دکترگلناز سعیدی
عضو هیات علمی دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
چکیده
هرچند جهانیشدن، این دنیا را کوچکتر، وابستهتر و متنوعتر کرده است، اصطکاکها بین فرهنگهای مختلف اجتنابناپذیر شدهاند. مهاجران به دلایل مختلف و متنوعی به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. این دلایل ممکن است به دلیل انتخاب شخصی یا ضرورتهایی باشند. به عبارت دیگر، برخی از مهاجران به کشورهای دیگر به دنبال بهبود شرایط زندگی یا به دنبال فرصتهای بهتر اقتصادی میگردند که انتخاب شخصی آنهاست. در حالی که برخی دیگر به دلیل شرایط ضروری مانند جنگ، تعقیب قانونی یا تهدید به امنیت شخصی به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند، و این ضرورتها ممکن است از سوی آنها انتخاب نشده باشد.
مهاجران عرب برای بیش از یک قرن حضور پایدار و تأثیرگذاری را در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین حفظ کردهاند. از حدود 1880 تا 1930، مهاجران عرب به عنوان زیرمجموعههای امپراتوری عثمانی فروریخته به آمریکای لاتین وارد شدند (الفارو-ولکمپ 2007؛ کورام 2007). موجهای بعدی مهاجرت پس از جنگ جهانی دوم رخ داد و در اکثر قرن بیستم ادامه یافت. مهاجران عرب در آمریکای لاتین از مناطقی که امروزه به عنوان لبنان، سوریه و فلسطین شناخته میشوند، وارد شدند. اکثر مهاجران عرب با فهم اینکه اقامت آنها به مدت موقتی خواهد بود، به آمریکای لاتین آمدند. مهاجران امیدوار بودند که در آمریکای لاتین ثروت بدست آورند و وقتی وضعیت سیاسی در کشور مبدا آنها استوار شود، به وطن خود بازگردند. اما تنشهای سیاسی پساجنگ بسیاری از مهاجران را مجبور کرد تا در آمریکای لاتین بمانند (الفارو-ولکمپ 2007).
اولین مهاجران عرب ابتدا به عنوان مهاجران عرب کمتر جذاب به دلیل پوست تیرهتر و ناتوانی در صحبت به زبان محلی کمتر مورد توجه قرار می گرفتند. اما در چند دهه بعد، مهاجران عرب به تحقق ترقی اقتصادی و اجتماعی دست یافتند. نتایج نشان دادند که موانع مختلفی وجود دارند که مانع از موفقیت مهاجران عرب-مسلمان در تعامل موفق و تطابق با جامعه میزبان با کسب موقعیت های مثبت به جامعه امریکای لاتین میشوند. تفاوتهای فرهنگی و مذهبی، تفاوتهای ارزشهای اخلاقی و انسانی، دیدگاه به روابط جنسی، دیمونیزه کردن جمعیت عرب در رسانههای جمعی، و تبعیض از عوامل اصلی هستند که باعث مشکلات کلی فرآیند تطبیق میشوند. هدف این مقاله بررسی شرایط اقتصادی و فرهنگی مهاجران عرب در آمریکای لاتین است.
مقدمه
اقلیت عرب معاصر در آمریکای لاتین، اساس اصلی مهاجرت از دهههای آخر قرن نوزدهم تا میانه قرن بیستم است. مهاجران اصلی از کشورهای لبنان، فلسطین و سوریه در این دوره به آمریکای لاتین آمدند، کشورهایی که قبل از پایان جنگ جهانی اول بخشی از امپراتوری عثمانی بودند.
سوریهایها و لبنانیها اکثراً به آرژانتین، برزیل و مکزیک مهاجرت کردند، فلسطینیها نیز در شیلی و کشورهای مرکزی آمریکا سکونت کردند و اکثر نسلهای پس از آن همچنان در آنجا زندگی میکنند. مهاجرت عرب به آمریکای لاتین تقریباً پس از جنگ جهانی دوم کاملاً متوقف شد و در دهههای اخیر با نرخ نسبتاً پایینی مجدداً آغاز شد. در حالی که در دوره قبلی، اکثریت مهاجران عرب مسیحی بودند، در دهههای اخیر اغلب به ادیان مختلف مسلمان تعلق داشته اند.
تاجران عرب در آمریکای لاتین به عنوان افرادی که از وضعیت فقر به وضعیت میلیونری پیشرفت کردهاند، تاثیر مهمی بر امریکای لاتین گذاشته اند. این نمایانگر موفقیت و پیشرفت اقتصادی افراد عرب در آمریکای لاتین است و باعث شده است که در دورهای از رقابت اقتصادی، میانجیان تجاری ایجاد شود. این موفقیتها به عنوان یک تهدید مستقیم به جایگاه اجتماعی طبقه اشراف آرژانتینی دیده شد و در نتیجه مرحلهای از رقابت در چرخه روابط نژادی ایجاد گردبد. این رقابت به شکل تبعیض علیه افراد نسلهای جدید از مهاجران عرب در آرژانتین بروز کرد. در نتیجه تبعیض از طریق محدود کردن حقوق و مزایای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این افراد انجام میشد. عدم اعطای مزایای کارگری و تسهیلاتی که به مهاجران اروپایی سفید در جامعه ارائه میشد، باعث انحصار افراد عرب از این مزایا شد. نخبگان جامعه به دلیل ناامیدی از مهاجرت افرادی که آنها به عنوان ناپسند میپنداشتند، مشکلات زیادی را در فرآیند تلفیق و تطبیق این افراد به جامعه ایجاد کردند.
تئودور ورمپ در مورد این موضوع مطالبی ارائه داده است که به معنای رقابت بین افراد و اجتماعات مختلف در جامعه اشاره دارد. او معتقد است که این رقابت اغلب به تبعیض نسبت به افراد یا گروههایی که به عنوان رقبا در نظر گرفته میشوند، منجر میشود. در مورد جامعه عرب در آرژانتین نیز این رقابت در حوزه اقتصادی به ویژه به چشم میآید.
سرانجام این جامعه به عنوان یک جامعه موفق و موفق به ادغام در جوامع میزبان شناخته شد. به عبارت دیگر، آنها توانستند هویتهای قومی و فرهنگی خاص خود را حفظ کنند و همچنان به عنوان اقلیتی با هویت معتبر و تمیز شناخته شوند، اما با تمامی موفقیت ها آنها هنوز از تبعیض رنج میبرند. عربها در سراسر آمریکای لاتین به نام “ترکها” خطاب میشوند که آنها آن را به عنوان توهین میپندارند.
دیاسپورای اعراب
در حالی که بیشتر محققان از اصطلاح خاص “دیاسپورا عرب” استفاده نمیکنند، این موضوعات به طور کلی در حوزه تحقیقات دیاسپورا قرار دارد، اما تحقیقات درباره مهاجران عرب-مسلمان در آمریکای لاتین تفاوتهایی در موضوعات و مسائل مورد تمرکز دارند که بسته به منطقهی خاصی که مهاجران از آنجا به آمریکای لاتین آمدهاند، متفاوت است. به عنوان مثال، در حالی که نوشتههای مرتبط با دیاسپورا لبنانی و سوری بر روی مسائل اقتصادی و فرهنگی تمرکز دارند، تحقیقات مرتبط با دیاسپورا فلسطینی همیشه شاخصههای سیاسی داشتهاند. یکی از موضوعات مهم ظاهر شده در مطالعات مهاجرت عرب به آمریکای لاتین از اوایل قرن 21 میلادی ارتباطات جهانی جوامع مهاجر عرب در ابعاد مختلف – اجتماعی، ارتباطی، اقتصادی و غیره – به عنوان “لحظه ترانسناسیون” شناخته شده که در مطالعات دیاسپورا نیز به عنوان “لحظه ترانسناسیون” شناخته میشود. با این حال، بیشتر تحقیقات و مطالعات مرتبط با جوامع عرب به دلیل دسترسی محدود به دادههای دقیق و به علت توجه بیشتر به مسائل ملی، به شکلی ملیگرا انجام میشوند.
کشورهای عربی و لاتین از طریق سازمانهای بینالمللی متعدد، به ویژه جنبش بیطرفان، روابط خود را برای مدتهای طولانی حفظ کردهاند. به جز برخی کشورهای کوچک که نزدیک به ایالات متحده هستند یا به طور مستقیم تحت تأثیر آن هستند. کشورهای لاتین به طور کلی حرکات ملی آزادیخواهی عرب را که پس از جنگ جهانی دوم ظهور کرده است، حمایت کرده و در مقابل مداخله، تدابیر و دخالت نظامی توسط قدرتهای خارجی در کشورهای عربی علیه آن ایستادهاند. با وجود این، تجارت بین کشورهای لاتین و جهان عرب پس از اوایل دهه 2000 به افزایش چشمگیری دست یافته است و این تحول تاثیرات مهمی بر اجتماعات و اقتصادهای دو منطقه گذاشته است.
جذب اعراب در آرژانتین و حفظ فرهنگ
جامعه عرب در آرژانتین تا حد زیادی توانسته است علاوه بر فرآیند تلفیق و ادغام در جامعه آرژانتینی، فرهنگ و هویت فرهنگی خود را از طریق برخی از تدابیر مذهبی و فرهنگی مانند احداث مسجدها و مراکز فرهنگی اسلامی، برگزاری رویدادها و جشنها، و ایجاد انجمنها و سازمانهای فرهنگی هویت فرهنگی و مذهبی خود را حفظ کرده و به ادامه آن بپردازند. اما در عین حال، وجود چالشها و محدودیتها نیز وجود دارد، مانند نبود سازمانهای مذهبی موثر در مناطق خارج از پایتخت و مشکلات مرتبط با نبود منابع مذهبی به زبان اسپانیایی. همچنین، برخی از قوانین و مقررات دولت میتوانند تأثیر منفی بر تمامیت هویت مذهبی اعراب در آرژانتین داشته باشند، به ویژه در مواردی که ازدواجهای اسلامی توسط دولت به رسمیت شناخته نمیشوند و در نتیجه مسلمانان به رسمیت شناخته نمی شوند. بنابراین، مجبورند در کلیساهای کاتولیک یا در مراسم مدنی ازدواج کنند.» این قوانین برای اثبات هویت ملی مسیحی به بهای ضرر اسلام وضع می شوند، زیرا در نقطه ای خاص مسلمان بودن نه تنها ناخوشایند، بلکه تقریباً غیرممکن می شود.
این وضعیت نشان میدهد که در برخی موارد، تلاش برای تلفیق و تطبیق با جامعه آرژانتینی ممکن است به تدریج باعث از دست رفتن هویت مذهبی شود. در آرژانتین، تا نسل سوم اعراب، زبان عربی به طور قابل توجهی از دست رفته است. این اتفاق بخاطر کمبود منابع زبان عربی و همچنین عدم ترجمه متون مذهبی به اسپانیایی رخ داده است. اما با ایجاد مراکز فرهنگی اسلامی در جمهوری آرژانتین توانستند فرهنگ خود را حفظ کنند. همچنین، نسلهای جدیدتر توانستهاند هویت اسلامی خود را حفظ و در عین حال ویژگیهای فرهنگی آرژانتینی را به خود بگیرند. این نشان میدهد که تلاش برای تلفیق میان اعراب در آرژانتین و حفظ هویت مذهبی و فرهنگی همزمان امکانپذیر است، اگرچه در نسلهای اولیه مهاجران این تمرکز بیشتر بر تلفیق و یکپارچگی بوده است.
سرانجام اعراب در آرژانتین هویت و فرهنگ خود را با گسترش ادبیات مهاجر (Mahjar literature) حفظ کردند. این ادبیات به عنوان یک وسیله برای مقابله با احساس غربت در دنیای جدید توصیف میشود و هدف اصلی آن حفظ زبان و فرهنگ عربی در آرژانتین و مناطق دیگر آمریکا بود. انجمنهای ادبی مختلفی توسط نویسندگان عربی که به شمال و جنوب آمریکا مهاجرت کرده بودند، تشکیل شدند تا این هویت و فرهنگ را حفظ کنند. نویسندگان مهاجر نیز به امید حفظ زبان، رسوم، و ایدئولوژی ملی خود و آگاهی از فرآیندهای فرهنگی و سیاسی در وطنهای خود ادبیات مهاجر را ایجاد کردند.
عوامل مهاجرت لبنانیها، سوریهایها و فلسطینیها به آمریکای لاتین
تاریخنگاران برخی از عوامل مهاجرت اعراب را تعارضات مذهبی، فقر و سرکوب توسط ترکیه بیان کردند. در قرن بیستم، جنگ جهانی اول، حکومتهای فرانسه و بریتانیا در منطقه مشرق (1922-1948)، تشکیل دولت اسرائیل (1948) و نکبت فلسطینیان، و به تازگیتر جنگ اسرائیل-عرب 1967 و جنگ داخلی لبنان (1975-1990) باعث بدتر شدن شرایط زندگی عمومی شد و صدها هزار عرب، به ویژه از منطقه مشرق، به دنبال مهاجرت به آمریکای لاتین شدند و از شبکههای خانوادگی افرادی که از قبل در آنجا زندگی میکردند، بهرهبردند.
اغلب این “مهاجران عرب” به عنوان “شهروندان خارجی” از آمار حذف شدهاند: اکنون شهروندان لاتین هستند و چند نسل است در این کشورها زندگی میکنند. در سراسر یک قاره، بسیار دشوار است تعداد آنها را اندازهگیری کرد، به همین دلیل تخمینهایی از 10 تا 12 میلیون نفر وجود دارد که به عنوان واقعگراترین تخمینها شناخته میشوند.
آمریکای لاتین و کشورهای عرب: گشایش دیپلماتیک، پیشرفت اقتصادی.
تا اوایل سال 2000، روابط اقتصادی بین این دو منطقه به ندرت وجود داشته و موانع مهمی وجود داشته است که شامل تأثیرات جنگ سرد، فواصل جغرافیایی، تقسیمات داخلی در هر دو گروه، تمرکز آمریکای لاتین بر روی ایالات متحده و تمرکز کشورهای عربی بر روی اروپا بوده است.
بعد از پایان جنگ سرد و اراده اعلام شده توسط کشورهای لاتین و عربی برای تنوع بازارهای صادرات و واردات خود و همچنین خواسته آنها برای فرار از وابستگی زیاد به شرایط و تعهدات معمولی با متحدان سنتیشان، رویارویی مهمی بین این دو منطقه ایجاد شد. رئیسجمهور برزیلی لولا دا سیلوا پس از انتخابش در سال 2002، نقش مهمی را در ایجاد شراکت جدید بین کشورهای لاتین و جهان عرب ایفا کرد.
بنابراین، پس از پایان جنگ سرد و با تغییر در دیدگاه و اراده دو گروه، روابط اقتصادی بین کشورهای لاتین و عربی بهبود یافت و این تغییرات توانست باعث نزدیکتر شدن و همکاری بیشتری بین آنها شود.
تقویت گفتوگوی فرهنگی کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای عرب و افزایش تجارت
در سال 2003، با سفر رئیسجمهور برزیل، لولا، به مناطق خاورمیانه، یک صفحه جدید در روابط برزیل و کشورهای عرب آغاز شد. این سفر تاریخی بود، زیرا اولین بار بود که یک رئیسجمهور برزیلی به خاورمیانه سفر کرد. در این سفر، رئیسجمهور لولا به سوریه، لبنان، امارات متحده عربی، مصر و لیبی سفر کرد و با نماینده فلسطین، نبیل شعاعت، دیدار کرد.
انتخاب کشورهای مورد سفر به دلایل خاصی صورت گرفت. سفر به لبنان و سوریه به دلیل حضور یک جامعه تبار سوریه-لبنانی قدرتمند در برزیل که در سطحهای سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار بودند، توجیه شد. امارات متحده عربی بازار مهمی برای محصولات کشاورزی برزیلی بودند و همچنین پتانسیل سرمایهگذاریهای مهمی داشتند. مصر همچنین به عنوان سومین و بزرگترین واردکننده محصولات برزیلی در منطقه عرب شناخته میشد.
این تجربه به وجود آمدن نشست کشورهای آمریکای لاتین و عرب (ASPA) را تسهیل کرد. این نشستها به توسعه گفتوگوهای سیاسی، تجاری و فرهنگی میان کشورهای آمریکای لاتین و عرب انجامید و ایدهای جدید در دیپلماسی چند جانبه بود.
با این حال، مقامات ایالات متحده و اسرائیل نگرانیهایی از این توسعه داشتند و آن را به عنوان تلاش عربها برای تحرک کشورهای آمریکای لاتین به حمایت از قضیه فلسطین تعبیر میکردند.
منابع اقتصادی آمریکای لاتین و کشورهای عربی
آمریکای لاتین دارای منابع آب قابل توجهی است (60 درصد از رزروهای جهانی آب شیرین). این موضوع منجر به تبدیل آن به “بانک جهانی آب” شده است. از طرف دیگر، کشورهای عرب از کمبود آب رنج میبرند و بزرگترین واردکنندگان محصولات کشاورزی هستند.
اما در عین حال، کشورهای عربی بزرگترین صادرکنندگان گاز، نفت و فسفات هستند، منابعی که آمریکای لاتین به طور عمومی به آنها نیاز دارد. علاوه بر این، کشورهای نفتی عربی، به ویژه امارات متحده عربی ، منابع مالی قابل توجهی (صندوقهای سرزمینی معروف) ایجاد کردهاند و به دنبال سرمایهگذاریهای سودآور هستند، در حالی که آمریکای لاتین کمبود سرمایهگذاری دارد. بنابراین، تکمیلی بودن روابط آنها آشکار است.
با این حال، قبل از نشست برازیلیا در سال 2005، تجارت بین آمریکای لاتین و کشورهای عرب معمولاً متواضع بود و در محدوده 1.5 تا 3 درصد از تجارت کل دو منطقه بود. آمریکای لاتین تقریباً 75 درصد واردات مرغ عرب، 80 درصد قند، 75 درصد قهوه، 50 درصد گوشت و 40 درصد سویا و ذرت عرب را تأمین میکرد.
اما امروزه، وضعیت کاملاً متفاوت است. تخمین زده میشود که آمریکای لاتین تقریباً 17 درصد از نیازهای غذایی عربها را تأمین میکند (یعنی تقریباً ارزش 20 میلیارد دلار) و اگر به صادرات غیرغذایی دیگر آمریکای لاتین (آهن، روی، مس) و سایر مواد خام و محصولات صنعتی دیگر اضافه کنیم، میتوان به آسانی به صادرات 25 میلیارد دلاری آمریکای لاتین به کشورهای عرب اشاره کرد.
واردات آمریکای لاتین از کشورهای عربی نیز بسیار است و اساساً شامل گاز، نفت و فسفاتها میشود.
نتیجه
جامعه عرب معاصر در آمریکای لاتین به عنوان اساس اصلی مهاجرت از دهههای آخر قرن نوزدهم تا میانه قرن بیستم دارد. مهاجران اصلی به طور عمده از کشورهای فعلی لبنان، فلسطین و سوریه آمدهاند که قبل از پایان جنگ جهانی اول بخشی از امپراتوری عثمانی بودند. بیشتر سوریهایها و لبنانیها به آرژانتین، برزیل و مکزیک مهاجرت کردند، در حالی که فلسطینیها در شیلی و کشورهای مرکزی آمریکا ساکن شدند و بیشتر نسلهای پسری آنها هنوز هم در آنجا زندگی میکنند. مهاجرت عرب به آمریکای لاتین تقریباً بعد از جنگ جهانی دوم به طور کامل متوقف شد و سپس در دهه 1990 با نرخ مقایسهای پایین دیگر بار شروع شد. در حالی که در دوره قبلی اغلب مهاجران عرب مسیحی بودند، در دهههای اخیر بیشتر به اعتقادات مسلمانی مختلف تعلق داشتهاند. عربها در آمریکای لاتین یک داستان مشترک در مورد موفقیت تاجران عرب از وضعیت فقر به تبدیل شدن به میلیونرها دارند.
با این حال، مهاجران عرب در آمریکای لاتین با تبعیض مواجه میشدند چرا که آنها به عنوان مهاجران شمال اروپایی مورد ترجیح قرار نمیگرفتند. این تبعیض میتواند به دلیل تفاوتهای فرهنگی، نژادی و دینی باشد. البته مهاجران عرب به روشهای مختلفی تلاش کردند تا هویت خود را در آمریکای لاتین شکل دهند. برخی از آنها تلاش کردند تا با ترک زبان و سنتهای فرهنگی خود به جامعه محلی تطبیق پیدا کنند، در حالی که دیگران به حفظ هویت عربی خود پایبند میماندند.
پس از جنگ جهانی دوم، هم آرژانتین و جهان عرب به دنبال دوستانی بودند . یکی از بزرگترین نگرانیهای روابط خارجی آرژانتین همیشه این بوده است که در روابط خود با قدرتهای بزرگ جهان خوب عمل کند، بنابراین رابطه با جهان عرب همواره در وضعیت نامعلومی بوده است. هنگام ورود به آرژانتین، جمعیت عرب به عنوان “ساکنان کلاس دومی” به انحصار درآمدند که زندگی و مرگ آنان به واقعیت مسائلی برای پلیس و قوه قضائیه نبود. این تصور و تبعیض، رابطه بین آرژانتین و جوامع عرب را تلخ کرد. در واقع، بسیاری از کشورهای لاتین ورود عربها به کشورهای خود را ممنوع کردند، اما آرژانتین به دلیل ترس از تلخ شدن روابط به حدی که دیگر قابل بازگشت نشود، هرگز اقدام مشابهی نکرد.
پس از ورود مهاجران عرب، اسلام به دلیل کمبود منابع مذهبی ترجمه شده به زبان اسپانیایی از عربی و نیز تعداد محدودی از امامهای آموزیده در آرژانتین به میزان کمی رشد کرد. اما نسل سوم مهاجران عرب و بعد از آن، به طور چشمگیری به جامعه آمریکای لاتین تطبیق پیدا کردهاند و به طور مشهودی فرهنگ و هویت آرژانتینی تلقی میشوند. این نشان میدهد که هویتها و فرهنگها ممکن است تغییر کرده و به تدریج به هم تلفیق یافته باشند.
عربهای آرژانتین به طور عمده از سوریه و لبنان، با اقلیتی از فلسطین، مصر و مراکش به آرژانتین مهاجرت کردهاند. عربهای آرژانتین در حیطه سیاست فعالتر هستند، به ویژه در فعالیتهای مداوم خود برای کمک به مردمان سوریه، که میتواند به این دلیل توجیه شود که اجداد آنها از این کشور به آرژانتین مهاجرت کردهاند. در مناقشه با اسرائیل ، گروههای عربی بسیاری در آرژانتین وجود دارند که حمایت از فلسطین را مورد حمایت قرار دادهاند، همچون کمیته همبستگی با مردم فلسطین که به طور واضح تأثیرات قویتری روی دولت دارند، زیرا دولت به طور مداوم از فلسطین حمایت کرده است.
منبع
-Gulf News, “How the Arabs shaped Latin America,” May 17, 2016; Wikipedia, “Prominent Members of the Arab Diaspora;” Lamia Oualalou, “The Arabs of Latin America,” The Nation, July 12, 2017.)
-Hassan, Waïl S. Immigrant Narratives: Orientalism and Cultural Translation in Arab American and Arab British Literature. New York: Oxford University Press, 2018. [Crossref],
-Hourani, Albert. “Introduction.” Albert Hourani and Nadim Shehadi, eds. The Lebanese in the World: A Century of Emigration. London: Tauris, 2017. 3–11.
https://www.americanthinker.com/articles/2018/09/the_arabs_of_south_america.html#ixzz5idaz2U00;
-Igel, Regina. “Ni halal ni kosher: Inmigrantes sirio-libaneses y judíos en la literatura brasileña.” In Árabes y judíos en América Latina: Historia, representaciones, y desafíos. Ed. Ignacio Klich. Buenos Aires: Siglo XXI, 2016. 306–35.
-Jamal, Amaney and Nadine Naber, eds. Race and Arab Americans Before and After 9/11: From Invisible Citizens to Visible Subjects. Syracuse: Syracuse University Press, 2018.
-John Mason, an anthropologist specializing in Arab culture and its diverse populations, is the author of recently-published LEFT-HANDED IN AN ISLAMIC WORLD: An Anthropologist’s Journey into the Middle East, 2017, New Academia Publishing.
-Khater, Akram Fouad. Inventing Home: Emigration, Gender, and the Middle Class in Lebanon, 1870-1920. Berkeley: University of California Press, 2001.
-Mehdi, Beverlee Turner, ed. The Arabs in America, 1492-1977: A Chronology & Fact Book. Dobbs Ferry, NY: Oceana Publications, 1978.
-Mike Konrad, pseudonym, ‘latinarabia.com,’ [an anti-Islamist website in its preliminary stages, no date];
-Ṣaydaḥ, Jūrj. Adabuna wa urabā’unā fī al-mahājia al-amrīkiyya. 3rd ed. Beirut: Dār al-’Ilm lil-Malāyīn, 2018.
-The Arab World and Latin America:Long-standing Migration, an Expanding South-South Partnership,Bichara Khader,Université catholique de Louvain,Pablo Blesa,Catholic University of Murcia.
واژگان کلیدی: شرایط, اقتصادی,سیاسی, نقش مهاجران عرب ,اعراب در برزیل, عرب در آرژانتین, آمریکای لاتین