مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاهی به استراتژی جدید امریکا در افغانستان

اشتراک


حسین پوزش شیرازی

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

Your browser may not support display of this image.

یک سال پس از اعلام آخرین استراتژی امریکا در افغانستان در سال 2009، روز 16 دسامبرگزارش بازنگری استراتژی دولت اوباما در قبال جنگ افغانستان منتشر شد. پس از انتشار خلاصه پنج صفحه ای این گزارش، رئیس جمهور امریکا به ایراد نطقی در این خصوص پرداخت.

اوباما در ماه دسامبر سال گذشته، با درخواست فرماندهان نیروی نظامی امریکا در منطقه افغانستان مبنی بر افزایش اعزام نیرو به این کشور، موافقت کرده بود. بدین ترتیب 30 هزار نیروی جدید طی یک سال وارد خاک افغانستان شدند و دیگر کشورهای ناتو نیز تعهد کردند که ٩٧٠٠ سرباز دیگر اعزام کنند؛ هرچند این تعهد به طور کامل عملی نشد. این نیرو ها در چند مرحله و به سه منطقه اعزام شدند. دسته اول از نیروهای آمریکایی در هلمند، ناامن ترین ولایت جنوبی افغانستان، مامور مبارزه با طالبان شدند. آنها در کنار سربازان بریتانیایی در هلمند مستقر شده و فرماندهی جدیدی از ترکیب نیروهای امریکایی و بریتانیایی ایجاد کردند. دسته دوم به قندهار و دسته سوم به ولایت جنوب شرقی اعزام شدند تا بر آمد و رفت شورشیان مسلط بوده و همچنین به ارتش افغانستان آموزش های نظامی دهند. با افزایش نیروهای زمینی در افغانستان، از حجم حملات هوایی که منجر به کشته شدن غیرنظامیان زیادی شده بود، کاسته شد.

پس از این افزایش شدید نیروها طی یک سال گذشته و در آستانه ورود به سال جدید میلادی، در نشست سران ناتو در لیسبون این توافق حاصل شد که از سال 2011 خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان آغاز شده و تا سال ۲۰۱۴ به‌تدریج مسئولیت تامین امنیت مناطق مختلف افغانستان به نیروهای نظامی این کشور واگذار شود. این توافق و نیز جلسه ای که اوباما دو روز پیش از انتشار گزارش با مشاوران ارشد امنیتی خود در کاخ سفید برگزار کرد، مبنای مفاد گزارش مذکور قرار گرفت.

بر اساس گزارش بازنگری استراتژی امریکا در افغانستان، گروه القاعده هم اکنون در ضعیف ترین وضع خود از سال 2001 تا به حال قرار گرفته است. در مقابل، پیشرفت های امریکا در افغانستان به این کشور اجازه می دهد که «کاهش مسئولانه» نیروها را از ژوئیه 2011 آغاز نماید. بدین ترتیب در سال 2014، نیروهای امریکایی کار حفظ امنیت در افغانستان را به عهده نیروهای  افغانی خواهند گذاشت. این در حالیست که هم اینک نزدیک به صد هزار سرباز امریکایی در کشور افغانستان بویژه در مناطق جنوب و شرق مستقر هستند. بیشتر این نیروها در چارچوب پیمان ناتو و بخشی در زمره نیروهای ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریسم فعالیت می کنند.

پس از انتشار گزارش، مایکل مولن به کابل سفر کرده و ضمن تکرار زمانبندی جدید خروج از افغانستان، بر پیشرفت های نیروهای امریکایی در سال گذشته تاکید کرد. اما باید دانست که بیشترین تلفات نیروهای نظامی خارجی در افغانستان از سال 2001 تا به حال، در سال جاری اتفاق افتاده و از میان آن ها نیز کشته شدگان امریکایی بیش از سایر کشورها بوده اند. حتی تعداد کشته شدگان غیر نظامی در افغانستان نیز در سال جاری بیش از نه سال پیش بوده است. این مسئله نشان از قدرت طالبان در مقابله با نیروهای نظامی خارجی دارد. در حقیقت باید گفت مخالفت افکار عمومی با ادامه حضور امریکا و ناتو در افغانستان و افزایش فشارهای سیاسی بر واشنگتن دلیل اعلام چنین زمانبندی خوش بینانه ای است. تعداد سربازان خارجی که از اغاز عملیات نظامی در افغانستان کشته شده اند از مرز دو هزار نفر گذشته است و مقامات کشورهای اروپایی تلاش می کنند نیروهای خود را از این کشور بیرون بکشند. سخنان اوباما پس از اعلام گزارش مبنی بر اینکه تروریست ها قصد دارند حملاتی شبیه یازده سپتامبر علیه امریکا ترتیب دهند را می توان در راستای کاهش فشار افکار عمومی دانست. روز 16 دسامبر و در پی انتشار گزارش، گروه هایی از مردم مقابل کاخ سفید تجمع کردند. همچنین براساس یک نظرسنجی تازه توسط ای بی سی نیوز و واشنگتن پست، اکنون 60 درصد آمریکایی ها معتقدند که اقدام به جنگ اشتباه بوده است. در عین حال رابرت گیتس اعلام کرده که دولت امریکا اجازه نمی دهد افکار عمومی، تعهد واشنگتن به کابل را تحت تاثیر قرار دهد.

با توجه به شرایط موجود به نظر نمی رسد امریکا بتواند به زمانبندی اعلام شده پایبند باشد. می توان شواهدی را دال بر این مدعا در سخنان مقامات امریکایی حول و حوش انتشار این گزارش یافت. از جمله سخنان رابرت گیتس که اذعان داشت با توجه به مبهم بودن روند خروج نیروهای امریکایی در سال آینده، هنوز بسیار زود است که بگوییم چه تعداد نیرو ممکن است از ژوئیه 2011 از خاک افغانستان خارج شود. علاوه بر این هوارد برمن از اعضای هیات اعزامی کنگره امریکا در خلال سفر به افغانستان گفت خروج نیروهای امریکایی به شرایط و وضع افغانستان هم بستگی دارد. اگر چه امریکا نیروهای خود را از افغانستان خارج می کند اما برنامه ها و تعهدات ما در قبال این کشور دراز مدت خواهد بود. ژنرال دیوید پترائوس نیز در رابطه با زمانبندی اعلام شده گفت اگر شرایط برای این اقدام به خروج مناسب نباشد به کاخ سفید یادآوری خواهم کرد. شایان ذکر است در گزارش بررسی استراتژی امریکا آمده است «نیروی محرکه ای که طالبان در سال های اخیر در افغانستان به آن دست یافته اند، در بخش اعظم کشور متوقف شده و در بعضی بخش های کلیدی معکوس گشته است. هر چند این دستاورد ها شکننده و قابل برگشت است». هم‌چنین در جای دیگر آمده است «هرچند که نشانه‌های پیشرفت در استراتژی کنونی در هر سه زمینه مورد ارزیابی یعنی القاعده، پاکستان و افغانستان، به چشم می‌خورد، چالش پیش روی ما این است که این دستاوردها را ماندگار و پایدار کنیم» نامانا بودن دستاوردهای نیروهای خارجی در افغانستان(با فرض قبول این دستاوردها) نکته ای است که مورد تاکید باراک اوباما نیز بود. رئیس جمهور امریکا در نطق خود با اعتراف به اینکه شکست القاعده به زودی میسر نخواهد شد بیان کرد که موفقیت های بدست آمده به وسیله استراتژی افزایش نیروه های نظامی، متزلزل و تغییر پذیر است. اوباما بر همچنین بر بلندمدت بودن تعهد ناتو به امنیت افغانستان تاکید نمود. به نظر می رسد این گونه اظهارات منعطف بودن سیاست امریکا در مسئله خروج از افغانستان را القا می نماید. به نوشته روزنامه «وال استریت ژورنال» فرماندهان ارشد نظامی امریکا در مورد خروج سریع از افغانستان هشدار داده اند و میان رهبران نظامی و رهبران سیاسی این کشور در خصوص این موضوع اختلاف نظر وجود دارد. قطعا خروج از افغانستان به مسائل دیگری جز خود افغانستان و طالبان از جمله تحولات منطقه و بخصوص ایران نیز بستگی خواهد داشت. کارشناسان معتقدند وعده خروج از افغانستان تا 2014 هم به سرنوشت وعده تعطیلی زندان گوانتانامو دچار خواهد شد.

همانطور که پیشتر اشاره شد سایر کشورها نیز در پی تسریع خروج نیروهای خود از خاک افغانستان هستند و این عرصه را بر امریکا تنگ تر خواهد کرد. ناتو از سال 2003 ماموریت حفظ امنیت در کل افغانستان را عهده دار شد و در سال 2006 فرماندهی نزدیک به یکصد هزار سرباز بین المللی به  ناتو سپرده شد. این در حالی است که از آن زمان تا کنون بهبود چندانی در وضع امنیتی افغانستان حاصل نشده است. طولانی شدن حضور ناتو در این کشور و متحمل شدن تلفات در کنار به دست نیاوردن نتایج درخور توجه، کشورهای عضو را به فکر خروج از افغانستان انداخته است. فشار افکار عمومی اروپا بر رهبران سیاسی این کشورها منجر به تلاش برای بیرون آوردن سربازان خود از افغانستان شده است. حدود دوهزار سرباز هلندی تابستان امسال به کشور خود بازگشتند و قرار است تابستان آینده بیش از دوهزار و پانصد سرباز کانادایی نیز افغانستان را ترک کنند. بریتانیا هم اعلام کرده است تا 2014 سربازی در افغانستان نخواهد داشت. وزیر خارجه آلمان نیز خروج سربازان این کشور را از سال 2011 و در نهایت 2012 وعده داده است. طی یک نظر سنجی، 70 درصد مردم آلمان با حضور نیروی نظامی این کشور در افغانستان مخالفند. همانطور که گفته شد خروج کشورهای دیگر از افغانستان، فشار را بر امریکا بیشتر خواهد کرد.

بدیهی است که یک سر مشکل طالبان به وضعیت پاکستان گره خورده است. گزارش اوباما تصریح می کند که اساس یک «مشارکت استراتژیک»با پاکستان بر اساس احترام متقابل بنیان گذاشته شده و پاکستان نیز در زمینه کشف پناهگاه های القاعده پیشرفت هایی داشته است. در عین حال این گزارش از پاکستان می خواهد که در ردگیری نیروهای طالبان در مناطق مرزی با افغانستان تلاش بیشتری داشته باشد. اوباما طی نطق خود بیان کرد که ما به مقامات پاکستان فشار خواهیم آورد تا با پناهگاه های تروریست ها در این کشور برخورد جدی کنند. اوباما ضمن ابراز امیدواری برای دیدار از پاکستان در سال آینده، حمایت از توسعه سیاسی و اقتصادی این کشور را لازم دانست. دولتمردان امریکا اعتقاد دارند رهبران طالبان در پاکستان در شرایطی امن، به آموزش و سازمان دهی نیروهای خود می پردازند که این امر موجبات نارضایتی کاخ سفید از مقامات سیاسی پاکستان را فراهم آورده است. بسیاری از تحلیلگران دیدار نکردن اوباما از پاکستان در کنار حمایت های فراوان او از هند در جریان سفر اخیر رئیس جمهور امریکا به آسیا را به مثابه اخم واشنگتن به اسلام آباد تعبیر کردند.

به نظر می رسد گزارش استراتژی اوباما در افغانستان در خود دو پیش فرض مهم را نهفته دارد که هر دو غیر واقعی هستند. یک پیش فرض ضعیف شدن طالبان است. گزارش تصریح می کند که از نه سال پیش تا کنون رهبران ارشد طالبان به این اندازه ضعیف نبوده و تحت فشار قرار نداشته اند. اوباما در نطق خود پس از انتشار گزارش نیز گفت که می خواهد به مردمش یادآوری کند که هدف از حضور در افغانستان منحل کردن و شکست دادن القاعده است. امریکا امیدوار است طالبان قدرت نظامی خود را از دست داده یا به مذاکره تن دهند که در این صورت دولت افغانستان موقعیت بهتری خواهد داشت. این پیش فرض در حالی وجود دارد که طالبان اکنون قوی تر شده و علاوه بر جنوب و شرق، در شمال هم پیشروی های خوبی داشته اند؛ مسئله ای که خود امریکایی ها نیز به آن واقفند. طالبان همچنین با تهدید و ارعاب مردم و بمبگذاری و عملیات انتحاری، جو روانی سنگینی را بر روستاها و شهرهای افغانستان حاکم کرده اند و این در حالی است که مردم هنوز به نیروهای نظامی افغان در مقابل فعالیت های طالبان اعتماد کافی ندارند.

پیش فرض دوم قدرت روزافزون حامد کرزای و نیروهای نظامی افغان است. این در حالیست که ساختار دولت در نقاط مختلف کشور و در سطح محلی در حال ناپدید شدن است و دولت ابزار موثری جهت برخورد با تروریست ها ندارد. حتی اگر ارتش افغانستان به کمک دلارهای غربی و تعالیم نظامی بتواند از وضعیت کنونی خود رها شده و قوت گیرد، تنها می تواند از شهر ها محافظت کند و نه از مرزهای گسترده و پرخطر افغانستان. گفتنی است بر اساس اسناد ویکی لیکس دولت حامد کرزای به فساد مالی گسترده متهم شده است. نکته دیگر اینکه دولت افغانستان موضع گیری در قبال انتشار گزارش امریکا را منوط به بررسی بیشتر آن دانسته و به آینده موکول کرده است.

در واکنش به گزارش اوباما، ذبح الله مجاهد سخنگوی طالبان، اعلام کرد که گزارش مذکور تنها یک اقدام تبلیغاتی برای تقویت روحیه کشورهایی است که نیروهایشان در افغانستان حاظر هستند. وی گفت در این سند از پیشرفت و پیروزی در افغانستان صحبت شده در حالی که همه می دانند امریکا در مسیر حرکت به سمت شکست تدریجی است. به نظر می رسد سخنان سخنگوی طالبان در مقایسه با گزارش اوباما نشانه های بیشتری از حقیقت را در خود داشته باشد.

سخن آخر اینکه دشواری های پیش روی امریکا در حل مشکلات افغانستان، می تواند فرصتی برای اعمال نفوذ بیشتر ایران در عرصه سیاسی منطقه فراهم سازد. پیش از این هم دو کشور به این نتیجه رسیده بودند که حل مسائل افغانستان نیازمند همکاری دو جانبه است. خروج نیروهای خارجی از این کشور هر چند به صورت تدریجی و کند، خلائی را ایجاد خواهد کرد که نقش آفرینی ایران در پر کردن آن می تواند موثر واقع شود. علاوه بر این دستگاه دیپلماسی ایران باید در خلال همکاری در حل مشکلات ناشی از ناآرامی های طالبان، در خصوص برخورد دولت پاکستان با تروریست های منطقه سیستان و بلوچستان نیز امتیاز بگیرد. توجه به رشد سیاسی و اقتصادی کشور پاکستان که اوباما از آن صحبت کرده بود و در بلند مدت میسر می شود نیز علاوه بر تبعات مثبت امنیتی برای کشور ما، می تواند فرصت سیاسی و اقتصادی دیگری را در اختیار دولتمردان ایران قرار دهد که نباید از آن غافل شد.

مطالب مرتبط