مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رنسانس جنگ سرد با پیروزی قاطع پوتین در انتخابات اخیر ریاست جمهوری

اشتراک

علی بمان اقبالی زارچ

کارشناس ارشد اوراسیا

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC 

در حالی که توجه جهانی بر تحولات غزه و تداوم جنایات اسرائیل بر علیه فلسطینیان متمرکز می باشد؛ در جغرافیای پیرامونی دریای سیاه بیش از دو سال از بحران اوکراین می گذرد و تقابل محور یورآتلانتیک و روسیه نتیجه ملموسی نداشته است و اگر چه طرفین درگیر بویژه اوکراین و روسیه متحمل خسارات عدیده انسانی و مادی شده اند، ولی فعلا کیف و کرملین مصمم به ادامه منازعه هستند. هم چنین باید اذعان نمود که فشارهای سیاسی و تحریمی غرب نتوانسته در کوتاه مدت اقتصاد و ساختار نظامی و دفاعی روسیه را دچار ضعف ملموس نماید و در این بخش فرایند ملموس تشدید تقابل قدرت نرم غرب و مسکو بویژه در مجامع بین المللی و حوزه دیپلماسی عمومی می باشد که تعبیر ساده آن خروج از دوره تسامح و تساهل طرفین پس از سه دهه می باشد.

در حال حاضر پوتین نه تنها به خوبی به قدرت و حاکمیت خود ادامه داده است، بلکه با ساختاری  که همه امور را  نظارت کرده و کاملا بر شرایط مسلط می باشد و در نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری  مشروعیت مردمی خود را با مشارکت بیش از 80درصدی و کسب آرائ بیش از سه چهارم تثبیت نمود. در این شرایط مهمترین سوال مربوط به چگونگی پایان جنگ با اوکراین است که در شرایط موجود امکان مصالحه  طرفین از طریق مذاکره مستقیم و یا با میانجی گری محدود می باشد، لذا  چه احتمالی برای پایان دادن به جنگ در اوکراین باقی می ماند؟ اگر به گذشته رجوع کنیم، دو گزینه برای پایان دادن به رویارویی دولت ها داریم: 

الف: رویارویی جنگ های جهانی  

مشخصه اولی  پیروزی های قاطع نظامی بود که منجر به شکست حریف شد که – در جنگ اول – منجر به انفجار دولت آلمان و در دوم به فروپاشی آن شد که در مورد اول، پایتخت توسط جمعیتی که محدودیت های جنگ بر آنها به مدت چهار سال سکوت را تحمیل کرده بود، اشغال شد و در مورد دوم، توسط ارتش های پیروز روسیه. که نتیجه هر دو، تسلیم بدون قید و شرط بود. بنابراین بنظر نمی رسد امروز کسی به چنین سناریویی برای روسیه فکر کند که از طرفی  اشغال مسکو توسط ناتو و یا تانک های اوکراینی چیزی بیش از یک فانتزی کابوس وار  است و به ویژه پس از تهاجم  بهار و تابستان سال جاری، هیچ پیروزی تماشایی  که منجر به فروپاشی ارتش روسیه شود  در جبهه اوکراین قابل امیدواری نیست. و از سوی دیگر متقابلاً، پس از شکست تهاجم فوریه-آوریل 2022، هیچ پیروزی قاطع روس‌ها و یا احتمالاً با اشغال کیف و تغییر قدرت سیاسی در اوکراین در دسترس نیست، لذا فشار نظامی باقی خواهد ماند، اما جبهه در پایان جنگ تعیین کننده نخواهد بود.

ب: پایان جنگ سرد. 

  مدل دوم، پروسه پایان جنگ سرد بود که در اینجا شوروی سابق محاسباتی مربوط به هزینه های حفظ ارتش، تاسیسات قدرت و تبلیغات انجام داد و به تدریج  آنها را رها کرد و در نتیجه تبلیغات کمونیستی ناپدید و ارتش تا حدی از هم پاشید و سرویس های مخفی خودمختار شدند و با هدایت گورباچف شاختار شوروی سابق و اردوگاه کمونیسم از هم پاشید که در حال حاضر هیچ یک از این شرایط وجود ندارد بدین مفهوم که هم ارتش و ساختار سیاسی و امنیتی روسیه منسجم عمل کرد و هم محور یورآتلانتیک در وضعیتی نیست که از ابزار فشار قاطع تعیین کننده برخوردار باشد و بطور کلی قبل از انتخابات امریکا امکان تشدید فشار محور غربی نیز محدود می باشد.    در چنین شرایطی تمرکز طرفین بر قدرت نرم و جنگ روایت ها افزون خواهد شد که در نتیجه ایفای نقش بازیگران دو طرف در چارچوب احیای جنگ سرد با شرایط کمی و کیفی متفاوت نسبت به جنگ سرد قرن بیستم تقویت خواهد شد و مسکو با کمک دیگر قدرت های شرقی نظیر چین و جمهوری اسلامی ایران تلاش مضاعفی را برای پایان دادن به هژمون نظام لیبرال دمکراسی غربی و سلطه تمام عیار امریکا بر ساختارهای سیاسی، بین المللی و نهادهای پولی و مالی دنیا بویژه کاهش نقش دلار در مبادلات جهانی و ذخایر ارزی بین المللی بکار خواهد برد.

 

 

مطالب مرتبط