مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

واكاوي سیاست چین در سوریه گفتگو با دکتر محسن شريعتي نيا کارشناس حوزه چين

اشتراک


فرزاد رمضانی بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

روابط چين و سوریه همواره از گذشته چند بعدی بوده است. در این بین با آغاز تحولات سیاسی در سوریه در واقع این پكن بوده است که کوشیده تا با توجه به روابط خود با دمشق به نوعی به بازیگری در«مساله سوریه» بپردازد. در این راستا برای درک بهتری از نوع كنشگري و حمایت پكن از دمشق در بحرانهای  کنونی و فراوری این کشور به گفتگویی با دکتر محسن شريعتي نيا کارشناس مسائل چين پرداخته ایم:

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر به سیاست خارجی چين در قبال تحولات و بحران های یک سال اخیر  سوریه نگاهی داشته باشیم، مهمترین مولفه های استراتژيك  دخیل در سیاست پكن در این كشور  چیست؟

رفتار متفاوت چین در بحران سوریه در قیاس با بحران لیبی و سایر بحران های خاورمیانه را با رجوع به منافع ژئوپولتیک این کشور در این منطقه می توان توضیح داد. یکی از وجوه اصلی منافع ژئوپولتیک چین در این منطقه جلوگیری از تسلط یک قدرت بر خاورمیانه است. سوریه با توجه به جایگاه ویژه آن در ژئوپولتیک خاورميانه در دهه های اخیر در تعامل با ایران به عنوان بازیگری موازنه ساز رفتار کرده است. به بیان دیگر ائتلاف ایران و سوریه را می توان مهمترین مانع در برابر هژمونیک شدن نظم امنیتی در خاورمیانه و تکمیل فرایند تسلط آمریکا و موتلفان آن بر منطقه دانست. بنابراین سوریه از این منظر در واقع در جهت تامین بخشی از منافع ژئوپولتیک چین رفتار کرده است. طبیعتا فروپاشی نظام سیاسی این کشور می تواند به منافع و موقعیت چین در خاورمیانه خدشه وارد کند. افزون بر این با فروپاشی سوریه بویژه در صورتی که مداخله نظامی همراه می شد، ایران به عنوان مهمترین شریک سیاسی چین در منطقه نیز تحت فشارهای شدیدتری قرار می گرفت. حتی برخی کارشناسان چینی معتقدند که اگر قطعنامه دوم وتو  نمی شد، پس از تکرار مدل لیبی در سوریه این الگو در ایران نیز به مورد اجرا گذاشته می شد. بنابراین مهمترین متغیر دخیل در رفتار چین در بحران سوریه، منافع ژئوپولتیک این کشور در خاورمیانه است.

مركز بين المللي مطالعات صلح: تا چه حدی ممکن است حمایت افزون تر پكن از دمشق چالشی بین چين و کشورهای عربی و غربي ایجاد کند؟

در بحران سوریه چین رفتار کاملا متفاوت و متمایزی در پیش گرفت و  نه تنها با مجموعه غرب بلکه با اتحادیه عرب و تلاش های آن به مخالفت برخاست. این رفتار از آن رو متفاوت و جدید بود که با رفتار سنتی و مبتنی بر دیپلماسی بی سر و صدای اين کشور در تعارض بود. چین در سال های اخیر همکاری های تنگاتنگی با اتحادیه عرب پی ریزی کرده و این اتحادیه را به عنوان یکی از پایه های دیپلماسی خاورمیانه ای خود تعریف کرده بود، اما در بحران سوریه به نوعی با این اتحادیه در تعارض قرار گرفت. بنابراین بحران سوریه را می توان مهمترین نماد ورود چین از حاشیه به متن تحولات خاورمیانه دانست، زیرا این کشور به طور سنتی همواره به بیان مواضع کلی در مورد تحولات این منطقه اکتفا می کرد و طرفها را به صلح و آرامش دعوت می نمود، اما در این بحران در مقابل مجموعه غرب و اتحادیه عرب قرارگرفت و نقشی متفاوت و تعیین کننده ایفا کرد.

بنابراین يكي از تبعات ورود جدي چين به مديريت تحولات خاورميانه، قرار گرفتن آن در مقابل آمريكا و موتلفان خاورميانه اي آن است. تا پيش از وتوي قطعنامه هاي سوريه در شوراي امنيت، ايالات متحده و موتلفان عرب اين كشور به چين و نقش آن در منطقه نگاهي توام با خوش بيني داشتند. بحث ها و مكتوباتي كه در مراكز تحقيقاتي ايالات متحده در مورد اين موضوع منتشر شده نيز نشان مي دهد كه آنان به ايفاي نقشي همراستا با غرب از سوي چين در اين منطقه اميدوار بوده اند، اما اين اميدواري ديري نپاييد، زيرا راي چين را نماينده آمريكا در سازمان ملل زشت و زننده خواند. از ديگر سو چين در نخستين گام ورود جدي به صحنه خاورميانه به نوعي روياروي اتحاديه عرب قرار گرفت و پس از راي اين كشور مقامات و رسانه ها بويژه در قطر و عربستان به شدت رفتار اين كشور را مورد نقد قرار  دادند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: پس از وتوی قطعنامه ضد سوری از سوی چين و  روسيه، این دو قدرت، در اقدامی هماهنگ خشونتها علیه ارتش و نیروهای امنیتی سوریه را محکوم کردند در این میان روسيه تا چه حدی توانسته است نظر مساعد چین را به حمایت از دمشق جلب کند؟

موضع چين و روسيه در شوراي امنيت اغلب هماهنگ و در يك راستاست. همكاري دو كشور در بحران سوريه بيشتر ناشي از اشتراك منافع آنان است تا مسائل ديگر. طبيعتا دو كشور رايزني هايي براي هماهنگي مواضع خود صورت مي دهند، اما اين رايزني ها نقش حاشيه اي دارد. آنچه مهم است اشتراك منافع طرفها و برداشت مشترك آنان از بحران است.

مركز بين المللي مطالعات صلح : دولت چین در ادامه تلاشهای خود برای حل موضوع سوریه از ارائه طرحی برای پایان دادن به خشونتها در این کشور و مذاکره میان همه طرفهای درگیر در سوریه خبر داده بود. در اين ميان  با توجه به رايزني هاي چيني ها با  مخالفان اسد و حمايت از  تلاشهاي عنان براي حل مساله سوريه  نگاه  چين به  مخالفان بويژه  مخالفان شوراي ملي سوريه در خارج چيست؟

پس از وتوي قطعنامه  دوم، چين تلاش كرد تا نقش ميانجي را در بحران سوريه ايفا كند. از اين رو تماس هاي فشرده اي با دولت و مخالفان صورت داد و در مراحل بعد با انتشار اعلاميه اي شش ماده اي، رويكرد خود به اين بحران را بيان كرد. بندهای این اعلامیه مهم عبارتند از:

1-دولت سوريه و ساير طرف هاي درگير بايد به فوريت و بدون هيچ پيش شرطي، اقدامات خشونت آميز، بويژه عليه شهروندان بي گناه را كنار بگذارند. جناح هاي مختلف سوريه بايد آرمان هاي سياسي خود را با توسل به شيوه هاي غير خشونت آميز دنبال كنند.

2-دولت سوريه و جناحهاي درگير بايد منافع حياتي كشور و مردم خود را در نظر داشته باشند و در اين راستا به فوريت و بدون پيش شرط گفتگوهاي فراگير سياسي را به ميانجي گري فرستاده ويژه سازمان ملل و اتحاديه عرب، براي نيل به نقشه راه و جدول زمان بندي منسجم براي انجام اصلاحات آغاز كنند و  هر چه سريعتر اين نقشه را براي احياي ثبات ملي و نظم عمومي در اين كشور به مورد اجرا بگذارند.

3-چين از ايفاي نقش عمده توسط سازمان ملل متحد براي هماهنگ كردن كمك هاي انساني در سوريه حمايت مي كند. از منظر چين با احترام به حاكميت سوريه به عنوان يك پيش شرط، سازمان ملل يا يك گروه بي طرف بايد ارزيابي عيني و منسجم از وضعيت انساني در سوريه به عمل آورد و از ارسال و توزيع صحيح كمك هاي انساندوستانه اطمينان حاصل گردد. چين اماده ارسال كمك هاي بشردوستانه به مردم سوريه است.  ما مخالف هر گونه مداخله در امور داخلي سوريه تحت لواي موضوعات بشردوستانه هستيم.

4-طرف هاي مرتبط با بحران سوريه بايد صادقانه به استقلال، حاكميت و انسجام سرزميني سوريه احترام بگذارند و حق مردم اين كشور براي انتخاب مستقلانه نظام سياسي و مسير توسعه را محترم شمارند و با ارائه كمك هاي لازم شرايطي را فراهم آورند تا گروههاي مختلف سياسي در اين كشور بتوانند به گفتگو با يكديگر بپردازند و به نتايج اين گفتگو احترام بگذارند. چين با مداخله نظامي و تغيير رژيم در سوريه مخالف است و معتقد است كه بهره گيري از تحريم يا تهديد به استفاده از ان به حل موضوع كمكي نمي كند.

5-چين از انتصاب نماينده ويژه اتحاديه عرب و سازمان ملل در بحران سوريه استقبال مي كند و از وي در جهت ايفاي نقشي سازنده براي يافتن راه حلي سياسي براي اين بحران حمايت مي كند. چين از اقدامات فعالانه كشورهاي عربي و اتحاديه عرب براي حل و فصل سياسي اين بحران حمايت مي كند.

6-اعضاي شوراي امنيت بايد اهداف و اصول منشور ملل متحد و هنجارهاي بنيادين حاكم بر روابط بين الملل را به دقت رعايت نمايند. چين به عنوان يك عضو شوراي امنيت آمادگي دارد تا صادقانه به مسئوليت هاي خود عمل كند و در اين راستا اماده است تا با ساير اعضاي شورا براي جستجوي راه حليكه متضمن انسجام شوراي امنيت باشد رايزني نمايد.

در حقيقت این اعلامیه به خوبی مواضع چین در بحران سوریه و نگاه این کشور به مخالفان را نشان می دهد. يعني طبیعتا چین در کنار دولت سوریه است، اما مخالفان را نیز کاملا نادیده نمی گیرد و بیشتر تاکید بر راه حلی میانه دارد، راه حلی که خواسته های حداقلی طرفهاي منازعه در آن وجود داشته باشد تا زمینه برای مداخله نظامی فراهم نگردد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: بنا به اظهارات مقامات چيني پكن از ضرورت انجام اصلاحات در سوریه حمایت می‌کند تا مخالفان دولت را به سمت مذاکرات و بررسی مشکلات موجود در کشور سوق دهد. در اين حال  به نظر شما ممکن است فشار چين بر بشار اسد برای انجام اصلاحات افزایش یابد؟

این امکان وجود دارد، زیرا چینی ها تلاش دارند تا اوضاع سوریه به سمتی سوق پیدا نکند که نخست دفاع از نظام سیاسی این کشور در صحنه بین المللی پرهزینه گردد و دوم شرایط به سوی جنگ تمام عیار داخلی و مداخله احتمالی خارجی فراهم نشود. از این رو در قالب رویکرد خود که آن را “راه سوم” یا مسیر جایگزین برای حل مسائل سوریه نام نهاده اند طبیعتا به حکومت این کشور برای انجام اصلاحات فشار وارد می کنند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: چین درباره مداخله خارجی در سوریه هشدار داده و  نماینده چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد با هر گونه دخالت خارجی در سوریه با هدف تغییر نظام این کشور مخالفت كرده است . در اين حال چين تا چه حدی از سوریه در مقابل حمله احتمالی غرب حمایت خواهد کرد؟

بستگی به نوع مداخله دارد. طبیعتا اگر حمله بخواهد با مجوز شورای امنیت صورت گیرد به احتمال فراوان چین و روسیه با آن مخالفت خواهند کرد، اما اگر گزینه حمله از مسیرهای دیگری صورت گیرد بعید است مخالفت چین موثر واقع گردد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به نوع رابطه  اقتصادي چين با  دولت هاي عرب خاورميانه و غرب  چيني ها تا چه زماني  به  مخالفت با  نگاهاي غربي و عربي در مورد سوريه مي پردازند و يا مخالفان سوريه را به رسميت مي شناسند؟

مخالفت چین با رفتار غرب واتحادیه عرب در بحران سوریه، ریشه در منافع ژئوپولتیک این کشور در خاورمیانه دارد و محتملا تداوم خواهد یافت. اما اگر مخالفان دولت اسد را سرنگون کنند، طبیعتا چین با واقعیات جدیدی در سوریه مواجه خواهد شد و به تدریج احتمالا با آن تطبیق پیدا خواهد کرد. البته پیش بینی دقیق رفتار چین در این مورد دشوار است، اما در مورد بحران لیبی، چین آخرین عضو شورای امنیت بود که مخالفان قذافی را به رسمیت شناخت، چینی ها مدتها مشغول مذاکره با مخالفان قذافی برای تضمین منافع خود در لیبی بودند و با کسب این تضمین، مخالفان را به رسمیت شناختند. در مورد سوریه چین مدتهاست تماس ها و مذاکرات با مخالفان را آغاز کرده است و طبیعتا اگر نظام سیاسی موجود در این کشور سرنگون شود این تماس ها و چانه زنی ها ابعاد وسیع تری به خود می گیرد.

 

 

مطالب مرتبط