مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مهمترين چالش های فراروی طالبان- گفتگو با بسم‌الله رنجبر

اشتراک

 پژوهشگر مرکز مطالعات منطقه‌ای افغانستان

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

 

بعد از حضور طالبان در كابل، افغانستان با شرايط نوين اقتصادي،‌ امنيت و سياسي روبرو بوده است. در اين بين براي بررسي بيشتر تحولات اين كشور گفتگويي با بسم‌الله رنجبر  پژوهشگر در مرکز مطالعات منطقه‌ای افغانستان داشته ايم:

واژگان كليدي: طالبان ,كابل, افغانستان , اقتصادي, امنيت , سياست,  بسم‌الله رنجبر 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: وضعیت کنونی طالبان رو چگونه می بینید ؟

 

وضعیت کنونی طالبان نسبت به ماه‌های قبل از هر نقطه نظر بهتر است. این گروه توانسته است به سادگی معترضین و مخالفین خود را مهار و از سر راه بردارند؛ جنبش زنان افغانستان که از فردای تسلط طالبان بر افغانستان عرض اندام کرد، با زندانی شدن اعضای کلیدی آن، بساط‌اش از خیابان‌های کابل و دیگر کلان شهرهای افغانستان برچیده شد. مقاومت‌های مسلحانه علیه این گروه در پنجشیر، اندراب‌ها و بلخاب با قساوت تمام سرکوب شدند، هر چند با گذشت زمان جنگ‌های چریکی افزایش یافت و گاهی به درد سر بزرگی برای طالبان مبدل شدند اما در کل در شرایط کنونی، مقاومت مسلحانه و جنگ جبهه‌ای علیه طالبان وجود ندارد و طالبان از این بابت خیال‌شان راحت تر شده اند. با وجودی که این گروه نسبت به گذشته در شرایط قابل قبول‌تری به‌سر می‌برد، اما وضعیت معیشتی مردم افغانستان با گذشت هر روز بدتر می‌شوند و به تعداد گرسنگان در این کشور افزوده شده است. 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترین چالش های سیاسی فراروی طالبان را چه می دانید؟

از دید من چالش‌های سیاسی‌ای که فرا روی این گروه وجود دارند، را می‌توان این‌گونه برشمرد: ایجاد شکاف و دوگانگی میان این گروه؛ رقابت  گروه حقانی که به نحوی از غلزایی‌ها در درون طالبان نمایندگی می‌کنند با گروهی به رهبری ملا برادر که به نحوی نماینده درانی‌ها قلم‌داد می‌شوند، رفته رفته به یک چالش سیاسی علیه این گروه مبدل شده است. دومین چالش سیاسی علیه طالبان، گسترش جنگ‌های چریکی و خصوصاً ترورهای هدف‌مند علیه اعضای این گروه در سراسر افغانستان است که با گذشت هر روز به تعداد آن افزوده می‌شود. سومین چالش سیاسی، بالا رفتن میزان نارضایتی اقوام غیر پشتون از نوع نگاه طالبان در قبال این گروه است که این مهم معلول رفتارهای تبعیض آمیز و سیاست حذف این گروه در قبال اقوام غیر پشتون است و این امر ممکن در آینده‌ی نه چندان دور، سبب تقویت و گسترش جبهات مقاومت مسلحانه در برابر این گروه در سراسر افغانستان شود. 

چهارمین چالش که می‌توان آن را مهم‌ترین چالش سیاسی برای این گروه نامید، عدم مشروعیت سیاسی داخلی و خصوصاً بین‌المللی است؛ با گذشت یک‌سال از تسلط این گروه بر افغانستان، حتی نزدیک‌ترین متحدین این گروه، حکومت امارت طالبانی را به رسمیت نشناخته اند که البته قرائت‌های سخت‌گیرانه این گروه از دین اسلام و وضع محدودیت بر زنان افغانستان،  مسدود نگهداشتن مکاتب دخترانه، حذف عاشورا و نوروز از تقویم کشور و … بر دوام و قوام این چالش کمک نموده/ خواهد کرد. 

 

 مركز بين المللي مطالعات صلح: آیا می توان گفت که طالبان راه زیادی تا شناسایی کامل بین المللی دارد؟

با توجه به سیاست‌های سخت‌گیرانه این گروه در قبال مردم افغانستان و خصوصاً زنان این کشور، سیاست‌ ستیز با برخی از همسایه‌های افغانستان و درگیری‌های بدون دلیل با نیروهای مرزبان کشورهای همسایه،  عدم داشتن روحیه انعطاف پذیر با جهان و… بعید می‌دانم که این گروه بتواند بطور کامل به رسمیت شناخته شود. از این‌رو می‌توان گفت بله این گروه برای رسیدن به این مهم راه طولانی‌ای در پیش دارد.

 

 مركز بين المللي مطالعات صلح: وضعیت کنونی جبهه های نظامی در مقابل طالبان چیست ؟

به باور من جبهات نظامی که علیه طالبان می‌رزمند، تاحال نتوانسته اند روایت واحد و نیرومندی علیه این گروه خلق کنند تا با انسجام بیشتر علیه طالبان وارد عمل شوند. برای همین به جنگ‌های پراکنده‌ی چریکی بسنده کرده اند. که خود این وضعیت معلول عوامل چندگانه است که از جمله می‌توان  عدم حمایت کشورهای منطقه و جهان از این جبهات را از جدی ترین عوامل ضعیف ماندن جبهات ضد طالب نام برد. 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترین گروههای سیاسی مخالف طالبان در وضعیت کنونی تا چه میزانی قدرت دارند؟

 با تأسف باید گفت گروه‌های سیاسی تأثیرگذار حوزه ضد طالبانی با توجه به خطاهای سیاسی‌ای بیست ساله مورد خشم و تنفر مردم قرار دارند و پایگاه مردمی خود را از دست داده اند. در عین حال با توجه به نزدیکی‌ای این گروه‌ها با برخی از کشورها که رابطه نسبتاً خوبی با طالبان دارند، مانع احیاء قدرت این گروه‌های سیاسی شده اند. از‌این‌رو می‌توان گفت که تمام امید مردم افغانستان جبهات مقاومت در پنجشیر، اندراب‌ها و بلخاب اند. اگر نیرویی قرار است برای طالبان مشکل سیاسی و نظامی ایجاد کنند، همین‌هایند و بس که با تأسف این‌ها نیز در شرایط فعلی از اقتدار لازم سیاسی و نظامی برخوردار نیستند.

 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آیا می توان گفت که طالبان روابط خود را با گروه های تروریستی مقیم در داخل افغانستان قطع کرده اند؟

 طالبان نه تنها روابط خود را با دیگر گروه‌های تروریستی قطع نکرده اند که این روابط از استحکام بیشتری نیز برخوردار شده است؛ حضور ایمن‌الظواهری در کابل و کشته شدنش در مهمان‌خانه یکی از رهبران طالبان تأیید کننده این ادعا است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: چشم انداز قدرت طالبان را چگونه میبینید؟

به باور من طالبان دارند به نیابت از پاکستان و ایالات متحده امریکا در افغانستان حکومت می‌کنند. دو کشور مذکور در این کشور و محیط پیراومونی آن دارای اهداف استراتژیک اند. این اهداف تحقق نخواهند یافت مگر با نا امنی و استقرار یک حکومت و دولت ضعیف در افغانستان. از این رو می‌توان گفت که طالبان برای چند سالی در این کشور حکم خواهد راند بدون اینکه به رسمیت شناخته شوند و هسته‌های مقاومت در برابر این گروه نیز با گذشت زمان قدرت‌مند‌تر خواهند شد. پس چشم انداز روشنی برای این گروه متصور نیست.

مطالب مرتبط