مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مسلمانان بالکان و برخورد غرب با اسلام-بخش پایانی

اشتراک

علی بمان اقبالی زارچ

پژوهشگر ارشد روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

 

بررسي ميزان جمعيت مسلمانان در منطقه بالكان:

تعداد جمعيت مسلمانان در كشورهاي منطقه بيش از 8 ميليون نفر تخمين زده مي شود و توزيع جغرافيايي جمعيت مسلمانان در كشورهاي منطقه بدين شرح مي باشد: روماني 150 هزار نفر (4/.%)، يونان 150 هزار نفر (4/1%)، بلغارستان يك ميليون نفر (13%)، آلباني 5/2 ميليون نفر (75%)، بوسني 6/1 ميليون نفر (40%)، كوزوو 8/1 ميليون نفر (90%)، منطقه سنجاك صربستان 400 هزار نفر (75%)، مونته نگرو 120 هزار نفر (20%)، مقدونيه 800 هزارنفر (40%)، كرواسي 50 هزار نفر (3/1%)، اسلووني 20 هزار نفر (1%)، مجارستان 40 هزار نفر (3/.%)

بيداري اسلامي پس از فروپاشي ديوارهاي كمونيسم در اروپا و بالكان: 

در دهه هاي اخير مسئله نفوذ و گسترش اسلام در اروپا از موضوعات پژوهشي و مورد توجه محققين اين قاره مي باشد و يكي از دلايل آن افزايش اسلام گرايي و بالارفتن تعداد مسلمانان و تاثير جمعيت اسلامي بر ساختارهاي فرهنگي – اجتماعي كشورهاي اروپايي بوده و هر يك از كشورهاي اروپايي به نوبه خود نگران روند اسلام گرايي بوده و براي مقابله با آن از ابزارهايي چون كاهش حقوق اجتماعي مسلمانان بهره مي گيرند. در 30 سال اخير گرایش اسلام در اروپا رشد چشمگيري داشته و دين اسلام در اروپا پس از مسيحيت بيشترين پيرو را به خود اختصاص داده است. بدین شکل در انگليس، آلمان، هلند، فرانسه و نروژ تعداد مسلمانان رشد زيادي داشته است. به عنوان مثال در هلند 200 مسجد وجود دارد و 2 ميليون نفر از مردم انگليس مسلمان هستند؛ البته رشد مسلمانان بيشتر عامل مهاجرتي و به شکل جدید تامین نیروی متخصص و کار مورد نیاز اروپا را دارد بر کسی پوشیده که کاهش چشمگیر زاد و ولد در اروپا و مهاجرت نسبی به آن سوی آتلانتیک موجب شده تا کشورهای اروپایی سیاست جذب نیروی کار را از طریق اتحادیه اروپا تنظیم و اجرا نمایند. 

طبق بررسی بعمل آمده در کشورهای اروپایی گرایش به اسلام بیشتر مردان می باشد؛ لذا بی جهت نیست که آقاي وندي اشليت نويسنده آمريكايي در كتاب معروف “بازگشت به پوشش اسلامي در غرب” هدف از تأليف اثر خود را چنين مي گويد: هدف من اين نيست كه زنان حجاب داشته باشند، بلكه اين كتاب براي زناني است كه غير از زيبايي به چيز ديگري فكر نمي كنند. از ديدگاه من داشتن پوشش مناسب در مقابل افراد بيگانه كار صحيحي است. جالب این که آقاي روبين وست در مورد اثر اشليت مي گويد: مخاطبين اين كتاب فمينيسم، مخالفين زنان، ميانه روها و محافظه كاران مي باشند و پوشش معياري براي يك زندگي با دوام و سالم است و موجب بيداري مردم نا آگاه مي شود. همچنين آقاي جرج نيلسون محقق و پژوهشگر انگليسي معتقد است: بايد بپذيريم مسلمانان طي حضور خود در اروپا ميراث هاي ارزشمندي هم داشته اند. 

پس از پايان دوران تسلط استبدادي كمونيسم و دوره جديد “تغيير” در اكثر كشورهاي منطقه به ویژه كشورهايي كه عنصر آلباني تبار در آن موجوديت داشته است مانند آلباني، كوزوو، مقدونيه و …، بيداري اسلامي شكل گرفت و مناره هاي بي صداي مساجد را به صدا درآمد و مدارس اسلامي رونق گرفت و بسياري از جوانان تحصيلات علوم ديني و اسلامي را در دانشگاه هاي كشورهاي اسلامي گذرانده و اكنون پس از بازگشت با علم اندوزي اسلامي مناصب ديني و مذهبي را بدست گرفته اند. علاوه بر اين سازمان هاي غير دولتي و گروه هاي اسلامي در حال شكل گيري است و مسائل جهان اسلام را از طريق وسايل ارتباط جمعي با درايت مطرح نموده و در مقابل نظريه پردازان مخالف اسلام بطور مستدل و با شناخت از حضور تاريخي اسلام در منطقه بالكان و مسلمان بودن مردم کشورشان حمايت مي كنند و تقاضاي نويسندگان و جوانان در كشورهايي چون آلباني، ايالت كوزوو و مقدونيه براي كتب اسلامي و ديني همراه با افزايش تعداد مساجد، رسانه ها و مدارس اسلامي قابل توجه است، به طوري كه اكنون ده ها مدرسه اسلامي در آلباني ، بوسني و هرزگوين، بلغارستان، كوزوو، مقدونيه، روماني و سنجاك فعاليت دارند. شايان ذكر است در دوران گذشته تنها دو مدرسه اسلامي در منطقه وجود داشت و در سه دهه گذشته مؤسسات عالي براي تحصيل علوم اسلامي در منطقه از جمله بوسني، كوزوو و بلغارستان افتتاح شده اند. همچنين بازگرداندن اموال و املاك متعلق به جوامع اسلامي يكي از موضوعات مهم مربوط به دارايي هاي مسلمانان مي باشد. شايان ذكر است در آلباني در سال 1990 میلادی حتي يك مسجد فعال هم وجود نداشت، ولي اكنون بيش از 1100 مسجد در اين كشور فعال است؛ که  حدود 700 مسجد در اين دوره از نو بنا شده اند. هم چنین برگزاري مراسم و مناسبت هاي اسلامي نظير عيد قربان، عيد فطر، نماز جمعه و ارادت به اهل بيت (عليهم السلام) از ديگر نمادهاي بيداري اسلامي در ميان مردم منطقه است.

برخورد غرب با اسلام و مسلمانان بالکان: 

با شكست كمونيسم كه با فروپاشي شوروي سابق آغاز شد، نظام هاي بسته و استبدادي كشورهاي منطقه بالكان يكي از پس از ديگري سقوط نموده و وزيدن نسيم آزادي بر مردم منطقه منجر به اتفاقاتي مانند شعله ور شدن جنگ ميان مليت ها و قوميت هاي تشكيل دهنده يوگسلاوي سابق و از جمله ميان مسلمانان و صربها (مسيحيان) گرديد. اما اين اتفاقات خاص موضوع فرهنگي و يا به دليل نا همگوني ميان ارزش هاي مردم منطقه نبود. در گزارش كميسيون بين المللي براي منطقه بالكان در سال 1387 شمسی به سه دليل شروع اين درگيري ها اشاره شده است: 

– ايجاد درگيري و احياي نزاع ها به خاطر ابرقدرت هاست كه تلاش مي نمايند در بالكان مجددا تأثير گذار باشند.

– رنسانس به دشمني هاي ديرينه

– ترویج ایده برخورد تمدن ها 

پس از دوران كمونيسم و آغاز دوران جديد حيات سياسي كشورهاي منطقه بالكان، برنامه همگرايي كشورهاي جديد در خانواده اتحاديه اروپايي مطرح گردید، ولي باورهاي ديني و اسلامي مردم اين منطقه از نگراني ها بوده است كه مهمترين نمونه آن تصميم سپتامبر 1993 پارلمان بوسني است كه بر اين اساس نام قديمي MUSLIM به نام جديد BOSHNIAK تبدیل شد و بدين طريق بر تغيير جامعه مسلمان بوسني به يك جامعه سياسي و ملي در محدوده سرزميني بوسني تأكيد شده و با آن سياسي نمودن هويت مسلمانان در ميان انديشمندان دانشگاهي و بين اكثريت مذهبي و اقليت سكولار مطرح گرديد. 

در آلبانی تنها کشور با اکثریت مسلمان از سال 1990 میلادی تاكنون مجادله ارتباط اسلام و هويت ملي، نخبگان اين كشور را به دو دسته تقسيم كرده است. برخي از مسيحيان و نخبگان دوران گذشته كمونيستي همانند اسماعيل كاداره و ابراهيم روگوا معتقدند روي آوردن به اسلام بر مليت آلبانيايي زيان وارد مي كند و در مقابل انديشمندان و رهبران اسلامي بر اين باورند اسلام از انزوا و نابودي كامل فرهنگ آلباني در برابر فرهنگ يوناني و صربي محافظت كرده است. بهر حال ارتباط اسلام با هويت ملي و ارتباط عوامل مذهبي با عوامل سياسي از مسايلي است كه در جامعه مسلمانان اين منطقه مطرح است و ممكن است در آينده با توجه به برنامه هاي سياسي اين كشورها براي همگرايي در ساختارهاي اروپايي و بين المللي تبديل به يك بحث جدي در مورد تهديد اسلام در منطقه تبديل گردد. در مورد اين مبحث كتاب هايي مانند هيت اروپايي آلبانيايي ها به قلم اسماعيل كادارده، هويت اسلام ستيزي به قلم عبدي بالتا به رشته تحرير درآمده و هر يك براساس ديدگاه خود به بررسي موضوع پرداخته اند.

كشورهاي غربي با تشويق برنامه بردباري مذهبي و برگزاري كارگاه هاي آموزشي براي رهبران ديني و مديران رسانه هاي گروهي و حمايت هاي مالي براي جلوگيري از اسلام واقعي تلاش نموده و به عبارتي اسلام اروپايي (سكولاريسم) را هدف گيري نموده اند. به طوري كه سازمان هاي وابسته به اروپا و نمايندگان پارلمان اروپا نيز صراحتا نگراني خود را از عضويت آلباني در سازمان كنفرانس اسلامي ابراز نموده و در جريان تصويب موافقتنامه ثبات و الحاق آلباني به اتحاديه اروپا در 20 تير ماه سال 1385 تعدادي از اعضاء از جمله نماينده انگليس پاسخ نخست وزير آلباني در مورد عضويت در OIC را قانع كننده ندانست. همچنين با حمايت از سازمان هاي غير دولتي و شناسايي جوانان مستعد و اعطاي بورس تحصيلي در كشورهاي غربي و احداث مراكز آموزشي و نيز شركت در فعاليت هاي بشردوستانه و راه اندازي مراكز تبليغ مذاهب ارتدوكس، پروتستان و كاتوليك اهداف خود را دنبال نموده و حتي در برخي از كشورها اشتغال بكار و برخورداري مسلمانان از حقوق شهروندي را منوط به تغيير نام و انتخاب نام مسيحي نموده و مي نمايند.

جمع بندی: كشورهاي منطقه كه برنامه عضويت در ساختار يورو- آتلانتيك را در پيش دارند، لذا تابع تصميم گيري و مواضع كشورهاي اروپايي و آمريكا بوده و نسبت به مسائل جهان اسلام رفتار انفعالي دارند. در عین حال که سازمان هاي مالي بين المللي نظير صندوق بين المللي پول، بانك جهاني، بانك توسعه و بازسازي اروپايي، مؤسسات مالي وابسته به كشورهاي اروپا، UNDP و غيره با تدوين برنامه هماهنگ و استانداردهاي مشخصی جهت حركت سياسي و اقتصادي كشورهاي منطقه را مشخص نموده و دولت ها ملزم به رعايت مقررات و اصول مالي سازمان هاي مذكور مي باشند. موضوع مهم این که كشورهاي غربي و آمريكا با بكارگيري ابزارهايي مانند مطبوعات، حمايت مالي از سازمان هاي غير دولتي، كمكهاي بشردوستانه، كمك هاي توسعه اي، اعطاي وام بلند مدت با بهره نزديك به صفر، احداث پروژه هاي عام المنفعه (مانند كلينيك)، راه اندازي شبكه هاي تلويزيوني و راديويي (از 20 شبكه تلويزيون آلباني مهمترين شبكه هاي خصوصي با حمايت مالي ايتاليا، فرانسه، يونان و غيره فعالند) درصدد تبليغ مذاهب ارتدوكس، پروتستان و كاتوليك و مهمتر اينكه پخش موسيقي و ترويج بي بندوباري و ارزش هاي غربي مي باشند. 

کلام آخر این که با توجه به تبليغ چهره اسلام به عنوان دوره تاريك و سياه تاريخي بالكان و عدم تمايل غرب به افزايش جمعيت مسلمان اين قاره، بنظر مي رسد يكي از چالش هاي سياسي آينده اين منطقه مبارزه علني تر دولت هاي غربي با اسلام گرايي باشد و فشار بر جمعيت مسلمان از ممانعت دختران محجبه به دانشگاه در آلباني، بلغارستان و غيره فراتر رود، ولي اين نوع رفتارها به تدريج پارادوكسي را نزد افكار عمومي ملت هاي مسلمان ايجاد خواهد نمود و اينكه غرب مدعي حمايت از دمكراسي چرا پاي بند دموكراسي نيست؟

واژگان كليدي: مسلمانان, بالکان , برخورد, غرب, اسلام,,بوسني,اقليت, علی بمان اقبالی زارچ

مطالب مرتبط