مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی بایدن در جنوب آسیا 

اشتراک

 زهرا شريف زاده

پژوهشگر مسائل بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

جنوب آسیا بخش جنوبی قارهٔ آسیا است که شامل کشورهای جنوب کوه‌های هیمالیا در برخی منابع معتبر چون تعریف سازمان ملل نیز همچنین شامل کشورهای مجاور در شرق و غرب آن نیز می‌شود. این منطقه (از غرب به شرق) توسط آسیای غربی، آسیای مرکزی، آسیای شرقی، و آسیای جنوب شرقی احاطه شده‌است. امروزه معمولاً شامل افغانستان، هند، پاکستان، بنگلادش، مالدیو، سریلانکا، و نپال. همه این کشورها اعضای سارک هستند جنوب آسیا را به‌عنوان یکی از کانون‌های رقابت غیرفعال میان قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حداقل در یک دهه گذشته می باشد. روندها و چگونگی حرکت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به‌خصوص کشورهایی مانند آمریکا، چین و هند، نشان می‌دهد که این مسئله درحال تغییر است و تعمیق رقابت استراتژیک میان این کشورها در منطقه جنوب آسیا را می‌توان یکی از روندهای جدی و رو به افزایش دانست.حال این سوال مطرح است که  آیا سیاست های بایدن در مورد جنوب آسیا و بخصوص کشورهای پاکستان ،هند، چین  و افغانستان تغییر خواهد کرد؟ 

مقدمه:

سیاست خارجی آمریکا اساسا در چارچوب شیفت راهبردی تبیین نمی شود اما تغییرات و ابزارها در میان جمهوری خواهان و دموکرات ها دارای تفاوت های بنیادینی است. سیاست خارجی در آمریکا محصول انحصاری روسای جمهوری نیست البته بدون شک رئیس جمهوری هم تاثیرگذار است اما مکانیزم های نهادی هم دخیل هستند. سیاست های جدید از مراحل مختلف عبور می کنند و پیش از تصویب و اجرا مورد بررسی قرار می گیرند.تفاوت اصلی بین روسای جمهوری قبلی و رئیس جمهوری فعلی آمریکا در این است که ترامپ غیر قابل پیش بینی است. شاهد بودیم که او حب و بغض های شخصی خود را وارد روابط با کشورهای دیگر کرد. او همچنین سنت های ایدئولوژیک و دمکراتیک در سیاست آمریکا را نادیده گرفت.

دموکرات ها در سال های اخیر به ویژه دوران ریاست جمهوری باراک اوباما نشان دادند که تمایل بیشتری به چندجانبه گرایی و  همکاری با متحدان سنتی خود مانند اتحادیه اروپا و نهادهای بین المللی برای تاثیرگذاری بر روندهای بین المللی و حفظ منافع ملی دارند اما سیاست خارجی جمهوری خواهان مملو از نشانه های یکجانبه گرایی، نادیده انگاری نهادهای بین المللی و بهره گیری از قدرت نظامی در عرصه سیاست جهانی دارد که اوج این اقدامات را می توان در خروج یکجانبه از توافق برجام و خروج از نهادهای بین المللی دید.از طرفی ترامپ سه اولویت را در سیاست خود نسبت به جنوب مدنظر داشت نخست، ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان به منظور فضاسازي مناسب برای مذاکرات سیاسی احتمالی؛ دوم، جلب همکاری بیشتر پاکستان و خاتمه دادن به بی‌تفاوتي اين كشور نسبت به گروه‌های تروریستی مستقر در سرزمين پاكستان؛ و سوم، نقش آشكار هند به عنوان شریک عمراني و اقتصادی در افغانستان. 

تا جایی که به سیاست داخلی آمریکا مربوط می شود، ترامپ تقریبا از ناکجا ظاهر شد اما بایدن تجربه زیادی دارد و از این رو سیاست خارجی او هم متفاوت خواهد بود. در ارتباط با هند، او وضعیت حقوق بشر، حقوق اقلیت ها یا اوضاع در کشمیر را هم وارد ارزیابی خود خواهد کرد. این عوامل بطور حتم در سیاست دولت بایدن در ارتباط با هند بازتاب خواهد یافت. می دانیم که دمکرات ها از جمله بایدن منتقد اقدامات هند در کشمیر بوده اند.

جو بایدن در زمینه سیاست خارجی بطور نهادینه تری رفتار خواهد کرد و سنت های مهم آمریکا را نادیده نخواهد گرفت. دمکرات ها هیچگاه بطور کامل تعهد ایدئولوژیک آمریکا در زمینه حقوق بشر و موضوعات دیگر را نادیده نگرفته اند. بایدن سیاست خارجی خود را شخصی نخواهد کرد. او بیشتر بر اساس فهم گسترده سیاست آمریکا عمل خواهد کرد. 

پاکستان

    روابط پاکستان با ایالات متحده ، در نیمه اول ریاست جمهوری ایوب خان ، معامله ایی بود. کشور  پاکستان جایگاه مهمی در سیاست خارجی آمریکا خواهد داشت زیرا پاکستان از لحاظ راهبردی کشور مهمی است و حتی ترامپ هم این کشور را نادیده نگرفت. ترامپ چه کاری انجام داد که بایدن نمی تواند انجام دهد یا نمی خواهد؟ از نظر شخصیتی این دو مرد مانند گچ و پنیر  هستند. اما ، در بسیاری از زمینه ها ، رویکردهای ترامپ  از نظر ماهوی اگر نه به سبک و روش  تفاوت چندانی با سیاست های سنتی ایالات متحده ندارد .آیا ریاست جمهوری جو بایدن برای پاکستان متفاوت از دونالد ترامپ خواهد بود؟ 

از زمان بیل کلینتون، اهمیت پاکستان در روابط هند – آمریکا به‌تدریج کاهش یافته است. از نظر هند، ترامپ بیش از روسای جمهوری قبلی آمریکا، پاکستان را تحت‌فشار گذاشته است تا دست از حمایت از تروریسم در این منطقه بردارد. این امر مورد استقبال دهلی نو قرار گرفته و اساس اعتماد هرچه بیشتر بین هند-آمریکا بوده است.

همچنین، دهلی نو در رویارویی نظامی با پاکستان در فوریه ۲۰۱۹ از حمایت واشنگتن برخوردار بوده و دولت ترامپ در ممانعت از تلاش چین برای بررسی تغییرات قانون اساسی مدنظر هند در کشمیر در اوت ۲۰۱۹ در شورای امنیت سازمان ملل به دیگر شرکای دهلی نو، به‌ویژه فرانسه، پیوست.

بااین‌وجود، برخلاف ترامپ، بایدن با تمرکز بیشتر بر حقوق بشر، ممکن است اقدامات دولت نارندرا مودی در کشمیر و دیگر سیاست‌های داخلی وی را مورد انتقاد سیاسی قرار دهد. آمریکا نمی خواهد که پاکستان بطور کامل وابسته به چین باشد و بایدن هم درصدد ایجاد توازنی خواهد بود تا پاکستان بطور کامل به طرف چین نرود. بایدن روابط نسبتا خوبی را با رهبران پاکستان و فهم بهتری از مواضع اسلام آباد در باره افغانستان دارد.

برای  بایدن حمایت از مشارکت پیشرفته با قانون پاکستان در سال 2009 (معروف به لایحه کری-لوگار) بسیار مهم است. این جنبه مثبت خط نولیبرالی وی است که پاکستان می تواند از آن استفاده کند. گفتگوی استراتژیک در سطح وزرا  می تواند برای هر دو طرف احیا شود تا زمینه های همکاری را تهیه کنند. با برخی دیپلماسی و لابی زبردست ، پاکستان همچنین می تواند آبها را با توجه به تعهد بایدن به حقوق بشر مورد ارزیابی قرار دهد. طراحان لایحه کری-لوگار  جان کری، رئیس کمیسیون امورخارجی سنا و ریچارد لوگار سناتور جمهوریخواه هستند. رقم این طرح هفت ونیم میلیارد دلار است طی پنج سال در اختیار اسلام آباد قرار گرفت. این بسته برای نخستین بار شرایطی را بر دریافت کننده کمک تعیین می کند. به طور مثال دولت پاکستان برای برخوردارشدن کمک های نظامی امریکا باید سیاست خویش را با برنامه های پنتاگون هماهنگ سازد و تلاش های ملموسی درمبارزه با شبکه تروریستی القاعده و دیگر گروه های افراط گرا انجام دهد .

اگر ایالات متحده فکر کند که می تواند پاکستان را از چین جدا کند یا اسلام آباد را وادار کند که رویکرد منطقه ای خود را تجدید نظر کند ، سیاست آن شکست می خورد. در حالی که پاکستان نمی خواهد به عنوان یک اردوگاه دیگر شناخته شود ، اما منافع استراتژیک خود را با چین دارد. این کشور می خواهد روابط خود را با ایالات متحده تقویت کند اما به قیمت روابطش با چین. در حقیقت ، متقاعد کردن ایالات متحده مهم است که تعامل پاکستان با کریدور اقتصادی چین پاکستان به معنای بی علاقگی نسبت به سرمایه گذاری دولتی و خصوصی ایالات متحده نیست که می تواند بخشهای اصلی اقتصاد پاکستان را هدف قرار داده و به توسعه پاکستان کمک کند. از هرگونه سرمایه گذاری استقبال خواهد کرد. به همین ترتیب ، اگر پاکستان انتظار دارد که ایالات متحده به سختی به هند ضربه بزند و کشمیر را به عنوان نقطه اصلی تعامل خود در آسیای جنوبی قرار دهد ، پاکستان ناامید خواهد شد. 

برای مفید بودن روابط ، هر دو کشور پاکستان و ایالات متحده باید زمینه هایی را پیدا کنند که بتوانند به طور معناداری همکاری کنند و از راه هایی بتوانند روابط را از حالت معامله ایی  خارج کنند تا آنها را استراتژیک کنند. ظاهرا بایدن به هر دو طرف فرصت خواهد داد تا دو طرف انتظارات خود را با توجه به آنچه که هر یک می توانند برای طرف دیگر در مورد مسائل امنیتی سخت انجام دهند کاهش دهند. 

 

چین

چین فاکتور اصلی تعیین کننده روابط آمریکا با مناطق مختلف در آسیا از جمله جنوب آسیا است. دولت ترامپ رویکردی تهاجمی در برابر چین داشت.هرچند دولت بایدن بطور حتم تلاش خواهد کرد که چین را مهار کند، چرا که چین سلطه آمریکا در جهان را به چالش کشیده است. اما روش بایدن متفاوت خواهد بود و  تاکید آمریکا صرفا روی همکاری راهبردی/نظامی نمی باشد بلکه همکاری اقتصادی برای سود متقابل هم مورد توجه خواهد بود.بایدن  معتقد است وضع تعرفه هم برای آمریکا و هم برای چین اقدام شایسته ای نبوده است . در عوض وی مایل به ایجاد یک ائتلاف جهانی برای واداشتن چین به آزاد کردن اقتصادش است.احتمالا  بایدن  جنگ فن آوری ترامپ علیه چین را ادامه دهد چرا که  ترامپ تلاش کرده بود شرکای دیپلماتیک آمریکا را وادار کند فن آوری ۵ جی ساخت چین را رد کنند و اپلیکیشن‌های محبوبی را که تحت مدیریت شرکت‌های چینی هستند، هدف قرار دهند.هر چند  بایدن هم از وجود اپلیکیشن تیک تاک ساخت چین که بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و از اهدف اصلی دولت ترامپ است، ابراز نگرانی کرده است .

ممکن است چالش های امنیتی در دریای چین جنوبی نیز افزایش یابد.در این خصوص دولت اوباما و دولت ترامپ سیاست‌هایی را در مخالفت با ادعا‌های گسترده و ثابت نشده دولت چین در دریای چین جنوبی دنبال کرده اند.اما بایدن هنوز در این زمینه اظهار نظر مشخصی نداشته است، و هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که وی سیاست‌های سختگیرانه ترامپ را در این منطقه تغییر بدهد، بلکه حتی شاید آن‌ها را تشدید کند.

درباره تایوان آمریکا در دوران ترامپ روابط رسمی خود را با تایوان به ویژه در سال2020 تقویت کرده بود . دولت ترامپ حتی مجوز فروش میلیارد‌ها دلار سلاح را به این جزیره خودگردان صادر کرد.ابایدن  نیز با حمایت آمریکا از تایوان و دولت منتخب آن موافق می باشد. 

دولت چین به اذیت و آزار در ناحیه خودگردان سین‌کیانگ که اقلیت اویغور مسلمان در آنجا زندگی می‌کنند پرداخته است و از سال ۲۰۰۸ بازداشت گروهی مسلمانان و تجسس در اندیشه‌های مذهبی و سیاسی را برای تغییر و یکسان‌سازی فرهنگی را به صورت اجباری با اعمال زور علیه اقلیت‌های اویغور، قزاق و دیگر گروه‌های قومی مسلمان در این کشور به شدت دنبال می‌کند.دولت چین از ادای هرگونه فرایض دینی مانند نماز و روزه و همچنین رعایت حجاب و پوشش اسلامی و بلند بودن ریش و پرهیز از نوشیدن مشروبات الکلی یا مطالعه کتاب‌ها و مقالات دربارهٔ اسلام مخالفت می‌کند و آن را مصداق نمایش جلوه‌های دینی و فرهنگی و در ردیف رفتارهای «افراط گرایانه» قرار می‌دهد و به شدت با آنان مخالف می‌کند.

رئیس جمهوری آمریکا در یک رویداد تلویزیونی درباره عملکرد چین در رابطه با اقلیت مسلمان در منطقه سین‌کیانگ گفت، این کشور آسیایی بابت آنچه او “سوءرفتارهای حقوق بشری” خواند، بهایی پرداخت خواهد کرد.و در خصوص  سین کیانگ و هنگ کنگ  دولت ترامپ یکسری اقدامات تنبیهی علیه چین به خاطر سیاست هایش در منطقه سین کیانگ از جمله تحریم مقامات حزب کمونیست و ممنوعیت کالا‌هایی انجام داده بود که احتمالا با کار اجباری ایغور‌ها تولید شده اند.اما بایدن در مقابل رفتار پکن با ایغور‌ها  توجه زیادی نشده است.گرچه بسیاری از حامیان دموکراسی در هنگ کنگ که با سرکوب آزادی‌های مدنی در دولت چین مبارزه می‌کنند، با ابراز نگرانی از این که بایدن به اندازه کافی بر پکن سخت نخواهد گرفت و تمایل داشتند که  ترامپ دوباره انتخاب شود. 

هندوستان

در طول دوره ریاست جمهوری ۴ ساله ترامپ، دهلی‌نو  روابط خوبی با واشینگتن برقرار کرد .از طرفی باید اذعان داشت که ۸۶ درصد از نیروهای مسلح هند مجهز به تجهیزات روسی هستند. مسکو و دهلی به بیان دیگر از لحاظ نظامی اتحاد عمیقی با هم دارند به هر روی دهلی نو هیچ تمایلی برای قطع روابط با مسکو یا تهران ندارد. روابط دوجانبه با این کشورها یکی از اولویت‌های سیاست‌گذاران هندی است ..و هند برای حمایت از رشد اقتصادی خود به گاز طبیعی نیاز دارد که طی توافقی برای ارسال ال ان جی از ایران برای هند فراهم شد  و با تحریم‌های آمریکا در سال ۲۰۱۸ مختل شد و هند را مجبور کرد که واردات انرژی خود را متنوع بسازد . همه این موارد برای امریکا دارای موضوعیتی خاص می باشد  وسبب شده است هند در تلاش برای توازن در برابر چین اکنون حتی همکاری نزدیک‌تری با ژاپن ، آمریکا و استرالیا در ائتلاف موسوم به چهارگانه (Quad) دارد و همچنین با ویتنام هم برای بهبود ثبات در منطقه اقیانونس هند – آرام  (ایندو پاسیفیک)‌ همکاری دارد . همزمان با حرکت آمریکا در مسیر رقابت قدرت با چین ، این تلاش‌های هند به نفع آمریکا خواهند بود . 

هر چند اقدام ترامپ در به چالش کشیدن جهانی‌شدن، محل نگرانی دهلی بوده است زیرا هند یکی از ذی‌نفعان مهم مرزهای باز آمریکا بوده و اقدام ترامپ در محدودسازی مهاجرت و ورود کارگران ماهر خارجی باعث نگرانی هند شده بود . اما  بایدن سعی دارد  که بسیاری از این محدودیت‌های ترامپ را لغو کند.برای دولت مودی، تسهیل مهاجرت هندی‌ها به خارج اولویت سیاسی مهمی محسوب می‌شود.

 

 

افغانستان

اکنون بحث افغانستان مطرح است که پس از دو دهه حضور نظامی امریکا در افغانستان و تلفات و خسارات ناشی از آن، رویکرد بایدن چه خواهد بود؟ بایدن بر اساس پیمان امنیتی بین امریکا و افغانستان مجبور است مسأله کشور را در اولویت جدی خود قرار دهد و همچنین باید نیروهای نظامی از افغانستان خارج شوند که در این خصوص با ترامپ وجه مشترک دارد و به عقیده بایدن، این خروج باید مسئولانه باشد.وتمرکز اصلی بایدن روی القاعده و داعش خواهد بود. اما این احتمال وجود دارد که در دوران جوبایدن، تمام نیروهای ایالات متحده امریکا از افغانستان خارج نشود و او به ابقای برخی از نیروها در این کشور به ویژه در مناطق حساس و حیاتی اهتمام ورزد و نیز یک گروهی از از نیروهای ضد تروریسم برای مقابله با تهدیدات احتمالی از جانب گروه های همچون القاعده و نیز برخی از نیروهای ستیزه جو را در دستور کار قرار دهد و و به نوعی مانع از ایجاد خلا راهبردی امنیتی در افغانستان گردد موردی که از آن با عنوان خروج مسئولانه(responsible withdrawal) از از افغانستان نام برده می شود. اگر چه نمی توان از عنوان “مسئولانه” در قبال خروج نیروهای امریکایی از افغانستان استفاده کرد. چرا که ایالات متحده امریکا در تمام ادوار، تقریباً در بسیاری از اهداف خود ناکام مانده است و نیز نتوانسته به تعهدات و گفته های خود پیرامون مبارزه با تروریسم در افغانستان پایبند باشد.

از طرفی می دانیم  ناتو با حضور در افغانستان به دنبال ایجاد امنیت فیزیکی، امنیت اقتصادی و امنیت اجتماعی بود، اما متأسفانه در هر سه مورد شکست خورده است.در حقیقت ناتو با حضور در افغانستان این هدف را دنبال می کرد که با ایجاد یک گرایش منطقه‌ای، افغانستان را بار دیگر از اتحاد با روسیه و همچنین نزدیکی به ایران باز دارد، اما نه تنها با فرمانبرداری از امریکا در افغانستان شکست خورد که در کنار امنیت افغانستان، امنیت اروپا و امریکا را بیش از پیش به خطر انداخت.

و با آمدن بایدن  احتمال یک گرایش منطقه‌ای در محور افغانستان وجود دارد چرا که اگر افغانستان امنیت پیدا نکند و اتحاد منطقه‌ای برای مبارزه با ناامنی در این کشور شکل نگیرد، ناامنی‌ها در افغانستان امنیت جهانی را به خطر خواهد انداخت. و برای ایجاد صلح در افغانستان حضور بازیگران داخلی و کشورهای همسایه ضروری خواهد بود .در واقع با توجه به تغییر دولت در امریکا و نیز نزدیکی زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان، طبق توافق دوحه، نشست ناتو به منزله بررسی موضوع آینده نیروها در افغانستان قابل توجه بود. هماهنگی امریکا و اروپا و نیز عدم تعجیل در خصوص خروج از افغانستان، احتمالاً در شکل و نوع راهبرد جدید غرب نسبت به افغانستان تغییراتی ایجاد خواهد کرد .

درواقع  مهار چین در راهبرد ایالات متحده امریکا در افغانستان  تاثیر خواهد گذاشت .رشد و گسترش نفوذ چین در افغانستان بدون حتی شلیک یک گلوله و پیاده کردن یک سرباز، نگرانی های ایالات متحده امریکا را افزایش داده است. امریکا نگران است که چین نبض اقتصادی منطقه را به دست بگیرد و نیز نفوذ خود در افغانستان را افزایش داده و به عنوان یک بازیگر اساسی و راهبردی در افغانستان شناخته شود این مسئله می تواند باعث شود که چین از محدودیت های ژئوپلیتیکی خارج شده و به سمت خاورمیانه و جنوب آسیا حرکت کند بنابراین احتمالا نخستین راهبرد ایالات متحده امریکا جلوگیری از نفوذ و گسترش چین در مناطق راهبردی است به همین سبب امریکا به دنبال ایجاد مانع در برابر چین می باشد. 

ایالات متحده امریکا از پر کردن خلا امنیتی به وسیله روسیه و چین در صورت خروج از افغانستان هراسان است. امریکا همچنین به مهار چین می اندیشد در واقع ایالات متحده حتا ممکن است از طریق نفوذ در افغانستان به منظور مهار (containment) استفاده نماید. شاید یکی از روشهای مهار چین محدود کردن این کشور، و جلوگیری از عدم نفوذ در شرق و جنوب آسیا باشد. 

در نهایت اینکه شرایط متفاوت تر از دوره ترامپ خواهد بود اما لزوما این به معنای بازگشت شرایط به دوره جرج بوش و یا اوباما نیست. نه امریکا خواهان باقی ماندن طولانی مدت در افغانستان است و نه طالبان میل زیادی به ادامه جنگ با امریکا و بازگشت به گذشته دارند. اما آنچه که حائز اهمیت است شرایط وخیم امنیتی در افغانستان می باشد که با توجه به شدت خشونت ها منجر به گسترش کشته و زخمی شدن افراد ملکی و نیز سیر مهاجرت و نابسامانی ها خواهد بود شرایطی که مردم افغانستان را خسته تر و ناامیدتر از گذشته کرده است.

نتیجه:

  • راهبرد جنوب آسیا در زمان حاکمیت دونالد ترامپ به‌گونه‌ای بود که بر مبنای آن؛ هند در محور حمایت‌های امریکا برای رقابت در برابر چین در منطقه‌ قرار می‌گرفت. اما جو بایدن با بازنگری در این راهبرد تلاش می‌کند تا در رابطه به جنوب آسیا، رویکرد تازه‌تری را نسبت به زمان دونالد ترامپ روی دست بگیرد.
  • هرچند بایدن مانند دونالد ترامپ خواهان بیرون کردن نظامیان این کشور از افغانستان است؛ اما او در زمان معاونت دوره‌ی بارک اباما نیز طرفدار افزایش نیروهای نظامی در افغانستان نبود.بایدن مانند دونالد ترامپ به همکاری با پاکستان ادامه می‌دهد تا این کشور را متقاعد کند که در روند صلح شکننده‌ی افغانستان همکاری داشته باشد.از طرف دیگر، بایدن به همکاری‌های نزدیک با هند که در زمان دونالد ترامپ ایجاد گردیده ادامه خواهد داد. و رابطه‌ی هند و امریکا می‌تواند بسیار نزدیک و به اساس منافع دو کشور باشد.هردو کشور منافع مشترک در مبارزه با تروریزم و مقابله با چین دارند و این مسئله‌ برای بایدن حیاتی است.
  • امریکا با پاکستان  یک بازی پایان‌ناپذیر را آغاز کرده و تصمیمی برای قطع کمک‌های نظامی به این کشور روی دست نخواهد گرفت. بایدن هم‌چنان پاکستان را زیر فشار‌ قرار می‌دهد تا از حمایت گروه‌های تروریستی در خاک هند دست بردارد. از سوی دیگر، حمایت «شبکه‌ تروریستی از طرف پاکستان» تا زمانی که نیروهای امریکایی در افغانستان حضور دارند، یک نگرانی جدی برای واشنگتن است.
  • بایدن یک تصمیم جدی برای مبارزه با تروریزم روی دست دارد. این یکی از کلیدی‌ترین رویکردهای جهانی اوست که بخشی از آن مرتبط به جنوب آسیا است.برنامه‌ی بایدن، ایجاد فشار بالای طالبان است تا در صورت خروج نیروهای امریکایی، دوباره حاکم بی‌قیدوشرط افغانستان نشوند و تا زمانی که طالبان با شبکه‌ی القاعده قطع رابطه نکنند، چنین فشارهایی ادامه خواهد داشت.

گر چه  جنوب آسیا از منظر دفاعی و استراتژیک، به منطقه‌ای از توافقات نسبتا دوجانبه آمریکا تبدیل شده است. اما درعرصه تجارت و اقتصاد منطقه‌ای به هم ریخته است و نشانه‌ای از سروسامان ندارد. 

 منابع:

“سیاست خارجی بایدن در دوران پسا ترامپ“،18 آبان 99 ،کدخبری 84100479،سایت خبری ایرنا

“بررسی سیاست ترامپ در جنوب آسیا“،1398، موسسه مطالعات راهبردی شرق

“نگرانی استراتژیست های هند از راهبرد اوباما برای جنوب آسیا:آقای موهان سینگ مراقب باشید”، شنبه ۹ آبان ۱۳۸۸، شماره 4350

https://www.magiran.com/article/1974628

“چین بزرگ ترین چالش سیاست خارجی بایدن “، سایت خبرگزاری صدا وسیما

“نشنال اینترست: معنای رابطه هند با ایران برای آمریکا”، کد خبر: 84236229 

https://www.irna.ir/news/84236229

“بایدن: چین بهای رفتارش را در رابطه با حقوق بشر پرداخت خواهد کرد”، کد خبر: 99112921480

https://www.isna.ir/news/99112921480

کلمات کلیدی :سیاست خارجی ,بایدن,جنوب آسیا, سیاست خارجی, بایدن , آسیا ,زهرا شريف زاده

مطالب مرتبط