مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چشم انداز صلح چین و تایوان

اشتراک

حسین ربیعی

 هیئت علمی جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

 

جنگ جهانی دوم و متعاقب آن جنگ سرد، علاوه بر همه ی گرفتاری هایی در اروپا ایجاد کرد، اثرات و پیامدهایی داشت که هنوز و تا آینده قابل پیش بینی، مردمان اکناف و اطراف عالم تاوان آن را خواهند داد. چین و تایوان با گذشت بیش از 70 سال از رخدادهایی که منجر به جدایی این دو واحد سیاسی شد، هنوز نتوانسته اند مشکلات خود را حل کنند.

تایوان هم اکنون دارای قانون اساسی، رهبران منتخب دموکراتیک و حدود 300 هزار سرباز فعال است. با این که جزیره تایوان نسبت به سرزمین اصلی چین بسیار کوچک و ناچیز است، اما تحت تأثیر رقابت های ژئوپلیتیک دوران جنگ سرد، تا مدت ها به عنوان نماینده چین حتی در شورای امنیت سازمان ملل بود. از دهه 1970 که در کشور چین تحولات سیاسی و اقتصادی آغاز شد، سازمان ملل نیز در به رسمیت شناختن نماینده چین تجدید نظر کرد و به جای تایوان نماینده چین را به عنوان معرف سرزمین اصلی چین در نظر گرفت. شاید این آغاز تغییر موازنه قدرت به نفع چین امروز بود. این نکته آشکار نقش سازمان های بین المللی در تحولات ژئوپلیتیک جهانی را آشکار می سازد. در سال های بعد و در اواخر دهه 1970 که ایالات متحده و چین روابط دیپلماتیک رسمی خود را آغاز کردند، ورق به کلی برگشته است و تعداد کشورهایی که تایوان را به رسمیت شناخته اند کاهش یافته و اکنون به 12 کشور رسیده است. این موضوع نیز آشکارا نشان دهنده نقش قدرت های بزرگ جهانی در تغییر و تحولات ژئوپلیتیک جهان و تغییر جایگاه و نقش آفرینی کشورها در هرم ژئوپلیتیک جهانی است. 

در دهه های خیر و با رشد چشمگیر اقتصادی و افزایش غیر قابل انکار توسعه چین و گسترش ارتباطات بین المللی این کشور، اندازه اقتصاد و تجارت چین و نیز دیگر مولفه های قدرت ملی، باعث ترقی جایگاه این کشور در هرم قدرت جهانی شده است تا جایی که بسیاری از تحلیلگران این کشور را کاندیدای اول ابرقدرتی در جهان آینده می دانند و حتی برخی اظهار می کنند که این چرخش و جابجایی قدرت آغاز شده است. بنابراین قدرت ملی چین به میزان قابل توجهی افزایش یافته و چین توانسته است فشار دیپلماتیک قابل توجهی را بر سایر کشورها اعمال کند تا تایوان را به رسمیت نشناسند. 

به هر حال این موضوعات سه گانه، باعث شده است که در رقابت این دو کشور، نسبت به اوایل دهه 1950، موازنه قدرت به کلی تغییر کرده و اکنون چین به اشکال مختلف خواهان دخالت در امور داخلی تایوان و حتی الحاق این کشور به چین است. چین در سال 2004 یکطرفه،  قانون ضد جدایی را تصویب کرده و سالهاست که گزینه موسوم به «یک کشور، دو سیستم» (مدلی شبیه هنگ کنگ) را به تایوان پیشنهاد کرده است. همچنین اعلام کرده است که در صورت موافقت تایوان با این پیشنهاد خودمختاری قابل توجهی به این جزیره خواهد داد که البته تایوان این پیشنهاد را رد کرده است.

این زورآزمایی قدرت اکنون و با ورود فعال ایالات متحده به این بازی، به مانند دوران جنگ سرد اهمیت بسیاری یافته است. ایالات متحده آمریکا که در دهه 1980 شاید با خشنودی از ایجاد شکاف در جبهه کمونیست ها و جدا کردن راه چین از شوروی، برای ارتباط با چین احساس پیروزی می کرد، امروز و در پی قدرت یابی فوق العاده چین، از آن خشنودی زودگذر پشیمان شده است. ایالات متحده در سال های اخیر توجه بسیاری به افزایش وزن و جایگاه چین در هرم قدرت جهانی دارد و یکی از نگرانی خود را برخورد نظامی چین و تایوان اعلام کرده است. در حال حاضر ایالات متحده، مهمترین پشتیبان بین المللی تایوان است و طبق قوانین داخلی خود تسلیحات دفاعی به تایوان عرضه می کند. حتی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، گفته است که ایالات متحده از تایوان دفاع نظامی خواهد کرد و البته در مقابل، پکن هرگونه حمایت واشنگتن از تایوان را محکوم می کند. به طور نمونه در سال 2022، پس از سفر نانسی پلوسی، رئیس‌ مجلس ایالات متحده به تایوان، چین با نمایش قدرتی بی‌سابقه پاسخ داد و تمرین‌های نظامی را در اطراف تایوان به تلافی انجام داد.

در سال های اخیر موضوع رقابت های ژئوپلیتیک این دو کشور در جنوب شرق آسیا به نمایش های نظامی هم کشیده شده است و چین با ارسال تعداد بی سابقه هواپیماهای جنگنده به نزدیکی تایوان و برگزاری مانورهای نظامی قدرت خود را برای درگیری نظامی احتمالی به رخ کشیده است. در مقابل اما، مقامات تایوان از گذشته تا کنون بر استقلال تایوان تأکید داشته و اصرار دارند که کشورهای دو طرف تنگه دو کشور جداگانه و مستقل هستند و دخالت چین را در امور داخلی خود نمی پذیرند.

در حال حاضر وضعیت جنگ سرد بر روابط این دو کشور حاکم است، و دورنمای یک نقطه روشن و مشخص به شدت تاریک و مبهم است. به نوشته پلات ترکر که داده های نظامی را تجزیه و تحلیل می کند، بیش از 300 هواپیمای نظامی چینی در ماه ژوئن در نزدیکی تایوان پرواز کرده اند. چین در ماه‌های اخیر بیش از 30 بار کشتی‌های گارد ساحلی را به آب‌های کینمن، (جزیره‌ای تحت کنترل تایوان در نزدیکی سواحل چین) فرستاده است. سخنگوی وزارت دفاع چین، اعلام کرده: «اگر تایوان تلاش کند که برای استقلال یک گام به جلو بردارد، ما با اقدامات تلافی جویانه خود یک گام به جلو بر خواهیم داشت، تا زمانی که اتحاد کامل سرزمین مادری حاصل شود». این شرایط به خوبی حساسیت موضوع را به ویژه برای چینی ها نشان می دهد. 

 رشد و پیشرفت خارق العاده چین در سه دهه گذشته و افزایش وزن و اعتبار این کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی، باعث شده است که این کشور خواهان یکسره کردن موضوع و الحاق تایوان به سرزمین اصلی باشد. از آنجا که خواسته های طرفین به شدت متعارض و متناقض هستند و جمع نقیضین محال است، بنابراین بسیار بعید است که خواسته های هر کدام از دو طرف بدون ورود به جنگ کوچک یا بزرگی برآورده شدنی باشد. در هر صورت شروع یک درگیری نظامی احتمالی، حساسیت و دخالت ایالات متحده را به دنبال دارد و این موضوع پیش آمدن یک درگیری بزرگ نظامی در شرق آسیا را امکان پذیر می کند. 

 

مطالب مرتبط