مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دورنمای روابط ایران و ترکیه؛ رقابت استراتژیک یا همکاری

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

بحث رقابت میان دولت های واقع در منطقه ی خاورمیانه بیشتر پس از پایان جنگ جهانی دوم و با آغاز جنگ سرد مطرح شد. زیرا در دوره ی قبل از آن و در فاصله ی میان دو جنگ جهانی، اگر چه برخی رقابت های بسیار محدود بین ایران و نظام سلطنتی عراق وجود داشت، اما با این حال به دلیل حضور قدرت های فرامنطقه ای در خاورمیانه از یک سو و نیز درگیر بودن کشورهای خاورمیانه در امور داخلی خود از سوی دیگر، نمود رقابت بیرونی میان کشورهای این منطقه چندان برجسته و مطرح نبود. اما پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد، ما از یک طرف شاهد شکل گیری دولت های نسبتاً مستقل و رها از سلطه ی قدرت های فرامنطقه ای در سطح منطقه هستیم و از سوی دیگر متأثر از شرایط جنگ سرد، برخی رقابت ها و بلوک بندی ها در سطح منطقه ی خاورمیانه شکل می گیرد. در این دوره، دولت ایران و ترکیه در بلوک متمایل به غرب قرار گرفته بودند. از این رو رقابتی میان دو کشور وجود نداشت. تا پایان حکومت پهلوی در سال 1979، ایران، عراق را رقیب استراتژیک خود در سطح منطقه ی خاورمیانه می دانست. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روابط ترکیه و جمهوری اسلامی دست خوش تغییر و دگرگونی نشد. زیرا دولت مداران ترکیه تمایلی به درگیر شدن در امور خاورمیانه نداشتند و این تمایل تا سال های اخیر نیز ادامه داشت. در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ماهیت حکومت بیشتر دولت عراق و عربستان و دیگر کشورهای عربی را به عنوان رقیبی برای خود تعریف می کرد. لذا می توان گفت که در دوره ی پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ایران، دولت مداران ایرانی حوزه ی رقابت خود با دولت های همسایه را در منطقه ی خلیج فارس و منطقه ی شامات تعریف می کردند و هیچ گاه به ترکیه به عنوان یک رقیب استراتژیک نگاه نمی کردند. اما به نظر می رسد این وضعیت در حال دگرگونی است و برخی شاخصه ها و نمود ها حاکی از این است که دولت ترکیه به تدریج در حال آغاز رقابتی استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران است. در این ارتباط، سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی، مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی ایران، اظهار داشته است که غرب به دنبال این است که ترکیه را به رقیب استراتژیک ایران تبدیل کند. این ادعا حاکی از پذیرش نسبی نقش آینده ی ترکیه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران است. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که بر اساس چه نمودها و شاخصه هایی می توان گفت که ترکیه در حال تبدیل شدن به رقیب استراتژیک منطقه ای ایران است؟

کلید واژگان: تعاملات ایران و ترکیه، رقابت استراتژیک ترکیه و ایران، ایران و ترکیه و غرب، ایران و ترکیه و خاورمیانه.

تبیین رخداد

به نظر می رسد پس از انتخابات پارلمانی عراق در سال 2010 و نیز انتخاب نوری المالکی به عنوان نخست وزیر این کشور، ترکیه سیاستی را آغاز کرده است که خواسته یا ناخواسته این کشور را به سمت رقابت استراتژیک با ایران سوق می دهد. در ادامه به نمودهای این سیاست جدید ترکیه اشاره می شود.

–      سیاست ترکیه در عراق: دولت ترکیه در راستای نفوذ در عراق از گروه های رقیب و بعضاً مخالف نوری المالکی حمایت کرده است. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران خود را نزدیک تر به جریان شیعی عراق می داند. تلاش ترکیه در راستای نفوذ و پیدا کردن جایگاه در نظام سیاسی عراق، اگر چه ممکن است در راستای منافع ملی این کشور باشد، اما واقعیت این است که در تقابل مستقیم با منافع جمهوری اسلامی ایران در عراق می باشد. سیاست های ترکیه که خواسته یا ناخواسته در رقابت و مخالفت با سیاست ها و منافع ایران است، صرفاً به عراق محدود نشده است. بلکه موارد دیگری را نیز در برمی گیرد.

–      سیاست ترکیه در سوریه: سوریه یکی از کلیدی ترین و اساسی ترین متحدین منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در رقابت های استراتژیک، چه در سطح منطقه و چه در سطح بین المللی است، به گونه ای که جمهوری اسلامی ایران آن را خط قرمز خود تعریف کرده است و اعلام داشته است که سر آن حاضر به معامله کردن نیست. با آغاز بحران سیاسی سوریه، ترکیه سیاستی را در پیش گرفت که هدف نهایی آن حذف نظام سیاسی سوریه به یک معنی و حذف یکی اصلی ترین متحدین منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به معنی دیگر می باشد. ترکیه در راستای اجرای این سیاست خود که آن را در راستای منافع ملی ترکیه تعریف می کند، از هیچ کوششی دریغ نکرده است. این درحالی است که سیاست ترکیه در سوریه که مبتنی بر تغییر است، با سیاست جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر تداوم نظام سیاسی سوریه است، در تعارض و تضاد کامل قرار می گیرد.

–      جذب جنبش سیاسی حماس: ترکیه که سیاست خصمانه ای در ارتباط با سوریه در پیش گرفته بود، همزمان اعلام کرد که حاضر است در ترکیه به حماس، دفتر سیاسی اعطا کند و خود را متعهد به حمایت از این متحد کلیدی جمهوری اسلامی ایران می دانست. تلاش برای دور کردن حماس از ایران، فقط سیاست رقبای سابق ایران مانند مصر یا عربستان نیست. بلکه امروزه ترکیه نیز به دنبال ایفای چنین نقشی است.

–      سیاست ترویج و تبلیغ الگو توسط ترکیه: سیاست های ترکیه که قصد رقابت استراتژیک این کشور با جمهوری اسلامی را به ذهن متبادر می کند، صرفاً محدود به امور منافع مادی نشده است. بلکه در عرصه ی ایده و معنا نیز وجود دارد. در عرصه ی معنا، جمهوری اسلامی ایران از فردای انقلاب خواهان حاکم شدن و گسترش اسلام سیاسی به عنوان بهترین مدل دولت مداری برای اداره ی جامعه، رسیدن به توسعه و پیشرفت و نیز مقابله با نفوذ همه جانبه ی غرب بوده است. در مقابل، ترکیه ایده و معنایی را ترویج و تبلیغ می کند که مقابل ایده و معنای مدنظر جمهوری اسلامی ایران است. ترکیه خواهان گسترش نوعی اسلام گرایی در کنار پذیرش سکولاریسم می باشد. امروزه بیش از پیش ترکیه به دنبال تبلیغ الگوی خود می باشد.

–      نوع نگاه ترکیه به غرب: جمهوری اسلامی ایران از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه مثبتی نسبت به سیاست دولت های غربی در ارتباط با دنیای اسلام، منطقه خاورمیانه و کشور ایران، نداشته است و لذا متأثر از این نوع نگاه روابط جمهوری اسلامی ایران با غرب، جز مقطعی کوتاه در دولت اول اصلاحات، همواره توأم با تنش و تیرگی در روابط بوده است. در این بین، جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده را به عنوان یک دشمن برای خود تعریف کرده است. در مقابل مشاهده می شود که ترکیه نوع نگاه متفاوتی دارد. این کشور نه تنها به دنبال عضویت همه جانبه در جامعه ی غرب و مشخصاً اتحادیه ی اروپا می باشد، بلکه همکاری های وسیع نظامی و سیاسی با ایالات متحده نیز دارد که این خود حاکی از آن است که ترکیه برخلاف جمهوری اسلامی ایران از دوستان منطقه ای غرب به شمار می رود. همچنین غرب نقش منطقه ای ترکیه را به رسمیت شناخته است. بحث نقش منطقه ای ترکیه و نوع نگاه غرب نسبت به آن موضوع دیگری است که نگارنده تلاش خواهد کرد در مقاله ای دیگر آن را به طور مفصل مورد واکاوی قرار دهد.

دورنمای رخداد

واقعیت آن است که معادلات قدرت و الگوهای تعامل در خاورمیانه هیچ گاه ثابت نبوده است. بدین معنی که همواره دوستی ها جای خود را به دشمنی ها داده است و دشمنی ها نیز جای خود را به دوستی ها داده است. کشورهایی که در مقاطعی نسبت به سیاست های همدیگر بی تفاوت بوده اند، در مقاطع دیگر و در اثر تغییر و تحولات داخلی و منطقه ای در مقابل همدیگر و یا در کنار همدیگر قرار گرفته اند. بر این مبنا باید گفت که تعاملات ایران و ترکیه نیز خارج از این قاعده نیست و لذا باید گفت که الگوی تعامل میان ترکیه و جمهوری اسلامی ایران الزاماً ثابت و همانند گذشته نخواهد بود. بلکه در اثر تغییر و تحولاتی که در سطح منطقه ی خاورمیانه به وقوع پیوسته است، الگوی تعامل به سمت رقابت استراتژیک در حال حرکت می باشد. 

مطالب مرتبط