مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
پس ازبیانیه ۵ کشورعربی درحمایت از ریاست جمهوری منصورهادی رئیس جمهورفراری یمن،هواپیماهای عربستان به پایگاههای نظامی و مناطق غیرنظامی یمن حمله کردند.دستور آغاز حمله، توسط پادشاه عربستان صادرشد.این حملات که عملیات «عاصفة الحزم»(طوفان قاطع) نامگذاری شده است، کشورهای قطر، امارات، بحرین، کویت، پاکستان، مغرب، سودان و اردن حمایت خود را از این تجاوز اعلام کرده اند. به همین منظور برای بررسی بیشتر این امر گفتگویی با قاسم محب علی داشته ایم:
واژگان کلیدی: دلایل حمله ائتلاف عربی به یمن، پیامدهای حمله ائتلاف عربی به یمن، حمله ائتلاف عربی به یمن، دلایل ائتلاف عربی ، یمن
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نقش عوامل و متغیر ها منطقه ای در حمله به یمن چیست؟
یمن در حاشیه غربی عربستان، دریای سرخ، دریای عرب و شاخ آفریقا موقعیت ویژه و استراتژیکی دارد، طبیعتا تا وقتی که روسی ها در منطقه خود بودند،زیدی های یمن حدود 40 درصد جمعیت را در قسمت شمال غربی یمن تشکیل می دهند،شاید حساسیت چندانی بر روی آن ها وجود نداشت، هنگامی که وارد حوضه مناطق استراتژیکی مانند باب المندب، دریای عرب و شاخ آفریقا و منطقه تحت کنترل آن ها شدند وضعیت فرق کرد. عربستان سعودی و نظام بین المللی نمی توانست چنین وضعیتی را بپذیرید و این شرایط را تغییر ژئوپولیتیک تلقی می کرد البته به نظر می رسد عربستانی ها منتظر چنین اتفاقی بوده اند تا در یمن مداخله کنند، شاید حوثی ها باید هوشیاری را به خرج داده و این وضعیت را به وجود نمی آوردند تا یک اتحاد عربی و بین المللی علیه آن ها ایجاد شود تا بتوانند در یمن مداخله کنند. بنابراین در آنجا یک جنگ نیابتی علیه تغییر وضعیت استراتژیک در حال رخ دادن است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه عوامل داخلی در این امر کمک کرده است؟
حوثی ها در یمن تقریبا حدود 40 درصد یمن را تشکیل داده و در منطقه مشخصی زندگی می کنند و بقیه جمعیت قبایل دیگر هستند و در آنجا جنگ مشرف به منطقه ویژه ای است که 35 درصد از تجارت جهانی از آنجا صورت می گیرد. نمی توان گفت کشوری خارج از این تفاهم ها بر آنجا مسلط شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چند دسته نگاه در کشورهای عربی در مورد حمله به یمن وجود دارد؟
طبیعتا امنیت ملی عربستان ترقی می کند و کشورهای خلیج فارس نیز به شکل دیگری درگیر چنین وضعیت هستند. اما بحث عربستان بدون اتحادیه بین المللی و ائتلاف بین المللی که حامی آن است یمن را نمی تواند اداره کند . آمریکا و آقای اوباما نمی خواهد به صورت مستقیم وارد عمل شود بلکه می خواهد از امکانات حداکثر استفاده را داشته باشد و به عنوان نیروی تمام کننده، پشتیبان و مدیریت کننده وارد جریان شود، یعنی حداقل درگیری در میدان و حداکثر مدیریت. بنابراین از امکانات اعراب برای حل بحرانی که ممکن بود منافع آمریکایی ها را نیز به خطر بندازد، استفاده می کند.
در این بین کشورهایی مانند عراق، سوریه و الجزایر و حتی لبنان دیدگاه متفاوتی دارند و عمان نیز دیدگاه متفاوتی دارد. اما مجموع کشورهایی که با عربستان، سودان، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مراکش، اردن و کشورهایی که عموما متحد استراتژیک یا هم پیمان غرب هستند در یک طرف قرار دارند و کشورهایی مانند الجزایر،عراق، سوریه و لبنان شاید موضع متفاوتی داشته باشند. در حال حاضر اتحاد مصر و عربستان تعیین کننده این وضعیت است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مصر چه اهدافی را در این بحران جستجو می کنند؟
مصر کشوری بود که دولت زیدیه را دریمن در زمان عبدالناصر ساقط کرد، دقیقا برعکس شرایط کنونی بود آن زمان عربستان و ایران متحد بودند و از زیدیه حمایت می کنند و زمان عبدالناصربه یمن حمله کرده و دولت زیدیه را فروپاشی. در جبهه مخالف یمن جزء حوضه امنیت ملی است و برای آن که آقای سیسی بتواند مشکلات اقتصادی را حل کند به کمک های مالی عربستان و کشورهای حوضه ی خلیج فارس احتیاج دارد. بنابر این همزمان دو منافع را دنبال می کند، یک منافع امنیتی و استراتژیک و دیگری این که بتواند کمک های مالی و منابع را در قبال کشورهای عربی به دست آورد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد سودان در این زمینه چیست؟
سودان سوای توجه به محرومیت های مالی، از این فرصت می خواهد استفاده کند. همانطور که می دانیم رئیس جمهور سودان تحت تعقیب نظام بین المللی و منزوی بود، سودان نیز در صدد استفاده از این فرصت است تا با کمک عربستان و از آن انزوا خارج شده و مشکلات گذشته خود را از بین ببرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه سناریوهایی در مورد آینده یمن، در بین کشورهای عربی متجاوز به یمن وجود دارد؟
سناریویی که دنبال می کنند این است که یمن را به کشور تحت الحمایه خود برگردانند، چون یمن کشورضعیفی است و اقتصاد رانتی دارد و از لحاظ مالی به کمک کشورهای خارجی وابسته کمک کشورهای خلیج فارس و عربستان است.مانند علی عبدالله صالح، دیگران نیز تا مدت ها به کمک های خارجی وابسته خواهند بود. عربستان با این کار به دنبال این است که یمن را تحت الحمایه خود کند. اما وضعیت یمن مشخص نیست که چنین سناریویی در مورد آن به صورت کامل اتفاق بیافتد. در این جا وضعیت ایران و سیاست آن مطرح می شود و اینکه ایران چگونه می تواند این وضعیت را به دیپلماسی تبدیل کند، اگر ایران به عنوان حامی خارجی آن ها بتواند از طریق کشورهای روسیه و چین و کشورهای دیگر که طرف دیگر قضایای بین المللی هستند، این موضوع را به میز مذاکره بکشد، از این طریق یک شرایط متعادل و بالانسی به وجود می آید که هم روسی ها در قدرت باشند و هم منافع ایران و شیعه و زیدی ها حفظ شود و هم عربستان به همه خواسته های خود دست نیابد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در چه صورت حمله گسترده زمینی به یمن و روسیه صورت خواهد گرفت؟
حمله یمن هزینه بالایی دارد چون منطقه یمن کوهستانی است و آن ها قرن ها در این منطقه جنگیده اند ساده نیست که از این طریق جنگ صورت گیرد، اما تلاش این است که آن ها به اندازه کافی از نظر نظامی، سیاسی و مالی تضعیف کنند و پس از آن یا آن ها را به زانو درآورده و تسخیر کنند و یا با حمله نظامی سبک و با پشتیبانی بین المللی وضعیت را تغییر دهند، بنابراین به نظر نمی رسد در دستور کار اولیه آن ها حمله زمینی و رفتن به صنعا وجود داشته باشد، زیرا پرهزینه خواهد بود و تلافات زیادی را به وجود می آورد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: پیش بینی آینده بحران یمن به چه شکل است؟
باید یک تفاهم سیاسی در صحنه بین المللی انجام شود که یک طرف این تفاهم بزرگ عربستان سعودی است و طرف دیگر آن می تواند ایران باشد و تحت مجموعه بین المللی یک بالانس قدرتی به وجود آورند که آینده یمن اداره شود. نه عربستان و نه ایران به تنهایی قادر نیستند که یمن را اداره کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در چه صورتی ممکن است که موضوع یمن به شکل مسالمت آمیز حل شود؟
چگونگی دیپلماسی ایران و عربستان با اتحادیه اروپا، آمریکا و روسیه تعیین کننده هستند به گونه ای که شرایطی ایجاد کنند در داخل مصالحه شود در غیر این صورت جنگ می تواند سال ها ادامه یابد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد روسیه و چین تا چه حد می تواند مانع حملات گسترده تر از روسیه شود؟
به شکل مستقیم نمی توانند وارد شوند درصورتی که یک فضای بین المللی به وجود آید و یک بازیگر منطقه ای مانند ایران آن ها را کمک کنند ،شاید بتوانند وارد شوند اما خود آن ها نه انگیزه آن را دارند و نه می توانند وارد درگیری های عربستان و کشورهای حوضه خلیج فارس شوند.