مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مهم ترین حوزه های واگرایی مصر و عربستان در خاورمیانه -گفتگو با قاسم محب علی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

هر چند عربستان از به قدرت رسیدن سیسی در مصر حمایت کرد اما دو کشور در ماه های گذشته اختلافاتی نیز داشته اند. براي بررسي بيشتر واگرايي هاي رياض و قاهره گفتگويي با قاسم محب علی كارشناس مسائل خاورميانه داشته ايم:

واژگان كليدي: آينده، اختلاف مصر و عربستان در خاورمیانه، حوزه های اختلاف مصر و عربستان، روابط، مصر، عربستان، سیسی ، اقتصاد

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم نگاهی به روابط مصر و عربستان در چند ماه گذشته داشته باشیم، چه عواملی در چند ماه گذشته بر روابط مصر و عربستان تاثیر گذار بوده است؟

بعد از جنبش بهار عربی و جنبش جوانان شش آوریل در میدان التحریر و بعد از آن روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر، یکی از نگرانی های عربستان سعودی گسترش نفوذ اخوان و توسعه آن به کشور خود و منطقه تحت نفوذ خود بود. به همین دلیل با کودتای ارتش مصر همراه شد و از آن حمایت کرد و به اصطلاح محصولی در مصر ایجاد کرد که فکر می کرد به تبع آن بتواند اخوان را سرکوب کند. اما تحولات اخیر به خصوص تحولاتی که مانند یمن و سوریه، در منطقه اتفاق افتاد، مصری ها و عربستانی ها سیاست های خود را تا حدی را تغییر دادند. همان طور که می دانید مصر پارادوکسی در سیاست عربستان است. در حالی که در سوریه از مخالفین حمایت می کنند، مخالفین هم کسانی بودند که در مصر روی کار آمدند و تقریبا با اخوان و اسلامی ها هم نظر بودند، طبیعتا این موضوع پارادوکسی در سیاست های عربستان است. از طرف دیگر با توجه به این که دشمن اصلی مصری ها اخوان است، سیاست نرم تری نسبت به سوریه برگزیند. یکی از اختلافات عربستان سعودی و مصر این مسئله بوده است. دومین اختلافی که اخیرا بروز کرده است که می توان گفت یکی از زمینه های اختلاف این دو کشور است، مسئله یمن است. عربستان به این دلیل که به جریان اسلام گراها که سنی ها در یمن دارند نیاز دارد ، تلاش کرد هم به اخوانی های یمن نزدیک شود و هم به حماس در باریکه غزه (که چندی پیش مقامات حماس را به آن جا دعوت کرد و سعی کرد از امکانات آن ها استفاده کند) نزدیک شود. این موضوع با سیاست های مصر و تقویت یا فعال کردن مجدد اخوان که (حماس هم شاخه ای از آن هاست) در تضاد بود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به متغیر اقتصاد و نقش آن در عربستان و مصر، که به نوعی وابستگی اقتصادی مصری هاست، نقش اقتصاد در روابط کنونی تا چه حدی می تواند موثر باشد؟

مصر کشوری کمک پذیر است و برای اداره خودش احتیاج به کمک های خارجی دارد. طبیعتا نگاه این کشور به کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان این است که کمک های مالی برای کشور جذب کند تا بتواند مشکلات این کشور را حل کند. از طرف دیگر این نکته وجود دارد که جمعیت بزرگی از کارگران مصری در کشورهای عربستان کار می کنند که آن ها هم بخشی از ارز مورد نیاز مصر را تامین می کنند، بنابراین این موضوع سیاست های خارجی مصر را تحت الشعاع قرار می دهد و به کشورهای حوزه عربی خلیج فارس و خصوصا عربستان سعودی وابسته می کند. لذا مصر نمی تواند بدون توجه به آن سیاست هایی را اتخاذ کند. در واقع مصر متکی به عربستان است و چون عربستان در سیاست خارجی خود تناقضی دارد، مصر هم در سیاست خارجی خود تناقضی را تجربه می کند. مصر از طرفی نمی تواند با سیاست های عربستان در یمن، سوریه و غزه و کشورهایی مانند لیبی و مصر (که از سلفی ها و نیروهای تندروی مذهبی حمایت می کند) توافق داشته باشد و از طرف دیگر نیازمند کمک های مالی است. جمع این دو سیاست کار مشکلی است و ممکن است بعضی وقت ها چالش هایی را در سیاست خارجی مصر ایجاد کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی یمن تا چه حدی می تواند بسترساز اختلافات بیشتر مصر و عربستان باشد؟

در زمان عبدالناصر، مصری ها از ملی گراهای یمنی حمایت کردند و به آنجا نیرو فرستادند. در آن زمان امام زیدی ها (که بر یمن حکومت می کرد با عربستان سعودی متحد بود و ایران زمان شاه نیز از آن حمایت می کرد) این موضوع مداخله پر هزینه برای مصر بود، اما بالاخره حکومت زیدی ها را سرنگون و حکومت ملی گراها را به روی کار آورد که نتیجه آن روی کار آمدن علی عبدالله صالح بود. اما امروز وضعیت معکوس را امروز شاهد هستیم. علی عبدالله صالح متحد زیدی هاست و عربستان سعودی دشمن زیدی هایی است (که در آن زمان علیه مصر حامی ان ها بود) ولی امروز اصولی تعیین کرده است که مصر را در کنار خود داشته باشد، اما این به این مفهوم نیست که مصر علاقه به این داشته باشد که عربستان سعودی به طور کامل بر یمن مسلط شود و آن کشور را در اختیار خودش بگیرد و این موضوع را به نفع منافع ملی خود در مناطق شرق دریای سرخ تلقی می کند و بنابراین همراهی با عربستان یک همراهی کامل نیست. چنانچه اخیرا تلاش کرده است که هم با زیدی ها تماس داشته باشد و ارتباط خود را با آن ها حفظ کند و هم با علی عبدالله صالح و جریانی که با علی عبدالله صالح کار می کند. بنابراین می خواهد توازن در یمن داشته باشد و این موضوع به نفع مصر است که دولت غیر وابسته به عربستان سعودی در یمن بر سر کار بیاید. اگر چه ممکن است با حکومت زیدی یا مذهبی با گرایش زیدی هم موافق نباشد. ولی از طرفی هم خیلی منافع مصر حکم نمی کند که عربستان سعودی به طور کامل بر یمن مسلط شود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی مهم ترین حوزه های اختلاف کنونی مصر و عربستان در خاورمیانه کنونی چیست؟

سر چند مسئله اختلاف دارند: یکی بر سر مسئله جریانات افراطی گری اسلامی است که عربستان سعودی در این بین سیاست گزینشی دارد، در بعضی جاها از نیروهای افراطی حمایت می کند و در برخی جاها نیز با آن ها مخالفت می کند. اما دولت کنونی مصر یک دولت لاییک است و با هر گونه جریان اسلام گرایی (چه تندرو و چه میانه رو) مخالف است. طبیعتا این یک نقطه اختلاف در عربستان سعودی است. مصر کشوری است که سعی می کند در جهان عرب به یک قدرت عربی یا منطقه ای تبدیل شود. طبیعتا در حوزه هایی که عربستان سعودی سعی می کند به طور کامل جهان عرب را در اختیار خود بگیرد، خیلی با سیاست های خارجی مصر تطابق ندارد. بنابراین در مناطقی مانند سوریه، یمن، فلسطین و حوزه هایی در شمال آفریقا مثل لیبی اختلافاتی را با کشورهای عربی خلیج فارس به خصوص عربستان پیدا کند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه حدی ممکن است روابط مصر و عربستان بر سر مسائل مختلف منطقه ای رو به چالش بیشتر حرکت کند؟

هم مصر و هم عربستان سعودی سعی می کنند این مسئله را کنترل کند. به این صورت نیست که بگوییم به سمت بحران شدن سیر می کند. اختلافات هم چنان ادامه خواهد داشت. مصر و عربستان سعودی جدای از این مسائل، دو ساختار متفاوت هستند. مصر ساختار نظامی وابسته به سیستم مدرن است. در عربستان سعودی یک ساختار دیکتاتوری سنتی وجود دارد. ساختار پادشاهی دارد. این دو ساختار خیلی با هم در دراز مدت نمی توانند با هم همراه باشند. اما هر دو طرف سعی می کنند با توجه به شرایط و نیازهایی (مصر برای اداره خودش به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی شدیدی نیازمند جذب کمک های مالی کشورهای عربی و همچنین استفاده از درآمدهایی مهاجرین مصری است ) از طرف دیگر عربستان سعودی به مصر نیاز دارد. یعنی مصر به عنوان یک قدرت بزرگ نظامی و انسانی برای کشورهایی با جمعیت کمتر ولی قدرت اقتصادی بیشتر مانند عربستان سعودی و کویت، امارات و قطر، مصر سرزمینی است که هم می تواند پشتوانه امنیتی باشد و هم پشتوانه ای برای جذب نیروی انسانی می تواند باشد. بنابراین تعادلی در بین این ها وجود دارد. این اختلافات ادامه خواهد داشت، در عین حال دو طرف سعی می کنند آن را کنترل کنند. اگر تغییراتی در مصر اتفاق بیفتد، مثلا حکومت جدیدی بر سر کار بیاید (که آینده مصر با توجه به شرایطی که دارد مشخص نیست) ممکن است وضعیت جدیدی اتفاق بیفتد. همان طور که در سوریه و عربستان سعودی، حافظ اسد و امیر عبدالله بسیار به هم نزدیک بودند، ولی با تغییراتی که در سوریه و عربستان سعودی به وجود آمد، این دو کشور به دشمن خونی یکدیگر تبدیل شدند.

 

مطالب مرتبط