مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

فرصتها و بسترهای همکاری چین و ترکیه

اشتراک

دکتر رضا دهقانی

استاد دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

اهداف اردوغان از سفر به چین

اگر نگاه کوتاهی به تاریخ این دو کشور داشته باشیم باید به دو نکته ،که از اهمیت بسیاری برخوردار است، اشاره کنیم. به صورت تقریبی روابط چین و ترکیه به دوران جنگ سرد باز می گردد. قبلا کشور ترکیه در اردوگاه غرب به رهبری آمریکا و چین نیز در اردوگاه شرق یعنی سوسیالیست ها قرار داشت و تا پایان جنگ سرد گونه ای ارتباط بین شرق و غرب بین آنها حاکم بود. حتی شناسایی چین توسط ترکیه خیلی دیر انجام و در سال 1971 میلادی صورت گرفت. در این بین یکی از مهم ترین مسائل از نظر تاریخ معاصر چند دهه اخیر، یعنی جنگ کره، این دو کشور را بصورت غیر مستقیم یعنی به صورت بلوک شرق و بلوک غرب رودررو هم قرار داد. بعد از فروپاشی شوروی این دو کشور با پذیرش ارزشهای جهان شمول به ویژه به لحاظ توسعه اقتصادی به هم نزدیک شدند. نکته ی دیگر که باز هم ریشه تاریخی داشته و حتی به قبل از تاسیس جمهوری ترکیه باز می گردد، مسئله اویغورها در سین کیانگ چین است، اویغورها مردمی با جمعیتی به نسبت زیاد، ترک نژاد و ترک زبان هستند و در استان سین کیانگ زندگی می کنند. سین کیانگ استانی ست که خواهان جدایی از چین بوده و از زمان عثمانی ها این منطقه مورد توجه واقع بوده است، به ویژه از زمان عثمانی ها که جنبش های پان ترکیسم بوجود آمده است. عثمانی ها آنرا را مسقط الراس خود می دانند و اصطلاحا به آن ترکستان شرقی می گویند . به ویژه در زمان حاکمیت ده سال پایانی حزب اتحاد و ترقی، ترکها برنامه هایی برای اویغورها و سین کیانگ داشته که اساسا منشا خود را از سین کیانگ می دانستند و به دنبال این بودند که ارتباط این دوپاره یعنی آناتولی و سین کیانگ را حفظ کنند. بعد از دوره جمهوریت و ادوار مختلف، منطقه سین کیانگ برای ترکیه از اهمیت برخوردار بود و آن را به مثابه دیپلماسی نرم و ابزار فشار خود بر شرق و چین به حساب می آورده است. در واقع مسئله سین کیانگ به طور خاص از منظر ملی گراهای ترک مثل حزب ملی گرای ترکیه و باغچه لی و به طور عام همه مردم ترکیه از اهمیت برخوردار است. سفر اخیر آقای اردوغان به مسئله اویغورها و اتفاقاتی که برای آنها افتاده است هم مرتبط است. چنانچه در هفته های گذشته اعتراضات ضد چینی در ترکیه گسترش یافته و حتی به چند توریست کره ای و ژاپنی (به گمان اینکه اینها چینی هستند) حمله شد. یعنی با اقداماتی که دولت چین مانند دستگیری اویغورها به بهانه و به اتهام فعالیت تروریستی ( دولت چین اعتقاد دارد سفارتهای ترکیه در انتقال اویغورها به مناطق سوریه و عراق و پیوستن به گروههای تکفیری نقش دارند ) یا در جریان استرداد مجرمین اویغوری از تایلند موجب اعتراضات گسترده ای از جانب ترکیه شد و حتی ترکیه سفیر چین را در آنکارا فراخوانده و مراتب اعتراض خود را بیان داشته بود.

فرصتها و بسترهای همکاری چین و ترکیه

اگر به سفر اخیر آقای اردوغان توجه کنیم هیئت بزرگی از بازرگانان و صنعت گران همراه ایشان بود. یعنی جدا از مسئله اویغورها، بستر اصلی روابط و مناسبات دولت ترکیه و چین بر مبنای همکاری های اقتصادی است . در این بین هر چند آقای اردوغان عنوان کردند که وی برای ترمیم و رفع کدورتهای مربوط به اویغورها به این سفر دست می ، اما در پس آن بیشتر همکاری اقتصادی و سیاسی به نظر می آید. در همین راستا در بخش همکاری های اقتصادی باید توجه داشت که چین به همراه 5 کشور دیگر جز قدرتهای نوظهور هستند، در این میان چین دو هدف را در غرب سرزمین خود دنبال می کند و نخست دنبال کردن جاده ابریشم هم به صورت زمینی و هم دریایی (که هر دو از ترکیه عبور می کنند) است. در واقع ترکیه برای چین، راه و دروازه اروپای جنوبی محسوب می شود . اکنون طبق برآورد ها چین سومین شریک تجاری ترکیه می باشد که ارزش تبادلات آنها بالغ بر 24 میلیارد دلار می باشد. طبیعتا ترکیه به خاطر اینکه یکی از کشورهای موفق در زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی است که موقعیت جغرافیایی مناسب و جمعیت جویای کار زیادی دارد، این امر برای سرمایه گذاران چینی مناسب است. به عنوان مثال یکی از طرح های زیر بنایی ترکیه که با سرمایه چینی در حال ساخت است راه آهن تندرو آنکارا- استانبول می باشد . همچنین آقای اردوغان مطرح کرده اند که ترکها نیز در نظر دارند در چین حضور داشته و پارک صنعتی را در استان سین کیانگ ساخته که استانی ترک نشین می باشد، در واقع ترکها بسیار تمایل دارند که حتما حضور صنعتی و تجاری در چین داشته باشند. اگر نگاهی به مناسبات این دو کشور بیاندازیم، درمی یابیم که در زمینه اقتصادی مناسبات نزدیکی را به یکدیگر دارند و بیشترین اشتراک منافع را دارا می باشد. همچنین ترکیه علاقمند می باشد که در بانک سرمایه گذاری توسعه آسیا که در چین قرار دارد عضو شود، زیرا ترکیه نیاز شدید به منابع سرمایه گذاری چین دارد، به همین دلیل ترکیه در این زمینه بسیار فعال است.

در بعد نظامی در سال 2010 پروتکلی راهبردی بین ترکیه و چین منعقد شد و بر اساس آن قرار شد روابط اقتصادی ، سیاسی و حتی روابط نظامی بین دو کشور ارتقا یابد. در این میان در گام نخست قرار شد که سیستم موشکی دور برد به ارزش 3 میلیارد و400 میلیون دلار از چین خریداری شود ( که با مخالفت آمریکا این پروژه منتفی شد) اما در سفر روز چهارشنبه آقای اردوغان این پروژه مجددا مورد گفتگو قرار گرفت. جدا از آن، ترکیه بسیار علاقه مند است که چین در زمینه ساخت نیروگاههای اتمی با این کشور به مشارکت بپردازد. در بعد سیاسی در واقع ترکیه تمایل دارد که در سازمان شانگهای به عضویت دائم نائل آید و در دستیابی به آن نیازمند حمایت چین است. سفر آقای اردوغان در زمینه منطقه ای و سیاسی به ویژه در زمینه بحران سوریه. چندان ره آوردی نداشت. چرا که در زمینه سوریه، ترکیه و چین در مقابل همدیگر قرار دارند، ترکیه خواهان حذف اسد از معادلات سوریه و چین خواهان ابقاء اسد می باشد و چین معتقد است هر راه حلی برای بحران سوریه باید با وجود بشار اسد صورت گیرد. این مسئله باعث شده که این دو نتوانند به یک راه حل بینابین به دلیل اینکه این دو در دو سوی یک قطب قرار دارند، دست یابند. در صورتی که چین میخواهد طرح کوفی عنان را که اسد جزئی از راه حل سوریه است، بپذیرد، اما ترکیه در این زمینه مردد است، آنها از آغاز خواهان برداشتن اسد بود، لذا در این زمینه نتواستند به راه حلی دوطرفه یا بینابین دست یابند. در این بین عملیاتهای نظامی اخیر ترکیه در مبارزه با داعش موجب شده است تا حدودی منافع دو کشور در زمینه ی مقابله با تروریست به یکدیگر نزدیک شود. اکنون می دانیم بسیاری از مسلمانان سین کیانگ در چین خواهان پیوستن به گروه تکفیری داعش می باشند و حتی چین تا قبل از حملات ترکیه به مواضع آنها، این کشور را متهم می کرد که پاسپورت ترک برای مسلمانان ترک اویغور صادر می کند و آنها را به جنگ عراق و سوریه می فرستد. اما درحال حاضر در زمینه مبارزه با تروریست مواضع این دو کشور به یکدیگر نزدیک شده است اما در زمینه سوریه هممچنان نقطه نظر مشترکی ندارند.

 

واژگان کلیدی: فرصتهای همکاری چین و ترکیه، بسترهای همکاری چین و ترکیه، روابط چین و ترکیه، تنشهای چین و ترکیه، سین کیانگ

 

مطالب مرتبط