مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نوع نگاه و درخواست های تل آویو از روسيه – گفتگو با دکتر محمد علی بصیری

اشتراک

هر چند‌ ‌شوروی ‌اولین ‌کشور ‌جهان دولت ‌تل آویو ‌را ‌به ‌رسمیت ‌شناخت ‌و ‌در ‌سال ‌1948 هم فعالیت ‌دیپلماتیک ‌اسراییل ‌در ‌مسکو ‌شروع ‌شد، ولی ‌این ‌مرحله ‌روابط ‌حسنه ‌طولی نکشید و‌ ‌شوروی اندک اندک دامنه روابط خود ر ابا تل آویو کاهش داد که گاهی با ‌قطعی رابطه روبرو شد. در ‌سال ‌1990 نیز ‌توافق ‌درباره ‌ایجاد ‌کنسولگری‌‌ها بین مسکو و تل آویو ‌و سال ‌بعد ‌سفارتخانه‌‌ حاصل ‌شد. اما در سالهای گذشته اختلاف بر سر موضوعاتی چون ایران، سوریه و … روابط دو سویه را با چالش هایی روبرو کرده است. گفتگوی زیر به بررسی این روابط می پردازد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترین پیوند گذشته تل آویو با روسیه چیست؟

در دو دهه گذشته بخشی از جمعیت یهودی روسیه به سرزمین های اشغالی مهاجرت کردند و همچنان بخشی از این جمعیت یهودی در سرزمین روسیه و اروپای شرقی ساکن هستند. در واقع این ارتباط قومی، جمعیتی مهم ترین عاملی است که بعد از آمریکا و کشورهای اروپای غربی، تل آویوی ها به روسیه دارند. مضاف بر این که به هر جهت روسیه کشوری مسیحی است و امروز هم در دنیای اقتصاد آزاد وارد شده است. این دو عامل هم اشتراکات بسیاری را با دولت تل آویو ایجاد می کند که بتوانند منافع استراتژیک بلند مدت و حتی تاکتیکی کوتاه مدت را رقم بزنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر قائل به تقسیم بندی باشیم، چه جناح ها و چه گروه هایی در داخل تل آویو خواهان روابط جدی تر با روسیه هستند و چه گروه هایی مخالف این روابط هستند؟

در بحث سنت اهداف و جریانات فکری، از گذشته جریانات چپ، مارکسیستی، سوسیالیستی، کارگری، در همه دنیا ارتباط فکری و ایدئولوژیکی با شوروی سابق داشتند و تل آویو هم از این قاعده مستثنی نیست. در واقع جریانات چپ این ارتباط را با شوروی داشته اند و در حال حاضر نیز با روسیه ارتباط دارند. در حالی که احزاب و جناح های راست بیشتر از نگاه استراتژیک به همکاری با آمریکا و کشورهای غربی دارند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در چند سال گذشته نوع نگاه نتانیاهو به رویکرد مسکو در قبال خاورمیانه چه بوده است؟

گرچه در پنجاه سال گذشته، ارتباط استراتژیکی را بین روسیه و شوروی سابق و دولت تل آویو داشتیم، اما در تنش های اعراب و تل آویو، عمدتا وزنه حمایتی روس ها بر روی دولت های عربی بوده است. آن هم به دلیل منافع و روابط استراتژیک در فروش سلاح بوده است. بسیاری از این دولت ها از سلاح های روسی برای سلاح های سازمانی نیروهای سه گانه خود استفاده می کردند. این وضعیت را آقای نتانیاهو در نظر دارد و اکنون حفظ شده است . ما در تنش های اخیر در خاورمیانه مانند بحران سوریه و بحران عراق، این وضعیت نه تنها در ارتباط با روسیه در حمایت از جریانات عربی ( که عمدتا با تل آویو مشکل دارند) تقلیلی پیدا نکرده و حتی تشدید هم شده است. در کل، آقای نتانیاهو با تحولاتی که رخ داده است، نگاه انتقادی و به نوعی تهاجمی در مواضع رسمی خود به مسکو داشته است و درخواست هایی که عمدتا از روس ها در نزدیک تر شدن به تل آویو و در عدم کمک به دشمنان دارد، اما روس ها همکاری آن چنانی ندارند و یا مماشات می کنند و یا حداقل همکاری را انجام دادند. این وضعیت را در دولت فعلی به عنوان انتقاد و اعتراض مرتبا در موضع گیری ها می بینیم.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهم ترین محورهای اختلاف و چالش بین تل آویو و روسیه در حوزه مسائل منطقه ای و بین المللی چه چالش هایی است؟

اولین چالشی که غربی ها به طور کلی با متحدین منطقه خود که تل آویو است، این بود که آن ها در تلاش بودند که جبهه مقاومت خصوصا سوریه را تضعیف کنند و حتی نظام سوریه را تغییر دهند و یک دولت کاملا متمایل با غرب و متحد با تل آویو را در این حوزه روی کار بیاورند. به تبع آن در لبنان و عراق نیز چنین قصدی را داشتند. تنها دولتی که از لحاظ فرامنطقه ای با این استراتژی مخالفت کرده و ایستادگی کرده و هزینه هم داده است، روس ها هستند. این موضوع خوشایند غربی ها و تل آویو نبوده است. کما این که مواضع متعدد آن ها را نشان می دهد. چالش دیگر این است که حتی بعد از تغییراتی که غرب و تل آویو در منطقه می خواستند، آنها خواهان به رسمیت شناختن منافع بلندمدت و گذشته روس ها در منطقه مثل پایگاه ها، قراردادهای اقتصادی کلان در حوزه های زیرساختی نفت و گاز و … نبودند. یعنی با سقوط صدام حسین که این کشور قراردادهای استراتژیکی با روس ها داشت، با این سقوط هیچ همکاری و حمایتی از طرف ائتلاف علیه عراق برای احیا و بازگرداندن روسیه به منافع خود نشد. این حالت در ارتباط با لیبی و روسیه فعلی به عنوان بیشترین تنش و اختلاف در بین آن هاست. نکته دیگری که جای بحث دارد، جریاناتی است که عامل شکلی آن مداخلات نظامی غربی ها و خصوصا آمریکایی ها، زخم و بحران عمیق اعراب و تل آویو است که آن ها مجموعه جمعیت رادیکالی تروریستی در قالب جهادی و سنتی و امثال آن را دارند، که گرچه عامل غیر مستقیم و ساخته و پرداخته در این سرکوب ها هستند، ولی به نوعی حمایت های غیر مستقیم از جریانات غربی و تل آویوی دارند . این خود خطری است که آن ها در بلند مدت می خواهند که به حوزه نفوذ آمریکای مرکزی، چچن و آسیای میانه ای (که برای روس ها به عنوان حیاط خلوت امینتی در جنوب است، یا این که برای آن ها خارج نزدیک است) منتقل کنند و این مسئله دیگر اختلاف بین تل آویو و متحد آن از یک طرف و روسیه از طرف دیگر وجود دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اختلاف بر سر ایران تا چه حدی روابط مسکو و تل آویو را با چالش بیشتر رو به رو کرده است؟

در ائتلاف جدیدی با تروریسم داعش که بین ایران، روسیه و سوریه و حزب الله رخ داد، این شکاف و تنش بیشتر شد و حتی اتهام های رسانه ای دیپلماتیک زیادی علیه حملات هوایی روسیه به مراکز تروریستی داعش (مبنی بر این که این حملات هدفمند نیست و روس ها اهداف دیگری را در این حملات دارند و نیروهای مورد حمایت غرب را مورد حمله قرار می دهند و به تضعیف اپوزیسیون میانه رو می پردازند) زدند، اشاره های زیادی هم مبنی بر این بود که حملات استراتژیک را روس ها به خصوص سامانه پیشرفته هوایی اس سی صد را به ایران تحویل ندهند. اما اخیرا این تحویل شروع شده است و علی رغم فشار و چانه زنی های زیاد تل آویوی ها و آمریکایی ها انجام شده است و بعد از آن هم تحویل آن ها به سوریه است که در شرف تحویل است. مجموعه این مسائل و قراردادهای همکاری اقتصادی کلان، سرمایه گذاری ها و همکاری های مقابل ایران با سوریه و دولت فعلی عراق، تنش های شدیدی را بین روسیه از یک طرف و تل آویو و متحدین غربی آن از طرف دیگر در منطقه ایجاد کرده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده روابط تل آویو و روسیه به چه عواملی وابسته است؟

اگر دو جبهه به نوعی بر روی منافع مشترک یا منافع سنتی به توافق رسند و کنار آیند، و در واقع علیه یکدیگر بحران سازی و تشدید جنگ نداشته باشند؛ روابط می تواند به حالت عادی و صلح آمیز برگردد. ولی اگر این روند تنش استمرار پیدا کند، روابط سرد و حتی شکننده و بدتر از این هم خواهد شد.

واژگان کلیدی: درخواست های تل آویو از روسيه ، تل آویو و روسيه، انتظارات تل آویو از روسيه

 

مطالب مرتبط