مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

وضعيت كنوني امنيتي و سياسي مناطق سوریه پس از خروج نیروهای آمریکایی-گفتگو با عباس پرورده

اشتراک

 کارشناس مسائل خاورمیانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

پس از خروج نیروهای آمریکایی و عمليات چشمه صلح تركيه وضعیت امنیتی وسیاسی سوریه دچار ابعاد نويني شده است. در اين شرايط براي بررسي بيشتر وضعيت شمال سوریه ، مرزهای آن با عراق و ساير مناطق این کشور و روابط آن با سایر بازیگران حاضر گفتگويي با عباس پرورده داشته ايم:

واژگان کلیدی: وضعيت، كنوني، امنيتي ، سياسي، مناطق، سوریه ، نیروهای آمریکایی، عباس پرورده

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعيت كنوني امنيتي و سياسي مناطق شمالی سوريه چگونه است؟

بخش شمالی سوریه طی یک نوار طولانی که هم مرز با ترکیه در شمال است، شامل مناطق کرد نشین سوری هست، البته مناطق کردنشین سوریه برخلاف عراق و ترکیه یکپارچه نیست، بلکه به سه منطقه مجزا از هم که توسط مناطق عرب و ترکمن نشین جدا شده، تقسیم می شود. با آغاز بحران سوریه و شروع درگیری‌ها بین نیروهای ارتش و اپوزیسیون، ارتش سوریه از بیشتر مناطق کردستان سوریه عقب‌نشینی کرد و به جای آن شبه نظامیان حزب اتحاد دموکراتیک کردستان که فراگیرترین نهاد سیاسی کردها است، در این مناطق مستقر شدند. با توجه به تاکتیکی بودن خروج ارتش سوریه از شمال به خاطر کاهش جبهه های درگیری، طبیعی است که اکنون پس از فراغت بخش زیادی از ارتش از درگیری با داعش و سایر معارضان، دمشق در فکر بازگشت به منطقه کردنشین باشد. با خروج بخش بزرگ نیروهای آمریکایی از سوریه، طبیعتا ترکیه که در زمان بحران سوریه از فرصت های ایجاد شده جهت مداخله و سرکوب کردها با توجیه همکاری کردهای ترکیه با کردهای سوری استفاده کرده، در صدد یکسره کردن کار شبه نظامیان کرد برآید. از این جهت می توان گفت با خروج نظامیان آمریکایی از شمال سوریه، معادلات تازه ای ایجاد شده که هریک از بازیگران در صدد هستند بر اساس این معادله رفتار کنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به معادلات فوق که اشاره شد، سیاست های بازیگران را در شرایط جدید چگونه می توان تحلیل کرد؟

بازیگران اصلی در بحران سوریه، روسیه، ترکیه، ایران و آمریکا هستند، اما این چهار کشور، منهای روابط دوجانبه ایران و آمریکا، در یک ساختار تعارض منافع قرار گرفته اند، به این معنی که اگر در مقاطعی با هم ائتلافی تشکیل دهند، بر اساس دور کردن تهدید است. در حاشیه بازیگران اصلی، نقش دولت های ثانوی موثر از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس و اتحادیه عرب را هم باید لحاظ کرد. از این جهت تعدد بازیگران در سوریه باعث شده الگوهای دوستی و دشمنی در بحران خیلی زودگذر و شکننده باشد. به همین دلیل هم هست که  بحران سوریه کش دار و طولانی خواهد بود.

در بین بازیگران اصلی، روسیه و ایران به عنوان دو متحد اصلی دمشق همکاری دارند اما یک رقابت پنهان بر این همکاری سایه انداخته است. از سوی دیگر ترکیه اگرچه شریک مهم اقتصادی ایران است، اما در صدد دور ساختن تهران از پیمان نامه های مهم مربوط به سوریه و کشاندن هرچه بیشتر پای  مسکو به ماجرا است. آنکارا با توجه به همین رویکرد است که توافق 22 اکتبر  در مناطق کردنشین سوریه را بدون حضور ایران با مسکو به انجام رسانده است.

طبق توافق فوق، این منطقه به چهار ناحیه تقسیم شده، ناحیه ای که ترکیه مجوز عملیات نظامی دارد، یعنی تل ابیض تا راس العین، ناحیه ای که روسیه تضمین داده دستاوردهای ترکیه حفظ گردد، در عین العیسی، ناحیه سوم که در آن نیروهای روس و ترک به صورت مشترک گشت می زنند شامل خط مرزی راس العین تا مالکیه، و ناحیه چهارم که روس ها ضمانت کرده اند شبه نظامیان حزب دمکراتیک سوریه از آن خارج شوند شامل قامشلی و جنوب تل ابیض. از نظر ترک ها، هرچه مسکو نقش پر رنگ تری در سوریه بر عهده گیرد، تهران مجال کمتری خواهد داشت. از سوی دیگر آمریکا در صدد استفاده ابزاری از سه بازیگر دیگر است و سیاست “آماده خوری، را در پیش گرفته و نمی خواهد مثل گذشته در خاورمیانه هزینه های تریلیون دلاری برای نظامی گری کند و  با همین سیاست است که این روزها خبرهایی از اطراق نیروهای آمریکایی کنار چاه های نفت سوریه به گوش می رسد. در عین حال دمشق، با برچسب یک دولت ضعیف همچنان منتظر قضا و قدری است که متحدانش باید رقم بزنند. همچنین این احتمال می رود دخالت نظامی آمریکا در سوریه در صورت ضرورت صرفا به صورت حملات هوایی باشد. اما ارتش سوریه و حامیان آن فعلا در مناطق کرد نشین حضور ندارند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور گروه ههای  تندرو در كدام مناطق ادامه دارد و توان و موقعيت آنها چگونه است؟

اگر منظور از گروههای تندرو مخالفان حکومت سوریه است، این نیروها را می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد و بسته به همین تقسیم بندی جغرافیای حضور آنها را تعیین می شود. نخست شبه نظامیان موسوم به ارتش ملی سوریه هستند که تحت حمایت ترکیه می باشند و عموما متشکل از گروههای عرب یا ترکمن های سوری حامی ترکیه هستند. این گروه که بازوی اصلی عملیات زمینی ترکیه در خاک سوریه موسوم به عملیات “چشمه صلح” هستند، از نظر جغرافیایی در مناطق شمالی و شمال غرب سوریه که هم مرز با ترکیه هست، فعالیت می کنند.

از این به بعد به سمت جنوب، یعنی از عین العیسی تا رقه و کمی بالاتر ار دیرالزور، شبه نظامیان کرد سوری به عنوان گروه دوم مخالفان دمشق حاکمیت دارند، اگرچه منطقه تماس بین داعش و کردها و ارتش سوریه نیز از همین مناطق شروع می شود. پس از آن باز به جهت جنوب شبه نظامیان داعش یا گروه سوم معارضان سوریه هستند که عموما به صورت نقطه ای و پراکنده در مناطق مرزی غرب يا، جنوب و شمال شرق سوریه به صورت مخفیگاهی حضور دارند. در منطقه غرب همجوار با عراق در مناطقی از جمله ابوکمال، دیرالزور و پالمیرا شبه نظامیان وابسته به گروه داعش به صورت نقطه ای و در مناطق تقریبا جدا از هم همچنان فعال هستند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: جريان هاي تندرو و سلفي درشمال سوريه تا چه ميزاني قدرت دارند؟

در وهله اول آنچه که یقینی است، این واقعیت است که جریان های تندرو با عناوین و اسامی مختلف در سوریه توانمندی های فتنه گرانه سال های پیش از 2018  را ندارند و این منحصر به سوریه نیست، بلکه در کل مناطق بحرانی خاورمیانه به خاطر تجربیات تلخی که از تسلط داعش پیدا شده، تا حد زیادی پایگاه های حمایت فکری و قومی این گروهها نیز فرو پاشیده است و امکان نوزایی در سطح وسیع را ندارند. بنابراین چه در شمال سوریه و چه مناطق دیگر و حتی عراق پایگاه گذشته فرهنگی و اجتماعی داعش از بین رفته است. این گروهها نیز بدون پشتوانه های اجتماعی و فکری توان پایداری ندارند. اگرچه نباید دچار خطای محاسباتی شد و خاستگاههای اقتصادی و اجتماعی این گروهها را دست کم گرفت.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: دولت سوريه تا چه زماني خواهد توانست همه گروه هاي تندرو و مخالف را از سوريه براند و امنيت در كشور را بدست آورد؟

سوریه اکنون کشوری با یک دولت ضعیف، زیرساخت های جنگ زده و اقتصاد فروپاشیده است. مطالبات مدنی در این کشور که با آغاز خیزش های عربی در سال 2011 می توانست از یک مسیر ضد خشونت، دستاورهایی را برای سوری ها داشته باشد، همانگونه که تا حدی در همتای عربش، تونس رخ داد، به خاطر تندروی های داخلی از یک سو و دخالت بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای از سویی اکنون برای مردم سوریه به یک کابوس تبدیل شده که فعلا به آن فکر نمی کنند و به ازای آن ترجیح می دهند در سکوت از یک امنیت حداقلی برخوردار شوند. از این جهت شاید تا مدتی دمشق دغدغه اعتراضات مدنی مشابه آنچه که این روزها در خیابان های بیروت و بغداد جریان دارد را ندارد. اما کاهش حمایت از سوی دو متحد سوریه، یعنی ایران و روسیه اگر به هر دلیلی اتفاق بیفتد، بر میزان امنیت و ثبات شکننده این کشور تاثیر مستقیم دارد. رانده شدن گروههای تندرو نیز نتیجه همگرایی پاسخ به مطالبات داخلی و تقویت سیاست خارجی دمشق است.

آنچه که در حال حاضر تا حدی باعث آرامش خیال بشار اسد است، اینکه بر خلاف سال های پیش از 2018 امکان ائتلاف میان برخی کشورهای عرب و ترکیه برای سرنگونی اسد وجود ندارد چون معادلات منطقه ای نسبت به آن سال ها تغییر کرده است.

مطالب مرتبط