هادی زرگری
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
در نتیجه انتخابات پارلمانی اخیر پاکستان، نواز شریف از سیاستمداران قدیمی این کشور توانست با پیروزی در انتخابات بار دیگر به قدرت برسد. او که پس از گذراندن هفت سال در تبعید به پاکستان بازگشته بود، توانست با پیروزی در این انتخابات برای سومین بار به نخست وزیری دست یابد. در این رابطه پس از پیروزی حزب او یعنی حزب مسلم لیگ پاکستان (PML-N)، بسیاری در داخل و بیرون از پاکستان معتقدند نواز شریف که برای دو دوره در دهه 90 میلادی تجربه نخست وزیری این کشور را داشته است،[1] با به قدرت رسیدن در دوره کنونی میتواند حل و فصل بسیاری از مشکلات و مدیریت چالشهای موجود در این کشور کمک نماید. در این میان با وجود استقبالهای صورت گرفته در عرصه داخلی و خارجی از پیروزی نواز شریف، آنچه پس از اعلام نتیجه انتخابات بیش از هر چیز مورد توجه قرار گرفته است، چالشهایی است که دولت جدید این کشور با توجه به مشکلات داخلی و خارجی پاکستان با آن روبرو است؛ موضوعاتی که با توجه به شدت و اهمیت آنها میتواند فعالیت و سیاستهای دولت جدید پاکستان به رهبری نواز شریف را با مشکل مواجه سازد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، این نوشتار با بررسی وضعیت پاکستان در پی بیان و تشریح مهمترین چالشهای پیشروی دولت جدید پاکستان و معرفی برخی راهحلهای گذار از این چالشها میباشد.
واژگان کلیدی: نواز شریف، چالشها، دولت جدید پاکستان، اقتصاد، ناامنی
تحلیل رخداد:
پاکستان به عنوان کشوری با بیش از 180 میلیون نفر جمعیت در دوران کنونی همانند چند دهه گذشته با مشکلات فراوانی در همه عرصهها دست به گریبان میباشد. وضعیت بد اقتصادی، اختلافات شدید میان گروهها و احزاب سیاسی، قدرت زیاد نظامیان همراه با بیثباتی سیاسی، حضور گروههای تندرو و تروریستی در برخی نقاط کشور، اختلافات مرزی و سیاسی با برخی همسایگان، فشارها و دخالتهای خارجی برای ارائه کمکهای مالی و نوع برخورد با سیاستهای قدرتهای بزرگی چون آمریکا که با توجه به شرایط داخلی و منطقهای سیاستهای خاص و تهاجمی را در قبال پاکستان اتخاذ نمودهاند و به گسترش ناامنی در این کشور دامن زدهاند، از جمله مشکلات و چالشهایی به شمار میروند که در دولتهای حاکم در پاکستان در دو دهه اخیر با آنها مواجه بودهاند. در این رابطه با توجه به شرایط داخلی و بیرونی و در نظر داشتن نیازهای پاکستان و اولویتهای حزب نواز شریف به عنوان پیروز انتخابات در این کشور، می توان مهمترین چالشهای پیشروی دولت جدید پاکستان را در رابطه با سه موضوع مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی، نظم و ثبات سیاسی در عرصه داخلی و در نهایت مدیریت روابط خارجی برشمرد؛ به گونهای که با توجه به شرایط کنونی پاکستان به نظر میرسد مشکلات موجود در این حوزهها میتواند مهمترین چالشهای پیشروی دولت جدید این کشور به شمار رود؛ در ادامه با بررسی وضعیت پاکستان به تشریح چالشها در این سه حوزه پرداخته میشود.
چالشهای اقتصادی: پاکستان به عنوان کشوری پرجمعیت و بدون داشتن منابع زیرزمینی همواره با محدودیتهای اقتصادی مواجه بوده است اما اقتصاد این کشور در سالهای اخیر به دلیل برخی مشکلات مانند کاسته شدن از تولیدات کشاورزی، کاهش کمکهای خارجی، فساد اقتصادی و کاهش میزان درآمدهای دولت به خصوص در زمینه مالیات با مشکلات جدی مواجه شده است به گونهای که این موضوع یکی از عوامل اصلی نارضایتی از دولت قبلی پاکستان به شمار میرود. این موضوع و لزوم مدیریت آن با توجه به اهمیت آن برای تامین نیازهای مردم و ارتباط آن با مسائل سیاسی و امنیتی به عنوان یکی از چالشهای دولت جدید این کشور مطرح میباشد. در رابطه با وضعیت اقتصادی کنونی پاکستان کافی است به این نکات اشاره شود:
بخش کشاورزی به عنوان بخش اصلی در تولید ناخالص پاکستان (GDP) با افت قابل توجهی مواجه شده است؛ به دلیل عدم پرداخت مالیات توسط برخی نخبگان سیاسی و اقتصادی و سیاستهای مالیاتی دولت قبلی درآمد دولت تا حد زیادی کاهش یافته است؛ فساد اقتصادی باعث عدم اجرای برخی برنامههای اقتصادی شده است؛ زیرساختهای پاکستان به خصوص بخش حمل و نقل نیازمند بازسازی جدی میباشند و در صورت کاهش کمکهای مالی خارجی از درآمد دولت باز هم کاسته خواهد شد که این کشور را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. این وضعیت اقتصادی نارضایتی مردمی را به همراه داشته به طوری که در نظرسنجی صورت گرفته توسط موسسه «پیو» (Pew) در بعد از انتخابات اخیر در پاکستان حدود 91% از مردم از جهتگیری اقتصادی کشور ناراضی بوده و 81% نیز وضعیت اقتصادی کشور را بد ارزیابی کردهاند. در همین رابطه نگرانیهای اولیه مردم پاکستان فساد، تورم، بیکاری و تروریسم بوده است و حدود 66% نظردهندگان به سیاستهای اقتصادی نواز شریف امیدوار بودهاند که نشان از اهمیت عوامل اقتصادی در عرصه سیاسی این کشور و نتیجه انتخابات دارد.[2]
در واقع با وجود اینکه وضع نامناسب اقتصادی دغدغه اصلی بسیاری از مردم پاکستان به شمار میرود و با توجه به اهمیت آن، این امر اهمیت والایی در تعاملات سیاسی در این کشور دارد و میتواند با پیامدهایی امنیتی نیز همراه گردد. بهبود وضع اقتصادی یکی از برنامههای اعلام شده نواز شریف به شمار میرود و البته این موضوع نیز به عنوان یکی از چالشهای پیشروی دولت او مطرح بوده و دارای اهمیت میباشد؛ چرا که تعمیق نارضایتیهای اقتصادی میتواند باعث نارضایتی سیاسی و در نهایت بیثباتی سیاسی گردد که این موضوع پیامدهای داخلی و منطقهای را به همراه خواهد داشت. در واقع با توجه به شدت مشکلات اقتصادی پاکستان، در صورت عدم موفقیت دولت جدید این کشور به رهبری نواز شریف، او با مشکلات بیشتری در عرصه سیاسی نیز مواجه خواهد شد.
نظم و ثبات سیاسی: بدون تردید یکی از مشکلات هر دولتی در پاکستان به مساله خشونت گسترده و وقوع انفجارها که ناامنی را به همراه دارد برمیگردد. همین موضوع و تلاش برای کاستن از میزان ناامنیها به عنوان یکی از اصلیترین چالشهای دولت جدید پاکستان مطرح میباشد. در بررسی علل خشونت و ناامنی در پاکستان باید خاطر نشان کرد که این موضوع ریشه در عوامل مختلفی مانند تغذیه گروههای شبه نظامی توسط دولتهای پیشین در برخی دورهها، بیتوجهی به ارزشهای سنتی جامعه، سطح ضعیف آموزش و ساختار ضعیف نهادی در کشور دارد و برای مبارزه با این موضوع در کنار توجه به ارزشهای جامعه و تقویت نیروهای امنیتی و پلیس، تقویت دادگاهها و در نظر داشتن عوامل اقتصادی ضروری به نظر میرسد. در واقع از آنجا که ریشه بسیاری از انفجارها و خشونتها به فعالیت طالبان در پاکستان برمیگردد، همکاری دولت نواز شریف با ارتش پاکستان میتواند کمک زیادی به دولت در مواجه با چالش ناامنی نماید[3].
از دیگر مشکلات پیشروی دولت جدید در این رابطه میتوان به وجود افراطیگری و بیثباتی در برخی نقاط کشور مانند استان پنجاب اشاره داشت که مشکلات و هزینههایی را برای دولت به همراه خواهد داشت. موضوع مهم دیگر در رابطه با ثبات سیاسی در کشور به فعالیت دیگر احزاب برمیگردد که با توجه به حضور آنها در پارلمان میتوانند مشکلات و مخالفتهایی را برای اجرای سیاستهای مدنظر دولت نواز شریف مطرح نمایند که این امر ممکن است ناآرامیهای سیاسی و قومی در این کشور به خصوص در برخی مناطق را تشدید کرده و مشکلات را برای دولت افزایش دهد. لذا همکاری با دیگر احزاب میتواند کمک قابل توجهی در مدیریت اینگونه چالشها برای دولت داشته باشد.
روابط خارجی: در حالی که بسیاری از مشکلات از مسائل داخلی پاکستان منبعث میشوند، قرار گرفتن پاکستان در همسایگی افغانستان چالشهایی را برای این کشور در این برهه زمانی به همراه خواهد داشت. دولت نواز شریف در زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان و تداوم سیاست آمریکا در استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه افغانستان و پاکستان به قدرت میرسد که این دو عامل الزامات امنیتی و سیاسی به همراه دارد. در واقع ناامنیهای منبعث از افغانستان چالش امنیتی مهمی برای پاکستان مطرح میکند و حملات هوایی آمریکا در پاکستان نیز علاوه بر تلفات در کشور موجی از نارضایتی مردمی در پاکستان ایجاد کرده است.[4] لذا مدیریت روابط با آمریکا در مواجهه با این حملات و توجه داشتن به اهمیت کمکهای اقتصادی از سوی آمریکا برای پاکستان موضوعی است که میتواند چالشی سخت برای دولت نواز شریف محسوب گردد. از سویی دیگر سیاست نواز شریف مبنی بر عادی سازی روابط با هند هر چند نشان از اولویتهای اقتصادی در دولت او و کاهش هزینههای نظامی در کنار عوامل سیاسی دارد اما ممکن است باعث بروز مخالفتهای جدی علیه دولت او در عرصه داخلی گردد.
دورنمای رخداد:
همانطور که بیان گردید نواز شریف با پیروزی حزب خود یعنی مسلم لیگ پاکستان در حالی برای سومین بار به نخست وزیری رسیده است که دولت جدید او با مشکلات و چالشهای جدی در کشور مواجه میباشد. در بیان مهمترین چالشهای پیشرو برای دولت جدید پاکستان نیز به عواملی مانند نابسامانی اقتصادی، نظم و بیثبات سیاسی و مشکلات موجود در روابط خارجی اشاره شد. اما آنچه در اینجا لازم به ذکر است این موضوع میباشد که در حالی که در ریشهیابی این مشکلات باید به عوامل تاریخی، فرهنگی- قومی، سوءمدیریت اقتصادی، فساد و دخالت خارجی توجه داشت، این نکته را نیز باید در نظر گرفت که هر چند این چالشها در سطوح داخلی و خارجی و در رابطه با موضوعات متفاوتی میباشند اما با نگاهی عمیقتر پی خواهیم برد که این چالشهای سه گانه دارای ارتباط متقابل بوده و نوع برخورد و مواجهه با هر یک بر تشدید و یا مدیریت و رفع دیگری تاثیرگذار خواهد بود؛ بدین گونه که در صورت ایجاد ثبات سیاسی زمینه برای حل مشکلات اقتصادی توسط دولت جدید مناسبتر خواهد بود و همچنین رفع تهدیدات خارجی علیه پاکستان تاثیر مثبتی بررفع برخی مشکلات اقتصادی و به خصوص امنیت و ثبات داخلی خواهد داشت. موضوع مهم دیگر در توجه به چالشهای موجود برای دولت پاکستان این امر میباشد که در صورت ناتوانی دولت این کشور در رفع این چالشها، در بلندمدت باید منتظر پیامدهای داخلی شدیدتر این مشکلات و همچنین پیامدهای آنها در عرصه منطقهای نیز بود.
موضوع مهم دیگر در رابطه با چالشهای مطرح برای دولت جدید پاکستان به چگونگی و راهحلهای گذار از این چالشها برمیگردد. بدین صورت که در صورت توجه دولت جدید این کشور به همکاری با دیگر گروهها و نهادهای کشور مانند احزاب دیگر و ارتش، مشکلاتی نظیر بیثباتی سیاسی قابل رفع خواهد بود و تلاش برای اجرای اصلاحات اقتصادی ضمن افزایش درآمدهای دولت به صورت تدریجی میتواند برخی مشکلات اقتصادی را رفع نماید؛ هر چند دولت نواز شریف نمیتواند بدون کسب کمکهای خارجی امید چندانی به رفع گرههای اقتصادی کشور داشته باشد. در این رابطه میتوان ارائه کمکهای مالی را بدون پیششرطهای سیاسی و مداخله جویانه عنصر مهمی در رفع برخی از این چالشها در نظر گرفت.
[1] – Paul pillar, “ A Worthwhile Redirection in Pakistan“, http://nationalinterest.org/blog/paul-pillar/worthwhile-redirection-pakistan-8485
[2] – “Nawas Sharif’s great challenges”, http://nationalinterest.org/commentary/nawaz-sharifs-great-challenge-8465?page=