مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاه اخوان به ایران و راهكارهايي براي كاهش شكاف اخوان و ايران – گفتگو با داود احمد زاده

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اخوان المسلین در دوران انقلاب اسلامی ایران از نهضت مردم ایران پشتیبانی کرد و پس از پیروزی هم، سازمان بین المللی اخوان هیئتی را با یک پرواز ویژه به ایران فرستاد. همچنین برخی از رهبران اخوانی، مانند دکتر عصام العطار، از اخوان سوریه کتابی در دفاع از انقلاب تحت عنوان «ثورة ایران» منتشر ساخت. بعد ها در تحولات سالهای گذشته بیداری اسلامی چالش هایی در  روابط رخ داده که تاکنون نیز ادامه دارد. گفتگوی زیر به این مساله و راهكارهايي براي كاهش شكاف اخوان و ايران پرداخته است.

واژگان کلیدی: نگاه اخوان به ایران، راهكارهايي براي كاهش شكاف اخوان و ايران، اخوان المسلمین ، ایران ، اختلاف اخوان و ايرا

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  نگاه گذشته اخوان و رهبران آن به ایران چيست؟

جنبش های اسلامی ایران ومصر  بدلیل سیر تحولات تاریخی وتفاوت دیدگاه نسبت به احکام وشریعت اسلامی  واثر گذاری در گستره دنیای اسلام  بسیار مهم  محسوب می شوند .در هرصورت ایران زادگاه شیعه و مصر محل تکوین و رشد جریان سنی بنام اخوان ا لمسلمین بوده و است . هر د جریان مهم بر رجعت به ارزش های اسلامی البته با قرائت های متفاوت  و احیای اسلام واقعی برای خروج از  بحران های اجتماعی – سیاسی در دنیای اسلام تاکید داشته و دارند .

تحولات سیاسی دو کشور در مقاطع مختلف تاریخی  عاملی برای همگرایی و واگرایی میان دو جریان  بوده  اگر به زمان تشکیل جنبش اخوان المسلمین  و شکل گیری سیر تطورات تاریخی برگردیم در نگاه اول حسن البناء و رهبران اولیه  مکتب ارشادی  ضمن تاکید بر اعتدال  و میانه روی  بدنبال دشمنی  با مکتب فکری شیعه نبودند و در این مسیر با همفکری علمای بزرگ جهان اسلام آیت الله برجرودی  و آیت الله محمد حسین کاشف  از مراجع بزرگ تقلید شیعه در نجف  نهضت همفکری وحدت  در دنیای اسلام  با رهبری  عبد المجید سلیم ، و شیخ شلتوت از دانشگاه الازهر مصر برای تاسیس دارا لتقریب بن المذاهب اسلامی را در سال 1947تاسیس نمودند.

این همنوایی و ارتباط نزدیکی دینی تا آنجا پیش رفت شیخ شلتوت مفتی الازهر  1958  شیعه اثنا عشری را به رسیمت شناخت و در پی کرسی شیعه شناسی در این دانشگاه مهم راه اندازی شد . عمق این روابط وحدت گرایانه به شکلی ادامه یافت در جریان انقلاب اسلامی ایران در 57  رهبران اخوان المسلمین  به رغم بروز برخی اختلافات در مورد ماهیت انقلاب به نوعی از آن حمایت کردند و حتی در دوره جنگ هشت ساله به رغم مواضع رسمی دولت مصر در حمایت علنی از صدام حسین  رهبران جریانات اسلامی  این جنگ را فتنه غرب برای ایجاد اختلاف و ستیز مذهبی و قومی در جهان اسلام می دانستند . البته رژیم مبارک بارها برای توجیه مشکلات داخلی و تشدید شکاف های مذهبی و اجتماعی ایران را به حمایت از جریان های رادیکال در منطقه و ارتباط با رهبران اخوان المسلمین متهم می کرد .

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  تحولات بهار عربي و بيداري اسلامي چه تاثيري در نگاه سرشاخه هاي اخوان به ايران داشته است؟

 اخوان المسلمین به عنوان ریشه دارترین جنبش  دینی – مذهبی  با هشتاد سال سابقه سیاسی بالاخره پس از انقلاب ناتمام ژنوایه 2011 پس از سرنگونی رژیم اقتدارگرای مصر این فرصت داشت با تشکیل قدرت سیاسی به برخی از آمال دیرینه خود در مصر و دنیای اسلام برسد . البته از بدو شروع نا آرامی ها در مصر شاهد حرکت یکپارچه و انسجام عملی برای مبارزه با دولت مبارک  از سوی اخوان المسلمین نبودیم . برخی رهبران اخوان المسلمین با گرایش سلفی خروج بر حاکم جابر را هم باطل می دانستند و با بدنه قیام همراهی نکردند. با این وجود اخوان ورهبران توانستند و اما در فرصت کوتاه  و در نبود رقیب توانمند در عرصه کارزای سیاسی کمال بهره ببرند و قدرت  را به شکل یکپارچه در اختیار گیرند . ولی با این وجود، نگاه رهبران اخوان المسلمین به ویژه محمد المرسی  متفاوت تر از نگرش وحدت گرایانه با نیان این مکتب ارشادی نسبت به ایران بود.  بطوری که به رغم حمایت ایران از مطالبات مردم مصر و تمایل به برقراری روابط دیپلماتیک کامل با آن گام عملی برداشته نشد

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  در تقسيم بندي رهبران اخوان در سطح منطقه چند نوع نگاه به ايران وجود دارد؟

مکتب ارشادی پس از کودتای سفید نهاد نظامی به رهبری عبد الفتاح السیسی دچار یک  گسسست گفتمانی  تاریخی شده است . تلاش ارتش برای سرکوب کامل طرفدران اخوان المسلمین صدور احکام قضائی سنگین علیه رهبران این جنبش و تروریست خواندن از سوی دولت موجب شده است  که عملا فعالیت های این جنبش در داخل و خارج با بن بست روبرو شود . رسانه های طرفدار آن بسته شده و حامیان آن هر روز کمتر می شوند . این رکود و جمود سیاسی حاکم بر مصر باعث شده که پس از سقوط اسلامگرایان در مصر حتی رهبران تبعیدی در خارج نیز موضع روشنی نسبت به مسایل منطقه به ویژه ایران نداشته باشند .. البته شناخته ترین رهبران تبعیدی این جنبش شیخ الرقضاوی در دوحه قطر مواضع ضد ایرانی دارد  و فتواهای دینی و تحرکات سیاسی ضمن فعال نمودن گسل مذهبی میان شیعه و سنی  بیشتر به نفع جریان رادیکال سلفی  نزدیکتر است . یکی از اشتباهات تاریخی اخوان المسلمین عدم شناخت سپهر سیاسی مصر و نزدیکتر شدن به جریانهای سلفی و تکفیری بود در دوره مرسی هم با نفوذ این جریان تندرو بر بدنه تشکیلات اخوان شاهد فنته مذهبی حتی در داخل مصر بودیم.چنانچه  کشتار شیعیان مصر وحمله به اماکن مقدس و سخت گیری بر صوفیان دیگر اقلیت مصری شاهد این مدعاست .

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  نگاه اخوان مصر و رهبران آن به ایران تابع چه  محورها و شرايطي است؟

همانطوریکه اشاره شد اخوان المسلمین پس از  سقوط دولت مبارک وتشکیل حکومت سیاسی بدنبال  ایفای نقش برتر درمنطقه برآمد  تحرک در جبهه فلسطین برای ایفای نقش تاریخی با وجود پایبندی به کمپ دیوید و تلاش برای تشکیل بلوک جدید قدرت با محوریت اخوانسیم با همکاری ترکیه از جمله این اقدامات بود. لذا منافع ایران و مصر با وجود فرصت های تاریخی بدلیل تاکید رهبران  اخوان السلمین بر ایدئولوژیک گرایی در سیاست خارجی دچار چالش جدی گردید. حمایت عملی محمد المرسی از رهبران معارض دولت سوری  در قالب جبهه میانه رو نمی توانست با سیاست ایران در حمایت از بشار اسد سازگار باشد

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  نگاه اخوان و رهبران آن به ایران تا چه اندازه تحت تاثير بازيگران منطقه اي و  بين المللي در نگاه به ايران است؟

 رهبران اخوان المسلمین با تصور اینکه با نزدیک شدن به غرب و اذعان به حفظ منافع کلیدی آن  در منطقه  به ویژه قرارداد صلح با اسراییل می توانند ضمن بازیافت قدرت منطقه ای خویش همچنان به نقش آفرینی تاریخی خود درمعادلات قدرت بپردازند نسبت به پیام های آشتی جویانه ایران و گام های مثبت آن برای کاستن از اختلافات منطقه ای بی تفاوت بودند . تلاش مرسی فعال نمودن محور ترکی – عربی در منطقه و حفظ روابط راهبردی با غرب بود . بنابراین به رغم دعوت ایران از مرسی در نشست سازمان غیر متعدها در تهران وی به سیاست های منطقه ای ایران تاخت . از سوی دیگر آمریکا  تضمین های لازم را برای تقویت بیشتر اخوان المسلمین داده بود و در یک ژست دمکراتیک آمریکایی ها  حکومت مرسی را برآمده از صندوق رای می دانستند . از دیگر سو مرسی برای رضایت عربستان و جلب اعتماد سلاطین شیخ نشین خلیج فارس ضمن سفر به منطقه تلاش کردند از ایجاد شا ئبه در روابط با اعراب جلوگیری کنند .با این وجود اسلامی که اخوان السلمین در منطقه به نوعی مروج آن بود با وهابیت  سنخیتی نداشت و عربستان  ضمن شک به نیات اخوانی ها بدلیل اختلاف تاریخی به فکر رهبری در دنیای اهل سنت و تقویت هرچه بیشتر حزب النور ( جریان سلفی ) در داخل مصر بود .

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  چه راهكارهايي براي كاهش شكاف بين اخوان و ايران مي تواند مد نظر باشد؟

 اخوان المسلمین  بدلیل ناکار آمدی در تشکیل حکومت و اشتباه متعدد رهبران آن  بازی سیاسی  به ارتش باخته و در شرایط موجود امکان فعالیت درعرصه سیاسی را ندارد. برخی از رهبران این مکتب بر بازگشت به آرمانهای اولیه و لزوم بازسازی جنبش تاکید دارند و برخی نیز راهکار در اتخاذ مواضع تند و پیوستن به جریانهای سلفی تندرو تروریستی یافتند. در چنین شرایطی با توجه به تلخی های دوره گذشته هرگونه اقدام از سوی ایران در شناسایی و حمایت از جریان مخالف دولت نظامی می تواند بر مشکلات موجود بیافزاید . البته این اختلاف فقط درعرصه سیاسی میان ایران و اخوانی هانیست . بلکه نوع نگاه ایران و رهبران اخوان المسلمین نسبت به شریعت و آموزه های دینی متفاوت و این تفاوت دیدگاه ماهوی هست . راهکار برای کم نمودن اختلاف اساسی در این است که اخوان و رهبران با درس آموزی از اتفاقات موجود بار دیگر می تواند با بازگشت به جامعه و توسل به آرمانهای اصیل بانیان این جنبش مبنی بر پرهیز از اختلاف عقیدتی  در تشکیل بلوک ضد شیعی شرایط را  باردیگر برای پویایی خویش و بازگشت به سیاست فراهم سازند

مطالب مرتبط