مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روسیه 2012 و دنیای پیرامون – در گفتگویی با رضا سجادی سفیر تام الاختیار ایران در روسیه

اشتراک

سمیه پسندیده

مرکز بین ­المللی مطالعات صلح-IPSC


مقدمه

ولادیمیر پوتین در فضایی مجددا به ریاست جمهوری روسیه باز گشت، که دنیا با سرعت زیادی دستخوش تحولات سطحی و عمیق است. روسیه به داشتن نقشی فعال و سیاستی سازنده در راستای ارتقای امنیت جهان امیدوار می­باشد و اهداف نهفته در سیاست خارجی این کشور منعکس کننده نقش منحصر بفرد روسیه در نقشه سیاسی جهان، تاریخ و توسعه جهان مدرن است. روسیه تلاش خواهد كرد تا نظام جهانی جدیدی بر پایه واقعیت­های ژئوپولتیك مدرن ایجاد كند و از اقدامات بیهوده بپرهیزد. تغییر رییس جمهور در روسیه و بازگشت مجدد آقای پوتین به عنوان شخصیت اول سیاسی روسیه و همچنین تنشها و رخدادهای موجود در عرصه بین­المللی ما را بدان واداشت تا  نزد آقای رضا سجادی سفیر فوق­العاده ایران در روسیه حاضر شویم و نظر ایشان را در این باب جویا گرديم.

–       مرکز بین­ المللی مطالعات صلح: آیا سطح تعاملات روسیه و ایران، با بازگشت مجدد پوتین بر مقام ریاست جمهوری روسیه تغییر خواهد نمود؟ شما به بهتر شدن روابط فی مابین امیدوار هستید؟ آیا احتمال دارد که دو کشور شریک استراتژیک یکدیگر گردند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت: یکسری واقعیتها وجود دارد که خود را بر روسیه تحمیل می­کند، و باعث می­شود تا هر کس که در جایگاه ریاست جمهوری روسیه قرار بگیرد، مجبور شود به این واقعیتها توجه نماید، و اینگونه نیست که فارغ از این واقعیتها بتواند برای روسیه تصمیم­گیری نماید. یکی از این مسائل موضوع نیازمندی روسیه به غرب برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور است، این تصور در اذهان سیاستمداران روسیه وجود دارد که اگر نتوانند هرچه سریعتر از نظر اقتصادی روسیه را به سطح قابل قبولی برسانند، دچار بحران داخلی و اعتراضات مردمی خواهند شد. در نتیجه توسعه اقتصادی برای روسیه جنبه امنیتی پیدا می­کند، تصور مسئولان روسيه این است که به جزء تعامل با غرب راهی برای توسعه پایدار اقتصادی وجود ندارد، با اين منطق روابط مستحکم با غرب برای روسیه اهميت امنیتی به خود می­گیرد. نکته دیگر در این است که روسیه به عنوان یک کشور هسته­ای، عظیم و ثروتمند مورد توجه قدرتهای فرا منطقه­ای قرار دارد و چاره­ای ندارد که وارد تعامل با آنها گردد. به عنوان مثال نصب  سپر دفاع موشکی در کشورهای همجوار روسیه این کشور را وادار می­کند تا وارد یکسری تعاملات، رایزنی­ها و همکاری­های سیاسی و امنیتی بشود. بنابراین می­خواهم عرض کنم که اگر هم آقای پوتین این میل را داشته باشد که یک رویکرد بسیار پررنگ شرق­گرايانه داشته باشد، اما در دنیایی زندگی می­کند که ناتو وجود دارد، آمریکا با رویکردی یکجانبه­گرایانه و سلطه­گرایانه وجود دارد و این آمریکا بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا تلقی می­شود. در نتیجه رهبران روسیه فكر مي‌كنند چاره­ای جز این ندارند که آمریکا و همسایگان اروپایی خود را در نظر بگیرند، و روابط خود با سایر کشورهای دنیا را با روابط با غرب تنظیم نمایند. بنابراین من فکر می­کنم که روابط ایران و روسیه بهتر خواهد شد اما نه آنچنان که فکر کنیم تحول بزرگی رخ خواهد داد، به دلیل اینکه منازعات ما با غرب کماکان ادامه دارد و روسیه نیز مانند بسیاری از کشورها تحت فشار غرب و صهیونیزم قرار خواهد گرفت. روسیه در یک وضعیت تمایل برای توسعه منطقی روابط با ایران و یک فشار خارجی از ناحیه غرب و صهیونیزم برای مخالفت با ایران قرار دارد. فکر می­کنم برآیند این فشارها به سمت بهبودی روابط بین دوکشور پیش برود، اما تغییرات نسبت به زمان گذشته چندان چشمگیر نخواهد بود. جمع بندي اينكه اگرچه تبدیل روابط تاکتیکی بین روسیه و ایران به  شركاي استراتژیک،  ايدة خوبی است، اما به نظر می­رسد که در کوتاه مدت قابل اجرا نباشد.

–       مرکز بین ­المللی مطالعات صلح: آیا روسیه حاضر است همانطور که از سوریه حمایت نظامی کرد، در صورت لزوم از ایران نیز حمایت نظامی به عمل آورد؟

من به عنوان یک ایرانی این موضوع را از منظر دیگری مشاهده می­نمایم، من می­گویم پدران ما طی قرنها کشورمان را با ايمان ، رشادت و با خون خود حفظ نمودند، و هر وقت هم در طول تاریخ چشم امیدی به کسی بسته­اند، متوجه شده­اند که اشتباه بوده است. من بر این عقیده هستم که اگر اتفاقی برای ایران بیافتد، و هر نظر سوء و تجاوزی ایران را تهدید نماید، ما قادر هستیم که به بهترین نحو از خودمان دفاع کنیم. زمانی که میان ایران و عراق جنگ بود ما تنها با آمریکا و اعراب مواجه نبودیم، بلکه شوروی نیز در صف دشمنان ما قرار داشت. در آن زمان به خاطر روابط استراتژیکی که عراق با شوروی داشت، تسلیحات شوروی بر علیه ما استفاده می­شد، ما  آن جنگ را با خون شهدا و صبر ملت بزرگ ایران سپری کردیم. حال من خدمت شما عرض می­کنم که روسیه چه طرف ما باشد و چه نباشد ما قدرت دفاع از کشور خودمان را داریم، اینکه روسها چگونه عمل خواهند کرد، بستگی دارد که در آن زمان منافع آنها چه حکم نماید، خواست ایران نیز این است که آنها خنثی باشند و به ضرر ما عمل نکنند.

–       مرکز بین ­المللی مطالعات صلح: آیا شما با این ایده که روسیه سعی می­کند تا از ایران به عنوان «برگ برنده» استفاده نماید و روزی ما را با قیمت خوب در فرصتی مناسب بفروشد موافق هستید؟ 

خیر، من با این نظر موافق نیستم. روسیه اکنون به خوبی به وزن سیاسی ایران در منطقه و در تعاملات بین­المللی واقف است، و استفاده تاکتیکی و کوتاه مدت از ایران تنها وضعیت روسیه را در کشور ما ضعیف خواهد کرد. اگر روسیه به اشتباه یک رابطه دوستانه دراز مدت با ایران را فدای رابطه مقطعی و گذرا با یک کشور غربی بنماید تنها به موقعیت خود ضرر وارد کرده است. من نمیگویم که چنین طرز تفکری اکنون در روسیه وجود ندارد، چرا هست! در سیستم حاکمیتی روسیه افراد غربگرایی وجود دارند که اتفاقا ممکن است چنین نگاهی داشته باشند. اما نگاه رهبران کلیدی روسیه بر ایران نگاه بلند مدت است، انها می­دانند که ایران تا ابد همساية‌آنها خواهد بود پس به نفعشان است که با یکدیگر روابط خوب و مناسبی را داشته باشيم، آنها در موضوعات مختلف دیده­اند که ایران رفتار منطقی از خود نشان داده است، باثبات است و تحت نفوذ کسی نیست، عامل دست سیاستهای بین­المللی قرار نمی­گیرد، سیاست شفاف، مشخص و مقتدر دارد. اينكه روسيه به ايران فقط به چشم يك كارت بازي نگاه مي‌كند، به عقیده من بیشتر القاء کسانی است که تلاش می­کنند روابط این رو کشور را تخریب نمایند. مثال می­زنم: اوایل انقلاب ایران، ضد انقلابیها شعار می­دادند که ارتش باید منحل شود، شاید نگاه ساده بینانه می­گفت که ارتش متعلق به شاه بوده پس باید یک ارتش انقلابی به وجود بیاید، اما امام فرمدند که خیر، این ارتش باید حفظ شود. چرا؟ چون می­دانستند که پشت این شعار دشمنان به امید حمله به ایران و نابودی استقلال کشور در کمین نشسته بودند. اکنون عده­ای در ایران از این­گونه نظرات را بیان می­دارند، اما این همان صدای غربیست که اول انقلاب می­گفت ارتش باید منحل شود كه امروز می­گوید روابط با روسیه باید قطع يا تضعيف شود. روسیه کشور مقتدریست که منافع خود را دارد.  منافع ما در بسياري از موارد با هم منطبق است ، اما در برخی موارد نیز تفاوت دیدگاه­ها را شاهد هستیم. اما این دلیل نمی­شود که به خاطر تعدادی اختلاف بخواهیم با یکدیگر روابط سرد و منفی داشته باشیم، ما نباید به این  شائبه ها  که از مخالفین با اصل اقتدار ایران و انقلاب ریشه می­گیرد توجه نماییم. البته در برخی موارد اینگونه تفکرات نیز ناشی از ناآگاهی مدعیان آن است. روسها در مجموع با ایران سیاست منطقی دارند، اشتباه هم دارند. ما باید با هم تعامل منطقی دیپلماتیک داشته باشیم تا منافع هر دو کشور همچنین منافع کشورهای منطقه در سایه این تعاملات در بهترین وجه تامین بشود.

–       مرکز بین ­المللی مطالعات صلح: به نظر شما بحث رقابت سپر دفاع موشکی، با توجه به اینکه این موضوع ایران را نیز مورد تهدید قرار می­دهد، به کجا خواهد رسید و روسیه در این میان چه واکنشی نشان خواهد داد؟

آنچه مسلم است؛ سپر دفاع موشکی ناتو ، تهدید مستقیم برای روسها به شمار می­آید و در سخنرانی مدتی پیش آقای مدودیف هم این پیام به غرب داده شد، که روسیه از این رفتار و از این اقدام احساس خطر می­کند. واکنش تند روسها این بود که موشکهای «اسکندر» را در «کالنینگراد» مستقر کردند، می­توان گفت که در بحث سپر دفاع موشکی روسها در برابر غرب خیلی کوتاه آمدند و حتی در نهایت به یک تضمین حقوقی اکتفا کردند، و اگر غرب چنین تضمینی را می­داد آنها اصلا احساس خطر نمی­کردند اما ناتو از همین تضمین حقوقی نیز امتناع کرد. به نظر من روسها به خصوص با آمدن آقای پوتین به سمت تقویت نیروهای تهاجمی و دفاعی خود خواهند رفت و در بخش­های تسلیحاتی بسیار سرمایه­گزاری خواهند کرد، چرا که حفظ امنیت یک کشور بزرگترین وظیفه هر حکومتی است، و مطمئنا روسها وارد این فاز خواهند شد که مقابله لازم را با این اقدام انجام دهند. فکر می­کنم که اگر غرب در این قضیه تجدید نظر ننماید، روسيه كوتاه نخواهد آمد و دوران جدیدی از رقابت تسليحاتي بین شرق و غرب مجددا ایجاد خواهد گرديد، روسیه به سمتی می­رود که توانایی پاسخگویی و عکس­العمل مناسب به این اقدام را داشته باشد.

–       مرکز بین­ المللی مطالعات صلح: به نظر جنابعالی روابط بین روسیه و آمریکا با آمدن ولادیمیر پوتین چه ابعادی به خود می­گیرد؟

تصور من این است که دوران چهار سال ریاست جمهوری آقای مدودیف در برنامه­ریزی رهبران روسیه، دورانی بود که سعی کردند با اعتمادسازی به این نتیجه برسند، می­توان با غرب وارد  همکاری جدی و تعاملات امنیتی شد. سیاستهای آقای مدودیف سیاستهای کاملا اعتماد سازانه بود، اما غرب با رفتارهایی که از خود نشان داد، در واقع این پیام را به روسها داد که هیچ­گاه به دنبال سازش و همکاری استراتژیک و تقسیم نقش در سطح بین­المللی نیستند. آنها خود را به چشم شهروند درجه یک و شهروند حاکم در جهان تلقی می­کنند و بقیه کشورها مثل روسیه و چین باید طبق ضوابطی که آنها تعین می­کنند رفتار نمایند. از نتایجی که رهبران روسیه در این چهار سال گرفتند ما قطعا در زمان ریاست جمهوری پوتین دیگر چنین نرمشی را نخواهیم دید و سیاست مقتدرانه­ای پیاده خواهد شد. ما شاهد این سیاست خواهیم بود که اگر غرب انعطاف نشان داد و در زمینه­هایی حاضر به مسالمت شد، روسها نیر چنین می­کنند، اما اگر این رفتار از سوی غربیها دیده نشود روسها نیز با اقتدار عمل خواهند کرد. من مثال میزنم: یکی از حوزه­هایی که روسیه در آن انعطاف نشان داد مسئله کشور لیبی بود، ولی در مقابل واکنش غرب چه بود! رفتند و به زور بمب باران و کشتار مردم رژیم آقای قذافی را سرنگون کردند، بدون اینکه هیچ مشورتی با روسها داشته باشند! دیدیم که در مورد سوریه دیگر این اتفاق پیش نیامد. روسها با قاطعیت ایستادند و دوبار از حق وتوی خود استفاده نمودند و کاملا به غرب اعلام کردند که دیگر اجازه نمی­دهیم سناریوی لیبی در سوریه نیز تکرار گردد. من فکر می­کنم که همان قاطعیت و رفتاری را که از روسها در مورد مسئله سوریه دیدیم در طول شش سال یا دوازده سال ریاست جمهوری آقای پوتین خواهیم دید.

–       مرکز بین­ المللی مطالعات صلح: آینده تنش بین آمریکا و روسیه در قضیه سوریه را چگونه می­بینید؟ 

به عقیده من غرب رفته رفته متوجه می­شود که ناخواسته دست به چه بازی خطرناکی زده است، و پیشنهاد استفاده از آقای «کوفی عنان» بیانگر آن است که تمایل دارند موضوع را جمع­بندی کنند، آینده سوریه بدون اسد یک آینده بسیار خطرناک و پر تنش هم در داخل سوریه و هم در خارج از سوریه خواهد بود. آينده اي كه در سايه حمايت بيگانگان از اسلام نمايان آمريكايي نه مسلمانان ، نه مسیحیان و نه یهودی­ها امنیت نخواهند داشت.

از سوي ديگر ، سوریه آخرین پایگاه حاکمیتی دوست روسیه در منطقه خارمیانه به شمار می­آید، و اگر این آخرین پایگاه خود را از دست بدهند روسها به کلی از خاورمیانه حذف خواهند شد و هیچ پایگاهی نخواهند داشت. این شکست، دشمنان روسیه را امیدوارتر خواهد کرد که گام بعدی می­تواند منطقه جنوب قفقاز باشد، و جریانهای افراطی بعد از اینکه چنین موفقیتی را بدست بیاورند تمرکز بعدی خود را در منطقه قفقاز بگذارند. قطعا اگر تغییری در حاکمیت سوریه پیش بیاید همه ضرر خواهند کرد حتی این ضرر شامل حال اروپایی­ها و آمریکایی­ها نیز خواهد بود. بنابراین من فکر می­کنم به نفع روسیه است که اجازه ندهد چنین تجاوزاتی در سوریه به وقوع بپیوندد و مانع تغییر رژیم با زور ، پول و اسلحه و  نیروهای خارجی شوند، همانطور که تا اکنون نیز روسها خیلی خوب و منطقی عمل نموده­اند و این عملکرد به نفع روسها و به نفع سوری­ها خواهد بود.

–       مرکز بین­ المللی مطالعات صلح: به نظر جنابعالی روسیه در آینده نگاهش بیشتر به جهان است یا به درون خودش؟

هر کشوری در زمانی که مقتدر ، ثروتمند و تاثیر گذار در سطح بین­المللی باشد و بخواهد که اقتدار و دارایی خود را حفظ نماید و ثروت خود را افزایش دهد مجبور است که نگاه به بیرون نیز داشته باشد. روسیه کشور وسیعی است و در مرزهای خود نیز همسایگان زیادی دارد، لذا حفظ و نگهداری این سرزمین گسترده مستلزم آن است که نگاه بیرونی وسیعی داشته باشد. به نظر من سالهای تجارب سخت روسیه، سالهایی که بازسازی اقتصادی و رساندن امکانات و خدمات اولیه زندگی برای مردم جزء اولویتهای آن به شمار می­آمد، پشت سرگذاشته شده است. روسیه اکنون مدتهاست که به سمت ثبات و تاثیرگذاری رفته است، دیگر در سطح بین­المللی یک کشور منفعل نیست و در نتیجه می­بینیم که تحرکات سیاسی آن نیز بسیار قوی شده است و حضور آن در عرصه­های بین­المللی نیز بسیار پررنگ است و این روند رو به رشد و توسعه خواهد بود.

مرکز بین­المللی مطالعات صلح: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بسیار سپاسگزاریم.

مطالب مرتبط