فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح
اگرچه خیزش های مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا برای اغلب کشورهای این منطقه تهدید محسوب می شود، اما برای قطر فرصت های جدیدی در جهت افزایش و تقویت نقش آفرینی های این کشور به وجود آورده است به گونه ای که اکنون نگاه بسیاری به قطر به عنوان یکی از بازیگران اصلی در تحولات خاورمیانه تبدیل شده است و در بحران هایی متعدد نقش فعالی ایفا کرده است. در این میان برای درک بهتری از سیاست خارجی قطر گفتگویی با دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و کارشناس مسایل بین المللی پرداختیم. وی دارای سوابق علمی ، فعالیت های پژوهشی و همچنین محقق و صاحب تالیفات ، مقالات و تحلیل های مختلف در حوزه های بین المللی است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به ظهور قطر در یک دهه اخیر در بحران ها و جنگ هایی چون افغانستان ، عراق ، سودان ، لبنان ، فلسطین و … به طور کلی اصول کلی سیاست خارجی این پادشاهی کوچک عرب شورای همکاری خلیج فارس را با چه مولفه هایی ارزیابی می کنید ؟
اگر دیپلماسی را برآیند مجموعه فعالیت ها و تلاش های دولتمردان کشورهای مختلف برای به حداکثر رساندن منافع ملی و ارتقاء و حفظ پرستیژ بین المللی و تامین امنیت در خارج از مرزها تعریف کنیم ، می توانیم بگوییم کشور کوچک قطر با آرمان های بزرگ در عرصه سیاست خارجی توانسته الگوی مناسبی از دیپلماسی موفق را ارایه بدهد. در این میان دوحه در تبیین سیاست خارجی خود در چند دهه اخیر با توجه به تحولات و منازعات مختلف در منطقه بحران زده خاورمیانه از اصول ثابتی پیروی کرده است. کشور قطر به رغم اختلافات دیرینه با عربستان به دلیل اختلافات مرزی و مسایل ایدئولوژیک همواره نسبت به همسایگان خود توجه و عنایت بیشتری داشته و در برقراری ارتباط با کشورهای هم مرز نیز فعال تر عمل کرده است. جوهره چنین منطقی عموماً به وجود استراتژی امنیتی – دفاعی و سپس به بعد اجتماعی روابط دوحه با همسایگان خود بر
می گردد. قطر مایل است که تنش و بحران را از مرزهای خود دور کند و آرامش و امنیت را جایگزین آن نماید. در این چارچوب این کشور برای تبادل کالا و رفت و آمد مردم خویش با همسایگان و همکاری منطقه ای متمرکز گشته است. همچنین در اجرای نقش آفرینی بیشتر در حل معضلات منطقه ای ، تعریف جدیدی از موقعیت خویش ارایه داده و ارتباطات بین سازمانهای منطقه ای و بین المللی نیز که موضوع پیچیده ای است ذهن سیاستمداران قطر را به خود مشغول کرده است، به طوری که این کشور علاوه بر حوزه دیپلماسی فعال در سازمانهایی نظیر کنفرانس اسلامی ، شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب با اتحادیه اروپا و پیمان ناتو نیز همکاری داشته است. البته الگوی سیاست خارجی قطر گرچه قبلا در راستای رقابت با عربستان و اتخاذ مواضع مستقل تر در مسایلی نظیر سودان ، لبنان و فلسطین تعیین شده بود با این وجود قطر از شرکای تجاری و سیاسی غرب به ویژه امریکا محسوب می شود. به طوری که امریکا برای حفظ ثبات منطقه و نفوذ دائمی خویش در خلیج فارس به تاسیس پایگاه دریایی نظامی در کشور پرداخته است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در نقش آفرینی های سالهای اخیر قطر در منطقه تا چه اندازه ابتکارات و تحرکات این کشور موثر بوده است و تا چه اندازه دیگر بازیگران بزرگ همانند ایالات متحده امریکا به این نقش آفرینی میدان بازی داده اند و به عبارت دیگر سهم آنها در دیپلماسی فعال قطر چقدر بوده است ؟
قطر در عرصه منطقه ای شاید همپای ترکیه تلاش داشته که با تکیه بر پول نفت و گاز و نیز مراودات وسیع
بین المللی با قدرت های بزرگ ، خود را به عنوان مرکز ثقل دیپلماسی منطقه ای معرفی نماید. به طوری که دوحه توانست در جریان صلح فلسطینیان و همچنین میانجی گری در ششمین جنگ دولت یمن با حوثی ها ، مسایل سودان و جنگ 22 روزه غزه نقش بسزایی ایفا کند. در این بین باید گفت که اوج فعالیت های قطر را در زمینه تحولات منطقه باید در لبنان دید و امیر قطر در بحران لبنان و جنگ قدرت آشکار میان جریان 14 مارس (سعد حریری) و نیز 8 مارس (حزب الله و متحدان آن) بر خلاف عربستان و اردن و دیگر کشورهای حوزهی شورای همکاری خلیج فارس جانبداری از نیروهای ائتلاف غرب را در دستور کار قرار نداد بلکه تلاش نمود که با رایزنی گسترده با ایران و سوریه حتی جای عربستان را در بحران داخلی لبنان بر سر ترور رفیق حریری بگیرد. در این مسیر به عنوان پشتیبان حماس و حزب الله لبنان در جنگ با اسراییل عمل کرده است. ولی آنچه مسلم است این که سیاست خارجی قطری ها کاملاً با منافع غرب همپوشانی ندارد چراکه حمایت مالی و سیاسی قطری ها از گروه های جهادی نظیر حماس و حزب الله لبنان و رابطه سیاسی نزدیک با ایران و نیز سوریه (قبل از تحولات اخیر) مورد رضایت امریکا نیست.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به طور کلی اهداف سیاست های شیخ نشین قطر از ایفای نقش در تحولات و دگرگونی بهار عربی در چه اصولی نهفته است ؟
قطر از جمله کشورهایی بود که در بحبوحه تحولات و موج خیزش های مردمی در منطقه تلاش نمود با فعال سازی دیپلماسی منطقه ای خود به ویژه از طریق قدرت رسانه ای ، خود را در قامت حامی این قیام های مردمی نشان داد. از این رو برخی بر این باورند دلیل صحنه آرایی و فعالیت های فرامرزی قطر این بوده که خود را از موج تحول خواهی مصون نگه دارد . در این میان وقتی موضع گیریهای اخیر قطر را در بهار عربی بررسی می کنیم مشخص می شود که دوحه از طریق شبکه خبری الجزیره با پوشش اخبار و تحولات قیام بر ضد منافع دیکتاتورها و حامیان منطقه ای آن نظیر عربستان عمل کرده است. به طوری که این اطلاع رسانی گسترده الجزیره از میدان التحریر مصر با ناخشنودی کشورهای حوزه خلیج فارس مواجه گشت . در این حال باید گفت که برآیند تلاش های منسجم قطری ها در عرصه های منطقه ای این بوده که دوحه به بازیگر تاثیرگذار در منطقه تبدیل شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به تعطیلی سفارت قطر در دمشق و همگامی این کشور با ترکیه به منظور حل بحران در سوریه موضع قطر درباره تحولات سوریه را چگونه ارزیابی می کنید ؟
قطر همراه ایران و ترکیه از ابتدای بحران در سوریه تلاش داشتند که با رایزنی گسترده و اتخاذ مواضع روشن با کنترل و مدیریت بحران از گسترش تنش ها میان بشار اسد و مخالفان وی جلوگیری نمایند. به طوری که مقامات قطری برای تکمیل این پروسه سیاسی سفرهایی هم به کشورهای مختلف از جمله تهران و دمشق داشتند. نقشی که قطری ها در بحران سوریه برای خود قایل بودند در واقع همانند نقش ترکیه بود، لذا زمانی که تلاشهای همسو و مشترک ترکیه و قطر برای انجام اصلاحات ساختاری در سوریه از بشار اسد بی پاسخ ماند، قطری ها نیز همانند ترکیه مواضع ضد سوری اتخاذ نمودند و در این راستا به دلیل حمایت ایران از حکومت بشار اسد با تهران نیز دچار اختلافات اساسی شدند. آنچه مشخص است قطری ها همانند ترکیه به سوریهی پس از بشار فکر می کنند در این راستا با تعطیلی سفارت خویش ، تمرکز بیشتر بر مخالفان بشار به ویژه گروه نزدیک به اخوان المسلمین برنامه ریزی کرده اند ، اخوانی ها در سوریه اشتراکات فکری نیز با طیف وهابی گری آن کشور دارند. البته این امر می تواند زنگ خطری برای ایران نیز محسوب شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش دو شبکه الجزیره عربی و الجزیره انگلیسی قطر عملکرد این دو شبکه تا چه حدی بیانگر دیپلماسی رسانه ای این کشور و همچنین سیاست خارجی قطر بوده است ؟
الجزیره ظرف چند سال گذشته به یکی از شبکه های موفق تلویزیونی جهان تبدیل شده است. در این مسیر این شبکه در انعکاس گزارش مربوط به بهار عربی و تاثیرگذاری آن بر روند تحولات موفق عمل نموده است. اوج دیپلماسی رسانه های قطر در تحولات منطقه به گونه ای بود که مقامات امریکایی نیز با اذعان به قدرت برتر رسانه ای قطری ها ، رسانه های امریکایی را نیز به الگوپذیری از الجزیره توصیه کردند. در این میان باید گفت امیر قطر از محبوبیت شبکه الجزیره برای تحقق اهداف سیاسی خویش بهره می گیرد. البته ارتقای پرستیژ منطقه ای قطری ها نگرانی های برخی از حکومت های محافظه کار نظیر عربستان را نیز برانگیخته است. به طوری که آل سعود و خاندان ثروتمند آن برای رقابت تنگاتنگ با قطری ها در عرصه رسانه ای تلاش دارند با تقویت شبکه هایی نظیر العربیه و العرب از منافع خویش دفاع کنند. خشم و ترس آل سعود از شبکه الجزیره ناشی از تجربه ناگوار آن در سیطره رسانه ای قطر در تحولات بهار عربی به ویژه میدان التحریر مصر نهفته است. چراکه گزارشات زنده و تحلیل های مستند این شبکه زمینه ساز رشد فزاینده آگاهی مردمی در تداوم قیام علیه مبارک بود و بی شک در صورت بازگشت بهار عربی به سرزمین حجاز ، شبکه الجزیره قطر بار دیگر همانند میدان التحریر قاهره عمل می کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش فعال قطر در تحولات و انقلاب های اخیر خاورمیانه چه پیامدها و نتایجی را برای این ایفای نقش پویا می توان متصور شد ؟
قطر با منابع سرشار از نفت و گاز و توانمندی در عرصه دیپلماسی رسانه ای می کوشد با سوار شدن بر موج قیام های مردمی با برنامه ریزی بلند مدت به بازیگر تاثیرگذار منطقه ای بدل گردد. در وضعیت فعلی نتایج این قیام ها در شمال آفریقا و خاورمیانه عربی در تقویت موضع قطری ها در منطقه و در بر هم زدن ائتلاف اعتدال عربی به رهبری عربستان تاثیرگذار بوده است. در این میان به نظر می رسد که قطر با مولفه های قدرتی که دارد نه تنها نگران ناآرامی های داخلی نیست ، بلکه تلاش دارد موقعیت برتر عربستان را نیز در منطقه به چالش جدی بکشاند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده نقش و سیاست خارجی قطر را در تحولات و دگرگونی ها و همچنین برخورد با بازیگران منطقه ای (همچون ایران ، ترکیه و عربستان) و بازیگران فرامنطقه ای همانند ایالات متحده امریکا را با چه سناریوهایی مورد بررسی قرار می دهید ؟
راهبرد اصلی قطری ها در دهه اخیر همواره در معادلات سیاسی – امنیتی تعادل بخشی در روابط با قدرت های برتر منطقه ای و نیز فرامنطقه ای در خاورمیانه و خلیج فارس بوده است. بر این اساس دوحه به غیر از مسایل و اختلافات دیرینه با ریاض و رقابت درون گروهی در شورای همکاری خلیج فارس تلاش کرده همانند ترکیه با منطق به صفر رساندن دشمنان در سیاست خارجی از پتانسیل و ظرفیت خویش نهایت استفاده را بکند. در این مسیر با توجه به اهداف متفاوت و متعارض کشورهای منطقه در خط مشی های سیاست خارجی به نحوی عمل کرده است که رقابت ها و دشمنی های موجود آسیب رسان به منافع ملی این کشور قلمداد نگردد. در این راستا قدرت های فرامنطقه ای نیز به نقش قطری ها در موازنه بخشی و ایجاد تعادل در خاورمیانه واقفند و تلاش دارند با همسویی و اشتراک منافع از ظرفیت موجود قطر برای حفظ مواضع و منافع خود بهره برداری کنند.