مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علل و پیامدهای توجه ناتو به دریای سیاه – گفتگو با دكتر حسين ربيعي

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

از سال 2014 بر سر مسائل اکراین و درگیری‌های این کشور، همکاری های ناتو و روسیه و رایزنی های 2 طرف متوقف شده است. با وجود هشدارهای مسکو به ناتو، پیشروی نظامی این پیمان به مناطق نزدیک مرز روسیه ادامه دارد و مقام‌های ناتو می‌گویند اقدام های این پیمان در بخش شرقی و ایجاد تاسیسات و استقرار نیروها در این مناطق، مفاد توافقنامه روسیه و ناتو را نقض نمی کند.گفتگوی زیر در همین  زمینه به علل و پیامد توجه ناتو به دریای سیاه پرداخته است.

واژگان کلیدی: علل توجه ناتو به دریای سیاه، ناتو  در دریای سیاه، ناتو به دریای سیاه

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر نگاهی به توجه ناتو به دریای سیاه داشته باشیم، اصولا علل توجه بیشتر ناتو به دریای سیاه در چه متغیر و عواملی نهفته است؟

در چند سال اخیر اتفاقاتی در جنوب شرق اروپا افتاد که مهم ترین آن تصرف شبه جزیره کریمه توسط روسیه بود. اتفاقاتی در اوکراین افتاد که طی آن شرق اوکراین دچار ناآرامی و شورش علیه حکومت مرکزی شد و حالت نا به سامانی در جنوب شرق اروپا ایجاد شد. بدنبال این موضوع کشورهای غربی و اروپا به نفع یک طرف و روسیه به نفع طرف دیگر وار ماجرا شدند و احساس شد که جنگ سردی (که از قدیم بین اتحادیه جماهیر شوروی و غرب در جریان بوده است) دوباره در حال زنده شدن است. در اوکراین عده ای طرفدار غرب بودند و عده ای طرفدار روسیه بودند، وقتی درگیری ها بین آن ها تشدید شد و منجر به اتفاقات و ناآرامی های داخلی اوکراین شد، بار دیگر بحث غرب و شرق در اروپای شرقی زنده شد و باعث شد که به طور کلی غرب متوجه جنوب شرق اروپا شود و ناتو به این نکته توجه داشته باشد که اعضای جدید را از جنوب شرق اروپا جذب کند و حضور بیشتر در جنوب شرق اروپا یا مرزهای امنیتی روسیه داشته باشد. لذا فکر می کنم که این موضوع از بحران اوکراین تشدید شده است و همچنان هم ادامه دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در ماه های گذشته چرا توجه زیاد کشورهای عضو ناتو به دریای سیاه معطوف شده است؟

در پیرامون دریای سیاه اتفاق خاصی نیفتاده است. نه منبع جدیدی کشف شده است و نه توازن قدرتی در آنجا به هم خورده است. تنها اتفاق این است که ناتو بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی روندی خزنده به قلمروهای سیاسی شوروی سابق شروع کرده است که روز به روز در حال تشدید شدن است. بعد از این که آن ها از ابتدای قرن بیست و یکم تلاش کرده اند که با ایجاد انقلاب های مخملی و سر کار آوردن دوستان نزدیک خود در کشورها یا جمهوری های سابق اتحادیه جماهیر شوری، آن ها را به سمت و سوی غرب بکشانند و نگاه آن ها را به غرب متمایل کنند، که البته بعضا موفق بوده اند، فاز جدید توجه ناتو به شرق به ویژه کشورهای پیرامون روسیه کلید خورده است. در این جا نگاه این است که اگر نتوانند از طریق دموکراسی و انتخابات، خواسته های خود را در کشورهای مختلف پیرامون اتحادیه جماهیر شوروی قدیم، عملیاتی کنند؛ از طریق ایجاد پایگاه های نظامی در اطراف سوریه حضور نظامی خود را گسترش می دهند و به نوعی امنیت تحمیلی برای این مناطق ایجاد کنند و حضور نظامی پیدا کنند. به عبارت دیگر در صورتی که نتوانند در این مناطق حضور اقتصادی و سیاسی پیدا کنند، حضور امنیتی و نظامی خود را تحقق بخشند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی نوع همکاری های مختلف امنیتی، نظامی ناتو با کشورهای اطراف دریای سیاه چگونه است؟

در اطراف دریای سیاه، روسیه، اوکراین، رومانی، مولداوی، بلغارستان، ترکیه و گرجستان قرار دارند. برخی از این کشورها مانند ترکیه ، رومانی جزو ناتو شده اند و گرجستان عضو ناظر است و در واقع این کشورها بخشی از کمربند امنیتی غرب هستند. بعضی از کشورهای تازه استقلال یافته، مثل مولداوی و حتی اوکراین هنوز عضو ناتو نیستند. تلاش ناتو این است که به شکلی این کشورها را هم عضو کنند و آن ها را هم دعوت کنند. تصور من این است که در ادامه بحث کمربندهای ضد کمونیسم که در دوران جنگ سرد، آمریکا و غرب تلاش داشتند که به دور روسیه بکشند و پیمانی مثل پیمان بغداد، پیمان سیتو و پیمان سنتو را شکل دادند، اکنون هم همان روند را دنبال می کنند و به هر شکلی تمایل دارند که نفوذ روسیه را در کشورهای پیرامونی آن محدود کنند یا از نفوذ در این کشورها جلوگیری کنند. در واقع حضور ناتو در دریای سیاه هم به همین منظور است. تصور من این است که آن ها تلاش می کنند کمربند ضد نفوذ قدیم و کمربند امنیتی فعلی را تکمیل و هر چه بیشتر کشورهای کوچک و بزرگ پیرامون دریای سیاه را به عضویت ناتو دربیاورند و جزئی از کمربند امنیتی کنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور بسیار گسترده تر ناتو با توجه به رزمایش کنونی و آینده حضور نظامی گسترده ناتو در دریای سیاه چه تاثیرات امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیکی در منطقه خواهد گذاشت؟

مسلما این موضوعات به تشدید کنش های ژئوپلیتیکی در منطقه منجر می شود. ما تجربه این موضوع را در خلیج فارس داریم. یعنی کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، بریتانیا، فرانسه و غیره پایگاه های نظامی خود را در خلیج فارس قرار دادند و مقدار زیادی تجهیزات و تسلیحات نظامی را در این جا مستقر کردند. از زمانی که این ها به خلیج فارس آمدند، نه تنها باعث امنیت بیشتر در منطقه و یا تثبیت امنیت در منطقه خلیج فارس نشدند بلکه موجب تشدید نظامی گری در منطقه و گسترش ناامنی شده اند. تنش های بین کشورهای پیرامون خلیج فارس تشدید شده است و حتی جنگ هایی هم بین کشورهای پیرامون در گرفته است. من فکر می کنم همین وضعیت می تواند در دریای سیاه هم اتفاق بیفتد. یعنی تشدید تنش های نظامی و امنیتی در آن منطقه مسلما به نظامی گری و تشدید تنش های ژئوپلیتیکی منجر خواهد شد. لذا گرچه نمی توان پیش بینی کرد که حتما جنگی بین کشورها در بگیرد، اما فضای امنیتی را به شدت به سمت دوقطبی پیش خواهد برد. یعنی در یک طرف روسیه و هم پیمانانش خواهد بود و در طرف دیگر ناتو قرار خواهد گرفت. این امر قطعا روابط سیاسی، این کشورها را تحت تاثیر قرار خواهد داد و به احتمال زیاد به بدتر شدن فضای سیاسی منجر خواهد شد و نهایتا صلح و امنیت در منطقه از طریق نظامی گری اتفاق نخواهد افتاد. اگر قرار باشد در دریای سیاه یا هر منطقه ای از دنیا صلح و آرامش برقرار شود، از طریق گفتگو و تعامل و کنش بین مردم پیرامون همان منطقه اتفاق خواهد افتاد، از جمله مردمی که در اطراف دریای سیاه هستند. حضور نظامی ناتو کمکی نه به صلح و ثبات امنیتی و نه به توسعه اقتصادی و رفاه و مسائلی از این دست خواهد کرد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور ناتو در دریای سیاه چه تاثیرات امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیکی برای منافع ایران دارد؟

ما به هر صورت ممکن است در تنگنای تصمیم گیری قرار بگیریم. ما با بعضی از کشورهای اطراف دریای سیاه، از جمله روسیه، روابط خوبی داریم. با ترکیه روابط پر تنشی نداریم و روابط ما با ترکیه تا مدت ها با ثبات بوده است و اگر در شرایط حاد تصمیم گیری قرار بگیریم، ممکن است وضعیت های دشواری برای ما ایجاد شود که بخواهیم از هر کدام از طرفین پشتیانی کنیم یا موضع خاصی در مقابل چنین مسائلی بگیریم. من فکر می کنم این موضوع مقداری پیچیدگی ایجاد خواهد کرد. به اضافه این که هر چقدر که ناتو و غرب و آمریکا در دریای سیاه حضور بیشتری پیدا کنند به این معناست که به مرزهای امنیتی ما نزدیک تر شده اند. گرجستان و ترکیه که بخش زیادی از مرزهای دریای سیاه را در اختیار دارند، فاصله نزدیکی با دریای خزر و با مرزهای غربی کشور ما دارند و می تواند در درازمدت یا در کوتاه مدت به نوعی تهدید کننده امنیت ما باشد. هرچقدر دشمنان ما در پیرامون مرزهای ما حضور نظامی یا غیر نظامی بیشتری داشته باشند، مسلما می توانند بیشتر به منافع ما آسیب برسانند و منافع ما را تهدید کنند.

مطالب مرتبط