مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علت افزايش ترورها و حملات بر ضد شيعيان پاكستان عاشق حسين طوري

اشتراک

هر چند شيعيان در پاكستان پيشينه اي دراز دارند، اما در چند سال اخیر شاهد افزایش خشونت، ترور و کشتارهایی بر ضد شیعیان پاكستان بويژه در ايام عزاداري حسيني بوده ایم. نوشتار زير به بررسي نقش گذشته و حال شيعيان و تهديدات فراوري آنها در پاكستان امروز پرداخته است:

 واژگان كليدي: گذشته نقش شيعيان در پاكستان، توزیع جمعیتی شیعیان پاكستان، نقش شيعيان پاكستان، علت افزايش ترورها و حملات بر ضد شيعيان پاكستان، علت حملات بر ضد شيعيان پاكستان

 

گذشته نقش شيعيان  و توزیع جمعیتی شیعیان

 

هر چند چند سالي است كه در پاكستان سرشماري دقيقي انجام نگرفته است، ولي آنچه من مي دانم شيعيان حدود بيست درصد جمعيت پاكستان را تشكيل ميدهند. يعني اگر پاکستان به عنوان کشوری اسلامی، مهم و بزرگ، دارای جمعیتی بالغ بر 180 میلیون نفر باشد تعداد قابل توجهی از آنها را شیعیان را تشکیل می‌دهند و به گونه‌ی تقریبی،  نزدیک به 36 يا  36میلیون تن از ساکنان پاکستان را شیعیان تشکیل می دهند. در واقع  اگر سرشماري جديدي صورت گيرند ممكن است شمار شيعيان  پاكستاني بيش از بيست درصد  باشد.

اگر به گذشته نقش شيعيان در پاكستان توجهي داشته باشيم بايد گفت پاكستان به عنوان يكي از بزرگترين كشورهاي اسلامي تا قبل از استقلال در شبه قاره هند زير تسلط انگلستان قرار داشت. شبه قاره در آن دوران داراي چندين گروه و قوميت بود كه بزرگترين آنها شامل مسلمان ها و هندوها بود. در آن دوران هندوها و مسلمان ها با هم مشاركت داشته و با جهاد خود استقلال كشور را بدست آوردند. به همين ميزان نيز در تشكيل پاكستان نيز مسلمان ها (چه شيعه چه سني) دست به دست هم دادند و كشوري به نام پاكستان را ايجاد كردند. در آن دوران رهبران شيعه و سني گمان كردند بعد از انگليس نميتواند به حقوق خود برسند، لذا تقسيم هند هر چند ناعادلانه و به ضرر مسلمانان صورت گرفت اما انجام شد. در اين دوران محمد علي جناح بنيانگذار پاكستان و يا قائد اعظم شيعه بود. وي در پاسخ به سوالي در مورد شيعه بودن يا سني بودن گفته بود من نه شيعه هستم و نه سني بلكه مسلمان و پيرو محمد هستم.

در واقع شخصيت هاي بزرگي مانند اقبال لاهوري از بين سني ها و محمد علي جناح از بين شيعيان تصور نمي كردند كه روزي بحث شيعه و سني در پاكستان مطرح گردد. آنها دست به دست هم دادند و كشور پاكستان را تاسيس كردند. در كنار اين زماني كه پاكستان از هند جدا شد، خزانه كشور خالي بود و پولي براي چرخيدن چرخهاي كشور وجود نداشت. در اين هنگام شخصي  شيعه به نام راجا محمود عباس (كه يكي از ثروتمندترين افراد شبه قاره هند بود) تمام ثروت خود را در صندوق خزانه دولت پاكستان نهاد و  چرخ اقتصاد اين كشور را به حركت در آورد. يعني نقش سياسي محمد علي جناح در تاسيس پاكستان و ثروت محمود عباس در اقتصاد پاكستان تاثيري مهم داشت.

 در طول تاريخ پاكستان و يا نزديك به شصت و شش سال شيعه و سني با هم نزديك بوده و جدا از ازوداج ها مشكلي نداشتند. همچنين در امور نظامي، سياس و دولتي نقش شيعيان برجسته بود و آنان در پست هاي دولتي خدمات مهمي را انجام مي دادند. جدا از اين بيشتر بيست و دو خانواده از نظر مالي ثروتمند كشور در گذشته شيعه بودند. در واقع شيعيان با اهل سنت و  دولت پاكستان مشكلي نداشته اند. در جنگ هاي چندگانه با هند هم شيعيان شهداي بسياري را در دفاع از پاكستان فدا كردند. به عبارت ديگر در واقع شيعيان همواره افتخاري براي پاكستان بوده اند و تاكنون نيز در تاريخ پاكستان رفتاري انجام نداده اند كه باعث آبروريزي و كاهش شان پاكستان شده باشد. در حالي كه گروه هاي ديگري در  دو دهه گذشته پاكستان را به مهد تروريسم تبديل كرده اند.

 

علت افزايش ترورها و حملات بر ضد شيعيان پاكستان

 در مورد علت افزايش ترورها و حملات بر ضد شيعيان بايد به سه دهه پيش و زماني كه انقلاب اسلامي در جمهوري اسلامي ايران به پيروزي رسيد برگشت. اين انقلاب نه تنها براي شيعيان بود، بلكه نجات دهنده بشر بود. اين انقلاب وقتي به پيروزي رسيد گليم امريكا از ايران جمع شد و غرب، امريكا و انگليس به شدت احساس خطر كردند. در اين حال چون پاكستان كشوري بزرگ و مردمي عاشق اسلام دارد غربيها از آن مي ترسيدند كه مبادا انقلاب ايران به پاكستان سرايت كند. دو كشور بزرگ ايران و پاكستان در حالي به هم مربوط بودند كه در افغانستان هم جهاد بر ضد شوروي وجود داشت. در اين حال اگر اين جهاد به شكلي درست هدايت ميشد سه كشور در كنار هم مثلتي را تشكيل ميدادند كه استعمار غرب را مجبور به خروج از منطقه كنند و حتي اسرائيل نامشروع هم نمي توانست به زندگي خود ادامه دهد، لذا چند كشور غربي و عربي در راس آنها امريكا، انگليس و چون عربستان سعودي و برخي حلقه اي داخلي متمايل به  غرب و سعودي گروهكي به نام سپاه صحابه را تشكيل دادند. اين سپاه هدفي جز ضد شيعه بودن و كشتن شيعه به نام اهل سنت نداشت. در واقع درحين جهاد در افغانستان و بعد هم دوره حكومت طالبان در افغانستان عملا وهابيت به پاكستان نفوذ كرد و با پول هاي سعودي و فكر  انگليس گروه هاي سلفي و وهابي گسترش يافت. يعني ما در گذشته وهابي و سلفي هايي چون اكنون در پاكستان نداشتيم، اما ثروت هاي عربستان و  همچنين غفلت هاي برادران اهل سنت در كنار  حمايت انگليس و امريكا باعث نفوذ آنها در بين براداران اهل سنت شد. چنانچه بيشتر مراكز و مساجد كنوني وهابي در پاكستان از آن اهل سنت بود. وضعيت رشد اين انديشه در پاكستان به گونه اي است كه حتي مفتي هاي اهل سنتي چون مفتي رحمان از اهل سنت بريلوي اعتقاد دارند كه بايد با ايران دست به دست هم داد تا جلو رشد وهابيت و سلفي گري در  پاكستان گرفته شود. در واقع بيگانگان با دامن زدن به اختلافات و ترورها به جنگ و اختلافات شيعه و سني در پاكستان كمك ميكنند، در حالي ما در گذشته ي پاكستان جنگ شيعه و سني نداشته ايم.

هر چند اكنون برادران اهل سنت در پاكستان به دامنه اين اختلاف افكني ها و رشد سلفيت توجه كرده اند، اما اي كاش اين احساس خطر در  بيست و پنج  سال پيش رخ ميداد و كشتار شيعيان در بيست و هشت سال  پيش را مورد توجه قرار مي دادند و   به كشتار دكترهاي شيعه ، افسران شيعه ارتشي و… توجه ميكردند. در واقع نزديك به يك دهه است كه شيعيان تنها مورد هدف  نيستند بلكه سني ها و حتي مزارهاي اوليا  اهل سنت و  مراسمهاي آنها نيز مورد هدف قرار گرفته است. در واقع وهابيت از سوي استعمار براي تفرقه در بين شيعه و سني پاكستاني تحميل شد. فرقه ضاله وهابي صرفا به خاطر ضربه زدن به اسلام و بدنام كردن اسلام تحميل شده است. در واقع شيعه كشي در پاكستان توسط اهل سنت نيست، بلكه نوعي دسيسه از سوي عربستان سعودي، امريكا و انگليس و نيروهاي اجير شده پاكستاني آنها است.

مطالب مرتبط