مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

(نگاهی به اندیشه های ژئوپلیتیکی الکساندر دوگین (فروپاشی نظم نوین جهانی

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل  ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

الکساندرگلییویچ دوگین پیش از آنکه یک فیلسوف سیاسی باشد، ژئوپلیستین مقتدری است که توانسته تئوری های سیاسی خود را در برپای نقشه صلح جهانی با تمرکز بر ایجاد جهان چندقطبی که مدنظرش است وجه عملکردی ببخشد. اندیشه های ژئوپلیتیکی دوگین حول سه محور اوراسیایزم، جهان چند قطبی و تئوری چهارم سیاسی قرار دارد. نظریات او بخصوص ایجاد بلوک اوراسیا تاثیر مستقیمی در استراتژی های ژئوپلیتیک ولادیمیر پوتین داشته است.

دوگین تحت تاثیر اندیشه های فیلسوف ایتالیایی«ژولیوس ایوولا» قرار داشت.  اندیشه وی به چندین مکتب و سنت از جمله ایدئالیسم آلمانی ، آموزه های شرقی ، سنت گرایی انقلاب محافظه کار آلمان متمرکز شده است. دوگین همچنین از خواندن نظریات« رنه گونن» هم غافل نشد. گونن نویسنده فرانسوی بود که به اسلام گروید و مباحثی از علوم مقدس و مطالعات سنتی گرفته تا نمادگرایی را نوشت.  او به عنوان نویسنده مهمی در مکتب سنت گرا شناخته می شود.

دوگین در زمان اتحاد جماهیر شوروی یک دگراندیش جناح راست در نظر گرفته شد و در زمان یلتسین متهم به یک افراط گرای چپ شد، اما زمانی که ولایمیر پوتین به قدرت رسید این فرصت را یافت تا پیام خود را علنا در رسانه ها بازتاب دهد. سقوط اتحاد جماهیر شوروی یک خلاء ایدئولوژیکی بزرگی را در داخل نهادهای روسی از جمله ارتش روسیه به وجود آورد و دوگین از سال 1991 میلادی سعی در پر کردن خلاء ایجاد شده در بین افسران عالی رتبه و مقامات تصمیم گیرنده کرد. او معتقد است با وجود پایان جنگ سرد دو بلوک شرق به رهبری روسیه و بلوک غرب به رهبری ایالات متحده امریکا در حال مسابقه تسلیحاتی با هم بودند و این مسئله اهمیت ایجاد ایده جدید درباره ژئوپلیتیک روسیه را ضروری می کرد. دوگین اعتقاد دارد باید با اهداف اتاق های فکر غربی ها که سعی در ایجاد یک رقابت فرسایشی با روسیه دارند مقابله کرد از این رو ایجاد بلوک اوراسیا از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

دوگین معتقد است که پوتین یک فرد ایدئولوژیک نیست، بلکه یک واقع گرای عملگراست. از این رو متوجه است که اگر روسیه در سالهای آینده با چالش روبه رو شود اندیشه های دوگین راه برون رفت از بحران خواهد بود. از این رو مخالفان سیاست های ولایمیر پوتین، دوگین را متهم به ترویج ایده های فاشیستی می کنند.  اگرچه دوگین هرگونه ارتباط با فاشیسم یا ناسیونالیسم راست افراطی را انکار می کند ، اما اذعان دارد که او تحقق اندیشه های سیاسی خود را در جنبش های پوپولیستی مانند«حزب راستگرای لیگ(لگا) شمال و جنبش پنج ستاره» می بیند. به گفته وی ، دولت فعلی «ایتالیا» نخستین بیان بارز نظریه سیاسی چهارم وی است.

در نظریه سیاسی چهارم ، سه ایدئولوژی برجسته قرن بیستم یعنی فاشیسم ، کمونیسم و ​​لیبرالیسم ناقص هستند و باید راهی برای تشکیل ایدئولوژی جدید ایجاد کردو تئوری چهارم این ابزار را در اختیار دارد. این تئوری با ارزشهای غربی لیبرال دموکراسی ، تجارت آزاد ، فردگرایی مغایرت دارد . جهان غرب یک ایدئولوژی جهانی را تحت عنوان« نظم نوین جهانی»ترویج می کند که وجود فرهنگ ها و سنت های مختلف را انکار می کند. در نظریه سیاسی تئوری چهارم ، فقط یک تمدن جهانی –انسانی- وجود ندارد و نخواهد داشت ، بلکه تمدنهای مختلفی وجود دارند که هر کدام محصول توسعه بی نظیر تاریخی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جوامع خود هستند. همچنین این اندیشه با عقاید کمونیستی ، تکثرگرایانه یا ایده های ناسیونالیستی الهام گرفته از اصول نژادپرستانه که سلسله مراتب نژادی بین فرهنگ ها را ترویج می کند مغایرت دارد.

به اعتقاد دوگین شخصیت اصلی تئوری سیاسی چهارم مردم هستند.  بدون مردم نمی توان فکر کرد ، زیرا مردم از بقا و تکامل زبانها و تاریخ ها ساخته شدند. افراد در خارج از تمدن های که خود ساخته اند چیزی نیستند.

به همین دلیل وجود انسان ها با فرهنگ های مختلف کاملا با ایده های لیبرال مغایرت دارد چراکه اندیشه های لیبرال فقط حقوق فردی را در نظر می گیرند و از این رو وجود تنوعات بین مردم را انکار می کنند. همانطور که دوگین ادامه می دهد: نمی توان تفسیری منحصر به فرد از تاریخ یکسان برای همه در سراسر جهان ارائه داد.  این بدان معناست که نمی توان یک کشور فراملی یا جهانی داشت که بتواند ادعا کند برای همه به یک روش تصمیم گیری کند که نخبگان غربی سعی در تحمیل آن بر سایر نقاط جهان دارند.  هیچ کس نمی تواند یک فرهنگ را برتر از سایر فرهنگهادرنظر بگیرد.

مفهوم تئوری سیاسی چهارم ، دنیای چند قطبی است که توسط پوتین حمایت می شود و هژمون جهانی که در حال حاضر توسط ایالات متحده رهبری میشود را رد می کند. به همین دلیل است که دولت روسیه در حال ترویج گفتگو برای ایجاد بلوک اوراسیا با چین ، ایران و دیگر قدرتهای ضد غربی است.

 علاوه بر این به گفته دوگین :”روسیه،به طور طبیعی متحد جنبش های پوپولیستی اروپا است. جنبش های پوپولیستی که هم اکنون در اروپا رو به افزایش است با هیچ یک از ایدئولوژی های قرن بیست سازگار نیستند. آنها یک واکنش مردمی موثر به تسلط نخبگان فراملی غربی و یک مقاومت خودجوش مردمی در برابر لیبرال ها و طراحان نظم نوین جهانی هستند. این جنبش ها نه چپ و نه راست هستند از این رو می توان آنها را تجسم نظریه سیاسی چهارم در نظر گرفت.از دیدگاه دوگین امروزه ایتالیا آوانگارد ژئوپلیتیک نظریه سیاسی چهارم است.اتحاد بین لگا و جنبش پنج ستاره اولین قدم تاریخی به سوی تصدیق غیرقابل برگشت پوپولیسم و ​​انتقالبه دنیای چندقطبی است. در واقع اوضاع ایتالیا را کلیدی برای بر هم زدن نظم جهانی جهانی و تک قطبی می داند و به همین دلیل او می گوید، دولت فعلی ایتالیا شریک طبیعی کرملین است. از نظر اونمونه های جالب دیگر پوپولیسم  را می توان در حزب محافظه کار آلمان ، آلترناتیو برای آلمان ، مارین لوپن و ژان لوک ملانشن در فرانسه و تا حدودی دونالد ترامپ، رد یابی کرد.

کلمات کلیدی: الکساندر دوگین،جهان چند قطبی،نظم نوین جهانی،روسیه،مریم وریج کاظمی،ژئوپلیتیک.

مطالب مرتبط