مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

زنان و مشارکت سیاسی در ایران و جهان

اشتراک

 

فاطمه محمدی

  پژوهشگر و دکتری روابط بین الملل از دانشگاه علامه طباطبایی

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

 

 

چکیده

نقش زنان در سیاست و سیاست‌گذاری، یک جنبه مهم برای تضمین نمایندگی و فرصت‌های برابر در جامعه است.جهان و به خصوص زنان، راه طولانی و پر فراز و نشیبی را جهت حضور زنان در سیاست پیموده است. براساس بررسی های زنان سازمان ملل، در 13 مه 2024، از میان 193 کشور عضو سازمان ملل، تنها 28 کشور وجود دارد که در آنها  زنان به عنوان روسای دولت مشغول خدمت هستند و کشورهای رواندا ، نیکاراگوئه ،امارات متحده عربی،مکزیک و کوبا بالاترین میزان حضور زنان در مجلس را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به این وضعیت نیز برابری جنسیتی از نظر کسب بالاترین مناصب قدرت تا 130 سال دیگر هم محقق نخواهد شد. مشارکت سیاسی زنان در ایران نیز، موضوعی با فراز و نشیب‌های فراوان بوده که در طول تاریخ معاصر ایران، دستخوش تغییرات و تحولات متعددی شده است. با توجه به اهمیت سیاست در مفهوم ارسطویی که در پی بهتر کردن شرایط است و برگزاری اخیر انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی در ایران نوشتار پیشرو تلاش دارد به میزان مشارکت زنان در تحقق این مهم بپردازد.

کلیدواژگان: جنسیت، زنان، سیاست، مجلس، مشارکت سیاسی.

 

مقدمه

اهمیت مشارکت زنان در سیاست و سیاستگذاری را نمی توان انکار نمود. نقش زنان در سیاست و سیاست‌گذاری، یک جنبه مهم برای تضمین نمایندگی و فرصت‌های برابر در جامعه است. زنان دیدگاه‌ها و تجربیات منحصربه‌فرد و همه جانبه ای را ارائه میدهند که در ایجاد سیاست‌های فراگیر و عادلانه ضروری است. علاوه بر این، مشارکت زنان در مجالس و پستهای رهبری نیز می‌تواند به عنوان یک الگو عمل کند، و الهام بخش زنان دیگر برای ایفای نقش‌های مشابه و به چالش کشیدن کلیشه‌های جنسیتی سنتی باشد. علیرغم اهمیت مشارکت زنان، هنوز چالشهای مهمی وجود دارد که زنان برای ورود و موفقیت در عرصه سیاست و سیاست گذاری با آن مواجه هستند. این چالش ها شامل سوگیری جنسیتی، عدم دسترسی به آموزش و منابع و انتظارات اجتماعی است که نقش زنان را به حوزههای سنتی محدود میکند. با این حال، فرصت‌هایی نظیر آموزش و ابتکارات افزایش آگاهی نیز برای زنان وجود دارد که امکان تغییر را فراهم میسازد.

جهان و به خصوص زنان، راه طولانی و پر فراز و نشیبی را جهت حضور زنان در سیاست پیموده است. براساس بررسیهای صورت گرفته از سوی زنان سازمان ملل متحد، در 13 مه 2024، از میان 193 کشور عضو سازمان ملل، تنها 28 کشور هستند که در آنها زنان به عنوان روسای دولت مشغول خدمت هستند[2]  و  کشورهای رواندا ، نیکاراگوئه ،امارات متحده عربی،مکزیک و کوبا بالاترین میزان حضور زنان در مجلس را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به این وضعیت نیز برابری جنسیتی از نظر کسب بالاترین مناصب قدرت تا 130 سال دیگر هم محقق نخواهد شد[3]. مشارکت سیاسی زنان در ایران نیز، موضوعی با فراز و نشیب‌های فراوان بوده که در طول تاریخ معاصر ایران، دستخوش تغییرات و تحولات متعددی شده است. با توجه به اهمیت سیاست در مفهوم ارسطویی که در پی بهتر کردن شرایط است و برگزاری اخیر انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی در ایران نوشتار پیشرو  سعی در پرداختن به بررسی تاریخی مشارکت زنان در سیاست، سهم زنان در ادوار مجلس شورای اسلامی و میزان مشارکت سیاسی زنان در ایران و جهان را دارد.

 

  1. بررسی تاریخی مشارکت سیاسی زنان در ایران و جهان:

در دوره قاجار زنان از حضور در عرصه عمومی و فعالیت‌های سیاسی به طور گسترده منع شده بودند. با این حال، برخی زنان مانند «ملک‌تاج خانم قاجاری» و «مهدعلیا قاجاری» به دلیل موقعیت اجتماعی و وابستگی به دربار، در برخی امور سیاسی نقش‌آفرینی می‌کردند. زمان انقلاب مشروطه، نقطه عطفی در تاریخ مشارکت سیاسی زنان ایران بود. در این دوره، زنانی مانند «صدیقه دولت‌آبادی» و «بی‌بی خانم استرآبادی» با نوشتن مقالات، برگزاری سخنرانی‌ها و حضور در تظاهرات، به طور فعال در نهضت مشروطه مشارکت کردند. در دوره پهلوی اول، اقداماتی برای افزایش مشارکت سیاسی زنان مانند اعطای حق رای به زنان در انتخابات شوراهای محلی و مجلس شورای ملی انجام شد. اگرچه، این اقدامات با موانع و محدودیت‌های زیادی روبرو بود و زنان به طور کامل از حقوق سیاسی خود برخوردار نبودند. با این حال ایران یکی از کشورهای پیشرو در مورد حضور زنان در  زمینه دولت داری بود. زمان یکه فرخ رو پارسا در سال 1347 به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد و یا وقتی که مهناز افخمی در سال 1355 به عنوان وزیر مشاور در امور زنان برگزیده شد، تنها یک  وزیر زن در جهان آن هم در کشور فرانسه وجود داشت. پس از انقلاب اسلامی در ایران، قوانین و چارچوبهای جدیدی برای فعالیت‌های سیاسی زنان وضع شد و زنان همچنان در انتخابات مختلف شرکت می‌کنند و در سطوح مختلف نظام سیاسی ایران، از جمله مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا حضور دارند.

در بعد جهانی نیز، در قرن‌های 18 و 19، زنان حق رای یا حضور در پارلمان‌ها را نداشتند و تنها تعداد بسیار کمی – از تبار سلطنتی – کشور خود را رهبری می‌کردند. در اواخر قرن بیستم، وضعیت حضور زنان در سیاست بسیار بهتر شد و تقریباً در همه کشورها حق رای و کرسی در مجالس را به دست آوردند و اغلب به بالاترین مقام سیاسی کشورشان رسیدند. با این حال، داده ها همچنین نشان می دهد که این پیشرفت نابرابر و محدود بوده است: زنان هنوز در تعداد انگشت شماری از کشورها حق رای ندارند. نمایندگان زن در اکثر کشورها همچنان اقلیت کوچکی هستند. و رهبران سیاسی زن نادر هستند[4]

 

  1. سهم زنان در ادوار مجلس شورای اسلامی ایران:

حضور زنان در مجلس شورای اسلامی ایران، از ابتدای تشکیل این نهاد در سال ۱۳۵۹، با فراز و نشیب‌های متعددی همراه بوده است. در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، چهار زن به نام‌های مریم بهروزی، اعظم طالقانی، گوهرالشریعه دستغیب و عاتقه صدیقی از حوزه انتخابیه تهران به مجلس راه یافتند. در ادوار بعدی، تعداد زنان حاضر در مجلس به طور نسبی افزایش یافته است. این حال، این افزایش به طور پیوسته و خطی نبوده و در برخی از ادوار، شاهد کاهش تعداد زنان نماینده نیز بوده‌ایم. بیشترین تعداد زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی، مربوط به دوره دهم (1398-1394) با 17 نماینده بوده است. در حال حاضر، در مجلس دوازدهم، 14 نماینده زن موفق به حضور در مجلس قانونگذاری شده اند. مجلسی که متشکل از 290 کرسی است. در جدول زیر، تعداد زنان نماینده در هر دوره مجلس شورای اسلامی آمده است:

ادوار مجلس تعداد نماینده ادوار مجلس تعداد نماینده
اول 4 هفتم 13
دوم 4 هشتم 8
سوم 4 نهم 9
چهارم 9 دهم 17
پنجم 14 یازدهم 16
ششم 13 دوازدهم 14

باید توجه داشت، حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس با داشتن 60کرسی زن در دوره‌های مختلف مجلس، رکورددار حضور زنان استاستان های اصفهان، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی در رتبه های بعدی قرار میگیرند. استان‌های خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خوزستان، قم، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، و یزد تاکنون در هیچ دوره‌ای نماینده زن را راهی مجلس نکرده‌اند.

  1. مشارکت سیاسی زنان در سطح منطقه ای وجهانی

مشارکت سیاسی متوازن و تقسیم قدرت بین زنان و مردان در تصمیم‌گیری، هدف مورد توافق بین‌المللی است که در اعلامیه پکن و پلتفرم اقدام مشخص شده است.[5] شورای رهبردی روابط خارجی امریکا در مقالهای تحت عنوان شاخص قدرت زنان[6]، به قلم لیندا رابینسون و نوئل جیمز[7] در 14 مارچ 2024(24 اسفند 1402) [8]به بررسی سنجش میزان مشارکت سیاسی زنان در سطوح مختلف نظام‌های حکومتی در 193 کشور عضو سازمان ملل پرداخته است و بر اساس پنج شاخص  میزان تعداد روسای دولت ها، کابینه ها، مجالس قانونگذاری، نامزدهای مجلس و نهادهای دولتی، سهم زنان را در سطوح مختلف قدرت سیاسی در هر کشور اندازه‌گیری کرده است.

براساس آخرین به‌روزرسانی شاخص قدرت زنان که در 1 مارس 2024 انجام شده است، کشورهای دارای بیشترین تعداد زنان در پارلمان و با رتبه یک جهانی عبارتند از: رواندا 72/54 درصد؛ نیکاراگوئه 85/53 درصد؛امارات متحده عربی50 درصد؛مکزیک4/50 درصد؛کوبا74/55 درصد.کشورهایی با کمترین تعداد زنان در پارلمان ، عبارتند از: افغانستان2- ،اریتره 2-،  هائیتی 2-، سودان 2-، میانمار 2-، کوزوو -2، ونزوئلا 2- . در خاورمیانه و شمال آفریقا، بهترین شرایط از نظر حضور زنان در سیاست را امارات متحده عربی با این درصد ها دارد: امتیاز برابری سیاسی: 48 درصد، حضور زنان در کابینه: 18 درصد، حضور زنان در مجلس قانونگذاری: 50 درصد، میزان زنان نامزد مجلس: 42 درصد. پس از امارات، تونس و الجزایر در شرایط بهتر قرار دارند.

ایران نیز با حضور 59/5 درصدی زنان در مجلس شورای اسلامی، رتبه 178 را در میان 193 کشور عضو سازمان ملل از نظر حضور زنان در قوه مقننه کسب کرده است. سایر شاخص ها برابر است با تعداد روسای دولتها از 1946: 0، درصد پستهای وزارتی در اختیار زنان: 5، رتبه ایران از نظر پست های وزارتی که توسط زنان اداره می شود: 178، درصد کرسی های منتخب زنان در ارگان های دولتی محلی: 1/5، رتبه از نظر کرسی های منتخب زنان در ارگان های دولتی: 131، درصد نامزدهای زن در جدیدترین انتخابات قانونگذاری ملی: 1-،  رتبه ایران از نظر نامزدهای زن در آخرین انتخابات مجلس قانونگذاری: 1-، امتیاز برابری سیاسی: 2/4،  رتبه از نظر امتیاز برابری سیاسی: 187.[9]

میانگین حضور زنان در مجلس در سطح جهانی و منطقه ای عبارت است از: کشورهای اسکاندیناوی: 7/45 درصد، آمریکا 9/34 درصد، اروپا (با احتساب کشورهای اسکاندیناوی): 1/31 درصد، اروپا (بدون احتساب کشورهای اسکاندیناوی): 5/29 درصد، جنوب صحرای آفریقا: 6/26 درصد، آسیا: 2/21 درصد، اقیانوسیه: 5/19 درصد، خاورمیانه و شمال آفریقا: 7/17 درصد[10].

در سیاست اجتماعی تعبیری وجود دارد با عنوان تبعیض مثبت، به این معنا که برای مشارکت دادن اقلیتهای محروم درصد های مشخصی برای آن اقلیت در نظر گرفته میشود تا از این طریق دریچه ای برای فعال سازی آن اقلیت در عرصه اجتماعی گشوده شود. در حالی که اکثر کشورهای جهان به برابری جنسیتی دست نیافته‌اند، با این حال سهمیه‌های جنسیتی در طول سال‌ها به طور قابل توجهی به پیشرفت کمک کرده است. در کشورهایی که  چنین سهمیه هایی وجود دارد، زنان به ترتیب پنج درصد و هفت درصد بیشتر در پارلمان ها و دولت های محلی در مقایسه با کشورهای فاقد چنین قانونی حضور دارند.[11] شواهد مستدل و رو به رشدی وجود دارد که رهبری زنان در فرآیندهای تصمیم گیری سیاسی آنها را بهبود می بخشد[12]. به عنوان مثال، تحقیقات در مورد شوراهای محلی در هند نشان داد که تعداد پروژه های آب آشامیدنی در مناطقی که شوراهای آن توسط زنان اداره می شود، 62 درصد بیشتر از پروژه هایی بود که شوراها تحت رهبری مردان است. در نروژ، یک رابطه علی مستقیم بین حضور زنان در شوراهای شهرداری و پوشش مراقبت از کودکان یافت شد[13].

زنان رهبری سیاسی را با کار در خطوط حزبی از طریق گروه‌های زنان در پارلمان  و با حمایت از مسایل برابری جنسیتی، مانند حذف خشونت مبتنی بر جنسیت، مرخصی والدین و مراقبت از کودکان، حقوق بازنشستگی، برابری جنسیتی، اصلاح  قوانین انتخاباتی نشان می دهند.[14] قانونگذاران زن بیشتر از برابری و رفاه اجتماعی حمایت می کنند و حضور آنها در پارلمان احتمال پاسخ خشونت آمیز به بحران ها را کاهش میدهد. خطر جنگ داخلی و میزان نقض حقوق بشر کاهش می یابد. به عنوان مثال زنان در دستیابی به صلح در فیلیپین[15] و تعیین قوانین اساسی پس از جنگ نقش قابل ملاحظه ای[16] را ایفا نمودند.

 

نتیجه

با وجود چالش‌های موجود، تلاش‌ها برای افزایش مشارکت زنان در سیاست و ارتقای جایگاه آنها در جامعه، امری ضروری برای پیشرفت هر چه بهتر ایران است. اگر چه در ادوار گوناگون زنان تلاش داشته اند سهمی در سیاست هر چند به صورت اتمی و ناچیز داشته باشند، با این حال امید میرود که سیاست از وجود زنان توانمند ایران بی بهره نماند، چرا که با توسل به زنان است که امکان تحقق توصل و جامعه مثلی امکان پذیر می گردد.[17] پیشرفت در نمایندگی سیاسی زنان محدود و ناهموار بوده است. تنها در چند ده کشور زنان حدود نیمی از نمایندگان را تشکیل می دهند. در بسیاری از زنان، نمایندگان زن اقلیت کوچکی هستند. در تعداد کمی وجود ندارد. این بدان معناست که بسیاری از کشورها باید تعداد زنان در مجالس خود را دو یا سه برابر کنند تا به نمایندگی برابر دست یابند. با این حال باید توجه داشت که جهان راه درازی را به سوی برابری سیاسی پیموده است. تنها یک قرن پیش، زنان تقریباً در همه جا از مهمترین نهادهای سیاسی کشورشان محروم و از حق رای محروم شدند. اکنون آنها تقریباً در همه کشورها رای می دهند، آنها نماینده هموطنان خود در مجالس قانونگذاری هستند و گاهی اوقات کشورهای خود را رهبری می کنند. اما، جهان هنوز راه زیادی برای رسیدن به برابری کامل دارد.داده ها نشان میدهد که تغییر امکان پذیر است و نظام های سیاسی میتوانند شرایطی را ایجاد نمایند که در آن زنان واقعاً از حقوق و فرصتهای سیاسی یکسانی برخوردار باشند.

 

[2] UN Women calculation based on information provided by Permanent Missions to the United Nations. Countries with monarchy-based systems are excluded from the count of Heads of State.

[3] https://www.unwomen.org/en/what-we-do/leadership-and-political-participation/facts-and-figures

[4] Bastian Herre, Women have made major advances in politics — but the world is still far from equal, March 08, 2024, https://ourworldindata.org/women-political-advances

[5] United Nations (1995). Beijing Declaration and Platform for Action, Critical Area G, “Women, power and decision-making”.

[6] Women’s Power Index

[7]  Linda Robinson and Noël James

[8] https://www.cfr.org/article/womens-power-index

[9] https://cfr-vallenato-media.s3.amazonaws.com/vallenato/interactive/womens_power_index/export/WFP%20-%20GWLT%20-%20Tracker%20-%20Export.csv

[10] https://www.unwomen.org/sites/default/files/2023-03/Women-in-politics-2023-en.pdf

[11] United Nations, Economic and Social Council (2021). Women’s full and effective participation and decision-making in public life, as well as the elimination of violence, for achieving gender equality and the empowerment of all women and girls: Report of the Secretary-General (E/CN.6/2021/3).

[12] UN Women (2013). In brief: Women’s leadership and political participation.

[13] R. Chattopadhyay and E. Duflo (2004). “Women as policy makers: Evidence from a randomized policy experiment in India,” Econometrica 72(5), pp. 1409–1443; K. A. Bratton and L. P. Ray. 2002. “Descriptive representation: Policy outcomes and municipal day-care coverage in Norway,” American Journal of Political Science, 46(2), pp. 428–437.

[14] Inter-Parliamentary Union (2008). Equality in politics: A survey of men and women in parliaments.

[15] https://www.boell.de/en/2020/10/20/It-cannot-simply-be-thrown-out

[16] https://www.inclusivesecurity.org/publication/women-influence-constitution-making-conflict-unrest/

[17] فاطمه محمدی، مقدمه ای در باب تبیین مفهوم توصل، سیزدهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: چالش ها و راهکارهای تحول کشور براساس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،ر.ک:  https://13cp.olgou.ir/papers/1024.pdf

مطالب مرتبط