مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رويكرد ايراني مرسي و مصريان -گفتگو با سيد هادي سيد افقهي کارشناس مسائل مصر

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

ایران بيش از سه دهه سال پیش رابطه دیپلماتیک با مصر را به دلیل صلح این کشور با اسرائیل ، قطع کرد. هم اکنون روابط ایران و مصر در سطح دفاتر حفاظت از منافع در قاهره و تهران است. قبل از این مقامات مصری حذف نام خالد اسلامبولی قاتل انور سادات رئیس جمهور وقت اسرائیل از یکی از خیابان های تهران ، شرط ازسرگیری روابط با ایران اعلام می کردند. در اين حال در آغاز انقلاب مصر امیدواری های بسیاری برای بهبود روابط مصر و ایران وجود داشت، اما با توجه به گذشت دو سال از انقلاب مصر همچنان موانع ساختاری نزدیکی تهران و قاهره از بین  نرفته است. پرسش كه اكنون مطرح است پيش شرط و رويكردهاي  مصر نوين به ايران چيست؟ در همين راستا برای درک بیشتر اين علل رويكرد مقامات مصري گفتگویی با سيد هادي سيد افقهي پژوهشگر و کارشناس مسائل مصر داشته ايم:

واژگان كليدي: رويكرد ايراني مرسي، مخالفان مصري رابطه با ايران، موافقان مصري رابطه با ايران، ورابط ايران و مصر ، عادي سازي روابط ايران و مصر

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به گذشت دو سال از انقلاب مصر و با وجود کنار رفتن مبارک به نظر می رسد موانع ساختاری نزدیکی تهران و قاهره از بین نرفته است. در این بین اگر نگاهی به مخالفان مصری برقراری روابط  ایران با مصر داشته باشیم این طیف شامل چه گروه هایی می شود و مواضع آنان در این رابطه با ايران چیست؟

اين طيف از سه لايه تشكيل شده است. لايه نخست در داخل مصر و عبارت است از سلفي متعصب و عمدتا وابسته به عربستان است. البته سلفيهاي ديگري مانند جماعه الاسلاميه به رهبري الزمور نيز مخالف رابطه هستند. حزب النور، حزب الوطن، حزب الاصاله و .. كه عمدتا سلفي ( برخي سابقه رويكرد سلفي و برخي نيز بعد از انقلاب مصر احزابي به وجود آوردند) مخالف رابطه با ايران هستند.  اين گروهها متاسفانه هم از نظر رسانه اي و هم خطرناك تر از آن يعني از نظر عملياتي و ميداني اقداماتي براي قطع رابطه با ايران و جلوگيري از  هر گونه عادي سازي روابط با  جمهوري اسلامي ايران انجام داده اند. يعني جدا از شبكه هاي وابسته به عربستان( كه نمونه هاي بازر آن را مي توان در شبكه هاي الحافظ، الناس، الرحمه ديد). در ميدان عمل هم با حمله به كاروان رئيس جمهور ايران، حمله به گردشگران ايراني، حمله به منزل حافظ منافع ايران در مصر و نوشتن شعارهاي موهن بر ضد مذهب تشيع و جمهوري اسلامي ايران و حتي تظاهرات بر ضد مرسي و مسئولان ايراني اين رويكرد مشاهده شد. جالب اينكه هيچ مانعي جلو اين گروه مخالف رابطه با ايران وجود ندارد. در واقع اين طيف عنصر اصلي مخالفت با توسعه رابطه با ايران هستند. در وهله دوم در درون خود اخوان المسلمين هم برخي بنا به ملاحضاتي اين رويكرد را مد نظر داده اند. در واقع اخوان يك گروه و يك طيف نيستند و با شخصيت هاي گوناگون متنوع هستند. مثلا محمد مهدي عاكف كه رهبر  قبلي اخوان است به شدت طرفدار رابطه ايران و مصر است، اما رهبر كنوني (محمد بديع )محافظه كارانه رفتار ميكند. به علاوه مرسي رئيس جمهور مصر هم در موضع گيري علني و اعلام ميكند تا ايران موضع خود در سوريه را  شفاف نكند نمي توانيم به فكر توسعه روابط باشيم. جدا از اين من برخي از رسانه هاي سكولار در مصر كه وابسته به غرب بوده و از قطري ها و اروپايي  پول مي گيرند معمولارويكردي ضد توسعه اي به رابطه با ايران دارند. در حال مردم مصر اين تفكر را ندارد. لذا نبايد رويكرد شخصي برخي مقامات و شخصيت ها را بركل مصر تعميم دهيم. چرا كه منافع دو ملت مطرح است و بايد سليقه شخصي و خصوصي مد نظر نباشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:با توجه به بروز برخی نگرانی ها از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس،  ملاحظات مد نظر این کشورها بویژه عربستان در نوع رويكرد كنوني رهبران مصر به رابطه ایران تا چه ميزاني در  نگاه   مرسي به ايران تاثير گذاشته است؟

در سطح منطقه اي بايد گفت تهديدهاي مستقيم و غير مستقيمي از سوي رژيم صهيونيستي، عربستان سعودي ، امارات و قطر در مورد رابطه با ايران به حكومت فعلي مصر انجام گرفته است. يعني اين دولت ها مصر را از رابطه با ايران برحذر داشته و حتي فراتر از آن تهديد كرده اند كه مصر نبايد خيلي به ايران نزديك نگردد و در غير اين صورت واكنشي از سوي آنان صورت خواهد گرفت. حتي من شنيده ام پادشاه عربستاني در ديدار مرسي با توصيه به عدم نزديكي به ايران كرده و در ديدار هاي ديگر دو كشور نيز اين پيام به مصر رسانده شده است كه بيش از يك ميلون مصري در عربستان حضور دارند و اگر رابطه با ايران پيشرفت كند درباره حضور آنها تجديد نظر خواهد شد و همچون يمني ها اندك اندك اخراج خواهند شد. در واقع اين امر براي مصر هزينه دارد. در بعد  بين المللي نيز اتحاديه اروپا و امريكا به گونه صريح مقامات مصري را برحذر داشته اند تا به ايران نزديك نشوند و الگوي ايراني را مورد توجه قرار ندهند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرايط كنوني كدام احزاب مصري خواستار افزايش رابطه با ايران هستند؟

من معتقدم كه احزاب زبان حال مردم نيستند. ما بايد ببينيم مردم مصر چه مي خواهند. احزاب جزئ و قشري از توده مردم هستند. در اين حال غريب به اتفاق مردم مصر خواهان رابطه بين دو ملت ايران و مصر هستند. چنانچه جدا از ديدارهايم با مصري ها نوشته ها و مقالات آنها را بررسي كرده و براين نظرم كه اقبال شديد و عطشناكي نسبت به گسترش روابط بين دو كشور وجود دارد. مثلا جدا از نگاه مثبت هيئت مصري كه براي شركت در كنفرانس بيداري اسلامي به تهران آمد، شخصيتي مانند محمد حسنين هيكل هم دفاع جانانه، منطقي و عالمانه اي از رابطه با ايران كرده است. از نگاه وي مصر بايد دنبال رابطه با ايران باشد. چرا كه ايران در تحولات كنوني و آينده منطقه اي و بين المللي تاثير گذار است. بنابراين جو عمومي در مصر غير از آنچيزي كه برخي از احزاب و گروهها در مورد رابطه با ايران مد نظر دارند است. البته هم بايد گفت احزاب، گروهها و شخصيت هايي برجسته مانند حمدين صباحي رئيس حزب الكرامه، محمد البرادعي رئيس حزب الدستور، ابوالفتوح رهبر حزب مصر نيرومند به ضرورت رابطه با ايران اذعان دارند و در اين مورد هم موضع گيري رسمي كرده اند. مثلا ابولفتوح برقراري رابطه و توسعه با ايران را ضرورت حياتي مي داند. يعني جدا از مردم مصر شخصيت هاي شاخص مصري هم از رابطه با ايران دفاع ميكنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: بر اساس آمارهای رسمی بدهی خارجی مصر بالغ بر 150 میلیارد دلار است که حدود 80درصد از تولید ناخالص ملی این کشور را تشکیل می دهد. ذخایر ارزی مصر هم از 36 میلیارد دلار در دو سال قبل در حال حاضر به 4/14 میلیارد دلار کاهش یافته است. با اين حال و با در نظرداشت وضعیت نابسامان اقتصادی  مصر آيا رهبران این کشور حاضرند از پتانسيل اقتصادي ايران  در زمينه هاي گوناگون بهره گيرند؟

بله . رهبران مصري چنين نگاهي دارند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: بدنه رهبران و تصميم گيران اخوان المسلمين تا چه ميزاني حاضر است به عادي سازي روابط با ايران بپردازد؟

مهمترين مانع رابطه در تغيير رابطه با ايران در درون مصر نگاه ايدئولوژيك است. يعني در عرصه هاي اقتصادي، فناوري، تجاري و بازرگاني آنان هيچ مشكلي با ما ندارند. جالب  اينكه سلفيهاي مخالف ايران هم به اين نكته توجه دارند و فقط ترس خود را ترويج تشيع توسط ايران ميدانند. قبلا اخوان قرارداد گردشگري با ايران منعقد كرد. در همين سفر اخير عصام حداد مشاور سياسي يا معاون سياسي مرسي (كه براي بررسي كميته  بحران سوريه به ايران سفر كرده بود) وي از توسعه روابط سخن گفت.  به عبارتي تا زماني كه توسعه روابط به توسعه روابط تجاري ( با توجه به شرايط مصر ) در حد روابط اقتصادي، تجاري، بازرگاني، انتقال  فناوري باشد آن را قبول دارند، اما توسعه روابط سياسي و فرهنگي و ديني را قبول ندارند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخي از جريان هاي مصری ها مدعی هستند که ایران در امور داخلی مصر دخالت میکند، دخالتی که از نگاه آنان در حمایت از شیعیان در این کشور و  حمایت از کسانی که از گذشته آنان را تروریست می دانستند است. در اين بين با در نظر داشت وضع برخي از پيش شرط ها از سوي احزاب، رسانه ها (همچون رويكرد ايران در سه جزیره ايراني ابوموسی ، تنب بزرگ و تنب کوچك، نوع رويكرد ايران در  سوريه و…) آيا اين رويكردها و پيش شرط ها مساله اي مهم براي مصري ها براي برقراري رابطه با ايران است؟

در واقع پيش شرط هايي به گونه مستقيم و غير مستقيم در مورد روابط مصر با ايران مطرح شده است، ولي با توجه به سه شاخص  ديپلماسي ايراني كه توسط مقام معظم رهبري  ترسيم شده است ( عزت، حكمت و مصلحت) ما به دليل داشتن جايگاه عزت مندانه اجازه نمي دهيم كشوري در مورد روابطمان با كشورهاي ديگر تعيين تكليف كند. همچنين توسعه روابط اقتصادي، فرهنگي و.. نبايد به قيمت آسيب رساندن به اصول ارزشي و انقلابي باشد. مثلا مساله جزاير سه گانه و امنيت خليج فارس بايد در منطقه خليج فارس و يا بين امارات و ايران حل گرد و اين امر ربطي به مصر ندارد. در حالي كه ما هم مي توانيم پيش شرط هايي در مورد رابطه مصر با سودان و رژيم صهيونيستي در روابطمان با مصر لحاظ كنيم ، اما ما به اين امر اشاره نكرده ايم. يعني ما در توافقات دو كشور  نبايد به موضوعات ديگري در روابط توجه كنيم. همچنين چگونه است مصر در مورد ايران به پيش شرط ها توجه مي كند ولي دست به روابط با رژيم صهيونيستي مي زند؟ بنابراين پيش شرطهايي كه خارج از مسائل مصر و ايران است غير منطقي است و جمهوري اسلامي ايران هم زير بار اين  پيش شرط ها نمي رود. در واقع گرو كشي كردن مسائل غير مصري و غير ايراني مانع توسعه روابط ميگردد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخي بر اين نظرند مصر نیازمند نوعی از تعادل قدرت در روابط خارجی، منطقه ای و جهانی خود و برقراري روابط با ايران است. در اين حال آيا مي توان تصور كرد مصر از ايران به عنوان برگ برنده اي در روابط با عربستان و غرب بهره مي گيرد ؟

سفر رئيس جمهور مصر به روسيه و شرق از نگاه بسياري برقراري توزان بين شرق و غرب از نگاه مرسي بود. به همين دليل وي به  توسعه روابط با روسها پرداخت. من براين نظرم يك كشور تا جايي كه استقلال تماميت ارضي و منافع آن اقتضا ميكند و مخل به كرامتش نباشد بايد با تمام دنيا ارتباط داشته باشد. در اين حال اينك اخوان المسلمين به اين تز و توازن در روابط خود معتقد هست، اما رقباي ما در منطقه (كه حساسيت شديدي در مورد جايگاه ايران، فعاليت ايران در معادلات و موازنه اي بين المللي ، نفوذ ايران و گفتمان انقلاب اسلامي دارند) به اين رابطه حساس هستند و افزايش رابطه مصر با ايران را نمي پذيرند.

 گذشته از اين ممكن است مرسي در رابطه با كشورهاي جنوب خليج فارس به فكر باشند كه رابطه با ايران را به رخ آنها كشاند و امتياز هاي بيشتري از آنها دريافت كند. يا اينكه اگر مثلت تركيه، ايران و مصر تشكيل گردد، بلوك امنيتي اقتصادي و ژئواستراتژيكي و بازرگاني قوي خواهند بود و اين نيز قطعا به ضرر منافع امريكا و  كشورهاي وابسته به امريكا است. 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:آینده رويكرد مصر در روابط با ايران به چه سوي پيش خواهد رفت ؟

مرسي در مقام رئيس جمهور سخن مي گويد، اما وي پيش شرط هايي را نيز دارد. در اين بين هر چند نبيل العربي گفته بود كه به زودي شاهد گشايش سفارت خانه ها خواهيم بود، اما مصريها اكنون تحت فشارها و خط و نشان كشدن ها و مخالفت ها از اين مساله منصرف شده اند. البته جمهوري اسلامي ايران از روي حسن نيست خواهان رابطه با مصر است و در سه دهه قطع روابط مصري ها بيشتر از ما متضرر شده بودند. بنابراين اكنون آقاي مرسي با اصل رابطه و توسعه رابطه موافق هستند، اما اين امر زماني نياز دارد تا مصر با ديگر كشورها و كشورهاي جنوب خليج فارس نوعي اعتماد سازي در مورد روابط با ايران را انجام دهد و همچنين نشان دهد روابط  ايران و مصر به حساب روابط با ديگران و بر ضد رابطه  با ديگر كشورها نخواهد بود.  من در مجموع رويكرد مرسي در مورد ايران را مثبت ميبينم، اما شيب زماني و تنظيم شيب وسرعت توسعه روابط با ايران را منوط به تحولات منطقه مي دانم. چنانچه در سفر اخير مشاور مرسي به ايران تحولي در مورد حوادث سوريه رخ داد و مصري كه قبلا به رفتن  اسد تاكيد داشت، در پيشنهاد جديد هشت جانبه اش  نمايندگان حكومت   اسد را قبول كرده است. يعني مصري ها معادلات را بيشتر حس كرده و در معادلات عمل ميكنند. در اين  حال مي توان به رويكرد مرسي در مورد ايران اميدوار بود.

 

گفتگو از: فرزاد رمضانی بونش

 

 

مطالب مرتبط