جواد بخشی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
قطر كشوری است كه در روند بحران در سوریه نقش مهمی داشته و در راستای رسیدن به اهداف خود ابتدا راه کارهای سیاسی را در پیش گرفت و پس از عدم موفقیت در رسیدن به متقاعد نمودن بشار اسد برای کنارگیری از قدرت، حال تلاش دارد تا با استفاده از رابطه با غربی ها شرایط و بستر لازم را برای مداخله نظامی در سوریه را فراهم آورد. در همین زمینه امیر قطر با كنار گذاشتن راهكارهای سیاسی برای حل بحران سوریه که از طریق اتحادیه عرب پیگیری می شد، فعالیت هایی در راستای کمک برای مسلح کردن مخالفان سوری را انجام داده است، ضمن آنکه تبلیغات رسانه ای چون الجزیره درباره اوضاع سوریه نیز ابزار دیگری است که قطر از آن برای اجرای اهداف خود در حوادث منطقه همواره مورد استفاده قرار داده است. در این مقاله به بررسی نقش آفرینی قطر در مسایل پیش آمده در سوریه با استفاده از سه ابزار پول، رسانه و دخالت نظامی در سوریه، خواهیم پرداخت. درآمدهای بسیار زیادی که قطر از راه منابع انرژی به دست آورده این توان را در اختیار آنها قرار داده تا بتوانند نقش فعالی را در عرصه منطقه ای ایفا کنند. قطر در تحولات سوریه علاوه بر نقش حمایتی که به لحاظ مالی و رسانه ای از مخالفین داشته سعی دارد با ارایه کمکهای نظامی از قبیل در اختیار قرار دادن سلاح یا سناریوی کمکهای لجستیکی غربی-عربی به مخالفان بر روند تحولات سوریه تاثیر گذار باشد.
تحلیل رخداد:
به لحاظ نظری قطر با توجه به گستردگی جغرافیایی در عرصه مناسبات روابط بین المللی باید به عنوان یک ریز قدرت شناخته شود و توانایی اثر گذاری جدی و قابل توجهی را نباید در مسائل اصلی منطقه و خاورمیانه داشته باشد ولی در دنیای واقع شرایط به شیوه دیگری است. در مسائل اخیر جهان عرب این کشور نقش فعالی داشته است که مورد سوریه را می توان از جمله این موارد دانست. قطر برای موفقیت در رسیدن به اهداف خود در سوریه از مثلثی مهم استفاده کرده است که پول، رسانه و ابزار نظامی سه ضلع این مثلث را تشکیل می دهند. این كشور به پشتوانه حمایتهایی که از سوی آمریكا و كشورهای غربی از اقداماتش انجام می گیرد در سال های اخیر سیاست خارجی فعال و در مواردی مداخله گرانه را در منطقه به اجرا گذاشته است[1].
یکی از حوزه هایی که قطر سعی دارد تا با استفاده از آن جایگاه منطقه ای خود را افزایش داده دخالت در بحران سوریه است. از بررسی حوادث اخیر سوریه مشخص می شود قطر برای رسیدن به اهداف خود در سوریه از سه ابزار پول، رسانه و همکاری های نظامی و تشویق غربی ها برای مداخله مستقیم در سوریه به مانند لیبی استفاده نموده است.
پول:
منبع اصلی درآمد قطر صادرات نفت و گاز می باشد که با توجه به جمعیت اندک این کشور توان بالای اقتصادی را برای این کشور به ارمغان آورده است. باتوجه به اینکه قطر سومین دارنده منابع گازی جهان به شمار می رود توانسته با مشارکت وسیع شرکت های غربی از اوایل دهه 1990 میلادی زیرساخت های لازم برای استخراج و صادرات گاز خود را فراهم نماید. اقتصاد کشور قطر در حال حاضر بر مبنای صدور گاز به ویژه در قالب LNG استوار است. از نظر منابع گاز، قطر رتبه سوم را بعد از روسیه و ایران با 60/25 تریلیون متر مکعب گاز، یا 4/14 درصد از منابع گازی دنیا، در اختیار دارد. اهمیت و موفقیت قابل توجه قطر، در تولید و صادرات گاز مایع یا LNG است. این کشور توانست در سال 2008 در تولید LNG از اندونزی پیشي بگیرد و به بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع جهان تبدیل شود و اکنون بیش از 38 میلیون تن LNG تولید می کند که این میزان تا سال 2012 به بیش از 77 ميلیون تن خواهد رسید[2]. پس از سرنگونی رژیم دیکتاتور لیبی، قطر که توانسته بود با اقدامات خود نقش فعالی را در تحولات لیبی به انجام برساند، به خود اجازه داده تا در امور داخلی سایر کشورهای عربی با اعطای مبالغ هنگفتی پول مداخله کند. در مورد سوریه نیز قطر در برنامه ای از اعضای “اتحادیه عرب” خواست تا عضویت سوریه را به حالت تعلیق درآورند و برای محاصره سیاسی و اقتصادی این کشور تلاشهایی را صورت داده است. در دومین کنفرانس دوستان سوریه که مدتی قبل در استانبول برگزار شد اعلام شد که از این به بعد به نظامیان مخالف بشار اسد حقوق ماهیانه پرداخت می شود. طبق توافقاتی که در این اجلاس به عمل آمد قرار شد که در سه ماه آینده 100 میلیون دلار از سوی سه کشور عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی در اختیار شورای ملی سوریه قرار گیرد. بعضی از خبرگزاریها عنوان می کنند که از يك سال پيش قطر، عربستان و تركيه پايگاههايي را به منظور آموزش مزدوران و اعزام آنان به خاك سوريه ايجاد كردهاند و اين مزدوران از كشورهاي مختلف اسلامي و عربي هستند كه به دست نظاميان اسراييلي و آمريكايي و ترك آموزش ديده سپس براي اجراي نقشههاي خود عليه مردم سوريه، عازم اين كشور شده و در قبال اين اقدام، حقوق بالايي دريافت ميكنند. همچنين ايستگاههايي براي انتقال سلاح به داخل سوريه نيز در نظر گرفته شده است كه يكي از آنها در منطقه تحت نفوذ سعد حريري رئيس جريان المستقبل لبنان و سمير جعجع سياستمدار لبناني در بيروت است كه هزينه مالي آن را عربستان و قطر تامين ميكنند[3]. همچنین از مهم ترین حمایتهای مالی قطر از مخالفان سوری می توان به پیشنهاد و تعهد جنجالی وزیر خارجه «حمد بن جاسم» نسبت به تامین مالی هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه اشاره کرد[4].
رسانه:
امروزه رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی دارند؛ و از رسانه ها به مثابه ابزارهای نوین جهت تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و دستیابی به اهداف استفاده می شود. کارشناسان حوزه رسانه معتقدند که رسانه ها می توانند با برجسته سازی اخبار و حوادث، روند تحولات را سرعت بخشند و واقعیت ها را آنگونه که در جهت منافع گروه خاصی باشد نشان دهند. این واقعیت را می توان درباره شبکه الجزیره قطر به خوبی مشاهده کرد. شبکه «الجزیره» که در سال1996 فعالیت خود را شروع کرد، از ابتدا مدعی بود که به هیچ جریان سیاسی وابسته نیست. پوشش کامل اقدامات ضد بشری رژیم اسرائیل در قبال غزه و جنگ با حزب الله را می توان دلیلی بر این مدعا دانست. قطر سعی دارد در تبلیغات رسانه ای، خود را همراه با جبهه مورد حمایت افکار عمومی منطقه علیه نظامهای مستبد نشان دهد. شبکه الجزیره عربی که درحال حاضر یکی از پربیننده و محبوب ترین رسانه در جهان عرب است، با پوشش دادن کامل اخبار تحولات در کشورهای عربی تاکنون اینگونه به مخاطبان خود القاء کرده است که شبکه ای است بی طرف اما واقعیت آنست که هدف الجزیره در دست گرفتن افکار عمومی جهان عرب است و در بسیاری از موارد اعمال کننده سیاست های دولت قطر بوده است[5]. این رسانه ی وابسته به امیر قطر از آغاز مخالفتهای خیابانی در سوریه جریان سازی وسیعی را علیه دولت بشار اسد آغاز کرده است. برخی کارشناسان معتقدند اقدامات الجزیره در راستای ایجاد فضای روانی و تبلیغاتی علیه دولت سوریه بوده و هدف آن تضعیف روحیه نظامیان دولت سوریه است. الجزیره در پوشش دادن تحولات سوریه با در پیش گرفتن شیوههای تبلیغی بزرگنمایی، تکرار، انگارهسازی علیه نظام حاکم سوریه، که به علت مواضع ضد صهیونیستی و حمایت از مقاومت در بین ملتهای عربی دارای جایگاه درخوری بود، عمل کرد و با استناد به تصاویر ویدیوئی اینترنتی و شاهدان عینی به پوششدهی جانبدارانه تحولات این کشور پرداخته است. الجزیره از ابتداي تحولات سوريه با بزرگنمايي ناآراميهاي اين كشور و در مقابل با سانسور اخبار بحرين مورد انتقاد قرار گرفته، از تيراندازي نيروهاي امنيتي سوريه به تظاهراتكنندگان در شهرهای مختلف خبر داد و اعلام كرد كه تظاهرات در شهرهای سوریه در مقايسه با تظاهراتهايي كه تاكنون صورت گرفته است، بزرگترين تظاهرات مردمي به شمار ميآيد[6]. همچنین صحنه سازی هایی که به کمک وابستگان سعد حریری در طرابلس و عکار لبنان انجام شد و نیز کپی برداری از درگیری های خونین لیبی و وارد کردن آنها در فیلم های تظاهرات و درگیری های سوریه، انتشار اسامی سربازان و درجه داران جدا شده از ارتش سوریه که بعدا توسط خود این افراد تکذیب شد، شاهدی که در پشت بام یکی از بیمارستان های دمشق کشف شد و اقدامات مشابه دیگر بخشی از اقدامات غیر حرفه ای بود که این شبکه خبری در قبال مسایل سوریه انجام داده است[7].
استفاده از نیروی نظامی:
قطر به علت کمی جمعیت و نداشتن نیروی نظامی کافی نمی تواند به طور مستقیم در مسایل منطقه ای دخالت کند و به همین خاطر همواره تلاش داشته تا با برقراری روابط نزدیکتر با کشورهای غربی بویژه آمریکا حاشیه امنیتی برای خود فراهم آورد. مجموع پرسنل نظامي قطر 7.500 نفر است که 6.000 نفر آن عضو نيروي زميني هستند. از اين رو، ارتش قطر صرفا قادر به دفع حمله از سوي کشورهاي کوچک چون بحرين خواهد بود. اما عضويت قطر در تشکل هاي نظامي شوراي دفاعي عرب (1329 / 1950) فرماندهي اتحاديه عرب (1343 / 1964) بخش نظامي شوراي همکاري خليج فارس (1360 / 1981) بيانيه دمشق (1371 / 1992) و مهم تر از آن، امضاي موافقت نامه همکاري نظامي و دفاعي با آمريکا (1371 /1992) ضريب امنيتي آن کشور را افزايش داده است[8]. قطر برای افزایش روابط نظامی خود با آمریکا پایگاه نظامی نیز در اختیار نظامیان آمریکایی قرار داده است. پایگاه السیلیه قطر بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه است و فرودگاه العیدید قطر که در چند کیلومتری کاخ امیر این کشور واقع است، دیگر پایگاه نظامی آمریکا است. خریدهای بی شمار نظامی که در سالهای اخیر از سوی این امیرنشین خلیج فارس صورت گرفته در رسیدن به اهداف تعیین شده مهم جلوه می کند چنانکه در حوادث لیبی با اعزام جنگنده های خود به کمک نیروهای ناتو رفت. قطر در تلاش است تا در سوریه نیز بسترهای لازم، برای دخالت غربی ها را فراهم آورد. قطر در حمایت مالی و تسلیحاتی مستقیم از مخالفان بشار اسد، نقش بازوی امریکا را ایفاء می کند. امیر قطر در حمایت از مخالفین بشار اسد تا آنجا پیش رفت که در مصاحبه تلویزیونی با شبکه سی بی اس، پیشنهاد کرد کشور های عربی، نیروهای زمینی خود را به جنگ با سوریه اعزام کنند[9].
قطر در زمینه مداخله نظامی در سوریه دو سناریو را به طور همزمان پی گرفته است؛ یکی حمایت از گروه های سلفی و کمک برای اعزام این گروه ها به سوریه و دوم ایجاد بسترهای لازم برای حمله نظامی قدرتهای فرامنطقه ای به سوریه مانند مداخله غرب در لیبی. قطر برای اجرای سناریوی اول خود از یک سو علمای وهابی و سلفی را تحریک می کند تا با اعلام حکم جهاد بر علیه سوریه، گروه ها و جریان های تندرو منطقه را به داخل مرزهای این کشور گسیل داده و از سوی دیگر با حمایت تسلیحاتی و مالی این گروه ها و همچنین ایجاد یک درگیری نظامی طولانی مدت علاوه بر از بین بردن مشروعیت سیاسی سوریه به عنوان یکی از پایه های محور مقاومت در منطقه، کشور سوریه را به افغانستانی دیگر تبدیل کند. در این سناریو بنا بود که سلفیهای مسلح، با ایجاد درگیری مسلحانه، زمینههای کشتار را در «حماه» و دیگر شهرهای سوریه ایجاد نمایند و با تسخیر «جسر الشغور» و «حماه»، در مدل شبیهسازیشده با وقایع لیبی، آنجا را به «بنغازی» دیگری تبدیل نمایند. ساماندهی گروه های تندرو در لیبی، تونس، مصر و مغرب عربی ماموریتی است که قطر با پشتوانه معنوی شیخ یوسف القرضاوی در این سناریو بر عهده دارد.
دوحه همچنین سناریوی دخالت نظامی خارجی علیه سوریه طراحی کرد و برای این کار با روش های مختلف با مخالفان وارد مذاکره شد و ارتش سوریه آزاد را در نوامبر گذشته با حضور مخالفان ایجاد کرد و تلاش داشته که این مخالفان را با سلاح هایی که به سمت سوریه قاچاق می شود، تجهیز کند. در این سناریو، ناتو به بهانهی کشتار مردم «حماه» و «جسر الشغور»، مجوز اقدام نظامی را از سوی شورای امنیت دریافت میکرد و همانند لیبی وارد عمل میگردید. حضور گسترده نیروهای القاعده در میان مخالفان مسلح سوریه به گونه ای شده است که وزارت خارجه آمریکا نگرانی خود را از دست یابی تروریست ها به تسلیحات ارسالی غرب صراحتا اعلام کرده است.
از بین کشورهای منطقه، کشور کوچک قطر تاکنون در ایجاد تفرقه و آتش افروزی در امور داخلی سوریه چه با همکاری سایر کشورهای عربی و چه به تنهایی بسیار فعال بوده است. دوحه(با پشتیبانی سعودی ها) هم اکنون حمایت مالی، اطلاعاتی و نظامی از گروه تروریستی به اصطلاح ‘ارتش آزاد سوریه’ در همکاری با رژیم صهیونیستی و از طریق خاک ترکیه را آغاز نموده است. قطر همچنین گروهی متشکل از ۲۵۰۰ عنصر نظامی متشکل از افراطی های مسلح لیبی و عناصر گروه تروریستی ‘انصار السنه’ عراق را با هواپیما به دو پایگاه آموزشی در شهر انطاکیه؛ در مناطق مرزی ترکیه با سوریه، منتقل کرده است[10]. این اقدامات نشانگر این است که قطری ها برای رسیدن به هدف خود در ساقط نمودن اسد مصمم هستند و از همه ابزارهایی که امکان استفاده آن را دارند بهره می گیرند.
دورنمای رخداد:
هدف قطر در استفاده از ابزار رسانه در تحولات سوریه این است که ناآرامیهای اخیر را امتداد جنبشهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا نشان دهد. در این نگاه سوریه همانند سایر کشوهای عربی و آفریقایی، گرفتار مشکلات و معضلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که مردم آن برای رهایی از این مشکلات، دست به اعتراض و مبارزه علیه رژیم بشار اسد زدهاند. هدف استفاده از رسانه توسط قطر در پیش گرفتن رویکرد تبلیغی جهت اعمال فشار از طریق تهییج افکار عمومی مردم سوریه برای تحت فشار قرار دادن دولت سوریه جهت تغییر در موضع گیری هایش در قبال ایران و حزبالله و چرخش اساسی جهت نزدیکی به نظر سایر کشورهای عربی با محوریت غرب ارزیابی می شود. در جنگ رسانهاي ايجاد شده عليه سوریه، نكتهاي كه از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است اين است كه اساساً پوشش خبری و تصویری وقایع در سوریه و تكرار مرتب اين موضوعات باعث خواهد شد اين موارد تا حد زيادي افکار عمومی دنیا به سمت تحولات سوریه جلب شود و به عنوان يك ابزار قوي در خدمت ديپلماسي عمومي رسانه ای غربی براي منزوي كردن سوریه و يا عقب نشینی از اصول اساسی خود در سیاست خارجی و نوع نگاه به غرب برآیند.
درباره استفاده از ابزار نظامی همانطور که آمارهای نیروهای نظامی قطر نشان می دهد این کشور هرگز توان نظامی و نیروی انسانی لازم برای دخالت مستقیم در وسریه را ندارد و تاکنون نیز موفق به قبول این خواسته خود به سایر کشورهای عربی و غربی نشده است. هرچند قطر تلاش های بسیاری را برای مسلح کردن مخالفان اسد و حتی اعزام جنگجویان غیرسوری به این کشور را انجام داده ولی این سطح از دخالت هرگز موفق نخواهد بود و تنها با انجام اقدامات تروریستی باعث ناامنی های مقطعی در سوریه خواهد شد که پس از گذشت دوره ای کوتاه با مسلط شدن نیروهای دولتی بر مناطق ناآرام، این حرکات نیز خنثی و بی اثر خواهد شد. ولی به هر حال در این تردید نیست که قطر با حمایت از گروهها و تحرکات مسلحانهای که در این کشور صورت میگیرد، از جمله حمایتهای مادی و مسلحانه، در کنار حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی تلاش دارد، اوضاع در سوریه را بر همین منوال ناآرام و بیثبات نگه دارد و زمینه را برای حضور نیروها و کشورهای بیگانهای فراهم کند.
قطر تلاش دارد تا با استفاده از تحولات سوریه به اهداف سیاسی خود دست یابد. عمده این اهداف عبارتند از تاثیرگذاری بر تحولات لبنان از طریق خارج نمودن سوریه از دایره حامیان حزب الله و حمایت از جریان حریری، نشان دادن نقش رهبری اهل سنت با حمایت از تغییر حکومت علوی سوریه و به قدرت رساندن سلفی ها در این کشور، همکاری با غربی ها در خارج نمودن سوریه از مدار مقاومت و افزایش جایگاه منطقه ای و مقابله با عربستان و نشان دادن نقش برتر خود در تحولات منطقه ای. از همین رو مشاهده می کنیم که تلاش های همه جانبه ای از سوی قطری ها برای موفقیت و رسیدن به اهدافشان در سوریه درحال انجام است و این کشور از همه ابزارهای موجود برای رایزنی و تحت تاثیر قرار دادن سایر کشورها جهت اعمال فشار بر سوریه و مجاب نمودن یا ساقط کردن بشار اسد، استفاده می کند.
[1] http://strategicreview.org/1391/01/16
[2] ایلناز، ابراهیمی، سازمانهای کشورهای صادرکننده گاز ،شکل گیری ،فرصتها و تهدیدها، (تهران: موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، 1388)، ص 99.
[3] http://www.jomhourieslami.com/1390/13900923/13900923_09_jomhori_islami_siasi_0001.html
[4] http://strategicreview.org/1391/01/16
[5] http://www.parsine.com/fa/news/
[6] شهرود امیر انتخابیَ همشهری دیپلماتیک-شماره ۵۰- آبان ۱۳۹۰
[7] http://www.shia-news.com/fa/news/22569/
[8] http://www.rasekhoon.net/article/
[9] http://vista.ir/?view=article&id
[10] http://strategicreview.org/1391/01/16