مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

داعش از زرقاوی تا خلافت بغدادی (1) گفتگو با پروفسور نادر انتصار

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات  صلح IPSC

بیان رخداد

بررسی آخرین تحولات آخر با توجه به حمله و حضور نیروهای داعش و اعلام خلافت جدید و خود خوانده اسلامی توسط ابوبکر البغدادی به بهانه ای تبدیل شد تا دیدگاههای پروفسور نادر انتصار استاد روابط بین الملل دانشگاه آلابامای جنوبی واقع در آمریکا را جویا شویم. آنچه که بدنبال خواهد آمد مشروح گفتگوی مرکز صلح با این استاد ایرانی و متخصص مسائل خاورمیانه است:

واژگان کلیدی: عراق، داعش، حکومت اسلامی، خلافت اسلامی، ابوبکر البغدادی، حامیان منطقه ای داعش.

پیش از ورود به بحث و تحلیل آخرین تحولات عراق لطفا به عنوان نخستین سئوال بفرمایید که داعش طی دهه اخیر چگونه تاسیس و چه فراز و فرودهایی برای تثبیت خود طی کرده است؟

وجود داعش به سال 2003 میلادی بر می گردد. در این سال ابومصعب الزرقاوی ،یک اسلامگرای متعصب که اهل اردن بود و در افغانستان گروه های تروریستی تکفیری را تعلیم می داد، تصمیم به کوچ کردن به عراق نمود. در آن سال با توجه به اشغال افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و فروپاشی رژیم طالبان، گروه هایی سلفی به کشورهای دیگر سفر میکردند تا بتوانند راحت تر به عملیات هایشان ادامه دهند. در سال 2004 گروه الزرقاوی خود را به نام القاعده در عراق نامگذاری کرد و حملات متعددی ضد قوای آمریکایی و سایر کشورهای اشغالگر در عراق را مدیریت و پی ریزی کرد. در اواسط سال 2006 زرقاوی در یک حمله هوایی توسط ارتش آمریکا کشته شد. جانشین وی شخصی بنام ابوعمر البغدادی که خود اهل عراق بود اما به گفته برخی او از لیبی آمده بود و اسم واقعی اش «حمید داود محمد خلیل الزادی» بود او نیز در سال 2010 توسط نیروهای آمریکایی در یک بمباران هوایی کشته شد ولی قبل از مرگش «سازمان القاعده عراق» را به «دولت اسلامی عراق» تغییر نام داد اما با اینحال همچنان خود را پیروی القاعده معرفی می کرد و از رهبری این گروه به عنوان رهبر تمامی گروههای سلفی نام می برد و دنباله روی می کرد. پس از مرگ ابوعمر البغدادی رهبری سازمان دولت اسلامی عراق به «ابوبکر البغدادی» رسید که اهل عراق است و نام اصلی او «ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری السامرایی» است. او با نام های دیگری از جمله دکتر ابراهیم و ابو دعا نیز شناخته شده است. به گفته برخی از مفسران و تحلیلگران امور عراق وی دارای دکترای فلسفه از دانشگاه بغداد است ولی مدرک دقیق و روشنی در این مورد وجود ندارد و معلوم نیست که او موفق به اخذ این دکترا شده است یا خیر و یا اگر گرفته است از دانشگاه بغداد آن را دریافت نموده یا دانشگاهی دیگر!

بعد از حمله آمریکا به عراق و اشغال نظامی آن کشور ابوبکر البغدادی جزء مجلس شورای مجاهدین انتخاب شد و همچنین به عضویت شورای حقوقی دولت اسلامی عراق برگزیده شد. از سال 2010 تا اوایل ماههای 2013 ابوبکر البغدادی تمام فعالیت های خو را در عراق متمرکز کرده بود. راجع به او اخبار ضد و نقیضی منتشر شده است ولی آنطور که می دانیم او مدتی در بازداشت نیروهای آمریکایی در عراق به سر برده است و سپس آزاد گردیده است. طبق مدارک وزارت دفاع آمریکا او بین فوریه 2004 و دسامبر 2004 در یکی از بازداشتگاههای آمریکا در عراق زندانی بود ولی بعد از آن آزاد گردید. گرچه برخی دیگر مدت بازداشت او را بسیار طولانی تر ذکر کرده اند.

در 8 آوریل 2013 ابوبکر البغدادی در یک بیانیه ای اعلام نود که دولت اسلامی عراق نامش به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تغییر کرده است و ابعاد فعالیت های این سازمان در عراق و سوریه خواهد بود. در اوای آوریل 2014 داعش یک مدرک 410 صفحه ای در یکی از سایت های توئیتر خود گذاشت که در آن تعداد و نحوه عملیات های تروریستی خود را در مناطق مختلف عراق در سال گذشته بطور تمام توضیح داد. طبق این مدرک از چند صد عملیاتی که داعش در عراق انجام داد، 57 درصد آنها در استان های نینوا و صلاح الدین بودند. این نشان می دهد که داعش بیش از یک سال بود که تمرینات لازم را جهت انجام حمله بزرگش در ماه ژوئن 2014 شروع شد را تدارک دیده بود و می دانست که چگونه و در چه مناطق بخصوصی می تواند راحت تر حمله کند و آنها را به تصرف خود در آورد. 

از نظر تفکری و اندیشه ای این گروه نزدیک به القاعده است اما به نظر می رسد با توجه به نادیده گرفتن دستور ایمن الظواهری برای عدم حضور و جنگ در سوریه، به نوعی حرکتی مستقلانه را آغاز کرد، در این باره و چرایی آن توضیح دهید

ایمن الظواهری با توجه به تجربه ای که از شکست نظامی القاعده در افغانستان بدست آورده بود مایل نبود که داعش خود را به سوریه بکشاند و به این ترتیب قوای خود را بین عراق و سوریه تقسیم کند و نتواند پیروزی نظامی بدست آورد. علاوه بر آن، ایمن الظواهری رهبر داعش را به عنوان رقیب خود در رهبری جنبش های افراطی جهادی می پنداشت و طبیعی است مایل نبود که نقش خود را توسط او تضعیف شده ببیند. چرا که بطور کلی ظهور داعش به عنوان رقیب اصلی القاعده به نگرانی های سازمانی و عملیاتی القاعده افزوده بود و الظواهری به عنوان رهبر القاعده میال نیست که سازمانش به حاشیه برده شود. همچنین ابوبکر البغدادی که مدتی قبل از اعلام خلیفه شدنش در این مورد با الظواهری اختلافات داشت و الظواهری می گفت که اعلام تشکیل خلافت جدید اسلام باعث نابودی سازمان هایی مانند القاعده خواهد شد و لذا مخالف آن عقیده بود. 

یکی از نقاط قوت و تمایزات داعش با دیگر گروههای تندرو و رادیکال توانایی بالا در انجام عملیاتهای نظامی و نسبتاً موفق است، بخصوص اینکه گروه مذکور فاز خود را از انجام عملیاتهای تروریستی و انتحاری به انجام عملیاتهای تسخیر و فتح شهرها و مراکز مهم تغییر داده است، لطفا در این باره توضیح بیشتری دهید.

عملیات نظامی داعش در عراق به خصوص در شهرهای بزرگی مانند موصل با همکاری های گروهها و افرادی که از نظر نظامی خبره و متخصص بوده اند صورت گرفته است. در میان این گروهها نقش کلیدی گروههای سنی طرفدار رژیم سابق عراق و بعثی هایی که در ارتش صدام بودند را نباید فراموش کنیم. طبق اطلاعات موجود فعالیتهای سازمانی بنام ارتش مردان فرقه نقشبندیه در حوادث اخیر عراق بسیار مهم بوده است. این سازمان در سال 2006 توسط عزت الدین ابراهیم الدوری ،یکی از معاونان صدام حسین و نایب رئیس شورای انقلاب عراق در دوران رژیم بعث، ایجاد شد. طبق مدارک موجود عزت الدین ابراهیم همواره جزء صوفیان نقشبندی بوده و بعد از سقوط صدام به یکی از رهبران این فرقه در عراق تبدیل شد. برخلاف صوفیان و صوفی گری در دیگر کشورها که بیشتر روی عرفانگرایی تمرکز دارند صوفیان نقشبندی در عراق تحت نظارت ابراهیم الدوری به جهت گیری ها و اقدامات افراطی کشانده شدند و تعداد قابل ملاحظه ای از آنها عضو ارتش مردان فرقه نقشبندی شدند و با کمک بازماندگان نظامیان بعثی کمک های قابل ملاحظه ای به پیروزی های چند هفته نخست داعش در عراق داشتند. طبق آماری که دیده ام تعداد این نظامیان نقشبندی به هفت هزار نفر می رسد که شامل افراد گارد ملی صدام و افراد اطلاعاتی نظام گذشته عراق نیز می شوند. اما همچنین یک نکته قابل توجه را نیز باید در نظر داشت: گرچه از نظر فکری اختلافات چندانی میان داعش و ارتش مردان فرقه نقشبندی وجود دارد و همکاری این گروه در پیروزی سریع نظام اولیه بسیار مهم بود اما شکی نیست که این اختلافات موجود و شدید عقیدتی باعث تضعیف همکاری این دو گروه با یکدیگر خواهد شد ولی در حال حاضر آنها با هم همکاری می کنند.

در اینکه داعش چگونه و به ناگاه دارای قدرت فزاینده ای شد به نحوی که اینک بخشهای گسترده ای از دو کشور عراق و سوریه را در دست دارد و حتی در لبنان نیز اثر گذاری کرده، برای اردوغان خط و نشان می کشد و مدعی گرفتن اندلس هم هست، حرف و حدیث، اخبار و تحلیلهای متفاوت و متضادی تا کنون منتشر شده است، اما چیزی که پیداست این است که مطمئناً داعش به تنهایی نمی تواند این همه قدرت مانور داشته باشد و منابع مالی مورد نیازش را تامین کند، عمده کمکهای مالی به داعش از سوی چه کشورها و گروههایی تامین می شود؟

داعش توانسته است که منابع مالی مهمی را از طریق جمع آوری پول در میان قبایل سنی عراق و گروههای نقشبندی در دیگر کشورها بخصوص در ترکیه بدست آورد و خود را به عنوان یکی از خطرناک ترین دشمنان دولت مرکزی کنونی عراق تبدیل کند. سایر قبایل سنی عراق نیز که بیشتر همکاری های لجستیکی با داعش داشته اند ولی در دراز مدت شاید همکاری آنها با داعش سست شود چون هدف های اکثر قبایل عشیره ای سنی عراق با داعش یکی نیست. ضمناً داعش از طریق مالیات جمع کردن و نیز حمله به منابع مالی عراق مانند بانکها، پول هنگفتی بدست آورده و ذخیره کرده است. که در حال حاضر آنها را تبدیل به ثروتمندترین گروه تروریستی در جهان تبدیل کرده است. از نظر سیاسی و حتی اقتصادی، گروههایی در کشورهای عربی خلیج فارس مانند ثروتمندان کویتی، قطری، اماراتی و حتی بعضاً برخی از همین دولت ها در وجود آمدن و حمایت از تداوم حیاط داعش کمک های زیادی را به سمت آنان سرازیر کرده اند. حتی دولت ترکیه نیز با اجازه دادن از استفاده از خاک خود برای تحویل اسلحه و پول به داعش در سوریه کمک کرده است. 

حال با این اوصاف در کل اعلام تاسیس خلافت اسلامی و خلافت ابوبکر البغدادی را چگونه ارزیابی و تفسیر می کنید؟

اعلام تاسیس خلافت اسلامی و تغییر نام داعش به دولت اسلامی قابل انتظار بود. اصولاً یکی از هدف های مهم داعش ایجاد ایجاد چنین دولتی بود که ابتدا مرزهای موجود بین عراق و سوریه را از بین ببرد و بعد دامنه حکومت خود را به سایر نقاط مسلمان نشین از جمله لبنان و … توسعه دهد. به جز ابوبکر البغدادی افراد دیگری نیز در ماههای اخیر در میان رهبران داعشی ظهور کرده اند که برخی از آنها ممکن است رهبری البغدادی را به چالش بکشند چرا که بطور مثال خلیفه خودخوانده نمی تواند بطور آشکارا در میان طرفدارانش حاضر شود و مجبور به نقاب زدن و داشتن یک زندگی مرموز و پیچیده امنیتی است که همین امر می تواند تاثیر سوء در بین هوادارانش در مقایسه با دیگر رهبران داعش ایجاد کند. لکن برخی دیگر از رهبران داعش جاذبه بیشتری دارند و ممکن است در آینده برای رهبری البغدادی دردسر ایجاد کنند. یکی از این رهبران شخصی بود به نام عمر چچنی یا عمر شیشانی که نام اصلی او تمرخان باتریاشولی است که در گرجستان به دنیا آمده و همواره در ملاء عام ظاهر می شد و از از نظر رهبری جاذبه داشت او در جنگلهای چچن و سوریه رهبری چند گروه افراطی را به عهده داشت و با وجود اینکه تنها 28 سال بیشتر نداشت و خیلی جوان بود ولی رهبری عملیات غیرنظامی را در جنگهای داعش بر عهده داشته و او را به عنوان رهبر استراتژیکی و تاکتیکی مهمی تبدیل کرده بود او از نظر خشونت و بی رحمی بیشتر از البغدادی در ماههای اخیر شهرت پیدا کرده بود اما او در درگیریهای اخیر با نیروهای پیشمرگه کُرد کشته شد و از این لحاظ هرچند از یکسو داعش ضربه خورده است اما از سوی دیگر البغدادی یک رقیب جدی اش را حذف شده دید. اما در کل باید گفت اعلام خلافت ممکن است که به ضرر البغدادی تمام شود بخصوص اگر این خلیفه نتواند خلیفه گری کند و شکست های متعددی را در آینده تحمل کند و شکست های متعددی را در آینده تحمل کند و نتواند دامنه قدرت خود را توسعه دهد.

گفتگو از اردشیر پشنگ

 

مطالب مرتبط