دکتر مرتضی اشرافی
کارشناس مسایل آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح
مقدمه:
جمهوری قرقیزستان، معروف به قرقیزستان، کشوری در آسیای مرکزی است. پایتخت آن بیشکک بوده که با 198500 کیلومتر مربع مساحت در قسمت شمال شرقی آسیای مرکزی و قفقاز واقع شده؛ قرقیزستان در شرق و جنوب شرقی با چین، در شمال با قزاقستان و در جنوب با تاجیکستان و از غرب با جمهوری ازبکستان همسایه و هم مرز است.[1]
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، قرقیزستان تحت حکومت خانات خوقند (کاکند) درآمد. در سال 1876 قرقیزستان به امپراتوری روسیه ضمیمه شد. قرقيزها تا زمان کنترل کمونيست ها هنوز مردمي صحراگرد بودند که به صورت تک قبيله اي زندگي مي کردند. نظريه ملت قرقيز در دوره حاکميت شوروي به وجود آمد. سنت هاي قرقيزي، پوشاک ملي، و هنر به عنوان عوامل تمايز آنها از همسايگانشان شناخته مي شدند. [2] پس از انقلاب اکتبر، در سال 1926، جمهوری قرقیزستان (جزئی از اتحاد جماهیر شوروی) تشکیل شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال 1991، قرقیزستان به استقلال دست یافت. [3] بنابر آمار ارائه شده، جمعیت قرقیزستان در سال 2015 بالغ بر 5.9۰۰.۰۰۰ نفر بوده که تراکم جمعیت به طور متوسط 20 نفر در هر کیلومتر مربع میباشد. حدود 69 درصد آن را قرقیزها، 14 درصد ازبکها و 9 درصد را روسها تشکیل میدهند. [4]
مهاجرت در درون جمهوری دارای آهنگ رشد بالایی بوده، بهطوری که تعداد زیادی از روستائیان به شهرها مهاجرت کردهاند و این مهاجران را بیشتر جوانانی تشکیل میدهند که در سن کار قرار دارند. طبق ماده 5 قانون اساسی زبان رسمی این کشور قرقیزی است. زبان قرقیزی متعلق به گروه ترکی مرکزی میباشد. در قرقیزستان حدود 80 قوم و ملیت از جمله روس، قزاق، اوکراینی، کرهای وجود دارد. [5]
بیشتر ساکنین قرقیزستان مسلمان و اهل تسنن هستند. در شهرهایی چون “بیشکک” و “اوش” از سالهای قبل مساجدی وجود داشته است. ۸۰۰۰ یهودی معروف به یهودیان بخارایی سکونت دارند و روز شنبه روز تعطیل آنهااست. طبق اعلام مقامات رسمی قرقیزستان، تاکنون بیش از ۱۲۰ فرقه در این کشور به ثبت رسیدهاست. [6] اکثریت جمعیت قرقیزستان را مسلمانان تشکیل میدهند. در این کشور ترکان بهطور سنتی مسلمان هستند و اقلیت روس دارای دین مسیحی هستند، با این حال به دلیل سکولار بودن حکومت، نخبگان سیاسی قرقیزیستان نیز عمدتاً سکولار و به شدت با اسلام سیاسی مخالف هستند؛ هم چنین مقامات قرقیزستان کوشیدهاند به جای اسلام سیاسی، اسلام فرهنگی را در کشور ترویج دهند؛ این واقعیتی است که اسلام یکی از عناصر کلیدی هویت ملی قرقیزستان میباشد، بنابراین حکومت قرقیزستان، شکل آرامی از اسلامی شدن جامعه را در جنوب کشور تحمل میکند، جایی که بیشتر مسلمانان پایبند و سنتی در آن جا زندگی میکنند.[7]
فرصت های نوین در روابط ایران و قرقیزستان
جامعه و حوزه ساختاری قرقیزستان همانند برخی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی از عقب افتادگی مشهودی برخوردار است. ساختار اقتصادی قرقیزستان مبتنی بر تولید کشاورزی میباشد. از سوی دیگر، در تولید کالاهای کشاورزی از روشهای برنامه ریزی شده، ابزارهای صنعتی و مدیریت سازمان یافته استفاده نمیشود. به طور کلی باید قرقیزستان و تاجیکستان را به عنوان عقب افتاده ترین ساختهای اجتماعی و اقتصادی در آسیای مرکزی دانست. [8]
جمهوری قرقیزستان بعد از استقلال با چالشهای مختلفی برای دولت ـ ملتسازی مواجه بوده؛ در این بین، آن جه باعث تشدید چالشها شد، تنوع زیاد قومی و نژادی و نیز فقدان تجربه ملتسازی و دولتسازی در این کشور بود؛ البته میراث دوران اتحاد جماهیر شوروی در قرقیزستان همراه با تاثیرگذاری سیاستها، منافع و اهداف بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در روند تحولات این کشور و در کل منطقه آسیای مرکزی و قفقاز باعث شد، حکومتهای این منطقه، نتوانند در یک دوره مشخص بر مشکلات خود فائق آیند؛ روسیه، ایران، ترکیه، عربستان، چین، اتحادیه اروپا و آمریکا را باید مهمترین بازیگران منقطه آسیای مرکزی و بالتبع جمهوری قرقیزستان در سالهای بعد از استقلال دانست که نحوه تعامل و یا تقابل بین آنها، موجب شده تا چشمانداز گستردهای از درگیری تا همکاری میان کشورهای آسیای مرکزی با بازیگران یاد شده در مقاطع مختلف شکل گیرد.
در میان این بازیگران، جمهوری اسلامی ایران دارای نقشی کلیدی از نظر فرهنگی ، اقتصادی و حتی سیاسی می باشد؛ تعامل سازنده ایران با قرقیزستان دارای ماهیت اقتصادی است. گسترش همکاریهای تجاری، سرمایه گذاری در بخش صنعت و افزایش ظرفیت اقتصادی قرقیزستان منجر به ایجاد شرایطی میگردد که به موجب آن جمهوری اسلامی ایران میتواند به حداکثر مطلوبیتهای استراتژیک مورد نظر خود نایل گردد. این امر بنیانهای لازم برای توسعه روابط و تأثیرگذاری مرحلهای را فراهم می سازد.[9]
نتیجه گیری:
بدون تردید حکومت قرقیزستان در سیاست خارجی خود باید روسیه را همراه خود داشته باشد و این گرایش همواره در رفتار ها و عملکرد دولت مرکزی قرقیزستان مشهود است. ولی باید این نکته را در نظر گرفت که نفوذ آمریکا در مجلس از طریق حزب “آته مکین” و مجامع عمومی و مردمی در حال حاضر برخورد منافع روسیه و آمریکا را به حالت پوشیده نگاه داشته. به علاوه وجود منافع اقتصادی چین که هر روز منابع مالی خود را در بخش معادن از قبیل آهن، زغال سنگ و منگنز، افزایش میدهد از دیگر عوامل موثر بر سیاست خارجی قرقیزستان به حساب میآید. وجود این بازیگران و نقشی که در سیاست خارجی و سیاست داخلی قرقیزستان ایفا می کنند، تاثیر گذاری ایران را پیچیده می نماید. لذا جمهوری اسلامی ایران در رقابت با سایر بازیگرانی که در کشور قرقیزستان حضوری فعال دارند و برای نیل به نتایج مطلوب در روابط با قرقیزستان باید اولویت سیاسی در کنار اولویت های فرهنگی و اقتصادی در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. از آنجایی که دولت سازی و جامعه سازی در قرقیزستان مخاطرات قابل توجهی را در کوتاه مدت ایجاد می کند، از این رو ضرورت های تعامل سازنده ایجاب میکند روابط ایران با نخبگان این کشور افزایش یابد. در شرایط موجود، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیازمند اعتماد سازی استراتژیک میباشد. این امر به مفهوم همکاری گرایی در حوزههای اقتصادی، صنعتی و فرهنگی میباشد. در صورتی که چنین روندی آغاز شود، میتوان روندهای مؤثرتری را در حوزههای همکاری منطقهای در آسیای مرکزی سازماندهی نمود.
جمهوری اسلامی ایران همچنین تلاش مؤثری برای اجرایی سازی استراتژی تعامل سازنده با کشورهای منطقه، خصوصا قرقیزستان باید ایفا نماید. به هر میزان تأثیرگذاری ایران افزایش یابد، زمینه برای حداکثر سازی قدرت ملی و کاهش تهدیدات امنیتی فراروی ایران به وجود خواهد آمد. ضرورتهای تعامل سازنده با قرقیزستان را میتوان در قالب گسترش همکاریهای چند جانبه مورد ملاحظه قرار داد. زیرا بر اساس تعامل سازنده میتوان به حداکثر سازی روابط و همکاریها نائل گردید. این امر را میتوان به عنوان زمینهای برای سایر الگوهای رفتار استراتژیک قرقیزستان تلقی نمود. [10]
[1] . نگاهی به تاريخچه “قرقیزستان”، دانشنامه بين الملل، پایگاه اطلاع رسانی باشگاه خبرنگاران جوان، به آدرس اینترنتی : http://www.yjc.ir تاریخ انتشار، 21 دی ۱۳۹3
[2] . آراز بیگ مال دالیف ، تهدیدات امنیتی در آسیای مرکزی: مورد قرقیزستان، ترجمه پروین معظمی گودرزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، 1380. شماره 34،
[3] . مرتضی اشرافی، گفتگو با سلیمان رمضانی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، اردیبهشت ماه 1394
[4] . گزارش نماینده جامعه المصطفی(ص) در جمهوری قرقیزستان، پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، پژوهشکده مطالعات منطقه ای، تاریخ دسترسی، اسفند 1393.
[5] . فاطمه کاشف الغطا ، مطالعات کشورها(2)، قرقیزستان، آمار، وضعیت شیعیان، اطلاعات عمومی، سایت پژوهش های سیاسی، ۱۳٩٠/٢/۸، همچنین سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان.
[6] . محمد خان مراد کریم اف ، تعاملات فرهنگی ایران و قزاقستان، ترجمه سلیم نوربخش، انجمن دوستی قزاقستان و ایران، 1389
[7] . فریده هیات ، اسلام گرایی دوباره در قرقیزستان: جنسیت، فقر جدید و بُعد معنوی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال سیزدهم، دوره چهارم، 1384، شماره 49.
[8] . منوچهر محمدی، « دکترین تعامل سازنده در سیاست خارجی کشور»، فصلنامه راهبرد یاس ، شماره 4 سال ۱۳۸۵
[9] . منوچهر محمدی، « دکترین تعامل سازنده در سیاست خارجی کشور»، فصلنامه راهبرد یاس ، شماره 4 سال ۱۳۸۵
[10] . غلامرضا باقریمقدم، آسیبشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی: مطالعه موردی قرقیزستان، انتشارات وزارت امور خارجه مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی، 1395
واژگان کلیدی: جایگاه، منطقه، قرقيزستان ،جمهوری اسلامی ایران، روابط، آسیای مرکزی