سیده سارا فاطمیان
پژوهشگر حوزه محیط زیست و دیپلماسی آب
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
مقدمه
امروزه تغییرات اقلیمی و به تبع آن خشکسالی و بحران آب از مهمترین مسائلی است که به روابط بین کشورها شکل میدهد.بحران آب صرفاً کمبود عرضه آب نیست؛ بلکه به نبود همکاریهای فرامرزی و عدم مدیریت منابع آب نیز اطلاق میشود. در این راستا هر کشوری سعی میکند تا دسترسی خود را به منابع آب افزایش دهد. به عبارت دیگر، آب به یکی از عناصر مهم و تعیینکننده قدرت برای کشورها تبدیل شده است. به همین جهت، ترکیه در راستای اجرای سیاست آب در برابر نفت،پروژه سدسازی بزرگی را ترتیب داده است که علیرغم تاثیرات مثبت و منفی آن بر ترکیه، به کشورهای پاییندست رود یعنی سوریه، عراق و ایران آسیب بسیاری وارد کرده است. خشکی تالابها، برخاستن ریزگردها، از بین رفتن گونههای گیاهی و جانوری، افزایش بیکاری و مهاجرت مردم از جمله این آسیبهاست.در این یادداشت به گوشهای از اثرات این پروژه بر کشورهای پاییندست به خصوص عراق و ایران میپردازیم.
از دهه ۱۹۷۰ میلادی، ترکیه با هدف رفاه عمومی و توسعه اقتصادی پروژهای را آغاز کرد که مهمترین برنامه توسعه و انرژی درونمرزی برای این کشور محسوب میشود. این پروژه که GuneydoguAnadoluProjesi (GAP)نام دارد، شامل احداث ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه آبی است که بر منشاء رودهای دجله و فرات ساخته شدهاند. اثرات این پروژه بر ترکیه متفاوت است؛ از جانبی ۹ استانی که در ناحیه اجرای آن بودهاند به توسعهیافتگی رسیدهاند، تا سال ۲۰۰۹، ۲۳۰۰ شغل ایجاد شده و پیشبینی شده است که تا سال ۲۰۲۴، تولید پنبه در این کشور ۳۸۳۹ ییل[1] افزایش خواهد داشت.اما از جانب دیگر همین سدها اثرات مخربی هم بر این کشور داشتهاند. به طوری که به نقل از کردها که اکثریت جمعیت ناحیه اجرایی گاپ و به طور خاص سد ایلیسو را تشکیل میدهند، این سد باعث به زیر آب رفتن زمینهای کشاورزی و بالاخص روستای تاریخی حسنکیف شده است.
کردها معتقدند هدف از احداث سد ایلیسو، قومگرایانه و محدود کردن کردهاست. ضمناً این اقدام ترکیه برخلاف موادپنج، شش و هفت “کنوانسیون حقوق استفادههای غیرکشتیرانی از آبراههای بینالمللی ۱۹۹۷ سازمان ملل”است که طبق آن کشورهای بالادست رود حق احداث و اجرای پروژههای زیربنایی آبی را، به طوری که باعث بروز مشکلات و آسیبهای جدی به کشورهای پاییندست شود را ندارند.
اثرات این پروژه بر کشورهای پاییندست رود بسیار مشهودتر است. سد آتاتورک موجب شد تا ۶۷۰ هزار هکتار از مزارع قابل کشت کشور عراق به بیابان تبدیل و سد ایلیسو باعث شده است تا از56درصد ورود آب رود تاریخی دجله به عراق جلوگیری شود. در عراق خشکی این رود باعث کاهش رطوبت خاک و به وجود آمدن ریزگردها و همچنین با از بین رفتن مزارع کشاورزی، بیکاری و مهاجرت گریبانگیر مردم عراق شده است. البته مقامات ترکیه اظهار داشتهاند که هدف از ساخت سد ایلیسو تولید برق بوده و پس از آبگیری کامل مشکلی برای کشورهای پاییندست به وجود نخواهد آمد. عراق و ترکیه از سال 1946 شروع به مذاکره بر سر این دو رود کردند؛ یعنی حدود 3 دهه قبل از پروژه گاپ. در سال 1965 نیز سوریه به این مذاکرات پیوست. علیرغم برگزاری مذاکرات فراوان اما در نهایت این سه کشور نتوانستند به توافقنامه مشترکی برسند که تا امروز لازمالاجرا باشد. حال پس از شروع آبگیری سد ایلیسو، اوضاع آبی عراق وخیمتر شده است. به طوری که پس از آبگیری کامل این سد ترکیه قادر خواهد بود تا کل جریان آبی ورودی به عراق را کنترل نماید.
با این که این سدها به طور مستقیم بر ایران تأثیرگذار نیستند اما محیط زیست غرب و جنوب غربی کشور را دستخوش تحول قرار دادهاند. از جمله آن میتوان به این اشاره کرد که با کاهش جریان رود دجله، میزان آب ورودی به خلیج فارس کمتر و غلطت نمک آن بیشتر میشود و با شورشدن آب خلیج فارس، برخی گونههای جانوری آبزی از بین میروند و به طوری کلی اکوسیستم این خلیج ارزشمند تغییر مییابد. مورد دیگر نیز میتوان به خشکی تالاب هورالعظیم که یک سوم آن در ایران واقع شده است، اشاره کرد. خشکی این تالاب منجر به بالارفتن نرخ بیکاری و به وجود آمدن ریزگردها میشود که نیمی از کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. البته ناگفته نماند که خشکی این تالاب عوامل و دلایل داخلی نیز دارد. مهمترین عوامل آن احداث سد کرخه در بالادست این تالاب و تلاش برای استخراج نفت از طریق خشک کردن عمدی آب تالاب است.
نتیجهگیری و ارائه راهکار
با توجه به مطالبی که ارائه شد، نتیجه میگیریم که فقدان یک رژیم حقوقی مناسب برای تقسیم آب فرامرزی در یک منطقه عامل اصلی بروز بحران در آن است. نبود توافقنامههای مشخص و به روز باعث میشود تا هر کشوری به دنبال حداکثری کردن منافع خود بدون توجه به کشورهای اطراف باشد. در مورد رود دجله، سه کشور ترکیه، سوریه و عراق حتی راجع به ماهیت بینالمللی یا بینمرزی بودن رود نیز با یکدیگر توافق ندارند. با عنایت به این که ایران در مذاکرات سه جانبهای که بین سه کشور مذکور جاری بوده، شرکت نداشته است، شاید بهتر باشد این بار با اقدام این کشور مذاکراتی در جهت حل این بحران شکل بگیرد. به صورتی که با میانجیگری ایران به طور مداوم و مرتب نشستهایی شکل بگیرد که در پی آن با تعریف رژیم حقوقی مناسب و تدوین توافقنامه مشخص، تمامی طرفین به حداقلی از سود مشترک برسند. پس از آن میتوان اقدام به احیای کمیته فنی مشترک[2]، برای حفظ و ضمانت اجرای توافقنامه کرد. ضمن این که ایران با برخورداری از ظرفیت بالای تولید انرژی پاک میتواند با نصب سلولهای خورشیدی در مناطق غرب و جنوب غربی، هم برق ساکنین آن منطقه را تأمین کند و هم برق را صادر کند. چرا که دلیل عمده احداث سدها (چه سد کرخه در ایران، چه سدهای عراق و سوریه و چه سد ایلیسو ترکیه) تولید برق به روش برقآبی است.
واژگان کلیدی: معضل آب، دجله ، فرات، خودخواهی ترکیه، فقدان رژیم حقوقی، تقسیم آب
[1]هر ییل معادل 480 پوند
[2]کمیتهای که با هدف نظارت بر پرداخت حقآبه و احداث سدها با همکاری ترکیه و عراق به وجود آمد اما در سال 1993 به علت بروز مشکلات بین این کشورها کم کم کاربری خود را از دست داد.آ