مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

منع ورود شهروندان هفت کشور به امریکا و آینده نقش ساختار در رويكرد ترامپ – گفتگو با دكتر سيد اصغر كيوان حسيني

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اخیرا رئیس‌جمهور آمریکا با امضای دو فرمان اجرایی دستور تقویت امنیت مرزها و تشدید محدودیت ورود مهاجران را صادر کرد؛ وی صدور روادید برای ایران و شش کشور دیگر را به مدت یکماه تعلیق کرد. در یکی از سندهای تازه امضا شده خواستار آغاز احداث دیوار مرزی در مرز با مکزیک است. همچنین ترامپ سندی را امضا کرد که خواستار اعمال محدودیت بر پناه‌جویان و اتباع کشورهای ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن است و صدور هر گونه ویزا برای شهروندان ایران و شش کشور دیگر را به مدت ۳۰ روز تعلیق کرده است. گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر رویکردهای ترامپ در این حوزه است :

واژگان کلیدی: آینده، رويكرد ترامپ ، منع ورود شهروندان ، امریکا، تقویت مرز، مهاجران

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اصولا چند دسته عوامل در رویکرد آقای ترامپ در توجه به منع ورود شهروندان از چند کشور نقش داشته است؟

اساسا انتخاب آقای ترامپ و رویکرد ایشان به سیاست داخلی و خارجی آمریکا به نوبه خود نقطه عطفی به حساب می آید. به خصوص دستور از دوره آقای اوباما (که به نظر می رسید عمدتا ظرفیت روشنفکرانه ای در حوزه های داخلی و خارجی آمریکا تاثیر می گذارد و ایشان سعی می کرد که تا حد ممکن نسبت به معیارهای سنتی و تاریخی آمریکا وفادار باشد) اما این روند با انتخاب آقای ترامپ و از زمانی که آقای ترامپ وارد عرصه انتخاباتی شد و شعارهایی که ایشان می داد و امروز که رسما رئیس جمهور آمریکاست، با نقطه عطف جدیدی مواجه شده است.

کلیت رفتار انتخاباتی و رفتار آقای ترامپ تحت تاثیر جهت گیری هایی مثل بحث ملی گرایی، پوپولیسم و انزواطلبی امریکایی می بینیم. این مسائل با سنت های قدیمی آمریکا، هماهنگی ندارد. ما همیشه آمریکا را جامعه ای مهاجرپذیر (که اساسا مهاجرت بخشی از ساختار فرهنگی- تمدنی این کشور تبدیل شده بود) می دانیم. در صورتی که حرکت های اخیر در نقطه مقابل آن قرار دارد و مایه هایی از نژادپرستی، انزوا طلبی و پوپولیسم وضعیت جدیدی را پیش کشیده و مصوبه اخیر ایشان (که مانع از ورود برخی اتباع به این کشورها به خصوص ایران شده است)به این جریان دامن زده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی تصور می کنند که ساختار نهادهای مختلف در آمریکا، نقش فرد یا کارگزار آقای ترامپ را تحت تاثیر قرار می دهد، با این حال ترامپ ممکن است رویکردهای تندتری در حوزه خارجی اتخاذ کند؟

زمانی هم که آقای اوباما انتخاب شد و با شعار تغییر به قدرت رسید، بحث رابطه کارگزار و ساختار به یکی از حوزه های مورد تامل تحلیلگران تبدیل شد. در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد، برخی معتقدند که رویکرد و جریان وی پایدار خواهد بود و سیاستی در آمریکا آغاز شده است که مانند کوه یخ، قله آن مشخص است و این مسیر ترامپ تقویت خواهد شد و به تدریج موج پوپولیسم و ملی گرایی در این کشور تقویت می شود.

بحث این است که آمریکا به عنوان کشوری که از یک ساختار قدرتمند دموکراتیک و جامعه مدنی بسیار قوی برخوردار است، آیا یک فرد به عنوان رئیس جمهور آن میزان قدرت دارد تا بتواند در مقابل ساختار دموکراسی و جامعه مدنی آمریکا مقاومت کند و برنامه های خود را پیش ببرد.؟ به نظر من کماکان باید به رابطه این دو توجه داشت و به نقش تعیین کننده تر ساختار در آمریکا احترام بگذاریم. ترامپ هر چند با شعارهایی مخصوص دوره مبارزات انتخاباتی توانست مسیری را هوشمندانه و زیرکانه طی کند، اما نمی تواند در موضع یک رئیس جمهور این مسائل را پیش ببرد و به نوعی ساختار را منفعل کند.  بنابراین معتقدم آقای ترامپ در دو، سه ماه اول ریاست جمهوری (که معمولا به دوره ماه عسل رئیس جمهور آمریکا مشهور است) به خاطر این که بتواند وفاداری خود را به شعارهای دوره انتخاباتی به رای دهندگان خود مطرح کند، این سیاست ها را پیش می برد، اما پایداری آن به شدت مورد تردید یا حداقل شدت کنونی باید با تردید نگاه شود. کما این که شعارهایی که ایشان برای اخراج میلیون ها نفر از آمریکا مطرح می کرد، تعدیل شد. حتی در مورد برجام هم بخشی از وزرایی و نگاه های وی تعدیل شد. به نظر من این رویکرد ترامپ هم جریان پایداری نیست. برای این که هویت، تمدن و بخش مهمی از مبانی قدرت نرم آمریکا را این نوع تقابل گرایی نژادگرایانه با جامعه جهانی را به چالش می کشد و این جریانی نیست که بتواند پایدار باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر رویکرد کنونی آقای ترامپ ادامه داشته باشد، چه پیامدهای گوناگونی در حوزه داخلی و خارجی خواهد داشت؟

همیشه آمریکا رابطه خاصی با اقلیت ها و مهاجرین داشته است و حداقل می تواند بخش مهمی از تصویر آمریکا را به عنوان یک جامعه مدنی گسترده را تحت تاثیر قرار دهد. این قابلیت یکی از مبانی نرم قدرت این کشور است. همچنین بسیاری از محدودیت ها، یا چالش های علمی، تحقیقاتی آمریکا توسط محققینی که مهاجرانی از کشورهای دیگر  حمایت می شود و از این زوایه هم این جریان می تواند با خدشه مواجه شود. در حال حاضر هم در داخل آمریکا گسستی ایجاد شده و تظاهرات و شکاف های اجتماعی برای آمریکا هزینه بر خواهد بود. در واقع با توجه به این که این سیاست ها در دو سه ماه اول ریاست جمهوری با ماه های بعدی مرز گذاری شود و نمی توان به سیاست های دو، سه ماهه نخست مهر پایداری زد. فعلا باید با دید تردید و انتظار از این دوره، به عنوان دوره گذار نام ببریم. اما حداقل در همین دوره گذار هم، در داخل آمریکا و چهره بیرونی آمریکا توانسته است تاثیرات گذارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا در بازه زمانی میانمدت، رویکرد ترامپ در مورد کشورهایی مانند ایران تعدیل خواهد شد؟

حدی نمی توان مشخص کرد، زیرا فضا، فضای خیلی جدید و نوپایی است و قضاوت در مورد آن هنوز سخت است. زیرا آقای ترامپ هیچ گونه پیشینه و سابقه سیاسی ندارد و از ابتدا پیش بینی می شد که اگر ایشان به ریاست جمهوری برسد، تنش های زیادی را در داخل بافت قدرت آمریکا تجربه کند تا فضای یک دست و نسبتا اجماعی را بین نخبگان این کشور پیش بیاورد و سیاست خارجی خود را بر مبنای آن جلو ببرد. به همین دلیل قضاوت در مورد ایشان بعد از حدود دو هفته ورود به کاخ سفید واقعا مشکل است. من معتقدم این جریان افراط گرایی به خصوص با مایه های پوپولیستی و ملی گرایی نمی تواند پایدار باشد. اما باید دید که تحولات منطقه ای در داخل آمریکا و و واکنش جامعه مدنی آمریکا در درون خود چگونه است و هنوز در مقابل آن مقاومت می شود. چنانچه تظاهراتی در مورد مسائلی مانند سقط جنین، خانم ها و … در آمریکا ، نشان می دهد که جامعه مدنی این کشور هنوز در حال مقاومت است، اما این که سرانجام به کجا می رسد، قضاوت بسیار زود است.

مطالب مرتبط