مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ریاض و آنكارا، همگرايي، بازيگري و نقش منطقه اي -گفتگو با دكتر محمد مهدي مظاهري استاد دانشگاه و كارشناس ارشد مسائل منطقه

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

تركيه و عربستان هر چند از گذشته داراي روابط پايدار و چند بعدي اي داشته اند، اما در سالهاي اخير  و در سايه توجه اسلام گرايان ترك به خاورميانه اين روابط ابعادي نوين به خود گرفته و اكنون دو كشور داراي روابط چند بعدي تر و داراي بسترهاي فراواني براي همكاري و همگرايي در منطقه هستند. در اين حال با توجه به تحولات يك سال گذشته خاورميانه و همكاريهاي دو كشور در مسائل منطقه اي و بين المللي براي درك بهتري از نوع روابط دو سويه به گفتگويي با دكتر محمد مهدي مظاهري استاد دانشگاه و كارشناس ارشد مسائل منطقه پرداخته ايم:

مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر به روابط كنوني عربستان با تركيه با يك دهه قبل نگاهي داشته باشيم چه تحولاتي در روابط دو كشور ايجاد شده است ؟

تركيه – عربستان از دهه هاي گذشته مراودات سياسي و اقتصادي گسترده اي  با همديگر داشته اند و در اين ميان تلاش نموده اند كه از ظرفيت ها و پتانسيل هاي يكديگر براي هماهنگي بيشتر سياست هاي منطقه اي نيز استفاده كنند. از آنجا كه هر دو كشور از متحدان غرب در منطقه خاورميانه اند. بطوري كه عضويت تركيه در پيمان نظامي ناتو و توانمندي هاي اقتصادي و سياسي عربستان باعث شده بود كه امريكا اقدامات خويش را در منطقه با محوريت اين دو كشور انجام دهد. همچنين نيازهاي نفتي تركيه و نقش عربستان در كشورهاي نفت خيز حوزه خليج فارس شرايط را براي نزديكي و مراودات بيشتر اقتصادي فراهم ساخته است. بي ترديد حلقه اتصال رياض و آنكارا در منطقه واشنگتن است. مقامات كاخ سفيد تلاش دارند كه از بروز هر گونه تنش و اختلاف ميان دو متحد استراتژيك خود جلوگيري كنند. ولي عمده ترين تحولي كه در روابط دو كشور در سال هاي اخير روي داده بروز بهار عربي و سرنگوني برخي از رژيم هاي اقتدارگرا نظير بن علي در تونس و مبارك در مصر و همچنين معمر قذافي در ليبي بوده است. نگاه دو كشور نسبت به اين تحولات متفاوت بود. بطوري كه تركيه از اعتراضات گسترده مردمي در اين كشورها و سرنگوني رژيم هاي ديكتاتور در منطقه حمايت نموده، ولي عربستان بدليل ساختار سياسي خويش و ترس از سرايت اين قيام ها به داخل سرزمين حجاز مخالفت جدي با اين خيرش ها داشت بنابراين رياض مامن امني براي ديكتاتورهاي فراري منطقه شد. با تثبيت شرايط نسبي اوضاع منطقه دو كشور محوريت همكاري هاي فيمابين را براي ايجاد ناامني در سوريه و ساقط نمودن رژيم بشار اسد معطوف داشته اند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: در تحولات يك سال گذشته خاورميانه مهمترين متغيرها و بسترهاي همكاري تركيه و عربستان در چه حوزه هايي قرار داشته است ؟

اخيراً محور اصلي همكاري هاي ديپلماتيك دو كشور در منطقه( همانطوريكه اشاره شد)، سوريه بوده است از آنجا كه ميان سوريه و تركيه اختلافات تاريخي بر سر تعيين سرنوشت استان هاتاي وجود دارد و تركها ادعا دارند كه سوريه همواره از كردهاي مخالف اين كشور حمايت مي كند اين مولفه ها باعث شده است كه تركيه همراه با عربستان به عنوان محور سياست هاي ضد منطقه اي عليه سوريه عمل كند. رياض نيز بدليل اتحاد استراتژيك ميان دمشق – تهران از ايجاد تزلزل در اركان حكومتي بشار اسد حمايت مي كند و تثبيت حضور وي را در ساختار قدرت سوريه زمينه ساز نفوذ طبيعي ايران در منطقه مي داند ، لذا اين اشتراك ديدگاه زمينه را براي دشمني با سوريه فراهم مي كند. همچنين تركيه عربستان را پلي مي داند كه مي تواند راه نفوذ اين كشور در منطقه خاورميانه و عربي را هموارتر سازد. چرا كه عربستان براي كشورهاي حوزه خليج فارس نقش پدر خوانده را بازي مي كند و تصميم آن در روابط با تركيه مي تواند در رويكرد ساير كشورهاي عربي موثر باشد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان گفت عربستان سعودي با تركيه در زمينه هايي مانند نگاه به حساس ، مصر و تحولات خاورميانه عربي تعارض ديدگاه دارد ؟

آنچه مشخص است حزب اسلامگراي فضيلت به رهبري اردوغان پس از كسب قدرت تلاش كرده با ايجاد موازنه در روابط با كشورهاي همسايگان خود و نيز غرب و اسراييل، از ظرفيت هاي موجود براي تامين حداكثري منافع ملي كشور بهره مند شود. در اين ميان تركيه تلاش دارد كه با حمايت ديپلماتيك از حقوق حقه مردم فلسطين و توسعه روابط با گروه هاي جهادي به نوعي با كسب مشروعيت سياسي در تحولات منطقه نقش برجسته اي را بازي كند. اعزام كشتي امداد رسان مرمره به نوار غزه و كشته شدن چندين نفر از اتباع ترك باعث شد كه روابط آنكارا – تل آويو به عنوان دو متحد استراتژيك سابق بر هم بخورد و در جنگ 21 روزه نيز تركيه از حماس حمايت نمود، در حالي عربستان سعودي، حماس را مسوول آغازگر جنگ با رژيم صهيونيستي مي دانست. با اين وجود، آنكارا پس از بروز تحولات منطقه بار ديگر سياست نزديكي با غرب را در پيش گرفته و همراه رياض تلاش مي كند كه با مديريت بحران از ظرفيت هاي يكديگر براي توسعه همكاري هاي بيشتر استفاده كند. مشاركت نيروهاي نظامي تركيه در براندازي ديكتاتور ليبي معمر قذافي و كمك هاي مالي پادشاه عربستان و مداخله در امور داخلي بحرين نمونه هايي از همگامي دو كشور در تحولات منطقه را نشان مي دهد. از سوي ديگر گرچه ديدگاه دو كشور در اوايل بروز انقلاب ژانويه 2011 در مصر تفاوت هايي با همديگر داشت، ولي در وضعيت موجود عربستان – تركيه ديدگاه مشتركي نسبت به تحولات مصر دارند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: تركيه و عربستان هر دو از متحدان آمريكا در خاورميانه هستند و روابط بين المللي ويژه اي با غرب دارند. در اين حال به نگاه شما نقش و نگاه آمريكا به همكاري ها و همگرايي هاي تركيه و عربستان در حوزه خاورميانه چيست ؟

پس از سرنگوني متحدان نزديك امريكا در منطقه خاورميانه و به خطر افتادن امنيت اسراييل به تبع آن ، غرب تلاش هاي مشخصي را براي ايجاد محور جديد با مشاركت رياض – آنكارا و تل آويو آغاز نموده است. در اين ميان براي محقق شدن اهداف امريكا در منطقه همسويي و همكاري تركيه و عربستان اصل اساسي است. امريكا تلاش دارد كه از ظرفيت هاي سياسي و اقتصادي تركيه و عربستان براي بسط نفوذ خويش و تثبيت اوضاع منطقه اي استفاده كند. در اين ميان پس از تشديد اوضاع سياسي سوريه و حمايت ايران از اين كشور ، باعث شده است كه امريكا به نوعي در صدد احياي مجدد تز پيشين و دو ستوني نيكسون در منطقه خاورميانه باشد. در تز جديد ستون نظامي آن بر عهده تركيه و مالي نيز به عربستان واگذار شده تا همكاري دو كشور زمينه ساز حفظ منافع راهبردي غرب در منطقه باشد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش ايران را در هر گونه همگرايي و يا واگرايي تركيه و عربستان چگونه قابل تحليل و بررسي قرار مي دهيد ؟

ايران – تركيه به عنوان دو همسايه نزديك در سالهاي اخير همكاري هاي گسترده اي را در زمينه هاي سياسي– اقتصادي با هم داشته اند و شاهد تعميق اين روابط هم بوديم. نقشي كه آنكارا به عنوان ميانجي در مذاكرات ايران و گروه 1+5 انجام مي دهد جايگاه سياسي تركيه را در منطقه ارتقا بخشيده است. از سوي ديگر تركها به منابع نفتي كشورمان براي تامين انرژي خود نياز دارند. با اين وجود ، بروز اختلاف ميان ايران – تركيه بر سر چگونگي برخورد با موضوع ناآرامي هاي سوريه واگرايي تهران – آنكارا بر عكس همگرايي آن با رياض را در پي داشته است. همچنين اختلاف عميق دو كشور در مورد خواست مقامات تركيه از ايده سرنگوني بشار اسد كه در قالب حمايت مالي و رسانه اي براي تداوم تنش برغم قبول طرح شش ماده اي كوفي عنان از سوي بشار اسد صورت مي گيرد بر پيچيدگي اين روابط افزوده است. در اين بين رياض نيز با اطلاع از اين موضوع تلاش مي كند ضمن همراهي بيشتر با سياست هاي منطقه اي آنكارا از شرايط موجود براي پيشبرد اهداف و سياست هاي ضد ايراني خود استفاده كند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: سعودي ها بطور گسترده اي در تركيه سرمايه گذاري كرده اند. در اين حال متغير اقتصاد چه نقشي در روابط كنوني تركيه و عربستان دارد ؟

عربستان سعودي تركيه را برگه اي مهم براي توسعه سياست هاي منطقه اي خويش مي بيند كه با تشريك مساعي بيشتر با اين كشور مي تواند به تقويت منطقه اي خود منجر شود ، بطوريكه مي توان گفت بخشي از نفوذ تركيه در منطقه نيز ناشي از حمايت هاي مالي رياض است  تركيه از ديدگاه مقامات سعودي به عنوان كشور قدرتمند و غير قابل اجتناب پذير شناخته مي شود. تركيه نيز نياز خود را در داشتن روابط گسترده اقتصادي با عربستان و ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس مي بينند و با استفاده از اعتبار رياض درمنطقه براي كسب امتيازات اقتصادي بيشتر تلاش مي كند. وجود ذخاير عظيم نفتي در عربستان و ديگر اعضاي شوراي همكاري خليج فارس آنكارا  را به سرمايه گذاري وگسترش همكاريهاي راهبردي وا مي دارد. بنابراين تركيه براي تامين نيازهاي نفتي خويش وحفظ رشد و توسعه به عربستان نيازمند است و در واقع تركيه در راستاي به اهداف خود در قالب دكترين عمق استراتژيك و ملاحظات اقتصادي وسياسي تلاش ميكند تا به عربستان نزديك شود. با توجه به اينكه ايران و عربستان در جهان عرب بعنوان دو رقيب عمل مي كنند مقامات سعودي با توجه به روابط دوستانه تهران- آنكارا برغم اختلاف درمورد سوريه مي خواهند از تمام ابزار هاي موجود ازجمله توان مالي و نفتي براي برهم زدن روابط دو همسايه وكنتر ل قدرت ايران استفاده كنند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به ديدار اخير اردوغان از عربستان سعودي چه پيامدهاي را مي توان براي روابط و همكاري دو كشور در كوتاه مدت و بلند مدت ديد ؟

بخشي از سفر اردوغان به رياض براي بررسي تحولات منطقه به ويژه سوريه پس از قبول آتش بس از سوي بشار اسد و مخالفان و افزايش هماهنگي ها در اين زمينه انجام شده است. در اين بين ادامه همگرايي بيشتر آنها در موضوعات مشخص مي تواند بر تحولات منطقه هم اثرگذار باشد. در اين ميان هر دو كشور به نوعي خواهان برهم خوردن و ناكام ماندن طرح كوفي عنان و تشديد اوضاع سياسي سوريه اند ، چرا كه تثبيت اوضاع در سوريه به مصلحت و منافع دو كشور نيست.

مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده روابط همگرايانه و يا واگرايانه تركيه و عربستان به چه متغيرها و عواملي بستگي دارد ؟

 درحال حاضر و در پي تحولات جهان عرب رقابتي بين رياض و آنكارا مشاهده نمي شود و نقطه اتكا و تفاهم دوكشور بحث مخالفت وتغيير حكومت بشار اسد درسوريه است. ولي به رغم اين اشتراكات اختلاف نظر هاي هم ميان اين دوكشور مي توان متصور بود. تركيه در دوره اخير به رهبري اردوغان الگوي يك دولت اخواني است. تمام اختلافاتي كه بين اخواني ها و سلفي ها مورد حمايت عربستان سعودي در مصر، اردن ، لبنان و سوريه وجود دارد در آينده مي تواند در روابط دوكشور ظهور و بروز پيدا كند. حمايت تركيه از اسلامگرايان ميانه رو واقبال انقلابيون درشمال آفريقا درتضاد كامل باسياست هاي منطقه اي عربستان قرار دارد. البته بايد گفت در راستاي تز عمق استراتژيك داود اوغلو نگاه چندگانه اي درسياست خارجي وجود دارد و  مقامات تركيه هوشمندانه از فرصتهاي منطقه اي براي كسب منافع سود مي برند. در واقع براساس سياست عمل گرايانه تركيه درمنطقه تنها چيزي مهم منافع ملي است نه پايبندي به عربستان ياايران. البته دوالسيم موجود در سياست خارجي تركيه يعني اتحاد با عربستان و غرب براي سرنگوني بشار اسد و بي تفاوتي به سركوب مردم بحرين  مي تواند براي آنكارا چالش زا باشد، چرا كه تركيه به عنوان داعيه دار دموكراسي در منطقه نمي تواند نسبت به اين قيام هاي گسترده مردمي بي تفاوت باشد و در صورت ادامه سياست هاي دوگانه آنكارا نسبت به اين قيام ها ، احتمال بروز اعتراض هاي داخلي دور از ذهن نيست.

مطالب مرتبط