علی رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org
پس از دیدار رئیس جمهوری جمهوری آذربایجان و ترکیه در باکو و امضای قرارداد همکاری استراتژیک میان روسای جمهوری دو کشور وکمک متقابل دو طرف بحث پایگاه نظامی ترکیه در جمهوری خودمختار نخجوان نیز در برخی رسانه ها مطرح شده است در این بین در واقع باید اشاره کرد که سفر گل به باکو گذشته از مفاد پنهان وپیدا مذاکرات وقراردادهای دوجانبه نشان دهنده نگاه جدی تر ترکیه به حضور در قفقاز جنوبی و آذربایجان است.در واقع آذربایجان در چند سال گذشته به مدد درآمد های فزاینده نفتی تا حد زیادی توانسته است اقتصاد خود را بهبود بخشد ودر این بین موقعیت نظامی آذربایجان در برابر ارمنستان تا حدی تقویت شده است به طوری که بودجه سالجاری نظامی خود را به بیش از دو میلیارد دلار افزایش داده در این راستا هر چند در دو دهه گذشته روابط نظامی تر کیه با باکو تداوم ورو به افزایش بوده ما در چند سال اخیر این روابط بطور بی سابقه ای گسترده شده است در همین حین ناخرسندی باکو از نقش گروه مینسک باعث شده است تا از یک سو این کشور خواستار حضور رو به فزاینده ترکیه در حل بحران قره باغ شود و از سوی دیگر نیز گاه و بیگاه تهدید هایی را مبنی بر استفاده از اسلحه برای باز پس گیری قره باغ مطرح کرده است دراین بین این انکارا بوده است که با در نظر داشتن علایق زبانی واستراتژیک در چارچوب کشور های ترک زبان حضور روبه گسترش خود را در آذربایجان افزایش داده است واکنون نیز گمانه زنی ها از ایجاد پایگاه نظامی ترکیه در نخجوان خبر می دهد.
در واقع با تصویب دکترین نظامی جدید در مجلس آذربایجان ایجاد احتمالی پایگاه نظامی خارجی در این کشور لحاظ شده امری که به نگاه بسیاری با قانون اساسي آذربايجان متناقض است چه اینکه در قانون اساسي آذربايجان متناقض غيرقابل قبول بودن استقرار پايگاههاي نظامي خارجي در خاک آذربايجان ذکر شده است در این بین از آنجا که در واقع جمهوری نخجوان بین ایران وارمنستان محصور شده است و ترکیه تنها مرزی 11کیلومتری با این منطقه دارد هم ترکیه وهم دولت باکو بر این اندیشه اند که ترکیه به عنوان دولت ضامن امنیت جمهوری خود مختار نخجوان عمل کند و همین امر باعث شده است اکنون بحث احداث پایگاه نظامی ترکیه در نخجوان با جدیت بیشتری مطرح باشد . در این راستا قابل ذکر است که اشاره عبداله گل به دیپلماسی بدون صدا و پایگاه نظامی ترکیه در آذربایجان قبل از سفر به باکو نشان دهنده عدم تمایل ترکیه به توجه بیشتر رسانه ها به این مساله است .در این بین باید یاد آوری کرد که رفع محاصره استراتژیک نخجوان هم اینک مورد توجه بیشتر آنکارا و باکو است چنانچه آذربایجان قصد دارد گاز مورد نیاز نخجوان را در آینده از طریق ترکیه به نخجوان تامین کند امری که دیگر نیازی به سواپ گاز آذربایجان ازطریق ایران به نخجوان نخواهدبود.
در واقع استقرار پايگاه نظامي ترکيه در آذربايجان از جهتی می تواند پاسخ آنکارا و باکو به تمديد قرارداد استقرار پايگاه نظامي روسيه در منطقه گيومري ارمنستان باشد قراردادی که با حضور مدودف وسرکيسيان رييسان جمهوري روسيه و ارمنستان در ايروان امضا شد و علاوه بر افزايش مدت استفاده روسيه از اين پايگاه را از 25 سال به 49 سال,استفاده از امکانات آن علاوه بر اهداف روسيه در جهت تامين اهداف امنيتي ارمنستان نيز خواهد بود در این راستا از یک سو قرار است تجهيزات نظامي جديد و مدرن از سوي روسيه به اين پايگاه ارسال شود و از سوی دیگر با سخنان چندی پیش مدودف در باره واکنش روسیه در حمله احتمالی باکو یه ارمنستان به معنای آن است كه روسیه از امكانات خود در تامین امنیت ارمنستان احتمالا در قالب سازمان پیمان امنیت جمعی استفاده می كند امری که میتواند به نوعی بازدارنده تقویت نظامی باکو و تهدید به استفاده از سلاح برای بازپس گیری قره باغ تلقی گردد.
آنچه مشخص است روابط رو به فزاینده ترکیه با آذربایجان بویژه در بخش نظامی و احتمال احداث پایگاه نظامی در کنار مرزهای ایران وارمنستان در جمهوری نخجوان می تواند ازیک سو به تقویت حضور این کشور در معادلات قفقاز بینجامد و در نهایت با توجه به میل باکو ترکیه را در گروه مینسک قرار دهد و از سویی با عث تقویت موازنه قوا در منطقه گردد که به نوعی خود می تواند بر تشدید رقابت ارمنستان با آذر بایجان بیانجامد .از سوی دیگر هر چند تا کنون مقامات ایرانی واکنشی نسبت به این روند نشان نداده اند اما بطور مسلم اشارات قبلی ترکیه مبنی بر عدم حضور ایران در روند حل بحران قره باغ است در این حال باید توجه داشت که در واقع ایجاد پایگاه ترکیه در نزدیکی مرزهای ایران و سایر اقدامات ترکیه جدا از ملاحضات امنیتی آن بی شک از توان بازی ایران در بحران قره باغ خواهد کاست و عملا حداقل نخجوان بیش از آنکه به ایران وابسته باشد به ترکیه پیوند می خورد.