مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تلویزیون مشترک فارسی زبان، از طرح تا اجرا

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


بیان رخداد:

 

در واقع نگاه به همکاری سه جانبه دربین کشورهای فارسی زبان افغانستان،تاجیکستان و ایران  در دو دهه گذشته هر چند مورد نظر بسیاری از کارشناسان و مقامات  این سه کشور بوده است، اما گام های مهمی در این راستا برداشته نشده بود و عملا همکاری‌های مشترک سه جانبه کشورهای فارسی زبان از سال 1385 خورشیدی آغاز شده است. در این راستا همچنین  تصميم مهم و نخستین  براي ايجاد ‌تلويزيون مشترك فارسي زبان بین سه كشور ايران، تاجيكستان و افغانستان در اولين نشست سران اين كشورها در شهر دوشنبه اتخاذ شد. بعد از آن نیز سند مربوط به آن  هم در نشست سه جانبه وزرای امور خارجه سه کشور نهایی شد.علاوه برآن سه کشور فارسی زبان تلاش هایی را در راستای  گفتگو بر سر ایجاد و بنیان این تلویزیون مشترک انجام دادند و گروه های کارشناسی از سه کشور فارسی زبان  نیز با انجام مذاکراتی در بسیاری از موارد به توافق رسیدند، آیین نامه اجرایی (اساسنامه و شيوه اجرايي اين شبكه منتشر نشده است) این شبکه تلویزیونی مشترک از سوی تاجیکستان تهیه شد و نمایندگان سه کشور نیز توافق کردند تا پخش تلویزیون مشترک از شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان صورت گیرد. بعد از آن بود که هر چند در نشست های سران سه کشور پارسی زبان ایران تاجیکستان و افغانستان تا کنون طرح تاسیس یک شبکه تلویزیونی مشترک همواره مورد تاکید بوده است، چنانکه در بیانیه پایانی چهارمین نشست نشست سه کشور فارسی زبان، علاوه بر  طرح مباحثی همچون تاکید بر توسعه همکاریهای در حمل و نقل، تجارت و انرژی روسای جمهور سه کشور خواستار تأسیس سریع‌تر تلویزیون مشترک شدند و بیانیه مشترکی را برای افزایش همکاری‌های سه کشور به امضاء رساندند.در این حال در سالهای گذشته نیز هر چند گاه اخباری در مورد آغاز به کار این شبکه تلویزیونی منتشر می شده است.(حتی  قرار بود این شبکه تلویزیونی همزمان با آغاز نوروز 1389آغاز به کار کند)، اما موانع و چالش هایی نیز همچنان در راه ایجاد این تلویزیون مشترک فراروی سه کشور قرار گرفته که هر چند بسیاری از آن بر طرف شده است اما برخی از این مشکلات  نیز کمابیش ادامه یافته است. در واقع به رغم تاخیر های چند باره  در آغاز به کار این تلویزیون، این امر همچنان با مشکلاتی روبرو شده است. در این حال آخرین اخبار حکایت از آن دارد که قرار است این شبکه در نوروز آینده  در دوشنبه پایتخت تاجیکستان آغاز به کار کند که بی شک می تواند خبری خوب باشد. اما اگر همچون گذشته روند به تاخیر افتادن آغاز به کار این تلویزیون مشترک بنا به دلایل و اختلافاتی ادامه داشته باشد نمی توان آینده ای برای گشایش این تلویزیون مشترک قابل پیش بینی دانست.اختلافاتی که در سالهای گذشته بیشتر به نگرش و سیاست فرهنگی و رسانه ای(مثلا اختلاف بر سر نوع حجاب زنان و یا ادعای برخی مقامات کابل بر پخش برنامه ای پشتو از این تلویزیون)  سه کشور مربوط بوده است که تا حدی با همدیگر متفاوت است. مثلا تاجیکستان کشوری سکولار است، اما ایران اینگونه نیست. گذشته از این نیز از نظر گرایشهای سیاسی سه کشور نیز  تفاوتها یی هم با یکدیگر داشته است که خود به شکل چالش هایی هر چند کوچک باعث تداوم تعویق راه اندازی آن شده است.

 

 

تحلیل رخداد:

 

در واقع بحث گشایش تلویزیون مشترک کشور های فارسی زبان در سال های گذشته جدا از علل و موانع راه اندازی آن موافقان و مخالفانی نیز داشته است. در این میان اگر بخواهیم نگاهی دقیق تربه اهداف این تلویزیون داشته باشیم باید گفت که در واقع این تلویزیون گذشته از نگاه ها و اهداف  مشترک و متفاوت کشورهای سه گانه فارسی زبان منطقه (به امر راه اندازی تلویزیون مشترک فارسی زبان)، این تلویزیون قرار است با برنامه هایی در حوزه فرهنگ و تمدن مشترک سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان و با تاکید بر ارزش های مشترک فرهنگی شروع به کار نماید. دراین حال این تلویزیون مسلم است در راستای همگرایی بیشتر بین کشور های سه گانه فارسی زبان  حرکت و به پیش خواهد رفت و در واقع به نوعی  جدا از افزایش همگرایی فرهنگی و کمک شایانی به همگرایی سیاسی و اقتصادی سه کشور خواهد کرد. در این حال چنانچه در گذشته نیز این همگرایی مخالفانی منطقه ای و بین المللی داشته است اینک نیز این همگرایی بین بیشترسه کشور مسلما دایره نفوذ  فرهنگی و سیاسی قدرت های منطقه ای و بین المللی را در این سه کشور تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این امر در شرایطی است که برخی قدرت های منطقه ای و بین المللی در واقع راه اندازی این تلویزیون را نیز گامی از سوی ایران در جهت  افزایش نفوذ فرهنگی و سیاسی خود در تاجیکستان و افغانستان ارزیابی کرده و پنهان و آشکار با آن مخالفت می کنند . در این راستا به طور مثال روسیه همواره از آن می هراسد که با افزایش نفوذ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران در تاجیکستان، نفوذ خود را در این کشور از دست دهد و در این راه نیز می کوشد تا با حمایت از زبان روسی و شبکه های روسی زبان در این کشور دوشنبه را همواره در زیر  چتر فرهنگی و سیاسی مسکو نگه دارد .در این میان هر چند مسکو به طور علنی با تاسیس این شبکه مشترک فارسی زبان مخالفتی نکرده است اما در سالهای گذشته و در مورد تداوم پخش برنامه تلویزیونهای روسی زبان از سوی این کشور بر دوشنبه فشارهایی وارد آمده است .جدا از آن در مورد افغانستان نیز برخی احزاب تندرو پشتون همانند افغان ملت نیز راه اندازی این شبکه را باعث گسترش زبان فارسی در این کشور و در خطر قرار گرفته شدن زبان پشتون ارزیابی می کنند . گذشته از مخالفان در واقع سه کشور فارسی زبان هر چند  تصميم مشترکی  در راه اندازی این شبکه داشته اند اما مسلما اهداف متفاوتی  را نیز پیگیری میکنند. در این میان  به نظر می رسد دو کشور تاجیکستان و افغانستان می کوشند تا با توجه به پتانسیل ها و امکانات بیشتر اقتصادی و فرهنگی ایران از آن در جهت اهدافی آموزشی و فرهنگی و…بهره برند. به طور مثال در سالهای گذشته تاجیکستان با وجود فقر اقتصادی خود کوشیده است تا هر چه بیشتر خود را از زیر سایه نفوذ فرهنگی و سیاسی  روسیه بیرون برد وبا توجه بیشتر به استفاده از زبان فارسی و  آموزش این خط (که به خط نیاکان معروف است ) از آن در راستای تقویت قدرت ملی خود و استقلال  فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بیشتر از روسیه مد نظر قرار دهد . در این حال ایران نیز میکوشد تا با توجه به این تلویزیون مشترک جدا از همگرایی بیشتر با دو کشور دیگر نفوذ  فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی خود را در منطقه و کشورهای فارسی زبان گسترش دهد و از فرصت های همکاری بیشتر با دو کشور دیگر بهره جوید.

 

دورنمای رخداد:

 

در واقع  هر چند نمی توان به طور قطع  از  راه اندازی این  تلویزیون  مشترک در نوروز امسال سخن گفت، اما مسلما راه اندازی این تلویزیون مشترک گام مهمی در  افزایش همگرایی فرهنگی و کاهش واگرایی های گذشته بین سه کشور هم زبان است. در این بین با توجه به فاصله بسیار تاجیک ها از افغانها و  بویژه ایرانیان  (حداقل در یک قرن گذشته  قبل از استقلال کشور تاجیکستان) بی شک  گشایش این تلویزیون کمک بسیاری در شناخت بیشتر تاجیک ها و ایرانیان از همدیگر خواهد کرد و مسلما همکاری های راهبردی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سه کشور را افزایش خواهد داد.علاوه بر این در بعد فرهنگی از آنجا که راه اندازی این تلویزیون مهمترین همکاری مشترک فرهنگی  سه کشور فارسی زبان  به شمار می رود مسلما راه اندازی آن می تواند پیامد های مثبت فراوانی را نیز برای سه کشور داشته باشد و به گسترش و تقویت زبان فارسی در سه کشور نیز یاری رساند و حتی به طرح هایی همانند تشکیل فرهنگستان مشترک زبان فارسی (که اخیرا مطرح شده است) کمک فراوانی کند.در این حال این شبکه درصورت راه اندازی و توجه کافی به آن می تواند عملا رقیب مهمی برای شبکه هایی همانند بی بی سی فارسی (که سه کشور فارسی زبان را هدف قرارداده است ) باشد و خود عاملی در جهت تقویت همکاری های رسانه ای بین سه کشور گردد که به خود نیز می تواند در مقابل همکاری های فرهنگی ترکیه با کشورهای ترک زبان در این منطقه و تلاش روسیه  در جهت  حفظ هژمونی فرهنگی و سیاسی خود در منطقه  قرار گیرد. گذشته از این باید گفت از آنجا که ایده بنیان تلویزیون مشترک از اهداف چند ساله سه کشور به شمار می رود مسلما سرانجام آن نیز می تواند بر سایر همکاری های سه کشور تاثیر گذار باشد یعنی چنانچه سه کشور نتواند چالشها و موانع فراروی تاسیس این تلویزیون را بردارند و این روند هم چنان با تاخیرهای طولانی روبرو گردد، می توان انتظار داشت که  این  عدم نتیجه گیری از همکاری سه جانبه در این مورد بر سایر ابعاد همکاری در زمینه های سیاسی و اقتصادی  نیز تاثیر منفی داشته باشد، همچنان که راه اندازی آن نیز می تواند به الگویی برای همکاری سه جانبه  متصور گردد. در بعد دیگر حداقل در یک قرن گذشته زبان فارسی در سه کشور فارسی زبان منطقه با دگرگونی هایی روبرو بوده است در این حال راه اندازی این تلویزیون مشترک عملا می تواند در  سایه  افزایش روابط فرهنگی علاوه بر تثبیت موقعیت زبان فارسی در سه کشور فوق، تقویت جایگاه  زبان فارسی را به عنوان یک زبانی فراملی و  بین المللی مد نظر قرار دهد .گذشته از این نیز آشکار است در میان کشورهای فارسی زبان ایران قدرتی  منطقه ای به شمار می رفته است در این حال باید گفت که هر چند سیاست خارجی ایران در سه دهه گذشته کوشیده است که نقش فعالی در افغانستان داشته باشد اما بی شک آسیای میانه همچنان از حوزه های مغفول در سیاست خارجی ایران در برابر قدرت هایی نظیر چین، روسیه و امریکا و حتی قدرت های منطقه ای نظیر ترکیه بوده است. در این حال با راه اندازی این تلویزیون در واقع گام مهمی در افزایش نفوذ منطقه ای و ژئوپلتیک ایران در آسیای میانه برداشته خواهد شد.

مطالب مرتبط