مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ماهیت دولت درتوسعه سیاسی خاورمیانه

اشتراک

فاطمه خادم شیرازی

 مدرس جامع علمی کاربردی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

موقعیت خاورمیانه به لحاظ ماهیت دولت، سطوح توسعه، جغرافیا و اقتصاد جهانی به این منطقه ویژگی هایی داده است که همواره سیاست بین المللی را متاثر از خود کرده است. وجود دولت هایی با ساختارهای پیشامدرن و مدرن اقتدارگرا، عملکرد قوی نیروهای نوساز ، قدرت سنت ، برخورد تحریف شده و ناقص با مدرنیته ، وجود سطوح متفاوت توسعه انسانی، رودها، دریاها، دریاچه ها و تنگه های متعدد نشانه هایی از اهمیت استراتژیک، فرهنگی و ژئوپلیتکی منطقه است.

 قرار داشتن تنگه های بسفر، داردانل ،کانال سوئز و تنگه هرمز در منطقه و نقش آنها در عرصه تجارت و اقتصاد بین الملل در کنار نفت و بازار پرجمعیت خاورمیانه و خاستگاه ادیان ابراهیمی اهمیت خاورمیانه را دوچندان کرده است.

مجموعه این ویژگی ها و مزیت ها، باعث شده است تا خاورمیانه در کانون تحولات عرصه بین الملل قرار گیرد و اگر برآمدن اسلام سیاسی، فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی،گسترش قرائت های بنیادگرانه و سلفی و اقدام های خشونت زای بنیادگرایان که تحت عنوان تروریسم از آن یاد می شود را به فهرست ویژگی های خاورمیانه بیفزاییم حلقه های وصل منطقه با عرصه های جهانی و بین المللی کامل می شود.

دولت در خاورمیانه، پدیده ای معاصر و متاثر از شکست ومدیریت دولت امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول و سلطه اروپا بر منطقه پس از جنگ است. و چون مبتنی بر خودمختاری فرهنگی و تا حدودی سیاسی-منطقه ای است به سیستم «ملیّت» معروف است. در این سیستم عامل انسجام بخش و هویتی دین و قبیله است.

پیش زمینه تاریخی و فرهنگی شکل گیری دولت در خاورمیانه متاثر از شرق و فرهنگ شرقی است. فرایند دولت سازی در خاورمیانه پدیده ای متاخر است. هرچند سلطه و حاکمیت دیر پا و کهن است بررسی ماهیت دولت و نقش آن درتوسعه سیاسی خاورمیانه با محوریت  دولت های پاتریمونیال و رانیتر است.

پاتریمونیالیسم (سلطه موروثی) شکلی از حاکمیت سیاسی سنتی یا نظامی است که در آن حکومت به مثابه ملک شخصی سلطان یا فرمانرواست. در این نظام یک خاندان پادشاهی، قدرت مطلقه را از طریق دستگاه دیوانی اعمال می کند، تمام امور و امتیازات اقتصادی در سطح مملکت  در درجه اول در انحصار فرمانروا و خانواده او ست .

هاریک با باور به تاثیر فرهنگ و شرایط بومی در فرایند دولت به معرفی پنج نوع دولت سنتی در خاورمیانه عربی می پردازد:

1- نظام امام-پیشوایی”اقتدار در دست رهبری مقدس است” مانند عمان

2-نظام اتحاد رئیس- امام: قدرت به رییس قبیله تفویض می شود و اقتدار مشروع او از طریق پشتوانه هویت قبیله ای و اتحاد با رهبران برجسته مذهبی حمایت می شود. مانند عربستان

3-نظام سکولار سنتی: صرف نظر از ویژگی ها یا نشانه های مذهبی اقتدار به خاندانی حکومتی تفویض می شود مانند قطر-بحرین-کویت و لبنان

4- نظام الیگارشی اداری- نظامی«اقتدار از فرماندهان پادگان های نظامی شهری نشاًت می گیرد. و در پی آن دستگاه های اداری بسیار پدید می آید. انحصار ابزارهای قدرت به دست یک کاست اداری از ویژگی های عمده این دولت است. مانند مصر و تونس و الجزایر

5- نظام استعماری، دولت هایی که از بطن امپراطوری منسوخ شده عثمانی به منظور ایجاد ساختارهای جدید پدید آمدند، این دولت ها بر اساس منافع برتری جویانه خارجی و در فقدان پایگاه اقتدار بومی معتبر ظهور کردند.

 یکی دیگر از چارچوب های کارآمد برای تبیین علل توسعه نیافتگی سیاسی کشورهای خاورمیانه نظریه رانت و شکل گیری دولت های رانیتر است . رانت را می توان درآمدی دانست که برخلاف سود و مزد که نتیجه تعاملات و تلاش و فعالیت اقتصادی است، بدون تلاش به دست می آید.

رانت بر عملکرد سیاسی و اقتصادی جامعه و دولت تاثیر می گذارد. به لحاظ سیاسی رانت موجب جدایی دولت از مردم و سلطه نهاد دولت بر جامعه می گردد. رانت به عنوان یک منبع طبیعی خدادادی چنانچه درست مدیریت نشود آثار زیان باری برای توسعه سیاسی به بار خواهد آورد. مایکل راس در یک مطالعه به معرفی این آثار در قالب سه مفهوم «اثر رانیتر»، «اثر سرکوب» و «اثر نوسازی» پرداخته است.

“اثر رانیتر” این ادعا را مطرح می کند که دولت های رانیتر ، از درآمدهای حاصل از رانت برای کاهش فشارهای اجتماعی بهره می گیرند.” اثر سرکوب” که عمدتاً بر اساس مطالعات صورت گرفته درباره خاورمیانه، افریقا و جنوب شرق آسیا شکل گرفته است بین رانت و سرکوب حکومت پیوند برقرار می کنند. ثروت حاصل از رانت ممکن است به حکومت این امکان را بدهد که پول بیشتری را در بخش امنیت داخلی هزینه و از این راه در برابر آمال توسعه خواهانه مردم مانع ایجاد کند.”اثر نوسازی” براین امر اذعان می کند که چنانچه با ثروت حاصل از رانت شکوفایی و توسعه اقتصادی شکل بگیرد ولی این تغییرات عمیق و ساختاری به عرصه های فرهنگی و اجتماعی راه نیابد، توسعه به معنای واقعی را به دنبال نخواهد داشت.

 آثار رانیتر، سرکوب و نوسازی تا حد زیادی مکمل یکدیگرند.” اثر رانیتر”، به تدابیر مالی حکومت برای جلوگیری از بسیج سیاسی مردم توجه می کند،” اثر سرکوب” بر استفاده حکومت از عامل زور برای ساکت نشستن مردم انگشت می گذارد.” اثر نوسازی” نیز به نیروهای اجتماعی بها می دهد نیروهایی که ممکن است از بسیج سیاسی مردم جلوگیری کنند.

اساس در آمدهای نفتی در برخی از کشورهای منطقه توانسته توسعه سیاسی را به تاخیر بیندازد. عملکرد دولت های خاورمیانه در مواجهه با توسعه اقتصادی هم ، رشد اقتصادی را بیش از توسعه اقتصادی هدف گرفته اند. دولت های خاورمیانه نیاز به حرکتی دارند که سمت و سوی آن بایستی پایه های مدرن و نوین مشروعیت برآمده از هویت شهروندی، وتوسعه همه جانبه و متوازن باشد.

در محور اصلی مساله تحول به گونه ای که در خاورمیانه جلوه گر می باشد، مسائل مرتبط نوسازی و توسعه سیاسی قرار دارد. یکی از علل عمده و اساسی شکل گیری بنیاد گرایی و خیزش های مردمی اخیر در خاورمیانه ریشه در ساختارها و ماهیت دولت دارد.

توسعه سیاسی در خاور میانه اسیر دولت هایی شده است که با برخورد گزینشی سعی دارند ضمن اولویت دادن به منافع فردی و خاندانی، و به چالش بین سنت و مدرنیته فرصت بازسازی دولت نئوپاتریمونیال و پاتریمونیال را در خاورمیانه استمرار و تضمین نمایند.

خاورمیانه در حرکت به سمت توسعه همه جانبه و بهره مندی از سطح مناسبی از زندگی در عرصه های سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی با چالش هایی روبرو است. برخی از این چالش ها از سوی ساختار و ماهیت دولت و برخی از جامعه و عرصه بین الملل است.

واژگان کلیدی: ماهیت، دولت ،توسعه، سیاسی، خاورمیانه،

مطالب مرتبط