مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

 چالش ها و فرصت هاي روابط اقتصادی و سیاسی ایران و عراق 

اشتراک

احسان جعفری فر[1] و مهسا یزدان پناه[2]

مرکز بین المللی مطالعات صلح –  IPSC

 

در سال‌های اخیر عراق یکی از مقاصد اصلی صادرات ایران بوده است. میانگین رشد صادرات ایران به عراق طی سال‌های 1383 تا 1391 ۴۳ درصد بود و در مدت ده سال (1384-1394) صادرات ایران از 1.2 به 6.2 در سال 94 (جز سال 92) رسیده است. باوجود کاهش شدید واردات عراق از جهان در سال 2015، واردت این کشور از ایران مانند سال‌های گذشته رشد مثبت داشته است، اما دلایل استحکام روابط تجاری دو کشور و فرصت‌ها و چالش‌ها آینده چه می‌تواند باشد؟

صادرات ایران به عراق در سال 95 حدود 6 میلیارد و 131 میلیون دلار کالا صادرات ایران به عراق بوده است و در سال 96، عراق رتبه سوم در بین کشورهای هدف صادراتی ایران قرارگرفته است؛ اما این روند رشد به معنای آن نیست که حجم مبادلات در یک کالای مشخص افزایش‌یافته است. علل متعددی چون رکود در فعالیت‌های برخی حوزه‌ها مثلاً عمرانی و ساخت‌وساز، توجه به رشد صنایع داخلی عراق و حتی جایگزینی بازارها با پتانسیل بالاتر، سود بیشتر و از طرف ایران نیز بوده است. بااین‌حال در میان 15 کشور همسایه که ایران روابط تجاری دارد، صادرات کالا به عراق در رتبه نخست قرار دارد و کم‌وبیش نسبت به دیگر کشورهای منطقه وابستگی تجاری نسبتاً بیشتری به واردات از ایران ایجاد کرده است. مهمترین دلایل جذابیت بازار عراق به سبب رشد مداوم حجم تولید، دورنمای مثبت رشد صادرات نفت خام، افزایش جمعیت، نیاز روزافزون به مصالح ساختمانی و کالاهای مختلف، تلاش برای صنعتی شدن و حمایت‌های دولتی از سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی و بازسازی عراق است. کشور عراق 95 درصد کالاهای صنعتی خود را وارد می‌کند

 تأثیر روابط  اقتصادی در حوزه ی  سیاسی

همانطور که پیشتر ذکر شد جذابیت های بازار عراق برای کشورهای منطقه و غیر منطقه ای رو به افزایش است. این به منزله‌ی اینست که به نسبی که شاهد افزایش امنیت و ثبات در عراق پس از شکست داعش هستیم رقبای بیشتری برای صادرات حضور پیدا خواهد کرد. در کنفرانس کویت که با حضور 74 کشور و بیش از ۱۰۰۰ شرکت و سرمایه‌گذار در بهمن ماه سال 96 برگزار شد بر اساس لیست منتشر شده ،فنلاند 10 میلیون دلار،اتحادیه اروپا 400 میلیون دلار،بانک توسعه اسلامی  500 میلیون دلار،ژاپن  600 میلیون دلار،قطر  یک میلیارد دلار،انگلیس  یک میلیارد دلار،عربستان یک و نیم میلیارد دلار،صندوق عربی توسعه یک و نیم میلیارد دلار،کویت  دو میلیارد دلار،بانک بین المللی پول 4.7 میلیارد دلار،ترکیه پنج میلیارد دلار و امارات  حدود شش میلیارد دلار ، در این نشست وعده سرمایه گذاری و ارائه وام  به عراق داده اند. این در حالی است که  در حال حاضر کشور ترکیه با 29.5 درصد، ایران با 17 درصد، چین با 13.6 درصد، آمریکا با 8.6 درصد و آلمان و کره‌ی جنوبی با 5.5 درصد بزرگ‌ترین کشورهای صادرکننده کالا و خدمات به عراق هستند. ایران با 10.5 میلیارد دلار (مجموع کالا و خدمات) و دارا بودن سهم 17 درصدی، رتبه‌ی دوم شرکای مهم وارداتی عراق را به خود اختصاص داده است.

باید توجه داشت که باتوجه به ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای برای همکاری در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، تجاری و اقتصادی می‌توان گفت با سه دسته نیاز از سوی عراق مواجه هستیم که به توسعه روابط با ایران کمک خواهد کرد:

 دسته اول نيازهاي قطعي عراق است که احتمالاً تحت شرايط سياسي مختلف بر سر جاي خود باقي خواهد ماند و به دليل نيازي که در بازار آن‌ها وجود دارد و از طرفی هم به دليل رقابتي بودن قيمت و کيفيت عملاً رقيبي نخواهد داشت و به نظر می‌رسد به روند خود ادامه دهد. دسته دوم، همکاری‌های استراتژيک بين ايران و عراق است که ممکن است در اثر تغيير دولت‌ها دچار تغيير شود، همکاری‌هایی که عمدتاً به تعريف و اجراي پروژه‌های کلان درزمینه هاي مختلف برمی‌گردد، اما در حال حاضر پروژه کلان فعالي در عراق وجود ندارد که بخواهد با تغيير دولت همکاری‌های استراتژيک دو کشور را تحت تأثیر قرار دهد. دسته سوم اين تعاملات رويکرد توليد در داخل و فروش در مقصد است که به کالاهاي کوچک‌تر و ساده‌تر مربوط می‌شود، يعني کالاهايي که از فنّاوری و ارزش‌افزوده کمي برخوردار هستند. اين دسته از کالاها می‌تواند در دوره جديد سياسي در اين کشور در داخل عراق توليد و تقويت شود و اين مسئله باعث خواهد شد که ايران در میان‌مدت و بلندمدت برخي از بازارهاي خود در عراق را از دست بدهد.این نیاز ها را باتوجه به اینکه بانک جهانی و حکومت عراق تخمین کرده‌اند که برای بازسازی در حال حاضر در حدود ۸۸ میلیارد دلار (حدود ۷۱ میلیارد یورو) نیاز است ایران میتواند در دوره کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کسب کند. بدین معنا که میتواند برای دسته اول برنامه ریزی بلند مدت اقتصادی و سیاسی کند، برای دسته دوم میزان بالانس اقتصادی و سیاسی را چون دسته سوم تنظیم کند مثلاً  قبل از خودکفایی عراق در دسته سوم  بدنبال سود سریع باشد. از طرفی تجربه ایران در عرصه بازسازی پس از جنگ و آمادگی بعنوان کشور همسایه نیز موثر است. مهمترین مزایای عراق برای ایران شامل پتانسیل‌های اقتصادی، نزدیکی جغرافیایی، مناطق آزاد تجاری، مرزهای طولانی مشترک، وجود ۶ گذرگاه مرزی و ۱۲ بازارچه مرزی، مشترکات فرهنگی و دینی، منافع مشترک و تاثیرپذیری از وقایع داخلی یکدیگر، جمعیت رو به رشد مثبت عراق است. در پرتو سیاسی توسعه روابط اقتصادی با عراق نیز دارای اهمیت می باشداز جمله: نفوذ اسرائیل، عربستان بعنوان در عراق، تأثیر کردستان عراق بر ایران، تاثیر حفظ ثبات و انسجام عراق بر ایران، گسترش سطح روابط دول عربي با عراق، توافق‌نامه خروج نیروهای خارجی با عراق، کسب امتیازات گمرکی و تعرفه ها، کسب اعتبار حضور در داخلی ( ایران و عراق) و صحنه بین‌المللی، همراهی و کسب حمایت از عراق در مجامع و سازمان های بین‌المللی و تسهیل حل اختلافات دو کشور.

در ادامه پیشنهاداتی برای تسهیل کننده روابط اقتصادی ذکر میگردد:

1_ تسهیل تجارت حمل‌ونقل (دسترسی بدون محدودیت به وسایل حمل‌ونقل صادراتی)

2_ تسهیل تجارت در گمرک و تشریفات و کاهش در هزینه‌های بارگیری تخلیه و انبارداری در گمرکات

3_ تسهیل تجارت در مبادلات بانکی و گشایش LC

4_ تسهیل تجارت در سرمایه‌گذاری به‌منظور دسترسی به خدمات مالی و بانکی

5_ امکان حمل ریلی و کیفیت جاده‌ها

ذکر این نکته لازم است که عراق کشوری است که ازلحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژی و ژئوکالچری بویژه برای ایران بسیار دارای اهمیت است. بدون شک ایران برای گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه نیاز به گسترش روابط با همسایگان خود دارد بنابراین با تعمیق روابط اقتصادی می‌توان نه‌تنها به رونق اقتصاد ایران یاری رساند بلکه موفقیت‌های سیاسی آتی را هموار کند.

[1] کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

[2] کارشناس اقتصاد

مطالب مرتبط