ندارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آینده روابط ایران و سودان به چه متغیری وابسته است ؟

اگر ساختار حکومتی سودان به سمت دموکراسی پیش برود قرابت هایی با ما خواهد داشت و در مورد نوع برخورد شان با مردم ، ما با هر نوع مردم سالاری دینی همکاری خواهیم کرد و نیز مواضع ضد غربی شان و حمایت از فلسطینی ها موجب همگرایی ما و سودان خواهد بود. مردم خوب و خوش فکر و واقع بینانه ای سودان دارد.افکار عمومی سودان افکار عمومی عاقلانه ای است مثلا لقمان شخصي سودانی است یعنی مردمی که حکیمانه نگاه می کنند و مردمی سرسری و احساسی نیستند. این امر خیلی کمک می کند که ما با همگرایی پیش برویم. اما متاسفانه بعضی فشار ها و بعضی امواج مقطعی ممکن است روی روابط ما با سودان تاثیر بگذارد. وگرنه در دراز مدت سودان یک طرف بسیار مطمئن است. ما طی سه دهه ای که آقای عمر البشیر روی کار بوده است بیشترین روابط را با آنان داشتیم و هر دو طرف همدیگر را می شناسیم ، منتها جمهوری اسلامی هم به دلیل درگیری با یک سلسله مسائل جانبی، امکان دارد گاهی در رابطه با سیاست های آفریقایی اش اهمال ورزی انجام داده باشد. یعنی اقداماتی که باید در زمان مناسب درمورد رابطه دوجانبه با سودان انجام بدهد را انجام نداده باشد ، طرفین کم کاری هایی در روابط دو جانبه داشته اند و هر دو طرف سوابق خوبی در روابط داشته اند . با اين حال سوابق خوب می تواند دستمایه ای برای اغماض و گذشت از کم کاری که طرفین انجام داده اند باشد.لذا می توان گفت در دراز مدت روابط بین ایران و سودان روابط بسیار خوب است زیرا هر دو کشور هیچ گاه به سایر فرقه های اسلامی متعصبانه نگاه نکرده اند وسودانی ها همواره به دلیل میراث ضد استعماری خود ، امام خمینی را مرجع سودانی دیگری تلقی کرده اند.

 

مطالب مرتبط