بهروز نامداری
پژوهشگر مسائل انرژی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
طی سالهای اخیر در سایه تحریم های غیرقانونی که از سوی شورای امنیت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران صورت گرفته است بخش انرژی ایران و آسیب زدن به آن یکی از اهداف آنان به شمار رفته است. تحریم های سنگین در حوزه صنعت نفت و گاز در شرایطی اعمال شده است که رقبای منطقه ای دارای منابع انرژی بدون داشتن چنین محدودیت هایی، اقدام به توسعه میادین خود و بهره برداری از آن کرده اند. در این بین وضعیت میادین مشترک از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که یکسوی این میادین که ایران است دارای محدودیتها و تنگاهای مختلف صنعتی، مالی و ارتباطی بوده در حالی که سوی دیگر ماجرا نه تنها چنین مسائلی نداشته بلکه با استفاده از چنین شرایطی سعی در استفاده بیشتر (سوءاستفاده) از میادین مشترک و بهره برداری گسترده تر از آن کرده اند. پروژه پارس جنوبی یکی از مهمترین این پرونده هاست. استدلال مقاله پیش رو بر این زمینه است که ایران می بایست در صورت گشایش فضای بین المللی پس از توافق محتمل هسته ای، در بخش جذب سرمایه گذاری و نیز وارد کردن شرکت های بزرگ بین المللی، اولویت خود را بر میادینی همچون پارس جنوبی قرار دهد تا مانع از دست رفتن بیش از پیش منافع ملی کشور نشود.
واژگان کلیدی: توافق هسته ای، پروژه پارس جنوبی، سرمایه گذاری بین المللی، روابط ایران و آمریکا، صنعت نفت ایران.
تحلیل رخداد
میدان گازی پارس جنوبی شناخته شده ترین مبدان گازی ایران ،خاور میانه و احتمالا جهان و بدون شک معظم ترین و غنی ترین آن در دنیاست. این گنجینه طبیعی دارایی مشترک دو کشور ایران و قطر است که شامل 51 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی و 39 بیلیون بشکه میعانات گازی است. به عبارت دیگراین مخزن به تنهایی21 درصد از کل ذخایر متعارف شناخته شده گاز دنیا را در خود جای داده است.از نظر جغرافیایی این میدان 9700 متر مربع وسعت دارد که با توجه به وضعیت خطوط مرزهای دریای دوکشور ایران و قطر 3700متر مربع آن در داخل مرزهای کشورمان و در عمق حدود 3000 متري زير كف خليج فارس و حدود 105 كيلومتري سواحل ايران قرار دارد.
این میدان در سال 1349 کشف گردید و قرار بود ایران طرحهای خود برای توسعه میدان را یسیار جلوتر از زمانی که اتفاق افتاد آغاز نماید لیکن باتوجه به شرایط کشور این اقدامات از اوایل دهه 80 شروع گردید.طرح اولیه توسعه برای احداث 10 فاز پالایشی تدارک دیده شده بود لیکن در بازنگری صورت گرفته تعداد فازها به 24 ارتقا یافت. اولین برداشت از این میدان در سمت ایران در سال 1380 صورت گرفت و این در حالی است که قطر در سال 1369 تولید از این میدان را شروع کرد ولی در ابتدای کار به علت آماده نبودن تجهیزات پالایش گاز، تنها میعانات گازی تولید شده را روانه بازار جهانی می نمود و گاز حاصله را می سوزاند اما با راه اندازی طرح های مایع سازی ،اولین محموله صادراتی ال ان جی خود را در سال 1375 به مشتریان بین المللیش تحویل داد و اکنون بعد از گذشت حدودا 20 سال از آن زمان این کشور با تولید سالانه 77 میلیون تن ال ان جی به عنوان بزرگترین تولید کننده و صادر کننده این سوخت در جهان شناخته می شود. به طور کلی در حالی که ظرفیت اسمی فازهای ایرانی در مدار تولید پارس جنوبی به ۲۷۹ میلیون مترمکعب در روز می رسد، متوسط تولید روزانه گاز ایران از پارس جنوبی در سال گذشته ۲۴۱ میلیون مترمکعب بوده واین در حالی بوده که در همین زمان متوسط برداشت قطر به ۷۵۰ میلیون مترمکعب در روز می رسد. همانطور که از ارقام بالا بر می آید در نسبت سهم برداشتی هریک از مالکان از این دارایی مشترک تناسبی وجود ندارد و این در حالی است که در حداقل استاندارد ممکن،و به منظور مباحث صیانت مخزن که موجب افزایش طول عمر میدان می گردد، این میزان باید متناسب باشد تا به ساختار زمین شناختی مخزن کمترین آسیب ممکن وارد گردد. از سوی دیگر قطر هماکنون 2 سناریو برای برداشت سهم ایران در پارس جنوبی را نیز در دستور کار قرار داده است. بر این اساس، قطر با مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی صنعت نفت جهان از یکسو به دنبال ایجادمخازن ذخیرهسازی مستقل گاز برای انتقال گاز پارس جنوبی به مخازن مستقل است، از سوی دیگر، قطر انجام حفاریهای هوشمند افقی را در دستور کار قرار داده که این موضوع منجر به افت فشار و افزایش برداشت آب نمک در چاههای بخش ایرانی پارس جنوبی شده است.
به جزء بخشی که در داخل مصرف میشود و قسمتی که از طریق خط لوله دلفین به امارات و عمان صادر می کند قطر بخش عمده گاز طبیعی تولید شده خود را به صورت مایع شده (LNG) و با کشتی روانه بازارهای مصرف در سرتاسر جهان می کند. همانطور که گفته شد این کشور با تولید سالانه 77 میلیون ال ان جی به عنوان بزرگترین تولید کننده این محصول شناخته میشود و عملا بازار جهانی را به کنترل خود در آورده واز این راه درآمدهای سرشاری را نصیب خود نموده است.قابل اشاره است ،همان زمانی که قطر سلطه خود بر بازارهای جهانی این سوخت پاک را به سرعت تمام گسترش می داد ،ایران طرح های خود در این زمینه را یک به یک تعطیل می نمود به طوری که از طرح های پارس ال ان جی ،پرشین ال ان جی و ایران ال ان جی تنها شرکت ایران ال ان جی توانست موجودیت خود را ،آن هم تنها بر روی کاغذ، حفظ نماید. در نتیجه ایران تمام برداشت خود از این میدان را به مصرف در داخل اختصاص داد و نتوانست ،علی الرغم تلاشهای صورت گرفته در سالهای گذشته ، از بازار بزرگ ال ان جی سهمی هرچند کوچک بدست آورد. به عبارت بهتر در موضوع میدان گازی پارس جنوبی ایران در دو عرصه میدان را به حریف واگذار نموده است :اولا به تناسب سهم خود از میدان برداشت ننموده و این فرصت برداشت بیشتر را به رقیب داده است. ثانیا با عدم تولید ال ان جی و واگذاری سهم بازار خود به قطر انگیزه برداشت هرچه بیشتر توسط آن کشور را برای ایشان فراهم آورده است.
چشم انداز پیش رو
اکنون با توجه به روند روبه جلو و تعاملی دولت کنونی با جامعه جهانی که حل معضل هسته ای سرآغاز آن و ورود سرمایه گذاران و صاحبان فن آوری های نوین یکی از نتایج آن خواهد بود و نظر به تدبیر دولت آقای روحانی و همت و کارگزاری وزارت نفت که توسعه میادین مشترک را اولویت اول کاری این وزارتخانه قرار داده اند،و باتوجه به جایگاه میدان گازی پارس جنوبی که در میان میدانهای گازی کشور ممتاز و بی رقیب است ، انتظار میرود در شرایط پیش رو ،وزارت نفت در جذب سرمایه بیش از سایر مناطق بر توسعه این میدان مشترک متمرکز گردد، و مهمتر از آن در انتخاب شرکای فنی به شدت به سطح دانش تکنیکی و بهره مندی آنان از آخرین دست آوردهای علمی و تکنولوژیکی حساسیت ویژه نشان داده و معیار انتخاب شرکای خود را صرفا برمبنای کمترین قیمت ارائه شده جهت اجرای یک پروژه، فارغ از توجه به جایگاه فن آوری آن شرکت در میان رقبای جهانیش، قرار ندهد.
از سوی دیگر اولویت سرمایه گذاری خود را عقد قراردادها در بخش دریایی و بخصوص حفاری چاه ها ،ساخت و نصب سکو و احداث خطوط انتقال دریایی قرار دهد تا در کمتری زمان ممکن و با حداقل سرمایه گذاری ،ابتدا در میزان برداشت بتوانیم فاصله خود را باقطر کاهش دهیم آنگاه با تمرکز بر توسعه فازهای جدید و ساخت کارخانه های مایع سازی بتوانیم عقب ماندگی خود در میدان مشترک پارس جنوبی را تا حدودی جبران نماییم.