مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاه کنونی و آتی ترکیه به اقلیم کردستان

اشتراک

رسول شکیبا

کارشناس مسائل منطقه ای

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

مقدمه؛ دلایل و علل رفتار کنونی دولت ترکیه به اقلیم کردستان بویژه کردستان عراق را باید از زمان سر کار آمدن تورگوت اوزال در ترکیه شناسایی و جمع‌ بندی نمود، تورگوت اوزال که به هنگام ثمر نشستن اقدامات اجتماعی، کودتای نظامی ژنرال کنعان اورن در پست نخست وزیری ظاهر گشت، اهداف بلند پروازانه‌ی شدنی اما دوردست را آغاز نمود. وی برای رسیدن به این اهداف و در راستای منافع بالفعل و بالقوۀ ترکیه، داکترین “توسعۀ قتصادی” را مطرح ساخت و با توسعۀ اقتصادی ورود ترکیه به قارۀ سرسبز اروپا را امکان پذیر دانست.

تورگوت اوزال گام‌های اساسی در راه استراتژی و داکترین توسعۀ اقتصادی برداشت و زیربناهای آنرا بنیان نهاد، توسعۀ اقتصادی را بر “توسعۀ سیاسی”، “توسعۀ فرهنگی” و امنیتی مقدم داشت و معتقد بود که با توسعۀ اقتصادی می‌تواند مشکلات اجتماعی، امنیتی و سیاسی داخل کشور را حل وفصل کرد، تنها برای اجراء و موفقیت در این امر نیازمند فرصت و زمان مکفی بود. اوزال همگام با پرداختن به توسعۀ اقتصادی، آموزش دموکراسی در داخل کشور را آغاز نمود و از خود شروع کرد، وی روزهای جمعه به نماز جمعه رفته و با قشرهای مختلف اسلامی مستقیم گفتگو می‌کرد و آنان را به اجراء درست و صحیح قانون اساسی کشور تشویق می‌کرد و از این طریق بود که میدان را برای فعالیت‌های اجتماعی، حزبی و مردمی در راستای افزایش “توسعۀ اقتصادی و مدنی” باز نمود و ترکیه شروع به رشد و توسعۀ اقتصادی کرد، با آغاز این داکترین تمام مسائل جامعه با مراجعه به این استراتژی مورد بحث و مناقشه حل وفصل می‌شد. پتانسیل‌های بزرگ خدمات فنی- مهندسی را شناسایی و مردم و گروه‌های فعال اجتماعی را در آن شریک ساخت، اما برای رشد و کیفیت خدمات فنی-مهندسی و کلای ترکیه به یک ایدئولوژی قوی در کنار توجه به توسعۀ اقتصادی ضروری بود و آن رشد و تقویت احزاب اسلامی در کنار جنبش رشد خدمات فنی- مهندسی بود، لذا از حضور و وجود نجم الدین اربکان در سیستم حاکم بر ترکیه بهره برد، نجم الدین اربکان معلم اخلاق و پرورش جوانانی بود که صادق در شیوه و روش زندگی باشند و همگام با توسعۀ اقتصادی و توسعۀ فرهنگی رخ داد و ترکیه علاوه بر منطقه، در رقابت با کالاهای اروپایی و کره‌ای در سطح جهانی به شهرت معقولی رسید. این یکی از دلایل انتخاب داکترین‌های دولت ترکیه در حل و فصل مسائل داخلی و خارجی خود بود.

اردوغان زمانی به نخست وزیری ترکیه دست یافت که هر دو گام “توسعۀ اقتصادی” و “توسعۀ مدنی” برداشته شده بود، اردوغان سیاست‌های تورگوت اوزال را دنبال و به نظرات اربکان معلم که جامعه را کمی از سکولار دور ساخته بود و امکان تنش و مجادله جدیدی در جامعه وجود داشت توجه و وارد میدان “توسعۀ مذهبی” شد بگونه‌ای که برای بدست آوردن دل علویان و جعفری‌های ترکیه سخنانی در مدح و روش زندگی امام حسین(ع) و عاشورا سر داد که گویی اتحاد و وحدت برای رسیدن به جامعۀ مدنی نیاز ضروری آن دوران در ترکیه بوده است.

اردوغان بهمراه داووداغلو، وزیر خارجه وقت با پیگیری استراتژی و داکترین توسعۀ اقتصادی تاکتیک “مشکلات صفر با همسایگان” را اعلام و آشکار ساختند، همچنانکه باید برای رسیدن و جمع بندی علل و نگاه کنونی ترکیه به اقلیم کردستان را از “زمان اعلام کنار گذاشتن مبارزۀ مسلحانه از سوی اوجالان” دریافت، دولت ترکیه برای فراغت از مناقشه داخلی با کردهای ترکیه مسئلۀ توسعۀ اقتصادی بر توسعۀ سیاسی ارجح تر است را مطرح ساخته بودند که تمام اتباع ترکیه در آن می‌توانند سهیم و مشارکت فعال داشته باشند و بدین ترتیب بود که طرفداران اوجالان بسوی تشکیل حزب سیاسی و مشارکت اقتصادی در پروژه‌های مختلف تجاری، انروژ و خدمات فنی-مهندسی روی آوردند.

با آغاز بهار عربی در برخی کشورهای منطقه همچون لیبی، مصر و سرنگونی صدام، استراتژی و داکترین توسعۀ اقتصادی ترکیه تغییرات اساسی نیافت بلکه با تغییر ماهیت در جهت کسب مناف اقتصادی وبدست آوردن بازارهای جدید منطقه بویژه همسایگان، تاکتیک “مشکلات صفر با همسایگان” کنار زده شد و عملاً در یک شبانه روز چند کشور بعنوان دشمنان ترکیه مطرح شدند، اما این به معنای تغییر سیاست کلان نبود بلکه وفق دادن موقعیت داخلی با برون مرزی سیاست‌های دولت ترکیه بود که اردوغان برای تداوم توسعۀ اقتصادی خود به آن نیاز داشت. از طرفی ترکیه توانسته بود بازارهای منطقه‌ای و جهانی را با کالا و خدمات فنی- مهندسی خود توسعه بین المللی دهد و همچنین در توسعۀ گردشگری جزء چند کشور موفق در سطح جهان مطرح باشد، حال با این اتفاقات همچون بهارعربی، شورش در سوریه، مشکلات امنیتی در عراق و مرزهای ترکیه چگونه باید رفتار خود را تنظیم نماید. اردوغان همچنان با نادیده گرفتن موقعیت و وضعیت داخلی عراق و سوریه تنها به موضوعی که نظر اساسی و بنیادی داشت توسعۀ اقتصادی و بدست آوردن بازارهای جدید برای اقتصاد ترکیه بود. در عراق داعش عملاً یک سوم خاک را تصرف کرده بود و با تمام بدنامی علیه مردم عراق اعم از سنی و شیعه می‌جنگید و مردم را قتل عام می‌کرد، در کردستان عراق زمزمه‌های جدایی بلند شده بود، اما دولت ترکیه بر توسعۀ اقتصادی تأکید و با خرید انرژی از بارزانی در کردستان و داعش در شمال عراق به توسعۀ اقتصادی خود ادامه می‌داد، اردوغان یک فرد ملی گرای اسلامی که منافع ملی کشورش را و راه توسعه و پیشرفت را بر هر موضوعی ارجح می‌دانست و می‌داند و مردم کشور نیز با توجه به سابقه سالهای نه چندان دور ترکیه که با فقر و درگیری‌های خیابانی همراه بود قدردان او هستند که توانسته با تاکتیک‌ها و سیاست‌های کلان اقتصادی خود، ترکیه را برای 2030 (جزء ده کشور پیشرفتۀ اقتصادی جهان) آماده سازد.

با اعلام امکان رفراندوم استقلال کردستان عراق از سوی بارزانی، دولت ترکیه اقدام به اعلام مواضع تند علیه این اقدام پرداخت و اردوغان قبل از حرکت به نیویورک جهت ایراد سخنرانی سالانه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام داشت که دولت او ” گزینه‌های مناسبی” در شورای امنیت ملی اتخاذ کرده است. ترکیه آشکارا اعلام کرد که موضوع همه پرسی در کردستان عراق تنها به نظرخواهی اقلیتی در داخل عراق نیست بلکه این اقدام، برای کشورهای منطقۀ خاورمیانه داری پیامدهای جدی و خطرناکی نیز می‌باشد.

همزمان با آغاز رفراندوم استقلال در کردستان عراق سیاست کلی دولت ترکیه و شورای وزیران در خصوص شمال عراق در زمینه‌های سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک مشخص گردید که به صورت قدم به قدم و با هماهنگی با کشورهای همسایه اقدام خواهد شد.

موضوع هماهنگی با کشورهای همسایه که در سفر قریب الوقوع اردوغان به تهران یکی از موضوعات و محورهای مذاکرات خواهد بود موضوع اقدامات بررسی خواهند شد اما موضوع مهمی که هم اکنون مطرح است اینکه ایران تنها کشوری بود که از بدو انجام رفراندوم مرزهای خود را به روی کردستان عراق بست ولی ترکیه فرصتی داد، تا روز جمعۀ گذشته مرزها باز بماند که توسعۀ اقتصادی محور اصلی و بنیادی در این زمینه نیز حرف اول سیاست کلان ترکیه باشد.

در محور مذاکرات میان اردوغان و رهبران کشورهای پیش بینی می‌شود و موارد ذیل مطرح باشد منجمله:

 الف. بستن مرزها و محدود کردن انتقال نفت کردستان عراق از قلمرو ترکیه،

ب. از سرگیری عملیات نظامی ترکیه علیه حزب کارگران کردستان،

ج. طرح موضوع بحث مرزهای بین ترکیه و عراق ناشی از عهدنامۀ صلح لوزان (1923)

بمنظور ارزیابی و فشار بر رهبران کشورهای همسایه جهت اتخاذ تصمیمی دیگر مبنی بر ادامۀ کار تجاری و انرژی با کردستان عراق تحت عنوان “محدودسازی انتقال نفت از شمال عراق به خطوط لولۀ نفت جیحان نخواهد بود. لذا در عمل، دولت ترکیه مجبور هست برای تداوم توسعۀ اقتصادی کلان خود همچنان با کردستان عراق مماشات نماید، هرچند در کشورهای منطقه، پس از اعلام نتایج رفراندوم استقلال کردستان عراق، ترکیه بیشترین ضرر و زیان در مناطق کرد نشین خود را تجربه خواهد کرد.

حال سؤال این هست که باتوجه به ضرر و زیان آشکار استقلال کردستان عراق (احتمال) آیا ترکیه به طور جدی در اجرای پروژه‌های واحد منطقه‌ای شرکت خواهد جست؟ آیا می‌توان به حضور بموقع و همگام ترکیه در اقدامات مشترک سه کشور ایران، ترکیه و عراق اطمینان و اعتماد کرد؟

  • آیا ترکیه تنها با اعلام تهدید و فشار و محدود سازی انتقال نفت کردستان عراق بدنبال کسب امتیاز ویژه از اقلیم کردستان عراق نخواهد بود همانند دسترسی به نفت ارزان قیمت آن منطقه؟
  • دیوار کشی ترکیه در مرز با ایران به بهانۀ پ.ک.ک، آیا باز هم جنبۀ اقتصادی آن بر امنیت سیاسی ارجح و اولویت دار است؟
  • آیا این دیوارکشی خارج از عرف برادری، دوستی و توهین آشکار به ملت بزرگ ایران نیست؟
  • اردوغان یکی از چهره‌های بارز و مهم منطقه‌ای هست و توانسته برخی از سیاست‌های کلان کشوری را بدون نظر ناتو بعنوان عضو آن و آمریکا پیش ببرد، آیا در جریان اعلام احتمالی استقلال کردستان عراق نیز خواهد توانست همگام با کشورهای مستقل دیگر منطقه در تصمیم و اجراء همرا باشد؟

واژگان کلیدی: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ، امنیتی، علل، نگاه ،آتی ترکیه، اقلیم کردستان

مطالب مرتبط