مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تنش های ژئوپلیتیک آب در آسیای مرکزی و تاثیر آن بر امنیت ایران

اشتراک

مریم وریج کاظمی 

پژوهشگر ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح –ipsc

جمهوری های قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان به همراه افغانستان در گروه بندی مطالعات مرتبط با ژئوپلیتیک آب جزو کشورهای آسیای مرکزی قرار می گیرند. دولت‌های آسیای مرکزی چندین موضوع اصلی را بعنوان اولویت‌های اصلی امنیت شناسایی کرده‌اند که به ترتیب شامل: امنیت آب و مدیریت رودهای مرزی، امنیت انرژی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر و انسان، مهاجرت، امنیت هسته‌ای و مدیریت مرزی می باشد. همانطور که مشخص است حفظ و مدیریت آب اولویت اساسی برای تامین امنیت ملی این کشورهاست که در صورت بحران موضوع ژئوپلیتیک آب می تواند از مرزهای ملی- منطقه ای فراتر رود و خود را به رویکردهای چند جانبه امنیتی تبدیل ‌کند. 

در آسیای مرکزی چندین رود بین المللی، از جمله آمودریا و سیری دریا از حوزه دریاچه آرال، قلمرو جمهوری‌های آسیای مرکزی و افغانستان را به یکدیگر متصل می‌کنند. در این مناطق وابستگی متقابل انرژی برق به منابع آبی در کشورهای بالادست در فصول سرد سال و ذخایر آبی مطمئن در کشورهای پایین دستی در فصول گرم سال در شکل گیری مفهوم ژئوپلیتیک آب پس از فروپاشی اتحاد شوروی اثر گذار بوده است. به طور کلی ارتباط آب و انرژی و حفظ امنیت همه جانبه آن فضای عملکردی را برای دستیابی به امنیت ملی و منطقه‌ای کشورهای حوزه آسیای مرکزی ظرفیت سازی می کند. بی ثباتی در آسیای مرکزی ناشی از بی اعتمادی نسبت به دولت مرکزی، راندمان محدود ساختارهای دولتی، تنش قومی – اجتماعی و سطح بالای تنش موجود بین کشورهای این منطقه با توجه به تمرکز بالای مشکلات، همراه با مباحث ژئوپلیتیک آب می تواند حتی یک حادثه محلی جزئی را به درگیری های بزرگ بکشاند و عواقب جدی برای کل منطقه داشته باشد.  

وابستگی زیاد به منابع آب در مناطق مرزی نقش مهمی برای این درگیری ایفا می کند و انگیزه برای شروع رفتارهای خشونت آمیز بین کشورهای منطقه آسیای مرکزی می شود. درگیری های برای دسترسی و استفاده از منابع طبیعی بین مناطق مرزی قرقیزستان و تاجیکستان در سال های 2004 تا 2015 رخ داده است. در طی این سالها بیش از 70 حادثه در مناطق مرزی توسط رسانه های محلی گزارش شده است. برخی از حادثه ها مثل «جنگ زردآلو» در 2004 هنگامی که چندین درخت زردآلو در منطقه مورد مناقشه توسط کشاورزان تاجیک کاشته شد باعث تنش در میان ساکنان مرزی قرقیزستان شد و قرقیزها تمام آن درختان را نابود کردند. یکی دیگر از حادثه ها جنگ کتمن در سال2014 بود که ساکنان مرزی با استفاده از ابزار باغبانی و سنگ می جنگیدند. غالباً جوامع مرزی قرقیزستان و تاجیکستان جاده های یکدیگر را مسدود کرده و یا آب را در طول دوره آبیاری قطع می کردند که این پتانسیل درگیری را افزایش می دهد.

امروزه بیش از 90درصد از زمین های کشاورزی در آسیای مرکزی به آبیاری مصنوعی نیازمند هستند و در اینجا زمین بدون آب ارزش ندارد. درجه وابستگی مرزی به منابع آب 42٪ برای قزاقستان، 77٪ برای ازبکستان و 94٪ برای ترکمنستان است. براساس آمارهای بانک جهانی که پیش بینی میکند جمعیت این منطقه تا سال 2050 تا 90 میلیون نفر رشد می کند، انتظار می رود که کسری آب 25 تا 30 درصد، کسری بودجه 28-35 درصد و کسری انرژی 27 تا 35 درصد باشد. 

در بین کشورهای آسیای مرکزی دو کشور قزاقستان و ترکمنستان به دلیل ذخایر غنی انرژی فسیلی از بالاترین میزان تولید ناخالص داخلی برخوردار هستند. مشکل منطقه علاوه بر عدم همکاری و گفتگو،عدم همکاری در مدیریت آب است که به یک مشکل پیچیده تبدیل شده است.

در آسیای مرکزی علاوه بر رودهای چو،تالس،تاریم و ایرتیش دو رودخانه عمده در آسیای مرکزی سیردریا و آمودریا که آمودریا بزرگتر است از تاجیکستان عبور می کند و در امتداد مرز بین افغانستان و ازبکستان وارد ترکمنستان شده و دوباره وارد ازبکستان شده و به دریاچه از بین رفته آرال وارد می شود. این رودخانه منبع مهم توسعه یافتگی در بخش کشاورزی این کشورها به حساب می آید که 96درصد آن در بخش کشاورزی و آبیاری استفاده می شود. کشورهای پایین دست آمودریا قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان وابسته به کشاورزی آبی هستند در حالی که کشورهای بالادست یعنی جمهوری های قرقیزستان و تاجیکستان بر گسترش ظرفیت مخزن و تولید برق آبی تاکید دارند. آسیای مرکزی با جمعیتی 66میلیونی ،90درصد از آب مورد نیاز خود را از دو رودخانه آمودریا و سیردریا تامین می کند. هر دو حوضه رودخانه تحت کنترل کشورهای بالادست یعنی تاجیکستان و قرقیزستان قرار دارند.کشورهای پایین دست ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان منابع فراوان انرژی نفت و گاز دارند. در زمان اتحاد شوروی مسکو توانست تامین کننده یک برنامه و سیستم سهمیه بندی مشخص عادلانه و سازنده وضع نماید که نتیجه آن تامین آب کافی برای آبیاری و کشاورزی در کشورهای پایین دست و قدرت کافی برای کشورهای بالادست باشد. اما با سقوط اتحاد شوروی در 1990 میلادی این اشتراک منابع و ذخایر آبی رو به سوی هرج و مرج نهاد بطوریکه در حال حاضر پنج کشور آسیای مرکزی در میان 11 کشور پرمصرف آب در سطح جهان قرار دارند.

قرقیزستان و تاجیکستان با احداث سدهای متعدد بر روی رودهای آمودریا وسیردریا امیدوارند مانند دیگر کشورهای منطقه برخوردار از انرژی فسیلی بتواند برق آبی خود را به افغانستان و پاکستان صادر کنند. ازبکستان معتقد است تاجیکستان با احداث سد درصدد کنترل قدرت منطقه ای و به انزوا کشیدن ازبکستان است. امام علی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان بازدید دو روزه خود از پاکستان را صرفا تمرکز بر همکاری دوجانبه برای پروژه کاسا 1000 به انجام رساند. کاسا 1000 طرح انتقال برق مازاد از سدهای برق آبی قرقیزستان و تاجیکستان به افغانستان و پاکستان تعریف شده است. این طرح علاوه بر چهارکشور فوق توسط بانک جهانی و بانک توسعه اسلامی و موسسات توسعه ای مستقر در ایالات متحده، انگلیس و استرالیا حمایت میشود. با توجه به اینکه آب در آسیای مرکزی تنها یک منبع طبیعی حیات بخش نیست،پروژه کاسا1000 می تواند به یک ابزار سیاسی تبدیل شود که یک بحران را به کشورهای منطقه حوضه آمودریا اضافه کند و روابط را پیچیده تر نماید. با توجه به اینکه طراحان این پروژه تاکید دارند که این پروژه می تواند ثبات به بازار انرژی بخشد اما نیاز به احداث سدهای بیشتر چیزی است که کشورهای پایین دست نظیر ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان به هیچ عنوان با آن موافق نیستند و بی شک این طرح هم مانند سایر طرح ها با چالش های اساسی روبرو خواهد بود.

تاجیکستان و قرقیزستان در زمستانهای سرد کمبود برق را تجربه می کنند و ازبکستان در تابستان کم آبی را. قرقیزستان و تاجیکستان برای رفع معضل انرژی قصد دارند سدهای بیشتری بسازند سد روگان تاجیکستان با ارتفاع 335متر بلندترین سد در جهان تبدیل خواهد شد و سد کامبرا در قرقیزستان ارتفاع تقریبی275 خواهد داشت.ازبکستان به شدت مخالف احداث این سدهاست چون می تواند خشکسالی را برای ازبکستان رقم بزند و پرشدن کامل این سدها هشت سال به طول خواهد انجامید که این به معنی بی آبی در ازبکستان است. شکی نیست که سد روگان تاجیکستان به طور جدی معضل آبی در آسیای مرکزی را تشدید خواهد کرد. از سوی دیگر قزاقستان نگران تلاشهای بی وقفه چین برای رفع نیاز آبی استان سین کیانگ از طریق انتقال آب آمودریا به آنجاست. 

کمبود آب تازه تنها بخشی از مجموعه گسترده تر مشکلات کمبود آب در آسیای مرکزی است. فقدان آب برای کشاورزی، همچنین آلودگی آمودریا و سیردریا با محتوای زیاد نمک و مواد شیمیایی آبیاری برای کشاورزی را با وضعیت بحرانی روبه رو می کند در نتیجه شاهد بحران اجتماعی و اقتصادی در مناطق واقع در پایین رودخانه از دو رودخانه اصلی آمودریا و سیردریا و همچنین پایین رفتن کیفیت زندگی در این مناطق هستیم، زیرا جمعیت کمبود آب را تجربه می کنند و مجبور به مصرف آب با محتوای نمک زیاد هستند. به طور کلی به کمبود آب در این منطقه دو عامل کمک می کند: عامل اول کشاورزی است.کشاورزی در این منطقه باعث از بین بردن منابع آب می شود .صاحب نظران معتقدند شبکه های آبیاری ازبکستان 50 درصد از منابع آب را از دست می دهد. ترکمنستان  بالاترین میزان مصرف را در جهان دارد. ازبکستان و قرقیزستان سالانه حدود دو هزار متر مکعب در هر سرانه مصرف می کنند و به عنوان مصرف کنندگان چهارم و پنجم اکثر مصرف کنندگان آب در جهان رتبه بندی می شوند. تاجیکستان و قزاقستان به ترتیب هفتم و یازدهم هستد. عامل دوم میزان تولد بالا در منطقه است که کل تقاضا برای آب شیرین را افزایش می دهد. 

به نظر می رسد که دولت های منطقه ای و جمعیت های محلی آمادگی خود را برای مقابله با این چالش و جلوگیری از بحران آتی در آینده نداشته باشند. در مورد سازمان های بین المللی که در این راستا فعال هستند، اگر چه آنها می خواهند به کشورهای آسیای مرکزی کمک کنند و این مشکلات را حل نمایند، اما آنها نمی توانند جایگزین این دولت ها شوند و کارهایی را انجام دهند که این دولت ها باید خودشان  انجام دهند. تا زمانی که مردم آسیای مرکزی به دلیل کمبود آب در معرض مشکلات واقعی قرار نگیرند، بعید به نظر می رسد که دولت هایشان با یک اراده قوی سیاسی تمایل به تغییر این وضعیت داشته باشند. ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که اگرچه کمبود منابع طبیعی ناشی از رشد جمعیت، تخریب محیط زیست و ضعف زیرساخت های آب، حمل و نقل و برق، تنش های موجود بین کشورهای آسیای مرکزی را تشدید می کند اما احیای اسلام محافظه کار با نفوذ سازمان های خیریه اسلامی در ارائه خدمات به این مناطق هم مزید بر علت تقویت درگیری ها است.

با این تفاسیر تنش های ژئوپلیتیک آب در آسیای مرکزی بر روی ایران کشوری که در جنوب غربی این منطقه قرار گرفته به طور مستقیم متاثر از تهدیدات زیست محیطی و به شکل غیر مستقیم متاثر از بحرانهای انسانی و افراط گرایی اسلامی خواهد بود. دو رود مهم مرزی یعنی هریرود و هیرمند که از نقش محوری در تامین آب شرب و کشاورزی در شمال شرق، شرق و جنوب شرق به همراه دریای کاسپین(خزر) از جمله موضوعات چالش برانگیز به جهت کاهش سطح آب در نتیجه خشکسالی و آلودگی هستند که تاثیر بسزایی در اقتصاد داخلی ایران دارند می تواند به مهاجرت و خالی شدن تدریجی مناطق مورد نظر بیانجامد و موجبات ظهور گروههای رادیکالیستی و تجزیه طلب را تسهیل نماید و باعث هرج و مرج و احساسات واگرایی نسبت به حکومت مرکزی ایران شود. از سوی دیگر در حال حاضر کشورهای قزاقستان و ترکمنستان با نصب توربین درصدد استفاده از آب دریای کاسپین برای جایگزینی کم آبی در جهت مصارف کشاورزی و صنعتی هستند که حجم زیادی نمک را تولید و حیات زیستی اطراف دریا را تهدید می کند. همچنین ورود حجم زیاد آلاینده های کشاورزی صنعتی کشورهای آسیای مرکزی به دریای کاسپین معضل جدی دیگری است که همانند دریاچه ناپدید شده آرال می تواند موجب بیماری، بیکاری و مهاجرت ساحل نشینان شمال ایران شود. 

کلید واژگان: ژئوپلیتیک آب، آسیای مرکزی،ایران،بحران، امنیت، مریم وریج کاظمی

مطالب مرتبط