مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

حرکت آذربایجان و ترکمنستان به سوی روابط راهبردی گفتگو با دكتر افشار سليماني سفير پيشين

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

اخیرا جمهوری آذربایجان و ترکمنستان بیانیه همکاری راهبردی  در حوزه های حمل و نقل دریایی، انرژی، مالیاتی، فرهنگی، گردشگری، محیط زیست و نیز همکاری نیروهای انتظامی امضا کردند. برای بررسی بیشتر این روابط گفتگویی داشته ایم:

 واژگان کلیدی: آذربایجان ،ترکمنستان ، روابط، راهبردی

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعيت كنوني روابط سياسي اقتصادي آذربایجان و ترکمنستان چگونه است؟

در رابطه با روابط ترکمنستان با آذربایجان می توان گفت که محورهای عمده این روابط به موضوعات دریای خزر برمی گردد. دو کشور به عنوان کشورهای ساحلی دریای خزر دارای ارتباطاتی هستند. همین طور در چارچوب کشورهای مشترک المنافع و ترک زبان  همکاری دارند .این دو کشور خزری در چارچوب  ناتو نیز تا حدودی با یکدیگر همکاری ميکنند. هر چند که ترکمنستان به عنوان یک کشور بی طرف مطرح است، اما ناتو در مورد تجهیز و بهسازی ارتش و آموزش های نظامی  با این کشور همکاری می کند و در همین رابطه تجهیزات ناتو از طریق دریای خزر از ترکیه و آذربایجان در گذشته به ترکمنستان منتقل شده است. ترکیه عضو ناتو است و با آذربایجان در ارتباط است. تقویت این محور به لحاظ حمل و نقلی و نظامی از سوی غرب و به ویژه ناتو دنبال می شود، لذا می توان گفت ترکمنستان و آذربایجان عمدتا حول این سه محور با هم همکاری دارند و بستر رابطه آن ها در ارتباط با دریای خزر، ناتو و مسائل منطقه ای است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نقش رژیم حقوقی  دریای خزر در روابط آذربایجان و ترکمنستان چیست؟

همکاری های عادی اقتصادی نیز وجود دارد. اما با توجه به این که رژیم حقوقی  دریای خزر در مجموع بین پنج کشور نهایی نشده است و به صورت فرسایشی استمرار دارد و چشم انداز روشنی نیز برای آن دیده نمی شود بین دو کشور آذربایجان و ترکمنستان نیز در رابطه با موضوعات منابع فسیلی و سهم نفت دریای خزر در مناطقی که ادعا دارند اختلاف وجود دارد، اما از زمانی که کنسرسیوم های نفتی به انعقاد قرارداد در منطقه پرداختند، به ویژه قراردادی که آذربایجان با شرکت های غربی بست که به عنوان کنسرسیوم قرن معروف شد و بعدها نفت از طریق خط لوله باکو -تفلیس – جیهان نیز منتقل می شود، ترکمنستان روی این سه معدنی که آذربایجان قرارداد بسته بود ادعای مالکیت داشت و اعتراضات این کشور در این مورد نیز به جایی نرسید. لذا آذربایجان توانست با کمک کنسرسیوم های نفتی نفت خود را استخراج و صادر کند. با کمک روسیه این قضیه بیشتر شکل گرفت و روسیه در آن مقطع با ایران بازی دوگانه کرد. قرار بود تا زمانی که یک رژیم حقوقی برای دریای خزر تعیین نشده است از منابع دریای خزر استفاده نکنند، اما زیر این وعده زدند و با گرفتن حدود پنج درصد یا ده درصدسهم از کنسرسیوم اول آذربایجان خلف وعده کرد و  ایران را تنها گذاشت. لذا دوباره اعتراضات ترکمنستان در رابطه با بحث معدنی که در حوزه نفتی سردار از طرف ترکمنستان و کپز از طرف آذربایجان باعث تهدید نظامی شد. آذربایجان مانع از لرزه نگاری این حوزه نفتی شد و دو کشور قرار گذاشتند تا نهایی شدن این موضوع دست به استخراج نزنند و این حوزه نفتی به همان شکل باقی مانده است. این در شرایطی انجام شد که روسیه، قزاقستان و آذربایجان در طی سال های 90 و 92 قراردادهایی منعقد کردند و حوزه های نفتی این سه کشور را در مناطق مورد نظر خود تعیین کردند و ادعا کردند که مشکلی ندارند. زمانی که کشورهای دیگر حوزه دریای خزر نیز به نتیجه رسیدند، می توان گفت که یک رژیم حقوقی برای دریای خزر ایجاد شده است و به توافق رسیده اند. نشست های زیادی بین معاونین وزرا و نمایندگان دریای خزر کشورهای ساحلي برگزار شده  اما تاکنون در مورد رژیم حقوقی دریای خزر به نتیجه نرسیده اند، هر چند که در بحث محیط زیست سند امضا شده است و در بحث امنیتی نیز قراردادهایی امضا شده است. در این بین روسیه از خزر استفاده نمی کند و منابع خود را محفوظ داشته است. اما قزاقستان و ترکمنستان و آذربایجان از منابع خود استفاده می کنند و ایران تنها کشوری است که از منابع خود به دلیل توافق شفاهی خود با آذربایجان استفاده نمی کند تا اختلافات  تعیین تکلیف شود. در این بین ترکمنستان و آذربایجان حتی چالش هایی را در روابط خود در سطوح بالا هم وجود داشتند. ترکمنستان سفیر خود را از آذربایجان احضار کرد و حتی در سال2000 در مقطعی این دو کشور با هم قطع رابطه کردند، در سال 2012 تهدید نظامی از سوی آذربایجان صورت گرفت، اما در دوره مرحوم نیازوف روابطشان بهبود پیدا کرد، اما اختلافات به قوت خود باقی بود ولی به صورت واضح مطرح نبود تا اینکه بعد از فوت نیازوف و روی کار آمدن محمدف در اوایل کار روابط بهتر شد و سفری که چند روز پیش آقای محمدف به باکو رفته است، تحول جدیدی در روابط دو کشور محسوب می شود.

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: پيامدهاي منطقه اي و بين المللي و… نوع موافقتنامه‌های همکاری در زمینه‌های دفاع غیر نظامی، حمل و نقل تجاری دریایی چیست؟

در نگاه کلی بحث کشتیرانی، محیط زیست و همکاری های امنیتی در خزر مشکلی ندارد، یعنی عمدتا این کشورها به صورت دو جانبه با هم همکاری می کنند. رفت و آمد کشتی های حمل و نقل و مسافربری بین آن ها وجود دارد و ضرری هم به دیگر کشورها ندارد و هیچ کشوری محدودیتی در زمینه حمل و نقل تجاری و حمل و نقل مسافر ندارد. اسنادی هم در این موارد امضا شده است، بنابراین از این حیث مشکلی در خزر وجود ندارد. اما روس ها کماکان خود را در موضع برتری جویی می بینند و آن ها خود از نظر نظامی در خزر قوی تر هستند که همواره سعی می کنند این قضیه را به رخ بکشند و اصولا کشورها بایستی این موضوع را بالانس کنند و نگذارند که کشوری برتری جویی کند. از این حیث به نظر نمی رسد که مشکلی برای ایران پیش بیاید. بیشتر در حوزه نفتی این مشکلات وجود دارد. این که رژیم حقوقی دریای خزر به چه شکلی باشد و سهم ایران از منابع فسیلی چقدر است، مشکلاتی است که در صورت حل شدن ایران می تواند روابط بهتری با دیگر کشورها داشته باشد. هرچند که اختلافاتی هم وجود دارد. در ای  میان ترکیه از ایران در خزر و قفقاز جلوتر است و لذا ایران باید این مسئله را هم در نظر داشته باشد که دلایلی که به این وضعیت رسیده است چیست و آن ها را رفع و رجوع کند تا بین این کشورها اعتماد زیادی ایجاد شود و بتوانند همکاری های خودرا توسعه دهند .

بعد از افت و خیزهایی که در روابط وجود داشته است، به نظر می رسد که این دو طرف قرار گذاشتند که نسبت به حل مشکل گام های جدی تری بردارند و این اختلافات را از حالت انجماد خارج کنند و یخ های روابط را آب کنند و هشت سندی که در زمینه های مختلف در سفر اخیر به امضا رسیده است، حاکی از آن است که دو کشور سعی خود را بر این قرار داده اند که در حوزه منافع مشترک گام بردارند و دیدگاه های مشترک را در اولویت قرار دهند و از طریق مذاکره نسبت به حل مشکل اقدام کنند. البته این می تواند نشانه این موضوع باشد که همان گونه که در گذشته روسیه تلاش کرده است که با سه کشور دیگر در مورد همکاری در خزر همراه شود تا حوزه زیر بستر را مشخص کرده و رژیم حقوقی مشخصی را تعریف نماید. منابع فسیلی زیر بستر سه کشور را حمایت کرده است و در بعضی موارد بدون حضور ایران جلساتی را برگزار کرده است و حتی ترکمنستان نیز به سمت این کشور ها نزدیک شده است تا سهم زیر بستر مشخص شود و به صورت خط میانی مطرح گردد. اگر این اتفاق بیفتد شرایط برای ایران سخت تر خواهد شد. یعنی زمانی که روسیه، قزاقستان و آذربایجان را با خود متحد کرد و سندی با این دو کشور امضا کرد که برخلاف اصول اصلی اولیه بود که از آن موقع روسیه بنای این را گذاشت که آن کشورها را به سوی خود جلب کند و به ویژه با کشورهای همسایه خود ارتباط گرفت. این اختلافات از آن موقع بنا نهاده شد و با توجه به اینکه ترکمنستان و آذربایجان به هم نزدیک شده اند و سند راهبردی امضا کرده اند، به نظر می رسد که در همان راستا قصد دارند همکاری های خود را ادامه دهند و این موضوع باعث تنهایی بیشتر ایران می شود و به نظر می رسد که این کشورها اعلام توافق می کنند. این در حالی بود که ترکمنستان اعلام می کرد که از نهادهای بین المللی حقوقی خواهد خواست که به این قضیه رسیدگی کند. این نشان می دهد که ترکمنستان از موضع قبلی خود منصرف شده است و قصد دارد که به شکل سیاسی و از طریق نزدیک شدن به آذربایجان و توسعه همکاری ها این کار را انجام دهد. با توجه به نزدیکی ترکمنستان و آذربایجان به ترکیه که همگرایی بیشتری دارند، باعث همکاری بیشتر این کشورها خواهد شد و از آن جا که ترکیه قصد دارد با اختلافاتی که با غرب و آمریکا پیدا کرده است و روابط خود را با روسیه از حالت شکنندگی درآورده است، روابط خود را با روسیه گسترش دهد و به نظر می رسد که حلقه متحدی بین این کشورها قرار است تشکیل شود که این قضیه دست ایران را محدود خواهد کرد. این کشورها در چارچوب کشورهای ترک زبان و ناتو با هم همکاری دارند و حتی در مورد تجهیزات نظامی و آموزش های نظامی و مسائل مربوط به ناتو نیز این همکاری ها دیده می شود. برای روسیه نیز که با غرب مشکل دارد این موضوع اهمیت دارد که با ترکیه و آذربایجان روابط خود را نزدیک تر کند که هم از آن به عنوان ابزاری در مشکلات خود با غرب استفاده کند و هم از بازیگری در منطقه عقب نماند. حال این ایران هست که باید بداند چطور باید مسائل خزری خود را حل کند و چطور روس ها با وجود تبلیغ روسیه برای همکاری با ایران، این نوع رویکردی نسبت به منافع ایران درخطر دارند ? این برای منافع ملی ایران بسیار حائز اهمیت است، به خصوص این که در دوران ترامپ واقع شده ایم که همه این ها مسائل مهمی است که باید با هم در نظر گرفته شوند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعيت چالش هاي هيدروكربني و دو كشور و ميزان  همگرايي و اختلاف تا چه حدی است؟

در رابطه با بحث چالش های هیدروکربنی می توان چند سناریو در نظر گرفت، اگر ترکمنستان و آذربایجان، با سند راهبردی جدید و سفری که آقای محمدف انجام داده است، بنای خود را بر این گذاشته باشند که روابط خود را به شکلی حل کنند که از چالش بیرون بیایند و اختلافات خود را حل نموده و همکاری های خود را توسعه دهند. ترکمنستان دیگر بحث شکایت در محافل بین المللی را دنبال نکند و بر اساس خط میانی مشخص و استفاده مشترک از حوزه های مشترک را توافق کنند، این امر نشان دهنده آن است که ایران تنها می ماند و آن چهار کشور هم می توانند تبلیغ کنند که این ایران است که راضی نمی شود و این کشورها مشکلشان را حل کرده اند. اگر این تبلیغ انجام شود و ایران هم ایستادگی کند، روابط ایران با این کشورها به خصوص روسیه و ترکیه و آذربایجان دچار مشکل خواهد شد. اما اگر ترکمنستان مانند گذشته که آقای نیازوف سفر کرده بود و مذاکره کرده بود و دو کشور هم همکاری هایی داشتند، اما در سال های بعد شاهد این بودیم که اختلاف شدیدی بین دو کشور سر بحث حوزه نفتی سردار رخ داد که اگر مجددا این اتفاق بیفتد نمی توان گفت که این قضیه به همین شکل ادامه پیدا خواهد کرد. اما به نظر می رسد که با توجه به مجموعه تحولاتی که در منطقه وجود دارد و این که مرور زمان شامل این قضیه شده است و طرفین برداشتشان این است که دیگر نمی توان به این شکل ادامه داد و باید بازی برد- بردی را برای خودشان تعیین کنند و منافع مشترک را در نظر بگیرند و حوزه سردار را به صورت مشترک استفاده کنند که این استفاده مشترک بدان معنی است که همکاری های خود ار ادامه دهند. در پشت صحنه نیز ممکن است ترکیه کمک کند تا این مشکلات حل شود و با ترکیه هم همکاری هایی داشته باشند و این برای ترکیه نیز حائز اهمیت است. بنابراین باید دید که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.?

مرکز بین المللی مطالعات صلح: سناريوهاي آينده روابط دو كشور آذربایجان و ترکمنستان و تاثير آن بر ايران را چگونه می بینید؟

اصولا با توجه به شرایطی که در نظام بین المللی داریم و در دوره دونالد ترامپ هستیم، به نظر می رسد که هر گونه تحرکی که بر علیه ایران در منطقه خزر وجود داشته باشد، آمریکا از آن پشتیبانی می کند. این پشتیبانی می تواند در ظاهر و یا در پشت صحنه باشد ولی قاعدتا به این شکل است. ایران در مورد رژیم حقوقی دریای خزر تنها مانده است. دیگر بازیگران منطقه خیلی به موضوع خزر اهمیت نمی دهند. اما کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه امارات، بحرین و عربستان و تا حدودی کویت با ایران دارای چالش هایی هستند. طبیعتا این کشورها هم هر گونه چالشی علیه ایران را فرصت تلقی خواهند کرد و چه بسا وجود این اختلافات بین ایران و سایر کشورها باعث خواهد شد که خود را به آن کشورها نزدیک تر می سازند تا ایران بیشتر متضرر شود. لذا این موضوع هم وجود دارد. در مورد اروپا باید گفت که با توجه به شرایطی که وجود دارد و در مورد برجام هم اظهارات غیر حقوقی از طرف امریکا می شود که اروپایی ها هم با آن موافق نیستند، طبیعتا اروپایی ها به ویژه فرانسه و آلمان به دنبال این هستند که روابط خود را با ایران در حوزه اقتصادی نیز گسترش دهند، تلاش خواهند کرد که وارد قضیه نشوند و خیلی در روابط ایران در حوزه خزر ورود نکنند. البته این موضوع به روند آتی و رفتارهای بعدی این کشورها و ایران هم بستگی دارد. ما در بحث پرتاب ماهواره سیمرغ دیدیم که فرانسه و المان و انگلیس فورا در کنار امریکا قرار گرفتند و این نشان دهنده آن است که روابط ایران و اروپا چندان هم محکم نیست و هر آن می تواند با اقدامی که صورت می گیرد آن ها را در کنار هم قرار دهد. امریکا هم این فرصت ها را غنیمت می داند و تلاش می کند با توجه به ابزارهایی که دارد اروپا را علیه ایران در کنار خود قرار دهد. این نیز شکلی از قضیه است. بنابراین در مجموع می توان گفت که هر گونه تحولی در موضع حقوقی دریای خزر که این چهار کشور را بیشتر به هم نزدیک می کند، از نگاه اکثر بازیگران منطقه ای و جهانی هم به نفع ایران نخواهد بود. با توجه به نوع ارتباطاتی که این کشورها با هم در زمینه های مختلف دارند و آذربایجان از حیث حفظ تمامیت ارضی در بحران های خود اختلافاتی دارد و ترکمنستان نیز مشکلات خاصی دارد و نگران آن است که بحث حقوق بشر در آن جا مطرح شود، در این جا بحث همگرایی و واگرایی مطرح است و همگرایی بین کشورهای خزری با روسیه و اروپا و آمریکا بیشتر از همگرایی ایران با اروپا و آمریکاست. حتی روسیه هم در عین واگرایی هایی آماده معامله است، لذا در مجموع مسائلی که می بینیم روند تحولات به سمت و سویی می رود که مشکلات عدیده ای را برای ایران فراهم کند. در این شرایط ایران نیز بایستی با دیپلماسی هوشمندانه خود و همین طور با روسیه که مشکلات را آفریده است و در حال حاضر نیز با آمریکا مشکلاتی دارد و گاها در مقابل ایران می ایستد باید نشان دهد که نگاه عمیق تری به مسايل  دارد. ایران بایستی مانع از شکل گیری این اتحاد شود و روابط خود را با این کشورها تعمیق بخشد و در همین چارچوب تلاش کند تا مسائل خود را با ترکمنستان حل کند. با آذربایجان بایستی مسائل خزر جدی تر گرفته شود و بعضی اختلافات هم که وجود دارد مورد بحث قرار گیرد و مذاکره کنند.

مطالب مرتبط