اسلام ذوالقدرپور
کارشناس مسائل بین الملل
مرکز بینالمللی مطالعات صلح (IPSC)
سیاستگذاری مطلوب که بتواند انگارهها، نیات و اهداف سیاستگذار و حکمران را برآورده سازد، فرآیندی است که سیاستها و تاکتیکهایش بر احساس برتری و خودخواهی بنیان نشده باشند.
آرمانگرایی در سیاستگذاری خارجی که با احساس غرور و برتری بازیگر ترکیب میشود، سیاستگذار خارجی را در چرخهای از سیاستهای تکراری نامطلوب گرفتار میکند تا توان تشخیص سیاست راهبردی از تاکتیکهایش را از دست داده و در اوج احساس اقتدار به ناگاه دچار ناتوانی و سرنگونی گردد.
سیاستگذاری خارجی میدان برسازی انگاره برتری جویی و غرور جعلی نیست، زیرا این احساس خودخواهی به فرسودگی و در نهایت فروپاشی منجر میشود. همانگونه که اندیشمند روابط بین الملل ” هنری کسینجر ” بیان میدارند:<< تاوان جاه طلبی بیش از حد – چیزی که یونانیان آن را غرور مینامند- فرسودگی است.>>1
غرور در حکمرانی و سیاست خارجی که پیامد احساس برخورداری از منابع قدرت کارآمد و اثربخش میباشد، تا جایی بیخطر است که بازیگر را به شکستن قواعد بازی قدرت تحریک نکند. شکستن آداب بازی قدرت و عبور از خطوط قرمز نظام جهانی در نهایت به فرسودگی، شکست و سرنگونی بازیگر سرکش منجر میگردد.
این رویکرد سیاستگذاری خارجی خودخواه و سرکش را میتوان در غزل ” ماه و پلنگ ” استاد حسین منزوی مشاهده نمود که میفرمایند:
” میگویند پلنگ را خوی غریبی است که هیچکس و هیچ چیز را بالاتر از خود نمیتواند دید. در شبهای بدر کامل، دیدن ماه بلند، پلنگ را به خشم و جنونی میکشاند که از سنگها و صخرهها برجهد و حریف گستاخ را از افلاک به خاک فرو نشاند. فاجعه زندگی پلنگ نیز وقتی شکل میگیرد که میپندارد در جهشی از فراز قله، بر ماه دست خواهد یافت. اما غرور شکسته پلنگ وقتی به باطل بودن بودن خیالش پی میبرد که به خیره چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای درهم شکسته از پرواز بیثمرش، بر صخرههای تیز فرو افتاده است و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون بیاراسته.
خیال خـام پلنگ من ، به سوی مــاه جهیدن بود |
و مـاه را زِ بلندایش ، به روی خاك كشیـــدن بود |
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد “ |
مقدمه این غزل زیبا، سرگذشت پلنگ مغروری را بازگو میکند که دارای سرشت و احساس برتری بر هر چیزی است. این احساس برتری حتی نسبت به ماه نیز وجود دارد و پلنگ از دیدن ماه در آسمان، خشمگین شده و در یک ارزیابی اشتباه و با انگاره چنگ زدن بر روی ماه، به ماه حمله میکند اما در نهایت بر صخره تیز کوه فرود آمده و در خون خود فرو میرود.
این غزل بازگوی سیاستگذاری احساسی و عمل بر اساس احساس غروری است که محاسبات را مخدوش نموده و در نهایت سبب شکست و سرنگونی (مرگ) بازیگر مغرور میگردد.
الگوی ماه و پلنگ در سیاستگذاری خارجی و روابط بین الملل دارای نمونههای بیشماری است. رفتار برخی رقیبان ایران در نظام منطقهای نیز در چارچوب همین الگو در محورهای زیر قابل تفسیر است:
یکم – ماه بلند ایران: ایران در دهه آخر حکومت پهلوی و در سه دهه اخیر حکومت جمهوری اسلامی به چنان جایگاهی در نظام جهانی رسیده است که رقیبان و دشمنان ایران، بخش مهم سیاستگذاری خارجی خود را بر ناتوانی و سرنگونی ایران متمرکز کردند.
اقتدار ایران در دهه آخر عمر سلسله پهلوی که ایران را یکی از دو ستون اصلی ثبات منطقه در سیاست ” دو ستونی نیکسون ” قرار داده بود، دیگر بازیگران را به پذیرش برتری راهبردی ایران و هماهنگی بینالمللی با این دولت در مسایل منطقه مجبور ساخته و ایران را ماه بلند نظم نوین غرب آسیا برساخته بود.
در سه دهه اخیر نیز ایران در نظام جهانی به ماه بلند نظم نوین جهانی تبدیل شده و با سیاستها، تاکتیکها و ابزارهایش مانند تقویت محور مقاومت و تبدیل آن به جهان مقاومت، اقتدار شگفتانگیز خود بر معادلات منطقهای و جهانی را پایدار نموده است. در چنین وضعیتی، تمام رقیبان به جایگاه برتر ایران در نظام منطقهای و جهانی اقرار نموده و توان مقابله با ایران را تنها در تهدیدات لفظی داشتند.
دوم – احساس قدرت و خشم رقیبان ایران: همزمان برای پایداری جایگاه اقتدار ایران در نظام منطقهای، بسیاری از دولتها بهخصوص کشورهای همسایه در قالب معمای امنیت از برتری ایران نگران شده و بر سیاست تقویت نظامی خود تمرکز نمودند. معمای امنیت که اقتدار و برتری ایران اثر مستقیم بر احساس ترس و افزایش بودجه نظامی رقیبان داشت.
سیاست نظامی رقیبان منطقهای ایران با رویکرد افزایش خرید تسلیحات، پیمانهای نظامی چندجانبه با قدرتهای بزرگ جهان و شرکت در ائتلافهای راهبردی بینالمللی ازجمله مؤلفههای ترس آنان از ایران است. این بازیگران توانستند حمایتهای غربی را کسب نمایند، خود را همانند پلنگ جسور و مغرور بازنمایی میکنند که آرزو و تلاش دارد بر جایگاه ماه ژئوپلیتیک منطقه یعنی ایران دست اندازی کند.
این بازیگران در چند دهه اخیر طیفی از دولتهای منطقهای و جهانی را دربر گرفته است. دولتهای جمال عبدالناصر دهه 1340، دولت صدام حسین 1360، عربستان در تمام 4 دهه گذشته، ترکیه، ایالات متحده امریکا و … تا سازمانها و گروههای تروریستی و ستیزهجوی طالبان، داعش و … هر کدام به گونهای تلاش داشته و دارند تا ایران از جایگاه ژئوپلیتیکی خود به زیر بکشند.
احساس قدرت و غرور این بازیگران رقیب ایران که پیامد دلارهای نفتی و کمکهای مالی و نظامی غرب بهویژه ایالات متحده امریکا بوده است، سبب شد تا آنان برابر این سه مصرع در خیال خام خود پنجه به ماه اندازند، اما در واقع آنها تنها پنجه به خالی زده و توان زیر کشاندن ایران را نداشتهاند.
خیال خـام پلنگ من ، به سوی مــاه جهیدن بود |
و مـاه را زِ بلندایش ، به روی خاك كشیـــدن بود |
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد |
سوم – خیال باطل رقیبان: رقیبان و دشمنان ایران در چند دهه اخیر از توان راهبردی ژئوپلیتیکی ایران دچار خشم و جنون در چارچوب معمای امنیت شده و با دلگرمی تسلیحات غربی و تحریمهای فراگیر علیه ایران، خیال تجزیه، فروپاشی سیاسی و سرنگونی ایران را دستورکار سیاستگذاری خارجی خود قرار دادهاند.
استاد حسین منزوی در مقدمه غزل خود مینویسند که” اما غرور شکسته پلنگ وقتی به باطل بودن خیالش پی میبرد که به خیره چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای درهم شکسته از پرواز بیثمرش، بر صخرههای تیز فرو افتاده است و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون بیاراسته.”
غرور رقیبان و بلکه دشمنان ایران در قالب صدها سیاست و هزاران تاکتیک مانند جنگ عراق علیه ایران و خیال تجزیه و تصرف بخش جنوبی ایران، تلاش ترکیه و جمهوری آذربایجان برای تجزیه شمال غرب ایران، سیاست عربستان برای تجزیه بخشهای جنوبی از مسیر تقویت گروههای تروریستی ( خوزستان – سیستان و بلوچستان)، برآمدن طالبان، داعش و … برای تهدید و شکست ایران عملیاتی شده که همگی به شکست انجامیده و گاهی ترکشهای این سیاستها و تاکتیکها به طراحان و مجریان برگشته و خساراتی جبرانناپذیر برای این رقیبان و دشمنان داشته است.
ایران کنونی که برخی از کارشناسان خارجی مانند آموس هوخشتاین مشاور جو بایدن آنرا << ایران اساساً برهنه Iran is essentially naked >>2 تفسیر میکنند نیز از اقتدار لازم جهت برتری مقابل رقیبان برخوردار است تا هرگز میدان بازی و قدرتنمایی رقیبان نشود. غرور و خیال باطل رقیبان در نهایت به سقوط آنان و شکستشان منجر خواهد شد.
*************************
شعر ماه و پلنگ نهتنها در ادبیات فارسی بلکه در سیاستگذاری خارجی و روابط بین الملل نیز دارای درسها و زیباییهای ویژه است که میبایست مورد توجه سیاستگذاران و حکمرانی ایران قرار گیرد. هر چند ایران نیز دارای برخی مؤلفههای پلنگ مغرور و فرسودگی در برخی تاکتیکهای سیاست خارجی بوده است، اما رقیبان ایران همواره از جایگاه یک پلنگ مغرور و خشمگین چشم ماه ایران دوختهاند.
رویدادهای 5 دهه اخیر نشان داده است که رقیبان و دشمنان ایران قادر به شکست ایران در شکنندهترین وضعیت ایران نیز نیستند. واقعیت نظام منطقهای بیانگر این است که ایران، ماه ژئوپلیتیک نظم منطقهای است و همگان اشتیاق به برقراری روابط با ایران دارند. اما برخی مؤلفههای قدرت آنان و برخی تاکتیکهای اشتباه ایران سد راه درخشانی این ماه در آسمان نظام جهانی شده، انگاره غرور و خشم پلنگ این رقیبان سبب آرزو و تلاش آنان برای به زیر کشیدن ایران – ماه – شده است.
سیاستگذاران ایرانی میبایست خشم و غرور رقیبان را در چارچوب پلنگ مغرور درنظر داشته و بدانند که دهها پلنگ مغرور در کمین چنگ زدن و به زیر کشیدن ماه یا همان ایران هستند. برای مقابله با چنین روندی و جلوگیری از فرسودگی تقابل همیشگی با دهها پلنگ خشمگین ژئوپلیتیک، ایران میبایست سیاستگذاری خارجی خود را گوناگون نموده، تاکتیکهای تکراری را کنار گذاشته و بستر تعاملگرای نظم کنونی را درک نماید.
منابع:
1- کسینجر، هنری. رهبری – مطالعه موردی 6 رهبر نامی در استراتژی جهانی، ترجمه مصطفی قادری حاجت و مجید دهقانیان. تهران. ابرار معاصر. چاپ اول . 1403، ص 23.