مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاهی به روابط جمهوری آذربایجان با اسرائیل – گفتگو با دکتر افشار سلیمانی كارشناس وتحلیلگر مسائل قفقاز

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

مقدمه: در دو دهه ای که از استقلال جمهوری آذربایجان می گذرد این کشور همواره کوشیده است تا با تل آویو  روابطی ویژه داشته باشد.به همین منظور با دکتر افشار سلیمانی که از متخصصان منطقه قفقاز ،دارای سوابق اجرایی و پژوهشی در وزارت خارجه ایران و نیز  سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان بوده است به گفتگویی بلند و همه جانبه  در این مورد پرداخته ایم:

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با  توجه به پیشینه تاریخی روابط  یهودیان شوروی سابق بویژه جمهوری آذربایجان با اسرائیل به چه متغیرهای اصلی ای در این خصوص می توان اشاره کرد؟

 

یهودیان ساكن در جمهورى هاى شوروى سابق به جهت حمایت هاى آشكار و پنهان آمریكا از مهاجرت آنها به اسرائیل و فعالیت شدید آژانس یهود ( سخونت ) در ایجاد زمینه هاى مهاجرت یهودیان به اسرائیل توانسته بودند نظر مثبت سران رژیم كمونیستى شوروى سابق را جلب كنند . از سال 1988 اولین گروه از یهودیان ساكن در شوروى كه خواستار مهاجرت به اسرائیل بودند ، در قالب گروه‏هاى منظم توسط آژانس سخونت به اسرائیل منتقل شدند.در این راستا در خصوص یهودیان ساكن در آذربایجان باید گفت ، این یهودیان جزء اولین یهودیان ساكن در كل شوروى سابق بودند كه توانستند مجوز فعالیت دینى و تأسیس مدرسه مخصوص یهودیان را در سال 1987 در شوروى به دست آورند . این روند با سفر رسمى وزیر كشاورزى وقت اسرائیل به شوروى و دیدار با مقامات بلند پایه آن و سفرش به باكو تسریع یافت . در اسفند سال 1368 ( 1989) انجمن دوستى اسرائیل و آذربایجان تشكیل شد كه این امر با روى كار آمدن میخائیل گورباچف در 11 مارس 1985 به عنوان آخرین رهبر شوروى سابق همراه بود . وى جهت انجام اصلاحات بنیادین در ساختار سیاسى و اقتصادى شوروى در كنگره بیست و هفتم حزب كمونیست شوروى در فوریه 1986 طرح‏هاى اصلاحات سیاسى و اقتصادى خود موسوم به گلاسنوست ( فضاى باز سیاسى ) و پروستریكا ( ساختاربندى مجدد اقتصادى ) را عنوان كرد . در حالى كه این اصلاحات و اقدامات اتخاذ شده عملا موجبات فروپاشى ابرقدرت شرق را فراهم آورد.

در  آذربایجان ، جامعه یهودیان به سه دسته تقسیم مى‏شوند : الف . یهودیان كوهستان ( سفارادین ) ، ب . یهودیان اشكنازى و ج . یهودیان گرجستانى ؛ كه قدیمى‏ترین گروه یهودیان كوهستان هستند كه طبق ادعاى مورخان یهودى ، قدمت آنان به 15 قرن پیش مى‏رسد.

نبود تفكرات ضد یهودى و ضد سامى در میان مردم مسلمان منطقه كه بنا به گفته خاخام مایر بروك ، رئیس جامعه‏ى یهودیان آذربایجان : « آذربایجان تنها كشور بعد از اسرائیل است كه در آن فعالیت‏هاى ضد یهودى وجود ندارد و یهودیان آزادانه به فعالیت‏هاى دینی خود مشغولند » و همچنین وجود ساختار اجتماعى متفاوتى كه در بین سه گروه از یهودیان ساكن در آذربایجان وجود دارد ، از خصوصیات بارز جامعه یهودیان آذربایجان است كه شاید در سایر جوامع یهودى كشورهاى مشترك المنافع دیده نشود. حتى در بین سال‏هاى 1937 تا 1938 و همچنین در سال 1952 كه تفكرات و اقدامات ضد یهودى در اتحاد جماهیر شوروى رو به تزاید نهاد ، افرادى كه از ترس این اعمال در رعب و وحشت به سر مى‏بردند در آذربایجان تنها اخبار این حوادث را مى‏شنیدند ، چرا كه هیچ گونه نمونه‏ى بارزى از خشونت علیه جامعه یهودیان آذربایجان دیده نشده است.

یهودیانى كه بیشتر در آذربایجان پراكنده هستند و تحت عنوان یهود پراكنده  از آنها یاد مى شود ، از یهودیان كوهستان هستند كه سالیان متمادى در كنار سایر ملیت‏هاى ساكن در آذربایجان زندگى كرده‏اند و با اینكه ارتباط آنان با این اقوام تنگاتنگ بوده ، اما زبان ، آداب و رسوم و همچنین عادت‏ها و روش زندگى خود را تا حدودى حفظ كرده‏اند.

روستاى كراسنایا اسلوبودا ( قرمزى قصبه سى ) از توابع شهر قبا یكى از شهرهاى شمالى آذربایجان تنها مكانیست كه پس از فروپاشى شوروى ، یهودیان به آنجا مهاجرت كرده و در آنجا به شكل متراكم ، تشكیل زندگى دادند ( حدود 8000 نفر ) برخی  از كارشناسان معتقدند كه این اتفاق همزمان با زندگى جدید یهودیان پراكنده در آذربایجان رخ داده است.

پس از حوادث ژانویه سال 1990 و به دنبال ناآرامى‏هاى سیاسى در آذربایجان و تبدیل شدن مناقشه آذربایجان و ارمنستان به ایجاد درگیرى‏هاى خونین میان دو كشور و ورود نیروهاى نظامى روسیه به باكو بسیارى از خانواده‏هاى یهودى ، آذربایجان را ترك كردند. از زمان به قدرت رسیدن حیدر على اف در سال 1993 ، در حالى كه اوضاع كشور رو به آرامى مى‏نهاد و بین نیرویهاى نظامى ارمنستان و آذربایجان آتش بس برقرار شد(قرارداد آتش بس بیشكك1994) ، مهاجرت به اسرائیل نیز تا حد زیادى كاهش یافت.

در سالهای دهه 1950 دیوید بن گورین، اولین رئیس جمهور رژیم صهیونیستی در پی ایجاد یك اتحاد خاورمیانه ای شامل كشورهای غیرعربی بود. این استراتژی كه  اتحاد پیرامونی نامیده می شد بر این اصل استوار بود كه سیاست خارجی اسرائیل باید متكی بر كشورهای پیرامون و غیر عرب باشد زیرا اسرائیل به دلیل اینكه در محاصره كشورهای عرب متخاصم قرار دارد امكان توسعه روابط سیاسی و اقتصادی را با همسایگان ندارد.به دنبال سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق و ظهور جمهوریهای جدید در قفقاز و آسیای مركزی، رژیم صهیونیستی تلاش گسترده ای برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در این منطقه – كه اكثریت آنرا مسلمانان تشكیل می دادند – آغاز كرد. هدف اصلی این تلاشها از دید اسرائیل پیش گیری از تهدید بنیادگرایی اسلامی و مانع تراشی در برابر گسترش نفوذ عربی و ایرانی در جمهوریهای جدید بود.اسرائیل تلاش می كرد تا تهدید بنیاد گرایی اسلامی را جایگزین خطر كمونیسم كند. دولت اسرائیل در آغاز دیپلماسی و تجارت را بر استفاده از نفوذ داخلی یهودیان در جمهوریهای جدید آسیای مركزی اولویت داد. بدین ترتیب اسرائیل در پایان سال 1992 كشورهای آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیكستان را به رسمیت شناخت و در سال 1993 با تركمنستان روابط دیپلماتیك برقرار كرد. در ژوئن 1992 جامعه دوستی آذربایجان – اسرائیل اجلاسی در حیفا بر پا كرد و درآن خواستار حمایت اسرائیل از دولت آذربایجان در مبارزه اش علیه ارمنستان شد. در سپتامبر همان سال آژانس یهود یك اردوگاه تابستانی برای كودكان قزاقستان و قرقیزستان سازمان داد. در طرف مقابل نیز مقامات سیاسی این كشورها با توجه به نفوذ رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی و اقتصادی آمریكا، برقراری روابط با اسرائیل را كلید توسعه روابط خویش با آمریكا و بهره گیری از كمكهای سیاسی و اقتصادی آمریكا در عرصه های مختلف منطقه ای و جهانی می دانند.

از زمان سقوط شوروی ، دولت اسرائیل در پی گسترش  روابط حسنه با جمهوری های سابق شوروی بویژه در آسیای مركزی و قفقاز بوده است. سیاست استراتژیك اسرائیل در منطقه در جهت پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی افراطی تل آویوتنظیم شده است  یكی از اهداف اسرائیل در منطقه ممانعت از گسترش نفوذ ایران در جمهوری های شوروی سابق بوده است . در آن زمان برای طراحان سیاست خارجی اسرائیل ضرورت داشت كه اطمینان یابند جمهوری های مسلمان علیه تل آویو متحد نمی شوند و به جبهه به اصطلاح مخالفان نمی پیوندند . این مسئله بخصوص در مورد قزاقستان كه به عنوان یك قدرت هسته ای واقعی به استقلال رسیده بود بسیار جدی بود .

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در بررسی  روابط  اسرائیل   با جمهوری های شوروی سابق  چه متغیر های اصلی ای قابل ذکر است؟

به طور كلی وقتی كه روابط رژیم صهیونیستی  با جمهوری های شوروی سابق را بررسی می كنیم ،  هدفهایی در سیاست خارجی آن قابل شناسایی است . این اهداف وابسته به هم بدین شرح اند:

خودداری از تاكید بر جهان عرب در « خاورمیانه بزرگ تر » . بدین معنا كه تعریف از خاورمیانه را گسترش دهیم تا اعراب ، بربرها ، ایرانیان ، اكراد ، تركها و اسرائیلها را هم شامل شود . این یادآور سیاست پیرامونی دیوید بن گوریون تحت عنوان « نگاهی به ماورای حصار عرب » است.

تغییر و منحرف ساختن توجهات از روند صلح خاورمیانه و برجسته نمودن موفقیت های دیگر سیاست خارجی اسرائیل در جهان مسلمان . این سیاست در حال حاضر برای كاهش فشار بر موضع مذاكره اسرائیل در روند صلح پیش رفته است.

حفظ روابط استراتژیك با آمریكا . به دنبال پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی ، اسرائیل در پی حفظ روابط خاص خود با واشنگتن از طریق تغییر نقش خود از یك پست نگهبانی غرب به یك « حامی » یا « مدافع » در مقابل توسعه طلبی نظامی اسلامی بود.

كنترل و تحدید رژیم های متخاصم و ممانعت از گسترش سلاح های كشتار جمعی . در زمان فروپاشی شوروی مقادیر زیادی از سیستم های پیشرفته تسلیحاتی ، مواد درجه بندی شده تسلیحاتی و تسهیلات تولیدی و اطلاعاتی در سرتاسر جمهوری ها گسترده شد . اسرائیل و رهبران غربی به دنبال ممانعت از آن بودند كه این مواد از كنترل آنها خارج شود.

تقویت و برقراری با كشورهای مسلمان میانه رو . در آن زمان اسرائیل تنها به توافقهای صلحی با تركیه و مصر دست یافته بود . روابط با تركیه هنوز چندین سال عقب تر از شكوفایی آن در شكل فعلی بود و توافق های كمپ دیوید همچنان به شكل صلح سردی باقی مانده بود . پیمان های منعقده با سازمان آزادیبخش فلسطین و اردن هنوز به طور تقریبی دو و سه سال به ترتیب عقب بودند.

گسترش بازارهای درجه سه برای فروش تسلیحات . اقتصاد اسرائیل تا حد زیادی وابسته به فروش های نظامی خارجی نسل دوم به منظور تامین سوبسید هزینه های تحقیق و توسعه حفظ مزیت های كیفی تكنولوژی بر دشمنانش است . علاوه بر آن در اقتصادی كه به شدت مبتنی بر صنعت امنیتی است ، صدور تسلیحات بر ارزش دارایی های دولت می افزاید.

تضمین حمایت از جوامع یهودی بومی . به عنوان كشوری كه براساس هویت مذهبی شكل گرفته است ، بر رهبری اسرائیل لازم است تا از جامعه یهود در سرتاسر جهان دفاع و حمایت نماید . این همچنین شامل مكان های تاریخی یهودی و نهادهای فرهنگی است  اسرائیل می خواهد تا یهودیان خارج از كشور را در جایی مناسب نگاه دارد تا در صورت لزوم بتوانند به ا سرائیل كمك كنند.

 

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: روابط اسرائیل با جمهوری آذربایجان از چه زمانی برقرار شد وروند گسترش آن ازابتدا تاكنون با چه فراز ونشیب هائی مواجه بوده است؟

اسرائیل از آوریل ۱۹۹۲ میلادی با جمهوری آذربایجان بصورت دوفاکتو روابط دیپلماتیک برقرار کرد و اولین دیدار رسمی مقامات آذربایجان از اسرائیل در سپتامبر 1992 صورت گرفت. اسرائیل در فوریه 1993 در باكو سفارت باز كرد.در اوت 1995 یك هیات اطلاعاتی اسرائیل وارد باكو شد. این دیدار به عنوان ماموریتی محرمانه برای آموزش ماموران امنیتی جمهوری آذربایجان توصیف شد.

حضور بنیادها و نهادهای صهیونیستی در جمهوری آذربایجان بواسطه پارامترهای متعددی از جمله: اهمیت ژئوپلتیكی منطقه قفقاز، جمعیت مسلمان این جمهوری ، همجواری آن با دریای خزر و وجود منابع نفت و گاز دارای اهمیت می باشد. یكی از نمودها و ابعاد جدی حضور بنیادها و تشكلهای غیر دولتی و مستقل در جمهوری آذربایجان كمك مالی رسمی و غیر رسمی آنها جهت ایجاد و شكل گیری خبرگزاریها، نشریات، روزنامه ها و بطور كلی مطبوعات وابسته به آنها بود تا از این تریبونها اقدام به انتشار اخبار و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلی و پشت پرده این بنیادها در عرصه افكار عمومی مردم این جمهوری و سایر ساكنین منطقه نمایند.

از جمله این بنیادها و نهادهای فعال صهیونیستی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

بنیاد جورج سوروس

بنیاد كمك ملی به دمكراسی

انستیتو صلح و دمكراسی آمریكا

موسسه رسانه های قفقاز

رژیم اسرائیل برخی پروژه های اقتصادی در جمهوری آذربایجان رادر دست دارد كه از این طریق به سودهای كلان اقتصادی و سیاسی نائل می گردد. به عنوان نمونه شركت اسرائیلی سونول كه در حال حاضر فعالیت بسیاری نیز در صنایع نفت عراق برای تامین سوخت ارتش آمریكا دارد از پرنفوذترین شركتهای استخراج نفت در آذربایجان است.

انجام پروژه های اقتصادی محور روابط اسرائیل با آذربایجان می باشد. گفته می شودرژیم صهیونیستی پروژه بزرگ آبیاری قطره ای تحت عنوان (( آیزنبرگ )) را نیز در آذربایجان اجرا نموده یا درحال اجراست.

به نظر مى‏رسد بهبود اوضاع اقتصادى و سیاسى در آذربایجان و وجود زمینه های فعالیت سازمان‏هاى یهود در این كشور از عمده دلایل عدم مهاجرت به اسرائیل بوده است . ایجاد مراكز فرهنگى خیریه و آموزشى یهود توسط دولت اسرائیل و یهودیان آمریكا در این جمهورى از دیگر دلایل مهم كاهش مهاجرت است . چرا كه دوران پرتلاطم آشوب‏هاى سیاسى سال‏هاى اولیه استقلال آذربایجان و جنگ قره‏باغ به پایان رسیده و دولت ومردم آذربایجان با گسترش مناسبات خود با جهان خارج توانسته‏اند تا حدود زیادی بر مشكلات خود فائق آیند . یهودیان در این موقعیت ، جهت گسترش نفوذ خود در جامعه آذربایجان با كمك رژیم اسرائیل و آمریكا فرصت مناسبى را به دست آوردند . در چند سال اخیر علاوه بر كاهش چشمگیر مهاجرت یهودیان به اسرائیل ، مهاجرت معكوس صورت گرفته است.

 

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نگاه اسرائیل به جمهوری آذربایجان در واقع دلایل اهمیت این جمهوری  برای اسرائیل چیست؟

هدف اسرائیل از گسترش دامنه‏ى مناسبات خود با آذربایجان جداى از مسئله یهودیان این كشور ،حضور در صنایع  نفت این جمهورى است.حضور قوى رژیم صهیونیستى در این منطقه موجب تثبیت موقعیت اسرائیل براى رسیدن به اهدافش در منطقه خواهد شد .در این بین با توجه به موقعیت ژئو پولیتیك ،ژئواستراتژیك و ژئو اكونومیك جمهوری آذربایجان ،این كشور برای اسرائیل از جهات مختلف حائز اهمیت است و به صور گوناگون از عنصر یهودیان در راستای منافع وتثبیت موقعیت خود استفاده می كند كه می توان موارد را ذیل را برشمرد:

 

1.بهره‌برداری از یهودیان آذربایجان به عنوان جامعه‌ای كه می‌توان به وسیله آنها در نهادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آذربایجان نفوذ كرد. یهودیان به عنوان حافظان منافع اسرائیل در آن كشور فعالیت می‌كنند. روزنامه ینی آذربایجان وابسته به اركان حاكمیت، چاپ باكو مورخ 2 اردیبهشت 1383 در خبری با عنوان “مراسم یادبود شش میلیون یهودی كشته شده در جنگ جهانی دوم” اعلام كرد مراسمی توسط مركز فرهنگی سفارت اسرائیل با حضور مقامات رسمی و روسای جوامع یهودی آذربایجان و خارج از آن با سخنرانی سفیر اسرائیل برگزار شد كه دراین مراسم “هدایت اوروج اف” مشاور مسائل ملی رئیس‌جمهور آذربایجان سخنرانی كرد(وی اینك رئیس كمیته دولتی اموردینی جمهوری آذربایجان است) او متن پیام الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، به ملت یهود را قرائت كرد. پس از آن،‌به یاد یهودیان كشته شده شمع روشن كردند. این موضوع نمونه‌ای از شگردهای یهودیان و اسرائیلی‌ها برای مظلوم‌نمایی است.

2.بزرگ‌نمایی تهدید ایران و اسلام‌گرایی، استفاده از تهدیدات مشترك دو جانبه و چند جانبه و توسل به ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی

3.نفوذ فرهنگی به كشور مسلمان و شیعه آذربایجان، به كارگیری ابزارها و شیوه‌های فرهنگی از جمله برگزاری فستیوال فیلم اسرائیل در باكو و همچنین برپایی نمایشگاه‌های كتاب برای كودكان و بزرگسالان به مناسبت‌های مختلف. برگزاری تورهای بازدید از اسرائیل توسط آژانس “سخونت” و وابسته فرهنگی اسرائیل در باكو با هزینه سفارت اسرائیل برای آشنایی جوانان مسلمان آذری با صنعت، پیشرفت و توسعه دموكراتیك جامعه اسرائیل و انتقال تجربیات به آذری‌ها. تاسیس جمعیت دوستی جوانان آذربایجان و اسرائیل در تاریخ 5 اردیبهشت 1383 با حضور نمایندگان سازمان‌های بین‌المللی یهودی سخونت و كارمندان سفارت اسرائیل در آذربایجان با هدف توسعه ارزش‌های تاریخی، ملی و معنوی میان ملت‌های آذربایجان و اسرائیل

4.توسعه نفوذ سیاسی به كشورهای قفقاز، بهره‌گیری از اختلافات داخلی جمهوری‌های سابق شوروی مانند اختلاف ارمنستان و آذربایجان یا اختلافات داخلی گرجستان با جدایی‌طلبان آبخازیا و… به مثابه ابزاری برای توسعه نفوذ در این كشورها.

5.جذب نخبگان اقتصادی و سیاسی این جوامع، در این زمینه می‌توان به كمك‌ها و مساعدت‌های مالی رژیم صهیونیستی، چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، به برخی احزاب و روزنامه‌نگاران آذربایجان اشاره كرد. وظیفه این جراید و احزاب نزدیك‌كردن نظر مقامات كشور و افكار عمومی مردم آذربایجان به اسرائیل است. در این زمینه، روزنامه ینی مساوات چاپ باكو به نقل از دیوید استابس، نماینده صندوق جورج سوروس میلیاردر یهودی امریكایی تبار گفت: “این صندوق مبلغ 150 هزار دلار به مطبوعات آزاد آذربایجان كمك خواهد كرد.” این امر آشكارا دست یهودیان و صهیونیسم را در نفوذ به آذربایجان نشان می‌دهد.

6.بهره‌برداری از عوامل و عناصر  آمریكا و دیگر كشورهای همسو اسرائیل برای تحكیم موقعیت خود در آذربایجان علاوه بر ابزارهایی كه خود راسا اقدام به استفاده از آن می‌كند، با توسل به امكانات و توانمندی‌‌های امریكا ، از آنها نیز بهره می‌برد. اسرائیل با  واسطه گری برای  لغو مصوبه 907 كنگره آمریكا (كه تاكنون میسر نشده )موجب شده تا  اذربایجان با چشم دوختن به كمك‌‌های یهودیان آمریكا در توسعه روابط آمریكا با آذربایجان، همكاری‌های بیشتری با اسرائیل كنند. از سوی دیگر، اسرائیل برای حفظ امنیت سرمایه‌های خود در آذربایجان و عدم ایجاد حساسیت در داخل آذربایجان و كشورهای همسایه سعی كرده تا برخی از فعالیت‌ها و كالاهای صادراتی‌اش را با پوشش و علامت شركت‌های ایر كشورها به آذربایجان و كشورهای آسیای میانه صادر كند.

7.حضور در مرزهای شمالی ایران، یكی از مهم‌ترین اهداف اسرائیل در روابط با جمهوری آذربایجان حضور در مرزهای شمالی ایران است.

گذشته از این نیز به گفته ایفریم عنبر دلایل نزدیكی اسرائیل و آذربایجان عبارتند از : ترس از ایران ، ترس از اسلام رادیكال ، بدگمانی نسبت به روسیه ، دوستی با تركیه وتمایل به بخشی از غرب محسوب شدن است.

علاوه بر این نیز اسرائیل از روابط با آذربایجان به دنبال :

-ارائه نمونه والگوئی از داشتن روابط با یك كشور مسلمان بمنظور تاثیرگذاری در سایر كشورهای مسلمان و افزایش تعداد كشورهای مسلمان كه این رژیم را مورد شناسائی قرارمی دهند.

افزایش شكاف درمیان كشورهای مسلمان در قفقاز ،خاورمیانه وخلیج فارس

-كنترل ومهار ایران درراستای كاهش نفوذ ایران در آذربایحان و تضغیف ایران بمنظور كاهش سطح ارتباط وهمكاری ایران با حماس ،حزب الله و سوریه

تاثیر بر رفتار روسیه

تامین بخشی از نیازهای نفتی وگازی

تاثیر گذاری بر تركیه با توجه به بروز سردی در مناسبات اسرائیل – تركیه (دراین شرایط اسرائیل بیش از گذشته به آذربایجان احسای نیاز میكند.چراكه با یكی از زگترین وبا نفوذترین كشور های مسلمان دچهر چالش گردیده و این اتفاق می تواند در میان سایر كشورهای اسلامی به زیان اسرائیل تمام شود)

تاثیر گذاری بر روسیه جهت بهره برداری در رابطه با جالشهایش درخاورمیانه و ایران

اتحاد وتقویت جمعیتهای یهودی درمنطقه و اتصال آن به شبكه های یهودی جهانی درراستای افزایش نفوذ صهیونیسم

 

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر نگاهی به فعالیت و نفوذ  فرهنگی اسرائیل در آذربایجان داشته باشیم به چه موارد و مصداق هایی می توان اشاره کرد؟

 

در خصوص روابط فرهنگی اسرائیل در آذربایجان، مسائل متنوع و مختلفی وجود دارد كه اسرائیلی‌ها با استفاده از آنها سعی در توسعه نفوذ خود در میان نخبگان و جوانان آذری دارند. تشكیل انجمن دوستی جوانان آذربایجانی و اسرائیلی در تاریخ 29 آوریل 2004 در باكو با عضویت اولیه چهل نفر از جوانان و تحصیلكردگان مسلمان آذری یكی از این ابزارهاست. روسلان صادق اف، رئیس انجمن برنامه‌ریزی، هدف این انجمن را گسترش ارتباطات جوانان مسلمان آذربایجان با جوانان یهودی ساكن در آذربایجان و جوانان اسرائیلی در ارتباط با علم نوین و نیز تاریخ گذشته و روابط فرهنگی و دوستی دو جانبه بیان كرد. وی ابراز امیدواری كرد كه این انجمن در مدت كوتاهی بتواند به اهداف خود نائل شود و با سایر سازمان‌های یهودی مرتبط در جهان نیز ارتباط برقرار كند. برگزاری نمایشگاه و كنسرت‌های موسیقی اسرائیل و برنامه‌ریزی تبادل دانشجو میان دانشگاه‌های دو كشور از جمله اقدامات آنهاست. اسرائیلی‌ها با درك بافت فرهنگی،‌مذهبی و اجتماعی جامعه آذربایجان، در برخورد با این كشور معتقدند كه مساله روابط فرهنگی برای این كشور از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا اگر اسرائیل در طراحی مناسبات خود با آذربایجان مقوله فرهنگی را كم رنگ قرار دهد، در بلندمدت زمینه‌های فعالیت خود را از دست خواهد داد. بنابراین، اسرائیل از ابتدای ورود به آذربایجان كوشیده است حضور خود را در قالب فرهنگی بیشتر نمود دهد. این كشور با ارسال دارو و كمك‌های پزشكی به مجروحان جنگی آذربایجان، ارائه كمك‌های بلاعوض به آوارگان قره‌باغ،كمك به ساخت بیمارستان و مراكز فرهنگی، آموزش زبان انگلیسی و رایانه و موزیك سعی در ایجاد نزدیكی به قشر تحصیل كرده این كشور كرده است.

اولین فستیوال فیلم اسرائیل در آذربایجان با همكاری “آژانس سخونت” در باكو مورخ 11 مارس 2004 با ارائه فیلم‌های كارگردان اسرائیلی، مافیسیر، از جمله شركت سه فیلم: اضطراب در كریسمس، دیدگاه‌های یك مرد غربی و حادثه در شهر باكو، به اكران گذاشته شد. در این خصوص، “ایتان نانه” سفیر وقت اسرائیل در باكو گفت: این فرصتی بود كه علاقه‌مندان سینما در آذربایجان با آثار كارگردانان اسرائیلی آشنا شوند. در این میان “اكتای میرقاسم اف” یكی از كارگردانان خانه سینمای آذربایجان اعلام كرد كه برگزاری این فستیوال زمینه‌های توسعه فرهنگی میان دو كشور را گسترش می‌دهد و در نتیجه، دوستی بین مردم آذربایجان و اسرائیل افزون‌تر خواهد شد. همه اینها بیانگر این واقعیت است كه رژیم صهیونیستی اقدامات فرهنگی درآذربایجان را بعنوان یكی ازاولویتها مدنظر دارد.

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:در حوزه فعالیتهای اطلاعاتی اسرائیل در آذربایجان تا چه اندازه ای موفق بوده است ؟

فعالیت‌های اطلاعاتی اسرائیل در آذربایجان در دو زمینه انجام می‌گیرد :

نخست اینكه  تلاش سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل برای توسعه و بسط ارتباط با روزنامه‌نگاران و سران احزاب موافق و مخالف دولت است.

اسرائیل در برخورد با مسائل داخلی آذربایجان علاوه بر اعلام حمایت از حاكمیت آذربایجان سعی دارد در روابط خود با احزاب مخالف، یك رویه میانه و مثبتی داشته باشد تا در آینده در صورت روی كار آمدن این احزاب، قدرت و منافع اسرائیل در آذربایجان حفظ شود. كه البته احزاب كنونی شانس بسیار اندكی برای نیل به قدرت سیاسی دراین كشور دارند.در این بین اوج توسعه روابط اسرائیل با آذربایجان در زمان جبهه خلق به رهبری ایلچی بیك بود. در این دوره اسرائیل سفارت خود را در این كشور به سطح سفیر ارتقا داد.

در سال 2000 جورج سوروس، یهودی میلیونر امریكایی و رئیس بنیاد سوروس، به باكو سفر كرد. در این سفر وی ضمن دیدار با حیدر علی اف، رئیس جمهور وقت آذربایجان، و سایر مقامات بلندپایه آذری ملاقات‌هایی با سران احزاب مخالف داشت كه از جمله می‌توان علی كریم لی رئیس حزب جبهه خلق ، اعتبار محمداف رئیس حزب استقلال ملی ،‌ عیسی قنبراف رئیس حزب مساوات و… را نام برد. شعبه این بنیاد در باكو به ریاست دیوید استابس مساعدت‌ها و كمك‌هایی به روزنامه‌نگاران و احزاب سیاسی موافق و مخالف دولت در آذربایجان می‌‌كرد.

گذشته از این یكی از موضوعات فعالیت سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در آذربایجان در خصوص برقراری امنیت خط لوله نفت باكو- تفلیس – جیحان است. بخش عمده تامین امنیت این خط لوله برعهده شركت‌های اسرائیلی گذاشته شد. در این زمینه، سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) و سرویس اطلاعاتی آذربایجان قراردادهای دو جانبه در خصوص آموزش افسران آذری در اسرائیل امضا كردند.

 

در مورد دومین زمینه این همكاریها ،برخی اخبار و نوشته‌ها حاكی از آن است كه اسرائیل به موازات فعالیت‌‌های عمرانی و كشاورزی در طرحی با نام موشاو در آذربایجان،  وتحت پوشش این فعالیتها اقدام به فعالیت‌های اطلاعاتی در مناطق جنوبی آذربایجان نزدیك به  مرز ایران می‌‌كند.گفته می شود این رژیم با ایجاد مزارع كشاورزی و مكانیزه در كنار مرز ایران مانند شهرهای لنكران، ماسالی و در مناطق شرور و بابك در جمهوری نخجوان اقدام به نصب دستگاه‌های شنود كرده است كه امكان شنود خطوط تلفن همراه ایران و ارتباطات بی‌سیمی یگان‌های نظامی را برای این كشور میسر می‌كند اما دولت باكو هیچ وقت این ادعاها را تائید نكرده است.در این میان تسلط اسرائیل بر یكی از مهم‌ترین و حساس‌ترین سیستم‌های ارتباطی آذربایجان یعنی اپراتوار دوم تلفن همراه این كشور كه توسط شركت اسرائیلی باكسل اداره می‌شود،‌ زمینه فعالیت این رژیم را آسان‌تر كرده است. البته جمهوری آذربایجان با درك حساسیت‌های جمهوری اسلامی ایران،‌ هر گونه فعالیت امنیتی اسرائیل علیه ایران را درك كرده و آن را جنگ روانی از طرف محافل ایرانی علیه جمهوری آذربایجان قلمداد كرده است. البته رژیم صهیونیستی، تاکنون از صدور فن آوری های ارتباطی و همچنین سرمایه گذاری در بخش صنعت و اشتغالزایی به جمهوری آذربایجان خودداری کرده و در عین حال با لابی ارمنی برای تقویت جدایی طلبان قره باغ، همکاری های گسترده ای داشته است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه میزانی همكاری نظامی جمهوری آذربایجان با اسرائیل وجود داشته و این همکاری ها به چه سمت و سویی حرکت کرده است ؟

از تجربیاتی كه اسرائیل بدست آورده است ، اغلب گفتگو با رهبران نظامی و سرویس های امنیتی را آسان تر و سودمند تر از گفتگو با هیات های سیاسی یافته است .روابط ارتش با ارتش یا روابط نظامی معمولاً به صورت مخفیانه و عاری از ملاحظات سیاسی اداره می شود و عوامل غیر عینی این روابط را توجیه می نمایند . علاوه بر این تل آویو به دلیل برتری های نظامی كه قادر به ضربه زدن به هر نقطه دنیا با فن آوری های بزرگ و پیچیده می باشد اعتبار بسیاری بدست آورده است. از این رو همكاری نظامی و امنیتی اسرائیل ، ابزار سیاست خارجی است كه با آن كشور های غیر قابل كنترل رابه نوعی به سوی خود جذب می كند . از آن جا كه رهبران اسرائیلی ، مسائل امنیت ملی (و تهدیدها ) را به عنوان تهدیدی مطلق و بالقوه برای ماهیت اسرائیل تفسیر می كنند ، دولت های اسرائیلی جذب و جلب ارتشها و سرویس های امنیتی در سرتاسر جهان را بسیار سودمند یافته اند.

 

همكاری های نظامی و امنیتی نه تنها ایجاد كننده منابع عظیم اطلاعاتی در مورد ارتش های ملی ، تهدیدات بالقوه و تواناییهای احتمالی است ، بلكه برای توسعه بازارهای آتی برای سخت افزارهای نظامی اسرائیل نیز بسیار سودمنداست . در برخی مراحل دولت های اسرائیلی می توانند خواهان افزایش دخالت و جذب مردم و حتی به رسمیت شناخته شدن آنها شوند.

اسرائیل در اتحاد شوروی سابق روابط نظامی ، امنیتی و اطلاعاتی را توسعه داده است . در آسیای مركزی ، شریك و همتای مشتاقی چون ازبكستان پیدا كرده است و در قفقاز نزدیكترین روابط نظامی و امنیتی را با آذربایجان توسعه داده است.

نائه ، سفیر اسرائیل می گوید : همسایگان خطرناك و تاریخ و پیشینه سركوب ، اسرائیل و آذربایجان را متحدین طبیعی كرده است كشورهایی كه دوستان زیادی ندارند تمایل به پیدا كردن یكدیگر دارند. در این بین ثابت شده است كه در جنگ  ناگورنو قره باغ ، اسرائیل به آذربایجان تسلیحات می فروخته است . درصورت صحت این اخبار مشخص می شود كه تسلیحات ارائه شده كارساز نبوده است.هرچند كه در اشعال اراضی آذربایجان روسیه نقش اساسی را دارد و در دوره حاكمیت جبهه خلق سیاستهای این دولت سبب ازدست رفتن بخشی از اراضی آذربایجان شد.

در دسامبر 1998( روزنامه یومیه انگلیسی زبان تركیش) در مصاحبه با صفر ابی یف وزیر دفاع آذربایجان  نوشت :  اسرائیل از نزدیك بر مسائل امنیتی و دفاعی قفقاز نظارت دارد . » هنگامی كه از وی سوال شد كه آیا آذربایجان به دنبال برقراری روابط نظامی بیشتر با اسرائیل است . او بدون ارائه پاسخی صریح گفت: « تمامی كشورها به طور طبیعی و معمول به دنبال برقراری روابط عادی با دیگران هستند. وی به « تحركات مشترك » با ارتش های گرجستان ، تركیه و اسرائیل اشاره كرد اما از ارائه جزئیات بیشتر خودداری نمود.

این قابل درك است كه كسی كه مسئول دفاع از آذربایجان در مقابل تهدیدات خارجی است ، ظاهراً برای هدف « مقابله با تهدیدات مشترك و حمایت از خط لوله باكو – جیحان » ترجیح می دهد در خصوص موضوعات بالقوه حساس نظیر همكاری مستقیم آذربایجان با ارتش اسرائیل بحثی نكند.

علیرغم عدم تمایل ارتش آذری برای بحث درباره همكاری با اسرائیل ، چنین تلاش های همكاری از طریق منابع دیگری ثبت گردیده است . آژانس خبری جمهوری اسلامی گزارش داده است كه « یك هیات نمایندگی اطلاعاتی اسرائیل در اوت 1995 به عنوان یك ماموریت مخفی برای تعلیم افراد امنیتی آذربایجان به باكو آمدند.و چند سال بعد یعنی در 1999 فاش شد كه كارشناسان امنیتی تركیه و اسرائیل برای تعلیم « واحدهای حفاظت شخصی » علی اف به آذربایجان دعوت شده بودند.گذشته از این نیز چنین همكاری در زمینه امنیت هوایی هم دیده شده است . هواپیمای توپولف ریاست جمهوری در محل بت شمش توسط صنایع هواپیماسازی اسرائیلی نوسازی شد.

همچنین گزارش گردید كه یك شركت امنیتی اسرائیلی به نام خدمات امنیتی ماگال برای بهبود امنیت فیزیكی در فرودگاه باكو قرارداد بسته است . ماگال در حمایت زیر بنایی و فن آوری امنیتی موانع فیزیكی از جمله رویارویی و ممانعت از مهاجم ، متخصص است و قراردادهای متعددی برای بالا بردن سطح كیفی پارامتری های امنیتی در تعدادی از فرودگاه های بین المللی را به خود اختصاص داده است.

برخی منابع ادعا كرده اند كه قراردادهای ماگال شامل تعهداتی برای تامین خدمات امنیتی برای خط لوله باكو – جیحان است ، هر چند كه صحت این گزارش ها را نمی توان به طور مستقل تایید كرد . این گزارش ها اظهار می كنند كه موفقیت های ماگال در منطقه نمایانگر و حاكی از آن است كه چگونه دیگر تجارت های امنیتی اسرائیل كه از موشكافی های عام

دور مانده ، وارد بازار آذربایجان شده است . اما گزارش های سالانه ماگال ، آذربایجان را به عنوان یك منبع درآمد برای همكاری ثبت كرده اند.

حساسیت مساله همكاری‌های نظامی بین آذربایجان و اسرائیل به دلیل عدم انعقاد صلح میان ارمنستان و آذربایجان و احتمال افشای همكاری نظامی اسرائیل با دولت آذربایجان، می‌تواند به روابط این رژیم با كشورهای اروپایی به خصوص فرانسه لطمه وارد كند (فرانسه بزرگ‌ترین حامی ارمنستان از نظر سیاسی بعد از روسیه است). هم چنین این امر ممكن است موجب تقابل لابی یهود و ارامنه در آمریكا شود. به همین علت اسرائیل سعی دارد روابط نظامی خود با باكو را به صورت پنهانی و بدون بازتاب در رسانه‌ها ادامه دهد. البته به نظر نمی رسد همكاریهای نظامی اسرائیل با آذربایجان آنگونه باشد كه توان نظامی آذربایجان را تا میزانی كه توازن درقفقاز را برهم زند افزایش دهد.

در سال 2008 اسرائیل قرارداد فروش سلاح به جمهوری آذربایجان را به ارزش صد میلیون دلار امضا كرد. این در حالی است كه اسرائیل در طول چندین سال اخیر به ارزش صدها میلیون دلار اسلحه به آذربایجان فروخته است. این قرار دادها بیشتر شامل موشك انداز، تجهیزات شركت اسرائیلی “سولتام” و دو نوع توپ تولید صنایع نظامی و تجهیزات بی‌سیم و رادار و سایر وسایل ارتباطی می‌شود.در سال 2008 برخی مطبوعات باكو به نقل از منابع نظامی جمهوری آذربایجان نوشتند: این كشور علاقه بیشتری به دریافت هواپیماهای بدون خلبان “هرون” ساخت اسرائیل دارد و در نظر دارد طی چند سال آینده، ارتش را به این نوع هواپیما مجهز كند. بنابر این گزارش، گروهی از افسران ارتش جمهوری آذربایجان اخیرا از اسرائیل دیدار كردند و با هواپیماهای نظامی و سیستم‌های ضد هوایی تولید اسرائیل آشنا شدند. این گروه هم چنین در بازدید از شركت‌های نظامی اسرائیل با مشخصات فنی و چگونگی بهره‌برداری از هواپیمای بدون خلبان “هرون” آشنا شدند.

روزنامه‌ ینی‌مساوات هم با استناد به گزارش مندرج در سایت خبری روس زبان “ایزوروس” كه مركز آن در اسرائیل است، آورده است: هیاتی از مقامات عالی رتبه جمهوری آذربایجان سفر پنهانی به اسرائیل داشتند. در چارچوب این سفر، از پایگاه‌های صنایع نظامی اسرائیل بازدید كردند و با مقامات امنیتی – نظامی نیز دیدار و مذاكراتی داشتند. ینی‌مساوات در ادامه این مطلب نوشته است: دولت آذربایجان در روابط خود با اسرائیل به مرحله جدی گام نهاده و آماده است در این مرحله روابط امنیتی – نظامی خود را با اسرائیل برقرار كند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر  به گستره روابط اقتصادی باکو و تل آویو نگاهی داشته باشیم این روابط تا چه میزانی گسترش یافته است؟

مجمع تجاری آذری – اسرائیلی به عنوان یك پروژه انجمن دوستی اسرائیل – آذربایجان در سال 2002 آغاز به كار كرد . «‌برای ارتقای روابط بیشتر و گسترده تر میان آذربایجان و اسرائیل ، از طریق تامین و تهیه اطلاعات و تماس ها با بازرگانان در دو كشور  ایجاد شد.

تجارت های مختلف از صنایع متفاوت ، از جمله ساختمانی ، توریسم و جهانگردی ، هوانوردی و فن آوری كامپیوتر در این مجمع فعالیت داشتند . این مجمع همچنین برنامه دارد تا ماموریت تجاری به اسرائیل انجام دهد و از همتایان اسرائیلی دعوت كند تا از آنجا دیدن نموده و به كشف فرصت های اقتصادی در این جمهوری سابق شوروی بپردازند.

به گفته الگا دالبرت ، یك دیپلمات اسرائیلی سفارت در باكو ، مجمع تجاری به این دلیل آغاز شد كه سفارت اسرائیل قادرنبود تا جوابگوی تعداد تقاضاهای رسیده از سوی تجار و سرمایه گذارانی باشد كه علاقمند تجارت در آذربایجان هستند

او اضافه كرد در حال حاضر توجه به آذربایجان افزایش یافته است و سفارت نمی‌تواند جوابگوی آن باشد

ادوارد چرنین ، رئیس انجمن دوستی آذربایجان – اسرائیل گفته است : « دو كشور چیزهای زیادی دارند تا به هم ارائه كنند . »‌چرنین اشاره كرده است كه « آذربایجان دارای منابع طبیعی غنی و اسرائیل دارای فن آوری پیشرفته است  »

در حال حاضر اسرائیل دومین وارد كننده بزرگ نفت از آذربایجان است و همچنین وارد كننده كالاهای دیگر نیز نظیر ماهی دریای خزر می باشد

در حال حاضر یهودیان آذری كه به اسرائیل مهاجرت كرده بودند ، شروع به بازگشت به این جمهوری سابق شوروی كردند تا در تجارت و سرمایه گذاری آینده آذربایجان نقش داشته باشند

در حالی كه میزان سرمایه گذاری از سوی یهودیان شوروی سابق به آن سطحی كه انتظار می رفت نرسیده است اما میزان تقاضای لازم برای توجیه پروازهای مستقیم هفتگی تل آویو – باكو را موجب شده است

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:عدم تخریب چهره اسرائیل در جمهوری آذربایجان تا چه اندازه ای در گسترش روابط دو جانبه نقش داشته است ؟

رژیم صهیونیستی به موازات ترویج تفكرات صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، تبلیغ آیین یهود به ویژه در میان جوانان و آوارگان جنگ قره‌باغ در پوشش فعالیت‌های خیریه، تلاش زیادی نیز كرده است كه مانع هر‌گونه انتقاد از یهودیت به ویژه صهیونیست‌ها در جمهوری آذربایجان شود. صهیونیست‌ها با استفاده از ابزارهای خود كوشیده‌اند صداهای مخالف یا منتقد را در جمهوری آذربایجان خاموش یا معتدل كنند. این اقدام موازی با هدف مظلوم نمایی قوم یهود است. این گونه اقدامات صهیونیستها در اقصی نقاط جهان نیز انجام می‌شود. برای نمونه در فرانسه و آلمان نیز انتقاد از صهیونیست‌ها به راحتی صورت نمی‌گیرد. دستور تعطیلی شبكه المنار لبنان و شبكه سحر – 2 ایران در فرانسه در سال 2005 به علت پخش یك سریال افشاگرانه در مورد جنایات رژیم صهیونیستی، در راستای همین قانون صورت گرفت.

در جمهوری‌های قفقاز از جمله ارمنستان و آذربایجان رژیم صهیونیستی با حساسیت بیشتری سعی دارد مانع هر جریان منتقد یا مخالفت صهیونیسم شود. برای نمونه، در اوایل سال 2005 آرمن آوتیسیان، رهبر اتحادیه آریایی – ارمنی ارمنستان كه اظهارات افشاگرانه‌ای در مورد تحركات رژیم صهیونیستی در ارمنستان داشت، دستگیر شد. دستگیری وی پس از آن انجام شد كه وزارت امور خارجه آمریكا در گزارش سالانه خود با عنوان یهودی ستیزی در جهان از یهودی ستیزی در ارمنستان ابراز نگرانی كرد. در سال 2004 چاپ آذری كتاب نبرد من نوشته آدولف هیتلر در جمهوری آذربایجان به یك موضوع جنجالی از سوی یهودی‌ها تبدیل شد.نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان در اواخر سال 2004 با یورش به محل نشریه خورال، عوض زینالی، مترجم و ناشر كتاب نبرد من را دستگیر كردند و آنها را در اداره جنایات سازمان یافته جمهوری آذربایجان تحت بازجویی قرار دادند. عوض زینالی این اقدام را ناشی از فشار سفارت رژیم صهیونیستی در باكو و جامعه یهودیان جمهوری آذربایجان دانست. در پی چاپ این كتاب در جمهوری آذربایجان، سفارت رژیم صهیونیستی از دولت باكو خواست كه هر چه سریع‌تر نسخه‌های این كتاب را جمع‌آوری كند.

در كتاب نبرد من، اگر چه دیدگاه‌های نژاد پرستانه توسط هیتلر مطرح شده است، هیتلر در این كتاب با استناد به برخی از فجایع تاریخی كه توسط یهودیان افراطی انجام شده، از آنها انتقاد كرده است. واكنش تند رژیم صهیونیستی به ترجمه آذری كتاب نبرد من، به علت نگرانی صهیونیست‌ها از فاش شدن واقعیت‌های مربوط به اقدامات صهیونیست‌ها در جمهوری آذربایجان است. اساس سیاست رژیم صهیونیستی این است كه مانع انتشار هرگونه مطالب ضد صهیونیستی در هر جای دنیا شود. فشارهایی كه در فرانسه به روژه گارودی، نویسنده معروف فرانسوی، به علت افشای دروغ بودن ادعای صهیونیست‌ها در مورد كشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم وارد شد، این موضوع را تایید می‌كند. فشارها برای جمع‌آوری ترجمه كتاب آذری نبرد من نیز در این راستا قابل ارزیابی است

با اینكه هیچ تاریخ و فرهنگ مشتركی بین مسلمانان جمهوری آذربایجان و صهیونیست‌ها وجود ندارد، ولی رژیم صهیونیستی از طریق ایجاد انجمن‌ها در این جمهوری می‌خواهد به دروغ چنین وانمود كند كه بین جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی تاریخ و فرهنگ مشترك وجود دارد

رژیم صهیونیستی به شدت در تلاش است تا جامعه نخبگان، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی جمهوری آذربایجان را جذب و هدایت كند. در اجرای این طرح صندوق مربوط به جورج سوروس میلیاردر صهیونیستی تا كنون هزاران دلار هزینه كرده است.

در جمهوری آذربایجان همواره مراسمی برای بزرگداشت كشته شدگان یهودی در جنگ جهانی دوم برگزار می‌شود.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به طور کلی اهداف اسرائیل در برقراری، ارتباط و حضور در قفقاز و آذربایجان را چه می دانید؟

باختصارو تیتروار می توان اهداف اسرائیل در آذربایجان را:

افزایش مشروعیت جهانی و منطقه ای خویش

تضعیف عامل دین در مناقشه فلسطین

تسهیل مهاجرت یهودیان منطقه به سرزمینهای اشغالی

استفاده از پتانسیل این كشورها در امور اقتصادی و سیاسی در جهت تامین منافع خود در منطقه

جلوگیری از گسترش بیداری اسلامی در منطقه

دستیابی به سودهای كلان اقتصادی با سرمایه گزاری در منطقه

استفاده از نفت و گاز منطقه برای تامین انرژی مورد نیاز خود

جلوگیری از توسعه روابط كشورهای این منطقه با ایران و نفوذ اسلام سیاسی در منطقه

جلوگیری از صدور توان هسته ای كشورهای این منطقه بویژه قزاقستان به كشورهای خاومیانه

یكی از اهدافی كه به طور جدی در دستور كار رژیم صهیونیستی در ارتباط با جمهوری آذربایجان قرار گرفته است اقدام به «لابی سازی» است كه در این فرآیند مراحل زیر در حال اجراست:

ـ سازماندهی یهودیان داخل جمهوری آذربایجان

ـ متشكل كردن یهودیان آذری الاصل مهاجرت كرده به سرزمین های اشغالی

ـ ایجاد پیوند میان آنها و به تبع آن تشكیل سازمانی بزرگ تر

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نقش سازمان ها و مجمع هایی همچون مجمع جهانی اسرائیل ـ آذربایجان در رابطه بین باکو و تل آویو چه می باشد؟

طی تلاش های یك ساله گذشته این رژیم موفق گردیده تا یهودیان آذری مهاجر به سرزمین های اشغالی را در قالب «مجمع جهانی اسرائیل ـ آذربایجان» ساماندهی كرده و زمینه عملیاتی یك سلسله اقدامات و برنامه های دیگر در آذربایجان را فراهم سازد.

این ایده توسط « یودا آبراموف» نماینده یهودی پارلمان آذربایجان مبنی بر «ایجاد همكاری میان جمعیت های آذربایجانی ترك با جمعیت های یهودی» و با حمایت كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا مطرح گردید. ناظم ابراهیم اف در این رابطه ضمن اشاره به تعلق این ایده به آبراموف در این باره اعلام داشت: ما نسبت به پیشنهاد یودا آبراموف رئیس گروه دوستی پارلمانی آذربایجان ـ اسرائیل مبنی بر ایجاد همكاری میان جمعیت های آذربایجانی با جمعیت های یهودی نیز نظر مثبتی داریم و امیدوارم این ایده در آینده عملی شود.

اقدامات آغازین این پروژه توسط «یوسف شاگال» نماینده كنست رئیس گروه دوستی اسرائیل ـ آذربایجان و شهروند یهودی سابق آذربایجان به عمل آمد. وی طی یك سال گذشته فقط سه بار در ارتباط با این پروژه به آذربایجان سفر كرد. بر اساس شواهد او رایزنی های بسیاری را با دولت پارلمان و یهودیان آذربایجان در این خصوص به عمل آورد.

نقش آفرین دیگر در این رابطه كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا بود. این كمیته در عادی سازی و علنی سازی غیر حساسیت بر انگیز موضوع نقش به سزایی داشت. این كمیته همچنین پوشش سیاسی قومی مناسبی برای توجیه  مواضع دولت آذربایجان در قبال تاسیس مجمع بین المللی اسرائیل ـ آذربایجان بود. ورود فعال و بسیار جدی كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا به این پروژه به نوعی پیگیری ارتباطات رسمی با یك اقلیت ملی محسوب می شود.

در تاریخ 25 اسفند 1385 ناظم ابراهیم اف رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا طی اظهاراتی كه توسط «آپا» منتشر شد برای اولین بار و به طور غیر مستقیم از شركت هیئت آذری در اجلاس مذكور خبرداد. بنا به خبر آپا رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانی ها دنیا با بیان اینكه در اسرائیل نزدیك به 100 هزار آذربایجانی یهودی الاصل زندگی می كنند و جمعیتی را تاسیس نموده اند، اعلام كرد كه قرار است همایش این جمعیت در آینده نزدیك برگزار گردد. وی افزود: ما نیز قصد داریم نمایندگان كمیته را جهت شركت در این همایش عازم اسرائیل نماییم.

 

همانگونه كه از نحوه بیان بر می آید سخن از شركت نماینده مشخصی از طرف دولت آذربایجان در این اجلاس به میان نمی آید. نكته قابل تامل دیگر اینكه تا تاریخ 13 فروردین 1386 نام و عنوان این سازمان در دست تاسیس عنوانی غیر رسمی بود و هنوز عنوان رسمی مجمع بین المللی اسرائیل ـ آذربایجان به آن داده نشده بود. در تاریخ 20 فروردین 1386 به ناگهان و بطور رسمی اعلام می گردد كه ناظم ابراهیم اف رئیس كمیته آذربایجانی های دنیا در راس هیئتی  راهی اسرائیل شده و با تعدادی از وزرا و شخصیت های رده بالای رژیم صهیونیستی دیدار كرده و بدین ترتیب اهمیت این اقدام و موضع رسمی دولت باكو را در قبال عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی به نمایش می گذارد.

تعداد شركت كنندگان در این اجلاس بر اساس اعلام منابع صهیونیستی بالغ بر 400 نفر بوده است كه اهم شركت كنندگان به شرح زیر بوده اند:

درتركیب هیئت 20 نفره جمهوری آذربایجان به سرپرستی  ناظم ابراهیم اف رئیس كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا سیمون ایخیل اف رهبر یهودیان كوهستان آذربایجان ،یودا آبراموف طراح و پیشنهاد دهنده اصلی این تشكیلات، میخائیل بارگان دبیر اول سفارت اسرائیل در آذربایجان و تعدادی از هنرمندان و خوانندگان آذربایجان(احتمالا یهودی ـ چرا كه نام آنها اعلام نگردیده است)  و افرادی از نهادهای ذیل حضور داشتند:

– نمایندگان كارفرمایان یهودی آذربایجان

– كارفرمایان یهودی مسكو و سن پترزبورگ

– سفیر تركیه در سرزمین های اشغالی

– شركت سه تن از وزرای دولت اولمرت در این اجلاس

بدین ترتیب در تاریخ 24 فروردین 1386تشكیلاتی پا به عرصه وجود گذاشت كه به زعم رژیم صهیونیستی در فرآیند خود زمینه ساز رخدادها و ایجاد شرایط جدید و تسهیل كننده در راستای اهداف اسرائیل خواهد بود.

آنچه مسلم است اینكه ایجاد و فعال سازی چنین تشكیلاتی برای رژیم صهیونیستی اهمیت بسیار بالا و حیاتی دارد. اهدافی كه در راستای تاسیس این تشكیلات تعقیب می گردد به دو دسته قابل تقسیم است:

الف: اهداف رسمی و آشكار

ـ انجام وظایف سفارت آذربایجان در سرزمین های اشغالی تا زمان گشایش رسمی آن در اسرائیل

ـ متحد ساختن كلیه آذری ـ یهودی های ساكن اسرائیل و ایجاد هماهنگی در فعالیت یهودیان آذربایجانی الاصل مقیم اسرائیل

ـ برقراری روابط رسمی با كشورهای اسلامی غیر مخالف با رژیم صهیونیستی

ـ ایجاد قرابت و نزدیكی بیشتر میان آذربایجانی ها و یهودیان

ـ حمایت از روند گسترش مناسبات میان آذربایجان و اسرائیل

ـ تلاش برای برقراری روابط هر چه نزدیك تر بین دو طرف در زمینه سیاسی اقتصادی و فرهنگی

ـ تحكیم هر چه بیشتر روابط دوستی فرهنگی و كاری و تحكیم مناسبات دوستی و هم پیمانی بین دو كشور

ـ ایفای نقش دیپلماسی مردمی توسط این تشكیلات با هدف(به اصطلاح) رسانیدن حقایق آذربایجان و تمام حوادث آن به جامعه اسرائیل

ـ گسترش و توسعه همكاری با سازمان های یهودی فعال در كشورهای جهان از جمله در آمریكا

ب: اهداف غیر آشكار و اعلام نشده

سازماندهی گروه نفوذ اخیر یكی از اقدامات استراتژیك و دراز مدت یهود و صهیونیسم در آذربایجان است. در فرآیند این اقدام رژیم صهیونیستی اهداف بسیار با اهمیتی را دنبال می نماید كه از جمله آنها می توان به محورهای زیر اشاره داشت:

ـ تلاش برای جایگزینی ایدئولوژی قومی ـ ملی(پان تركسیم و پان آذریسم) بجای باورهای دینی(شیعی) از جانب رژیم صهونیستی.

در این رابطه تلاش رژیم صهیونیستی برای بزرگنمایی خطر ایران به عنوان عامل تهدید مشترك به عنوان تابعی از متغیر فوق الذكر و اظهارات متعدد مقامات رژیم صهونیسیتی قابل تامل است.

ـ ممانعت از روند گسترش حوزه فكری و گستره جمعیتی اسلامی ـ شیعی در آذربایجان و منطقه قفقاز

در این رابطه یهودیان صهیونیست عملیات حضور در اركان تاثیر گذار مثل كمیته دولتی امور سازمان ها و تشكل های دینی آذربایجان را نیز آغاز كرده اند. طی خبری كه چندی پیش در رسانه ها و مطبوعات این كشور منتشر گردید گفته شد كه جهت تصمیم گیری و هدایت امور كمیته مذكور شورایی مركب از دو یهودی یك مسیحی ارتدكس روس و دو مسلمان(رئیس دانشگاه اسلامی باكو و معاون سنی اداره مسلمانان قفقاز) تشكیل شده است.

با عنایت به حضور دو یهودی یاد شده در این شورا می توان حدس زد كه سیاستگذاری های آنها در راستای  افزایش نفوذ خود و جلوگیری از ترویج اسلام سیاسی خواهد بود.

پدید آوردن نسل جدید آذری ـ اسرائیلی و به تبع آن تربیت و پروراندن گروه نخبگان ترك ـ یهودی در یك فرآیند میان مدت با هدف در اختیارگیری مدیریت كلان جامعه آذربایجان و اركان قدرت در این كشور.

ایجاد یك فرآیند مطالعاتی و پژوهشی در ارتباط با تاریخ موسیقی صنایع دستی و حتی ورزشی آذربایجان در قالب مجمع بین المللی اسرائیل ـ آذربایجان. این امر نشانگر وجود اهداف دراز مدت جمعیت شناختی و روان شناختی یهودیان صهیونیست در آذربایجان است.

این مجمع دارای ساختار مركبی است و در آن بخش های مطالعاتی و سیاست گذاری مختلف تعبیه شده است. در این مجمع شعباتی در ارتباط با مطالعات تاریخی فرهنگی اجتماعی موسیقی صنایع دستی و حتی امور ورزشی ایجاد گردیده است. مجمع مذكور در تمامی شهرهای سرزمین های اشغالی دارای شعباتی خواهد بود.

گفته شده است كه به تمامی آنها حقوق داده خواهد شد بطوری كه هیچ مشكل مالی نداشته باشند. این امر مستلزم منابع مالی و پشتیبانی بسیار قوی و قدرتمندی است. این مجمع دارای یك رئیس است كه در حال حاضر همان یوسف شاگال است. وی دارای دو معاون یهودی یكی از آذربایجان و دیگری از روسیه می باشد.

چنانكه ملاحظه می گردد تمامی اركان اداری و سیاستگذاری این مجمع در دست یهودیان است .البته این امر می تواند بیانگر نگرانی یهودیان صهیونیست از نفوذ آذری های غیریهودی در این تشكیلات باشد كه در جای خود اقدامی بسیار قابل تامل است. بنظر می رسد كه این فرآیند یكی از عوامل نگرانی تشكیلات یاد شده از نقطه نظر امنیتی ـ سیاسی باشد.

بنابر اظهارات یودا آبراموف این تشكیلات از جانب منابع زیر پشتیبانی مالی خواهد شد:

– كارفرمایان یهودی آذری الاصل سرزمین های اشغالی

– كارفرمایان یهودی موجود در آذربایجان و روسیه

– حامیان سیاسی گروه اسرائیل ـ آذربایجان

گروه دوستی پارلمانی اسرائیل ـ آذربایجان متشكل از 9 نماینده پارلمانی مشهور و بسیار بانفوذ در فضای اجتماعی ـ سیاسی جامعه اسرائیل هستند.

– یهودیان آذربایجانی الاصل در اروپا و آمریكا و دیگر كشورها

– كمیته دولتی امور آذربایجانی های دنیا

این كمیته در اصل نقش  پوششی قانونمند نمودن  ارتباطات صهیونیست ها و سازمان ها و لابی های صهیونیستی با عوامل یهودی خود در آذربایجان و همینطور عادی سازی آمد و شد عوامل یهودی خود به عنوان آذربایجانی به آذربایجان را بر عهده دارد چرا كه در غیر این صورت اتهامات زیادی از جانب مسلمانان و دیگر محافل ضد یهودی و ضد صهیونیستی متوجه دولت آذربایجان می گردید لذا با این كار ضریب آسیب پذیری مناسبات دولت آذربایجان با رژیم صهیونیستی كاهش یافته و اساس مقبولی برای توجیه این مناسبات را بوجود می آورد.

همه این تلاشها برای آن صورت می گیرد كه باكو برای حل مشكلات منطقه ای و بین المللی خود و جلب نظر هرچه بیشتر آمریكا برای حل این مشكلات بویژه بحران قره باغ از لابی ارمنی آمریكا بهره برداری كند بگونه ای كه الهام علی اف در سال 1999 درواشنگتن گفت :‌ « ما اكنون در آمریكا یك لابی داریم و آن جامعه یهود است … صرف نظر از اینكه لابی ارمنستان چقدر قدرت دارد من فكر می كنم لابی یهود قدرتمند تر است.

اما برغم این تلاشها هنوز لابی ارمنی كمك قابل توجهی به آذربایجان علی الخصوص در حل مناقشه قره باغ نكرده است.

نتیجه‏اى كه در خصوص جامعه یهودیان و روابط آذربایجان و اسرائیل مى‏توان به دست آورد این است كه گسترش روابط دو كشور نشأت گرفته از نیازهاى اساسى و استراتژیكشان مى‏باشد . این دو دولت به لحاظ ساختار سیاسى كه از نظر روند تشكیل حكومت و بحران‏هایى كه در طول تأسیس كوتاه ‏مدت خود با آن روبه‏رو بودند ، موجب شده تا تنها در راستاى حفظ منافع خود عمل كنند . این مسئله مهم وجود دارد كه اسرائیل در قالب طرح خاورمیانه بزرگ آمریكا، براى تسلط بر منطقه آسیاى میانه و قفقاز حركت مى‏كند.

هدف اصلى آمریكا تسلط برنفت و گاز منطقه و مقابله با نفوذ اروپا در این منطقه و فشار به  ایران  و معامله با روسیه است . آذربایجان به جهت داشتن ذخایر عظیم نفتى و موقعیت استراتژیك خاص خود علاوه بر این كه تولید كننده نفت است ، مسیر انتقال نفت و گاز سایر كشورها به بازارهاى جهانى هم مى‏باشد . اسرائیل با درك این واقعیت و با استفاده ابزارى از جامعه‏ى اندك یهودى ساكن در آذربایجان سعى دارد با ارائه آموزش‏هاى مذهبى یهود و ایجاد روحیه وطن ‏پرستى اسرائیلى در آنها ، در همواركردن مسیر نفوذ خود در منطقه از آنها استفاده نماید . لذا ایجاد تعصبات مذهبى و گرایش به اسرائیل مقدمه این كار است ، چرا كه یهودیان آذربایجان جزء یهودیان لائیك هستند و هیچ تعصبى نسبت به جنگ اعراب و اسرائیل و سرنوشت آن كشور ندارند . به همین دلیل اسرائیل با صرف هزینه‏اى گزاف و با ایجاد ارتباط میان یهودیان آذربایجان و سایر جوامع یهودى جهان به خصوص آمریكا مى‏كوشد تا حس ناسیونالیستى و اعتقادات مذهبى را در جوامع یهودى آذربایجان تقویت كند و از سوى دیگر با قدرت یافتن یهودیان در این كشور ، اسرائیل بتواند همانند نفوذ یهودیان در آمریكا از نفوذ یهودیان در آذربایجان نیز بهره‏مند شود . در این خصوص جمله معروف نخست وزیرپیشین و معدوم اسرائیل ، آریل شارون در درك مطلب ما را یارى خواهد داد . در سوم اكتبر سال 2001 وى در نطق مشهورى خطاب به شیمون پرز ضمن اعلام اینكه ما آمریكا را كنترل مى‏كنیم ، گفته بود : « هر وقت كه ما كارى انجام مى‏دهیم تو به من مى‏گویى آمریكا ممكن است در مقابل اقدام ما این كار را كند یا آن كار را كند . من هم مى‏خواهم مسئله‏اى را به شما  بوضوح روشن سازم : نگران فشار آمریكا بر روى اسرائیل نباش . ما مردم یهود ، كنترل آمریكا را در دست خود داریم و آمریكایى‏ها نیز این را مى‏دانند.

سیاستمداران آذربایجان چنین می اندیشند كه برای حفظ استقلال وتمامیت ارضی كشورشان وحل بحران قره باغ و جهت بازسازى ویرانى‏هاى به جا مانده از جنگ قره‏باغ و توسعه هرچه بیشتر اقتصاد خود نیازمند كمك‏هاى آمریكا هستند و اسرائیل در این خصوص ، نقش میانجى را بازى مى‏كند تا از این طریق خود را بیشتر به این كشور نزدیك كند . هرچند كه دراین راستا پس از دودهه هیچ اقدامی به نفع آذربایجان صورت نگرفته است.

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: روابط اسرائیل – آذربایجان چه تاثیری بر منافع ایران دارد؟

آنچه مسلم است اسرائیل بصورت مستقیم نمی تواند نقشی در حركتهای ضدایرانی درآذربایجان داشته باشد .اما باحتمال زیاد این رژیم در پشت صحنه و با عناصر واسطه در تنظیم واجرای برنامه های خود علیه ایران ایفای نقش می كند.با نگرش به رویكرد سیاست خارجی ایران به رژیم اسرائیل و با درنظر داشت موارد واگرائی های ایران وآذربایجان درعرصه سیاستهای خارجی وداخلی از یكسو و مشكلات موجود ایران در مناسبات با غرب بوسژه آمریكا و با تعداد نسبتا زیادی از كشورهای مسلمان درخاورمیانه وخلیج فارس عملا اتحادی نانوشته میان این كشورها علیه ایران در عرصه های نرم افزاری وسخت افزاری پدید آمده است.

در این میان كشور آذربایجان كه نگران ترویج ورشد اسلام سیاسی و تاثیرات مستقیم وغیر مستقیم ایران دراین فرایند است با اسرائیلی كه نگران توسعه نظامی وهسته ای ایران است به اهداف مشتركی می رسند وبراساس محل تلاقی این اهداف می توانند همكاریهائی را برای مهار ایران انجام دهند .بویژه آنكه می دانند آمریكا نیز پشتیبان آنها خواهدبود.

با این نگاه در پاسخ به سوال شما می توانم اینگونه بگویم كه اسرائیل از همه امكانات وابزارهای خود در سطح جهان ،منطقه وكشورهای هم مرز با ایران برای مقابله با نفوذ ایران استفاده خواهدكرد.اینكه آذربایجان تا چه حدودی با این كشور همكاری كند جای سوال است.بنظر من این همكاریها نمی تواند گسترده باشد چراكه آذربایجان می داند كه ایران همسایه این كشوربا مرزهای طولانی است ووابستگیهائی در زمینه های اقتصادی به ایران داردو از منظر مسائل امنیتی نیز به این موضوع توجه می كند.

برای نمونه می توان به سندی كه اخیرا منتشر شد واز موضوع همكاریهای اطلاعاتی آذربایجان –اسرائیل پرده برداشت می توان اشاره كرد:

اسناد افشا شده ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که اسرائیل حداقل چهار سال است که از خاک آذربایجان علیه ایران تجسس می‌کرده است.

به گزارش روزنامه القدس العربی به نقل از هاآراتص، اسرائیل در شماره روز چهارشنبه 13 آوریل 2011خود گزارش داد، در نامه‌ای که سفارت امریکا در باکو، پایتخت آذربایجان در ماه ژانویه 2009 به واشنگتن فرستاده، آمده است که بر اساس گفتگوهای دیپلمات‌های سفارت امریکا در باکو با دیپلمات‌های اسرائیلی، اسرائیلی‌ها بر اساس توافق‌نامه‌ای از خاک آذربایجان علیه ایران جاسوسی می‌کنند.

بر اساس این نامه، اسرائیل و آذربایجان یک توافق‌نامه چند صد میلیون دلاری امضا کرده‌اند که هدف از آن حفظ آذربایجان به عنوان یک هم‌پیمان برای اسرائیل است. تل آویو تاکید دارد که آذربایجان که از مرز طولانی با ایران برخوردار است و می‌تواند برای اهداف جاسوسی‌اش بسیار مفید باشد.

ویکی‌لیکس همچنین تاکید می‌کند، بر اساس نامه‌ای که از باکو به واشنگتن فرستاده شده، هدف اصلی اسرائیل از گسترش این روابط با آذربایجان حفظ هم‌پیمانی این کشور علیه ایران با هدف دستیابی به اطلاعات امنیتی و سری و همچنین در اختیار گرفتن بازار تسلیحاتی این کشور است.

سفارت امریکا در باکو همچنین نامه دیگری را به واشنگتن فرستاده که در آن قید شده است که آذربایجان پس از آن که روسیه، کشورهای اروپایی و ایالات متحده از پاسخ گفتن به خواسته‌های آن سرباز زدند دست کمک به سوی اسرائیل دراز کرد. بر اساس این نامه روابط اسرائیل و آذربایجان بر اساس وجود تهدید یک دشمن مشترک یعنی ایران تعریف شده است.

در این نامه همچنین افشا شده است که دولت آذربایجان در خلال جنگ اسرائیل علیه غزه انجام هر گونه تظاهراتی را در برابر سفارت اسرائیل در باکو ممنوع اعلام کرد در حالی که اجازه ‌داد در برابر سفارت ایران در باکو تظاهرات برگزار شود.

هاآرتص تاکید می‌کند که همکاری‌های دو کشور علیه ایران از دو سال پیش یعنی از زمانی که اخباری منتشر می‌شود مبنی بر این که حزب الله قصد حمله به سفارت اسرائیل در باکو در انتقام از ترور عماد مغنیه دارد، تا این اندازه گسترش می‌یابد.‌

باكو نسبت به سند منتشر شده در ویکی لیکس مبنی بر استفاده رژیم صهیونیستی از خاک جمهوری آذربایجان برای جاسوسی علیه ایران ، واكنشی نشان نداد كه از دید تحلیلگران این سكوت حمل بر رضایت وصحت ادعاگردید.

اسناد افشاء شده توسط ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی  حداقل چهار سال است که از خاک آذربایجان علیه ایران استفاده میكند.

در سند سفارت آمریکا در باکو که در ماه ژانویه ۲۰۰۹به واشنگتن فرستاده شده به سفر واحد علی اف مشاور نظامی و امنیتی رئیس جمهوری آذربایجان به فلسطین اشغالی به بهانه درمان و امضای توافقنامه امنیتی بااسراییل در این سفر اشاره شده است.

در این سند آمده است اسرائیلی ها بر اساس این توافق‌نامه از خاک آذربایجان علیه ایران جاسوسی می‌کنند.در این سند همچنین به همکاریهای نظامی دو طرف از جمله خریدهای تسلیحاتی جمهوری آذربایجان از رژیم صهیونیستی اشاره شده و آمده است دولت باکو در زمان جنگ 22 روزه غزه هرگونه تظاهراتی را در برابر سفارت رژیم اسرائیل در باکو ممنوع اعلام کرد ه بود اما برای تظاهرات در برابر سفارت ایران در باکو اجازه داده بود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: دیدگاهها و تلاشهای یودا آبرامف نماینده یهودیان آذربایجان در مجلس ملی این كشور را چگونه ارزیابی می كنید؟

یودا آبرامف نماینده یهودیان آذربایجان درمجلس ملی این كشورو رئیس گروه دوستی پارلمانی آذربایجان –اسرائیل چندی پیش در مورد روابط كشورش با اسرائیل و حساسیت ایران به این روابط مطالبی مطرح كرده بود.ضمن اشاره به برحی نكات برجسته مطرح شده از سوی وی نظرات خودم را هم خدمت جنابعالی ارائه می كنم.

او می گوید تهدید آذربایجان توسط ایران به خاطر روابط آذربایجان با اسرائیل ناشی از بی سوادی سیاسی دولت ایران است.ایران به ارمنستان كمك می كند و حق دخالت در امور داخلی آذربایجان را ندارد.روابط آذربایجان با اسرائیل ناشی از اعمال سیاستی متوازن از سوی دولت باكواست.واین یك موضوع داخلی برای آذربایجان محسوب می شودوهیچ كشوری نمی تواند درامور داخلی آذربایجان دخالت كند.

آبرامف درادامه می گوید :اگر ایران روابط اسرائیل- آذربایجان را بعنوان مشكلی مطرح میكند بهتراست از كمك خود به ارمنستان كه اراضی یك كشور مسلمان را اشغال نموده خجالت بكشد.ارمنستان با استفاده از كمكهای ایران تا امروز روی پای خود ایستاده و از سیاست اشغالگرانه خود علیه آذربایجان دست برنمی دارد.

وی همچنین درادامه سخنان خود اضافه می كند كه آذربایجان درراستای نیل به صلح وثبات درقفقاز به برخی گذشتها تن داده است از جمله اینكه هنوز در اسرائیل سفارت خودرا دائر نكرده است.اما این به آن معنی نیست كه ما همواره به خاطر ایران گذشت كنیم.در حالیكه آبرامف برگردن ایران منت می گذارد كه باكو برای رعایت حال تهران دراسرائیل سفارت نگشوده ،نوروز محمداف رئیس اداره روابط بین الملل وسیاست خارجی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان چندی پیش عدم گشایش سفارت كشورش در فلسطین اشغالی را به دلیل حمایت كشورهای اسلامی از تمامیت ارضی اذربایجان و كمك به این كشور از طریق سازمان كنفرانس اسلامی وسایر نهادهای منطقه ای وبین المللی درراستای بازگرداندن اراضی كشورش دانست.

وانگهی او نیك می داند كه عدم وجود سفارت به معنای عدم وجود وگسترش مناسبات دوطرف نیست و نهادهای دیگری كه قبلا به آنها اشاره شد این نقش را ه خوبی می توانند ایفائ نمایند.از همه اینها كه بگذریم شخص یودا آبرامف در توسعه مناسبات آذربایجان واسرائیل بیش از یك سفیر ایفای نقش می كند كه به برخی موارد درپاسخ به سوالات پیشین اشاره نمودم.اظهارات آبرامف دردرواقع نقض غرض است چراكه او با دخالت آشكار در امورداخلی ایران تهران را متهم به دخالت درامورداخلی كشورش میكند.البته هرچند كه وی تابعیت آذربایجان را داراست ونماینده یهودیان این كشور در مجلس ملی است اما تلاشهای او بیش از آنكه به نفع دولت وملت آذربایجان باشد به نفع اسرائیل است.

نكته قابل تاسف اما قابل درك این است كه این نماینده یهودی درشرایطی كمكهای ایران را سبب ادامه اشغال اراضی آذربایجان ازسوی ارمنستان اعلام می كند كه درواقع این روسیه است كه درتصرف اراضی آذربایجان به ارمنستان كمكهای جدی وفراگیر نموده و هم اكنون نیز با تمدید استقرار پایگاه نظامی خود درارمنستان تا 49 سال و حفاظت مرزهای ارمنستان با كشورهای همسایه اش توسط نیروهای روسی وانتقال انرژی و سایركمكها سبب ساز ادامه اشغال اراضی آذربایجان شده است.

از سوی دیگر آبرامف به مناسبات تجاری تاجران تركیه وارمنستان با یكدیگر كه سالانه بیش از 150 میلیون دلار است و از طریق مرزهای گرجستان صورت می گیرد اشاره نمی كند.البته عدم اشاره وی به این موارد به معنای عدم اطلاع او از این مسائل نیست .اما او به مصلحت منافع خود واردوگاههائی كه به آنها وابسته است نمی داند كه از این واقعیات پرده بردارد.نكته مهمتر اینكه برغم اینكه اظهاراتی ازاین دست توسط عوامل وعناصر مختلف در تخریب چهره ایران در آذربایجان صورت می گیرد متاسفانه تهران هیچ تلاشی برای روشنگری در آذربایجان مبذول نمی دارد.این درشرایطی است افكارعمومی درآذربایجان تحت بمباران رسانه های صهیونیستی ،غربی ،تركیه و آذربایجان است كه  اساسا نه تنها اخباری مثبت و منورالفكر درمورد ایران منعكس نمی كنند بلكه برعكس تمامی اخبار علیه ایران است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:ارزیابی جنابعالی از نظرات الخان شاهین اوغلو رئیس مركز بررسیهای سیاسی اطلس آذربایجان درمورد مناسبات آذربایجان -اسرائیل كه اخیرا در مصاحبه با رسانه های گروهی آذربایجان مطرح كرده بود چیست؟

شاهین اوغلو برخی مسائل را دراین مصاحبه مطرح كرده بود كه ضمن بیان نكات حائز اهمیت او دیدگاه خودم را نیز مطرح می كنم.او می گوید ایران تلاش میكند با انتشار مقالات مختلف و سایر اقدامات در محافل بین المللی علیه آذربایجان افكارعمومی را ساماندهی كند.به این صورت كه با تزریق اطلاعاتی مبنی براینكه اسرائیلیها درمناطق جنوبی آذربایجان نزدیك مرزهای ایران علیه ایران جاسوسی می كنند.یا اینكه اسرائیل قصد دارد درصورت حمله به ایران از اراضی آذربایجان استفاده كند وبهانه قراردادن این ادعاها مبادرت به تزریق اخبار علیه آذربایجان میكند.ایران درشرایطی اینگونه رفتار می كند كه خودش روابط با ارمنستان اشغالگر اراضی آذربایجان را فراموش كرده است.آذربایجان بعنوان یك كشور مستقل با هركشوری می تواند مناسبات خودرا برقرار كند.

وی اضافه می كند كه ایران چشمانش را به اینكه ارمنستان دراسرائیل سفارت دارد بسته است .این درحالیست كه آذربایجان هنوز سفارت خودرا دراسرائیل دایر نكرده است.این رفتار ایران از دوروئی این دولت در سیاست خارجی اش حكایت میكند.ایران همواره از پیشرفت های آذربایجان در عرصه های مختلف داخلی وخارجی ناخرسند است.دولت ایران تلاش میكنددرسیاستهای ایران یك نقطه ضعیف پیدا كند واز آن برای رسیدن به منافع واهداف خود بعنوان ابزاراستفاده نماید.

ادعای شاهین اوغلو مبنی براینكه ایران از پیشرفتهای آذربایجان ناخرسند است یا مغرضانه یا نا آگاهانه واز روی كم یا بی اطلاعی اوست.چراكه مستندات دودهه اخیر بیانگر این است كه ایران همواره تلاش كرده است از امكانات خوددرراستای توسغه آذربایجان بهره برداری شود.اگر ایران علاقمند به این پیشرقت نبود برای انتقال گاز از طریق ایران به نخجوان اقدام به سرمایه گذاری نمی كرد.اگر تمایلی به پیشرفت آذربایجان نداشت پروژه های احداث وانتقال برق را اجرا نمی كرد.مسیرهای وامكانات حمل ونقلی خودرا دراختیار آذربایجان قرارنمیداد.حضور ایران در عرصه زیرساختهای صنعتی وحمل ونقلی آذربایجان درراستای توسعه این كشور صورت گرفته است.اكثریت قریب باتفاق این اقدامات دردوره دولتهای سازندگی واصلاحات جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته وبرخی نیز كه دردولت نهم ودهم به نتیجه رسید شروعش از دوره دولتهای نامبرده بوده است.

البته مناسبات ایران –آذربایجان درهیچ زمانی قانع كننده نبوده است كه دلایل آن را باید در هردوكشور جستجوكرد.ضمن اینكه نقش عناصر ثالث را نیز نباید فراموش نمود.

هرچند كه ایران مابازای لازم را ازمناسبات خودبا ارمنستان دریافت نمی دارد وهزینه های زیادی برای این روابط از جیب بیت المال پرداخت می شود اما این به آن معنی نیست كه ادعاهائی از این دست (مناسبات تهران –ایروان) كه با بزرگ نمائی هم صورت می گیرد به شكل كامل بپذیریم.از آقای الخان باید پرسید مگر كشورهائی كه باصطلاح موظف به حل مناقشه قره باغ هستند با ارمنستان رابطه ندارند؟مگر آنها هم كیش وهم دین وهم مسلك نیستند؟  مگر روسیه نقش اصلی را در اشغال اراضی آذربایجان ندارد ؟مگر ارامنه در فرانسه وآمریكا كه از روسای سه گانه گروه مینسك هستند لابی قوی ندارند؟ و مگرهای بسیار كه برای پرهیز از اطاله كلام از ذكر آنهاپرهیز می كنم.

آقای الخان شاهین اوغلو از صداهای بلند آذریهای ایران برای طرح مطالباتشان می گوید اما از اینكه چرا تاكنون هنوز تمامیت ارضی كشورش تامین نشده است.این درحالیست كه طبق نص قوانین حقوق بین الملل پس از عنصر ملت ،اراضی عامل اصلی تشكیل دهنده یك كشور وضامن استقلا ل آن است.ملت و خاك لازم وملزومند به تنهائی هیچندباهم همه چیز.فلسطینیان بیش از نیم قرن است كه با این مشكل مواجهند وخاكشان اشغال شده است.كشورهائی كه خاكشان اشغال می شود باید دركنار كشورها وملتهائی كه خاكشان اشغال شده قرارگیرند. واقع شدن كشوری كه اراضی آن اشغال شده در كنار رژیمی كه سرزمین ملتی را به ناحق وبا جنایت متصرقف شده هیچ توجیهی نمی تواند داشته باشد.

این نگاه كه روابط آذربایجان –اسرائیل موجب سردی مناسبات تهران – باكو است صحیح نیست.زیرا كه تنها آذربایجان نیست كه بعنوان یك كشور مسلمان  با اسرائیل رابطه دارد بلكه برخی دیگر از كشورهای مسلمان هستند كه با اسرائیل روابط گسترده تری دارند وایران تاكنون به آنها اعتراضی نكرده است.از جمله كشورتركیه كه همسایه ایران است .تهران درزمانی كه مناسبات تركیه – اسرائیل به صورت كنونی نبود و گسترده بود یكبارهم به آنكارا معترض نشد.

به این تحلیلگرسیاسی باید خاطر نشان سازم كه عدم وجود اعتماد متقابل میان تهران –باكو و سردی مناسبات برغم سفرهای مقامات دوكشور كه درظاهر نمایشی بیش نیست صرفا نه به دلیل روابط باكو با رژیم صهیونیستی بلكه دلایل فراوان دیگری دارد كه دراین مجمل نمی گنجد به آنها بپردازم.

دولت ایران درشرایطی نسبت به روابط آذربایجان – اسرائیل نگران است كه باكو رسما اعلام كرده است درهیچ حمله احتمالی علیه ایران مشاركت نخواهدكرد.حتی بصورت رسمی دولت باكو به تهران ضمانت داده است كه نیروهای نظامی ناتو در خاك آذربایجان مستقر نخواهندشد.

باید باطلاع این تحلیلگر همزبانم برسانم كه اساسا اگر دولتمردی هم نگران این باشد كه روزی آمریكا یا اسرائیل به ایران حمله نظامی كند ویكی از نقاط هجومشان هم آذربایجان باشد من هیچ نگرانی از این بایت ندارم.چراكه اطمینان دارم نه هجوم كنندگان احتمالی از خاك این كشور استفاده خواهند كرد ونه آذربایجان چنین اجازه ای را به آنها خواهدداد.ضمن اینكه هرگونه حمله به ایران منتفی است ومن به سهم خود درسال 2004 بر عدم حمله امریكا و… تاكید نمودم كه در آرشیوهای خبری موجوداست.آذربایجان از هرگونه حمله به ایران از هرنقطه به دلیلی تاثیرات آن براین كشور نگران است.

الخان شاهین اوغلو می افزاید:اما به نظر می رسد این تعهدات هم ایران را قانع نساخته است.تهران تلاش می كند آذربایجان دركنار این كشور باشدواز سیاستهای ایران حمایت كند.این انتظار ایران عملی وممكن نیست. به این دلیل كه ایران خودبا ارمنستان كه اراضی آذربایجان را اشغال نموده متحد شده است.اگر ایران قصددارد با آذربایجان متحدشودباید درسیاستهای خود نسبت به آذربیاجان صمیمی باشد.بزرگترین اشتباه ایران این است كه ابتدا با ایروان وباكو سیاستی متوازن درپیش گرفت اما متعاقبا این سیاست را به نفع ارمنستان تغییرداد.اگر ایران همچون تركیه ارمنستان را یك كشور اشغالگر معرفی می كرد دوستی مان با این كشور خیلی قوی و محكم می شد.

باید به الخان شاهین اوغلو تاكید كنم كه اولا: مناقشه قره باغ با قطع ارتباط ایران با ارمنستان حل نشدنی نیست .این روسیه است كه باید این مشكل را حل كند چون او خود این مناقشه را ایجاد كرده وبراساس منافع خود حل خواهد كرد یا نخواهدكرد.استمرار این مناقشه تنها به نفع روسیه است.اگر مابازای لازم را ازآذربایجان دریافت نكند كمكی به حل آن نمی كند.نگاه روسیه به این مقوله منطقه ای وجهانی است.مسكو برای جلوگیری از فروپاشی قفقاز شمالی به قفقاز جنوبی نیازمنداست.امن ترین كشوربرای روسیه كه درآنجا فعال مایشاء است ارمنستان است .

درمورد اینكه ایران ارمنستان را اشغالگر ومتجاوز معرفی نكرده باید به این تحلیلگر آذری تاكید كنم كه در سندی كه در4 آبانماه 1374 درباكو بامضای روسای جمهور وقت دوكشور رسیده (هاشمی رفسنجانی- مرحوم حیدرعلیف) جمهوری اسلامی ایران صراحتا ارمنستان را متجاوز واشغالگر دانسته وبا تاكید بر حفظ تمامیت ارضی آذربایجان خواستار حل وفصل سریع ،شرافتمندانه وعادلانه مناقشه شده است.

همچنین دراین مورد كه تركیه دركنار آذربایجان است مرزهایش را با ارمنستان مسدود نموده وارمنستان را اشغلگر معرفی كرده است باید به الخان بگویم تركیه با توجه به مشكلات تاریخی كه با ارمنی ها دارد وارامنه مدعی قتل عام هموطنانشان در1915 توسط تركان عثمانی هستند و ادعای ارضی درتركیه دارند با ارمنستان روابطی ندارد نه صرفا به دلیل اشغال بخشی از خاك آذربایجان توسط ارمنستان.وانگهی همانگونه كه پیشتر اشاره كردم مناسبات تجاری تركیه با ارمنستان اگر از روابط تجاری ایران – ارمنستان بیشتر نباشد كمتر هم نیست.بین دوكشور تركیه وارمنستان مناسبات رسمی همه نوع روابط وهمكاری موجوداست.هواپیماها از آسمان ،كامیونها واتوبوسها هم از زمین از طریق گرجستان مدتی درآمد وشدند و مسافر و بار به وفور درتبادل است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح:نگرش جنابعالی نسبت به ضروری دانستن  روابط آذربایجان –اسرائیل از دید ارسطون اوروجلو تحلیلگر سیاسی آذربایجان كه اخیرا در رسانه های گروهی آذربایجان انعكاس داشت چیست ؟

دیدگاههای آقای ارسطون  را اگر در چند جمله تلخیص كنیم  این گونه می شود كه به ظن ایشان ،اسرائیل درجهان پیشرفته ترین كشور درزمینه تكنولوژی های نظامی ، تولید سلاح وتجهیزات نظامی است ومی تواند به  ارتش آذربایجان كمكهای ارزنده ای نماید.چون اسرائیل همچون سازمان پیمان آتلانتیك شمالی ناتو تعهدی برای عدم فروش سلاح ندارد. اسرائیل درحال حاضر به صنایع نظامی وتولید سلاح درآذربایجان كمك می كند.

او همچنین معتقد است كه موضوع مهم دیگر مبادله اطلاعات میان سازمان اطلاعاتی اسرائیل موساد و نهادهای ذیربط مشابه (وزارت امنیت ملی آذربایجان ) است و این همكاری به نیازهای آذربایجان پاسخ می دهد.در خاورمیانه لبنان منبع تروریسم ارمنی است.اگر كسی ادعاكند كه موساد در لبنان ضعیف است من تعجب خواهم كرد.دراین همكاری اطلاعاتی آذربایجان یا باید با پرداخت پول اطلاعات موردنیازش را خریداری كندیا با اسرائیل وارد همكاری متقبل شود ونیازهای اطلاعاتی آنها را تامین نماید.این هم امری عادی است.از دید وی آنچه كه آذربایجان باید  درمناسبات با اسرائیل باید مورد ملاحظه وتامل قراردهد موضوع ایران وتركیه است .ایران به این همكاریها حساسیت نشان می دهد اما اگر این همكاری منافع ملی آذربایجان را تامین می كند نباید به حساسیت ایران توجهی كند.توجه به تركیه درشرایطی كه این كشور با اسرائیل دارای تضادهائی شده است مهم است.نباید روابط آذربایجان- اسرائیل درحدی باشد كه برمناسبات آذربایجان –تركیه درسایه افكند.سال (2009) لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل در جریان سفر به باكو سخنان واتهامات بی اساس و دور از مسئولیت علیه تركیه مطرح كرد اما باكو درقبال آن سكوت كرد.درصورتیكه نباید اینگونه می شد.

نكته قابل تامل در دیدگاههای فوق این است كه جملگی بصورت تمام عیار مناسبات آذربایجان با اسرادیل را به نفع كشورشان دانسته و اساسا از هیچ زیانی سخن نگفته اند.دیدگاهها این تحلیلگران بگونه ای است كه خواننده تصور میكند یك اسرائیلی صهیونیست آنها را بیان كرده است نه اتباع آذربایجان!

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:به طور کلی مقامات جمهوری آذربایجان از گسترش همكاری های همه جانبه خود با اسرائیل چه اهدافی را پیگیری می کند ؟

باید گفت که باکو از گسترش روابط با تل آویو هدفهای زیر را دنبال میکند:

استفاده از لابی یهودی آمریكا در جهت تاثیر گذاری بر آمریكا و حل مناقشه قره باغ

استفاده از توانمندیهای تكنولوژیكی اسرائیل درزمینه های ارتباطات ،بهداشت وامورپزشكی ودیگر موضوعات موردنیاز

– مشاركت اسرائیل در تامین امنیت خط لوله نفت باكو-تفلیس –جیحان و محتملا خط لوله گازباكو- تفلیس -ارزروم

-تقویت بنیه نظامی آذربایجان با استفاده از امكانات اسرائیل

استفاده از پتانسیل سرویس های امنیتی اسرائیل در جهت شناسائی عوامل ارمنی تروریست مستقر در لبنان و دیگر عواملی كه درپی وارد نمودن ضربه های امنیتی به آذربایجان هستند.

مهار روابط تهران-ایروان

استفاده  از اسرائیل درراستای تاثر گذاری بر رفتار روسیه

اخذامتیاز در دریای خزر

ممانعت از تاثیر ایران از جهات دینی ومهار اسلام سیاسی

جلوگیری از تاثیرات رسانه ای وسیاسی ایران در آذربایجان

مهار نگرانی های ناشی از تاریخ گذشته

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

 

مطالب مرتبط