مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

عرض اندام چین و چشم انداز همکاری چین و آمریکا

اشتراک

 دكتر بهزاد شاهنده

کارشناس و استاد برجسته چين

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

مقدمه

در دوران جنگ سرد و درواقع از اوایل دهه ۱۹۷۰، روابط چین وامریکا برپایه همکاری استراتژیک شکل گرفت . تحولات پس از جنگ سرد قابلیت های جدیدی برای همکاری دو کشور فراهم آورد . اكنون روابط چین و ایالات متحده شاید بتوان پیچیده ترین و پر تناقض ترین روابط درمیان قدرت های بزرگ دانست . نوشتار زير به اين مساله مي پردازد.

واژگان کلیدی: سیاست خارجی چین، چین و امریکا، روابط چین با امریکا، چین ، امریکا، روابط چین و غرب ، روابط

چین و امریکا

در سال 2012 زمانی که خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود، امریکایی ها سیاستی را تحت عنوان محور در آسیا یا محور آسیا را اعلام کردند. یعنی اولویت سیاست خارجی آمریکا، شرق آسیا است. این سیاست به دنبال ظهور چین در منطقه و کنترل قدرت یابی چین بوده است. اما در حال حاضر مسائل مربوط به خاورمیانه و داعش و مشکلات در عراق باعث شده که آمریکایی ها نتوانند تمام تلاش خود را روی منطقه شرق آسیا گذارند و این سیاست را به زمان های آینده موکول کرده اند. اما اولویت سیاست خارجی آمریکا از لحاظ بین المللی حضور در منطقه است. همان طور که می دانید در حال حاضر آمریکا در شهر داروین استرالیا پایگاه نظامی دارد و در حال تقویت پایگاه نظامی خود هست. این امر موضوع معمولی است، زیرا وقتی یک کشور حاکم با کشوری مواجه می شود که در حال ظهور است (emerging power)، که در این جا کشور حاکم آمریکا و کشور در حال ظهور چین است، همیشه این مسئله پیش می آید که نیروی کشور در حال ظهور را به نحوی مهار کنند. لذا این که مهار قدرت چین باید به چه صورت انجام بگیرد، موضوعی است که آمریکایی ها آن را دنبال می کنند. به عنوان مثال یک سال و نیم پیش وقتی آقای اوباما به آقای شینزو آبه اعلام کرد که «در صورتی که در منطقه بین چین و ژاپن برخوردی به وجود بیاید، به دلیل قراردادی که با ژاپن داریم، از ژاپن دفاع خواهیم کرد.» این موضعی بود که آمریکایی ها یک سال و نیم پیش اتخاذ کردند. اما در سفر اخیر آقای اوباما برای کنفرانس اپک واشنگتن برخوردی کاملا سازش کارانه با چین داشت. حتی آقای اوباما اعلام کرد که «ما حاضریم برای توریست های چینی که به آمریکا می روند ویزای ده ساله صادر کنیم.» در واقع ویزایی که صادر می شده تا امروز یک ساله بوده است. هم چنین اعلام کرد که به دانشجویان ویزای پنج ساله خواهیم داد. این امر نشان دهنده این است که فعلا آمریکا نمی خواهد سیاست محور در آسیا را دنبال کند یا این که این سیاست را به حالت تعلیق درآورده است تا مسائلشان در خاورمیانه حل شود و بتوانند به شکلی از منطقه بیرون بیایند . البته این مسئله دشوار است. چرا که همان طور که می دانید خود آمریکایی ها هم اعلام کردند که مبارزه با داعش حداقل سه سال زمان می برد. بنابراین این وضعیت سبب شده که منطقه جولانگاهی برای چینی ها شود.

در سال گذشته چینی ها یک منطقه شناسایی دفاعی هوایی را در کل دریای شرق چین اعلام کردند و گفتند که هرگونه هواپیما یا کشتی که بخواهد از آن جا تردد کند باید قبلا به چین اطلاع داده شود. ژاپنی ها در ابتدا اعلام کردند که ما به هیچ عنوان این مسئله را قبول نمی کنیم. کره ای ها هم این مسئله را نپذیرفتند. اما بعد از مدتی کره این مسئله را قبول کرد و اعلام کرد که هرگونه ترددی را به چین اعلام می کند. چین در حال حاضر با اعلام چنین سیاستی می خواهد قدرت آمریکا را آزمایش کند. در حال حاضر چین قصد درگیری با آمریکا را ندارد، ولی در عین حال سیاست خارجی آن ها یک سیاست خارجی مدعی ولی نه به معنی بی پروا است. این مسئله بسیار مهم است.

در حال حاضر آقای شی جین پینگ که یک سال و نیم است به قدرت رسیده، در حال تغییر سیاست در سیاست خارجی چین است و این سیاست جدید این است که در حال حاضر اولویت مطلق چین دیگر اصلاحات اقتصادی و توسعه اقتصادی نیست. تغییرات دیگری که ایشان ایجاد کرده است این است که برخلاف گذشته که چین بر اساس اندیشه های دنگ شیائو با چراغ پایین حرکت می کرد یا چراغ هایش را در بوته ها پنهان می کرد، دیگر پیرو چنین سیاستی نیست. سیاست جدید چین این است که به دنبال گرفتن حق خود در دنیا هست و خیلی جدی و فعالانه با این مسئله برخورد می کند. چینی ها بعد از تبدیل شدن به قدرت اقتصادی قصد دارند در منطقه اعمال قدرت کنند. البته این اعمال قدرت بی پروایانه نیست. یعنی به هر جهت سیاست ها و استراتژی هایی را در این زمینه برای خود دارند. مسئله دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که چینی ها اعتقادی دارند که به آن کلید کلیدها (the key to keys) می گویند. بر این اساس آن ها معتقدند که کلید موفقیت چین در گذشته یعنی از زمانی که اصلاحات اقتصادی در پایان دهه هفتاد میلادی آغاز شد و همین طور در زمان حاضر باید رابطه خود را با آمریکا حفظ کنند. یعنی معتقدند که تنها ایالت متحده آمریکا است که می تواند درخواست های مهم چین را براورده کند. بنابراین چین قصد هیچ گونه مقابله ای را با آمریکا ندارد. ولی این امر به آن معنا نیست که مثل قبل با چراغ پایین حرکت کند. در حال حاضر چینی ها وارد بازی شده و حق خود بدون این که کار به جنگ و دعوایی برسد می خواهند. این سیاستی که ما شاهد آن هستیم، سیاست جدید چین است.

 

نگاه چینی ها به آینده همکاری با امریکا

نگاه چینی ها به همکاری با آمریکا به عنوان کلید کلیدهاست. چینی ها تا جایی که بتوانند با آمریکا همکاری می کنند. در مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا، چینی ها علی رغم این که مواقعی هم از ایران دفاع کردند ولی بیشتر همان خط آمریکا را دنبال می کنند و می خواهند که روابطشان با آمریکا خدشه دار نشود. ولی در ضمن می خواهند عرض اندام هم بکند. اگر نگاهی به سیاست چین داشته باشیم، آقای شی جین پینگ از زمانی که به قدرت رسیده است که این زمان یک سال و نیم است، هشت بار با آقای پوتین ملاقات کرده است و اخیرا هم یک قرارداد انرژی 400 میلیارد دلاری با روس ها منعقد کرده است که به معنی این است که چینی ها قصد دارند قدرت خودشان را نشان دهند. در ارتباط با این قرارداد هم باید بگویم به این صورت نیست که چینی ها حق انتخاب نداشته باشند و تنها مجبور به همکاری با روسیه باشند، چینی ها می توانستند این قرارداد را با ترکمنستان هم ببندند و می توانستند این امتیازات را از ترکمنستان بگیرند ولی این کار را نکردند. به این خاطر که در روسیه ضمن استفاده از وضعیتی که روسیه به خاطر تحریم ها پیدا کرده، می خواهند خودی به آمریکایی ها نشان دهند.

 

مطالب مرتبط