مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

كنفرانس توكيو و اقتصاد افغانستان، فرصت يا وعده – گفتگو با محمد ابراهيم طاهريان كارشناس مسائل افغانستان

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در کنفرانس کشورهای یاری‌دهنده به افغانستان در توکیو حدود ۷۰ هیات نمایندگی از کشورهای همسایه و کشورهای یاری‌‌دهنده به افغانستان و نیز سازمان‌های بین‌المللی شرکت کردند و متعهد شدند که 16 میلیارد دلار برای بخش غیرنظامی و تقویت زیربناهای اقتصادی در اختیار افغانستان قرار دهند. در اين حال با توجه به اهميت نشست توكيو براي افغانستان و آينده آن و همچنين بررسي پيامدها و چشم انداز تاثيرات وعده هاي اين نشست به گفتگويي با محمد ابراهيم طاهريان كارشناس و سفير پيشين ايران پرداخته ايم:

كليد واژگان: كنفرانس توكيو، پيامدها، افغانستان، فساد، كمك مالي

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اهميت نشست توكيو براي بازسازي و رشد افغانستان چيست؟

 برخي كارشناسان در دو سطح به نشست توسعه افغانستان و بازسازي افغانستان در توكيو نگاه ميكنند. برخي معتقدند كه پس از نشست اول بازسازي افغانستان (كه در ده سال گذشته برگزاري  شد) اكنون اين نشست بيشتر جنبه شعاري و تبليغاتي داشته است. برخي ديگر هم  بر اين نظرند كه آنچه كه چهار كشور آلمان، انگليس، امريكا و ژاپن در مورد افغانستان و  كمك ساليه به افغانستان از سال 2014 ساليانه چهار ميليار دلار به افغانستان تعهد كرده اند، امري است كه قرار است رخ دهد. يعني اين سطح از نگاه به مسائل افغانستان باين نظر است كه اگر فرض را براين  بگذاريم كه چنين كمك هايي هم رخ دهد اين كشور حداقل دويست و پنچاه هزار نيروي امنيتي، ارتش و پليس دارد. در اين حال اگر اين  شمار فقط صد دلار هم حقوق بگيرند بيشتر  پول ها بايد صرف امور نظامي شود و عملا در حوزه هاي ديگر از جمله بخش هاي بهداشت، آموزش و… با مشكل روبرو است. بنابراين اين گروه از كارشناسان معتقدند كه در اين حوزه اتفاقي براي افغانستان رخ نخواهد داد. در اين حال جمع جبري همه اين چالش ها آن است كه اگر فرض را بر ديدگاه دوم قرار دهيم كه چنين كمكهايي صورت گيرد،  قاعدتا نبايد منتظر رخداد خاصي در حوزه  بازسازي بود  و اگر چنين كمكي نيز به اين كشور شود بيشتر در بخش نظامي و امنيتي هزينه خواهد شد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حامد کرزای، رئیس جمهوري افغانستان در سخنراني خود در كنفرانس توكيو متعهد شد که با فساد در کشورش سرسختانه مبارزه كند و اسنادی را به جامعه بین‌المللی عرضه کرد که در آن راهکار دولت افغانستان برای انجام اصلاحات تشریح شده است.با اين حال توانايي دولت در انجام اين امر تا چه اندازه اي است ؟

به هر علتي كه در ده سال گذشته ( كه ده سال و فرصتي  طلايي براي افغانستان بوده است) در بخشي از  امور جامعه بين الملل به تعهدات خود عمل نكرد و در بخشي از حوزه ها هم حاكميت در كابل دچار  ناكارامدي، غير شفافيت و بعضا درگير فساد بود. عملا كمك هاي حداقلي پيشين جامعه بين الملل در مورد افغانستان نتوانست مورد بهره برداري قرار گيرد و اين فرصت ده ساله از دست رفت. اكنون هم همين افراد و همان حاكميت در حال مديريت  برنامه نشست توكيو است. لذا بايد گفت نمي توان چشم اندازي مثبت را براي انجام رفتاري متفاوت از گذشته و حاكميت خوب متصور شد. به علاوه نبايد فراموش كرد كه دولت فعلي  در پايان راه است و اگر در سال آينده  همه چيز به خوبي پيش رود دوران آنها تمام خواهد شد و رئيس جمهور فعلي اين كشور در انتخابات رياست جمهوري جديد و بنا به قانون اساسي افغانستان نمي تواند رئيس جمهور شود. در اين حال چنانچه گفته شد به هر علتي كه در ده سالي كه گذشت و  رئيس دولت فعلي نتوانسته، نخواسته و يا نگذاشته اند يك حاكميت قبل قبولي را در حوزه  اقتصادي و مسائل باز سازي افغانستان ارائه كند سرانجام تضمين هاي جديد دولت در اين  نشست هم معلوم نيست كه با چه پشتوانه اي ارائه ميشود.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: داکتر عبدالله از رهبران اپوزسيون دولت افغانستان با وجودی‌که برگزاری کنفرانس توكيو را نشان دهنده توجه جامعه جهانی به افغانستان دانسته است اشاره كرده است كه ما نباید همیشه چشم به راه کمک های خارجی باشیم؛ بلکه باید به منابع داخلی خویش اتکا داشته باشیم.آيا اين امر به نوعي مخالفت با اين كمك ها از سوي اپوزسيون است ؟

اگر به موضع جبهه ملي و مجمع اپوزسيون قانوني فعال در چارچوب قانون اساسي افغانستان نسبت به نوع اقدماتي كه دولت انجام ميدهد نگاه كنيم، به نظر مي رسد كه اپوزسيون قانوني فعال در چارچوب قانون اساسي افغانستان معتقد است كه اين نوع از قوه مجريه و مجموعه بخش حاكميتي  توانايي استفاده از زمان و بكارگيري  همه فرصتهايي را كه در اختيار داشته اند را ندارند و  ظرفيتها را از دست داده اند.  همچنين بحث ناكارآمدي و فساد هم (كه به نوعي به هم متصل است) بحثي جديد در اين حوزه نيست . در اين حال اين اظهارنظر چه از نظر جبهه ملي و  چه از سوي اپوزسيون قانوني فعال در چارچوب قانون اساسي افغانستان  ناظر به فرصتهايي از دست رفته افغانستان است. ضمن اينكه بايد در نظر داشت كه توجه جامعه بين الملل به مشكلات افغانستان امروز با گذشته بسيار متفاوت است. يعني به دليل اينكه در جهان رخدادهاي  گوناگوني رخ داده توجه امروزه به مسائل افغانستان همانند ده سال گذشته نيست. به علاوه هم كارشناسان معتقد هستند مقدار اين كمك هاي ساليانه نياز  افغانستان را برطرف نميكند و اين كشور  چه در حوزه بازسازي و چه در  حوزه هاي ديگر نيا ز به سرمايه  بيشتري دارد .

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در  اجلاس سران ناتو در ماه مه در شیکاگو تصمیم گرفته شد کمک سالانه مشابهی به منظور تقویت نیروهای نظامی افغان به دولت افغانستان صورت گیرد آيا با توجه به توافقی که در توکیو برای کمک به بازسازی و توسعه این کشور شد، افغانستان می‌تواند امیدوار باشد که در مجموع سالی ۸ میلیارد دلار کمک مالی دریافت خواهد كند؟

نشست توكيو  قطعا نشستي سياسي امنيت نبود در حالي كه برداشتي كه از نشست شيكاگو بود بيشتر برداشت امنيتي و نظامي بود. در اين حال نشست توكيو  در حوزه اقتصادي بود. ولي بايد گفت چه در نشست شيكاگو  و چه در نشست  توكيو  مشخص نيست كه در آينده كشورهاي متعهد كننده كمك به افغانستان تا چه ميزاني وعده هاي خود را عملياتي مي كنند يعني. تا جايي كه كارشناسان در ده سال گذشته به اوضاع بازسازي افغانستان توجه كرده اند به نظر ميرسد يكي از  جدي ترين كشور ها در حوزه بازسازي افغانستان در ده سال گذشته افغانستان جمهوري اسلامي ايران بوده است. چرا كه جمهور ي اسلامي ايران در ده سال قبل كمك نيم ميلياردي را براي افغانستان تعهد كرد كه با تصويب مجلس حاصل آن بيش از سيصد پروژه در افغانستان (مانند جاده اسلام قلعه به دوغارون) به درخواست دولت افغانستان بود. در حالي كه فهرستي دقيق از كمك هاي كشورهاي غربي به افغانستان در اين حوزه در دست نيست. يعني  بخشي از  تعهد ها صرفا به شكل وعده مانده و  بخشي هم به دليل ناكارامدي نتوانسته به گونه اي درست در خدمت مردم باشد. در هر حال اگر فرض را بر اين گذاريم كه دستاورد نشست شيكاگو  در حوزه امنيتي و نظامي و نشست توكيو در حوزه اقتصادي عملي گردد باز هم كفايف وضعيت كنوني افغانستان را نخواهد كرد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:حامد کرزای، رئیس جمهوری افغانستان ناامنی را مانع عمده‌ای بر سر راه پیشرفت کشورش دانست. در اين حال وجود ناامني تا چه اندازه اي كمك ها و وعده هاي اقتصادي  نشست توكيو را تحت تاثير قرار مي دهد ؟

عنصر امنيت و توسعه و  توسعه و  امنيت  به هم وابسته است. يعني به هر  علتي كه جامعه بين الملل و حاكميت در كابل فرصت هاي گذشته را از دست داده اند و  نتوانسته اند در حوزه امنيتي كار جدي اي انجام دهند، به همان علت هم نمي توانند در حوزه اقتصاد افغانستان كار جدي اي انجام دهند. در اين حال توجه به لازمه وجود امنيت براي بستر سازي رشد اقتصاد اگر صرفا به امنيت توجه كنيم نتيجه مثبتي به دست نخواهد آمد. برعكس هم هم اينگونه است. لذا بايد ديد تصميم هايي كه در اجلاس نشست شيگاگو  و  توكيو گرفته شد است اين توان را دارد كه بر خلاف گذشته عمل كند؟

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: كمك هاي وعده داده شده در نشست توكيو با شرط هايي همچون اصلاحات  دربرگیرنده مبارزه علیه فساد، حکومتداری خوب، تقویت حاکمیت قانون و افزایش دسترسی به فرصت‌های اقتصادی برای تمامی افغان‌ها همراه شده است. در اين حال توانايي دولت در  انجام اين پيش شرط ها چيست؟

به نظر ميرسد از آنجا كه كه شخصيتها و عناصري كه امروزه در قدرت هستند بيشتر در يك دهه گذشته در قدرت حضور داشته اند نتوانسته و يا نگذاشته اند اصلاحات در برگیرنده مبارزه علیه فساد، حکومتداری خوب، تقویت حاکمیت قانون و افزایش دسترسی به فرصت‌های اقتصادی انجام دهند قاعدتا در آينده نيز  نمي توانند دست به كار  ويژه اي زنند. مگر اينكه در  انتخابات بعدي با گردش نخبگاني كه در افغانستان صورت مي گيرد افرادي متفاوت به قدرت رسند و شرايط متفاوتي را در نوع حاكميت براي اداره بهتر كشور  ارائه داده و از فرصت هاي حداقلي جامعه بين الملل براي اقتصاد افغانستان را بهره برداري كنند .

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در  سند ارائه شده توسط دولت افغانستان در نشست توكيو در سال ۲۰۳۰ افغانستان به یک مدل اقتصادی تبدیل می‌شود؛ اين امر تا چه حدي قابل دسترس است؟

در واقع فاصله حرف تا عمل بسيار زياد است. يعني اگر ده سال گذشته و نشست توكيو بررسي شود و يا نشست هاي از اين جنس را ببينيم آنچه در افغانستان رخ داده است فاصله حرف تا عمل بوده كه هم از سوي كمك كنندگان و هم از سوي كمك گيرندگان بسيار زياد است. بنابراين تاكنون نيز شاخص جديدي نيز به وجود  نيامده است كه بتوان گفت كه با توجه به متغير جدي و اين شاخص بتوان نسبت به آينده اقتصاد افغانستان اميدوار بود. لذا كمتر كارشناسي بايد به اين تحقق اين امر خوش بين باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در سفر اخير كلينتون به كابل،از افغانستان به عنوان متحد استراتژيك آمريكا نام برده شد. در اين حال كمك هاي آمريكا و جامعه بين المللي به افغانستان در نشست توكيو تا چه حدي افغانستان را به حفط همكاري با ناتو پيوند ميزند ؟

جدي بودن و موثر بودن اين جملات و سخنان از سوي كلينتون تا حدي زير سوال است. در واقع  واشنگتن اين جايگاه را قبلا براي اسلام آباد هم ترسيم كرده بود، اما مجموعه گرفتارهايي كه بين  اسلام آباد و  واشنگتن در حوزه امنيت و سياست رخ داد روابط دو سويه را دچار  مشكلاتي كرده است. به علاوه در حالي كه روابط اسلاه آباد با واشنگتن روابط طولاني تري نسبت به روابط كابل و  امريكا است به نظر ميرسد اظهارات كلينتون خيلي اساسي نيست و به معني اتفاق مهم و استراتژيك تلقي نميشود. بلكه بنا به تفاوت زير ساختها شرايط و امكانات دو كشور و..كشورهاي ناتو و امريكا،  نگاهي ابزاري به افغانستان دارند.

 

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط